eitaa logo
کودکانه
46.8هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4.6هزار ویدیو
324 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از قاصدک
⁉️حاج آقا مسئلتن👳‍♂ 💅حاج آقا میشه کاشت ناخن انجام بدم؟! نمازهام باطل میشه ؟!🙆‍♀ حاج آقا ایام فاطمیه از کی شروع میشه؟! احکامش چجوریه؟!🧔‍♂ و جواب کلی سوال دیگر رو 😍 در سنجاق کانال زیر ببینید👇 https://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1 روی لینک زدید تایید را بزنید☝️
🌸ســـــــــلام 🌺صبحتون بخیر و شـادی 🌸 امیدوارم 🌺امروزتون پر از زیبایی 🌸لحظه هاتون پر از انرژی مثبت 🌺چهره تون شاد و خندون 🌸لبتون پر از تبسم و لبخند 🌺قلب تون پر از نور الهی 🌸و زندگیتون پر از 🌺رحمت و نعمت الهی باشه 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر کشتی 🌸زیر باران، زیر برف 🌱روی اقیانوس آب 🌸کشتی هر کشوری 🌱رفته تند و با شتاب 🌸استراحت می‌کند 🌱خانه‌ی آن بندر است 🌸من سوارش می‌شوم 🌱این وسیله بهتر است 🌸داخل انبار خود 🌱بار و کالا می برد 🌸یا مسافر با خودش 🌱دور دنیا می‌برد 🌸پشت سکان روز و شب 🌱باز مرد ناخداست 🌸مهربان و پرتلاش 🌱باصفا و باخداست 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
به نام خدای مهربان 🌼بچه های با غیرت حسن مشغول دیدن برنامه کودک بود موش و گربه یه لحظه بابا کانال رو عوض کرد حسن تا اومد اعتراض کنه بابا دوباره زد کانال کودک اما چرا حسن دیگه حال و حوصله تماشای موشو گربه رو نداشت پاشد و رفت یه گوشه ی و بغض کرد بابا که حالشو دید رفت کنارش و بقلش کرد و گفت ببخشید وسط برنامه ت زدم اخبار، حواسم نبود حسن زد زیر گریه 😭 و چسبید به بابا تا چند دقیقه فقط گریه می کرد تا اینکه یکم آروم شد و از باباش بپرسید چرا اون باباهه دخترکوچولوش رو از زیر خاک درآورده بود و داشت گریه می کرد بابای حسن با صدای غمگین جواب داد اونجا فلسطین بود و اسرائیلی ها که چندساله کشورشون رو اشغال کردند بمب زدند به پناهگاهشون و زن و بچه ها شهید شدند حسن پرسید یعنی هیچکی نیست کمکشون کنه بابا گفت، ما کممشون می کنیم اما خیلی ها تو دنیا براشون مهم نیست حتی به خاطر همینکه ما کمکشون می کنیم با ماهم بدشدند حسن پاشد وایساد و باغرور گفت بابا بیا باهم بریم کمکشون و این اسرائیلی های زورگو رو پرت کنیم بیرون بابا 😊لبخندی زد و گفت آفرین پسرم اما الان برای تو زوده باید بزرگ بشی و دعا کنی امام زمانمون بیاد تا باهم کل زورگوهای دنیا رو ادب کنیم حسن پرسید مگه امام زمانمون کجاست، چرا نمیاد؟ بابا دستی به سر حسن کشید و جواب داد امام زمانمون توی همین دنیاست داره زندگی می کنه و هزار ساله منتظره تا ما آماده بشیم و بیاد و باهم دنیا رو قشنگ کنیم حسن با هیجان پرسید پس چرا نمیاد بابا دوباره لبخندی زد و گفت، چون هنوز وقتش نرسیده و اگر بیاد تنها می مونه و مثل امام حسین علیه السلام که قبلا برات قصه ش رو گفتم شهیدش می کنند حسن گفت پس ما که هستیم و تنهاش نمی گذاریم تازه به همه ی دوستام هم می گم تا بیان بابا گفت آفرین اما همه باید بخوان، چون وقتی آمد باید کلی کار کنیم تا دنیا عالی بشه تو الان باید خوب درس بخونی و نمازهات رو سعی کنی بخونی و کارهای خوب انجام بدی تا وقتی امام زمان آمد بهت آفرین بگه و الانم فرشته ها بهش میگن که چه قدر تو پسر گلی هستی حالا پاشو تا باهم بریم مسجد که امام زمان خوشحال بشه و دعا کنیم ظهورش زودتر برسه و برای همه ی مسلمان ها هم دعا کنیم و برای سربازهای گمنام امام زمان که الان دارند به ظالمین و اسرائیلی ها می جنگند 🌼نویسنده:حسین مجاهد 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
از اندک خواص شگفت انگیز موز بدانیم !🍌 ▫️قطع کنندە خونریزی ▫️پایین آورندە کلسترل ▫️کمک کنندە بە کاهش وزن ▫️کمک کنندە برای ترک سیگار ▫️کمک بە استحکام استخوان‌ها ▫️کاهش افسردگی و بهبود روحیە ▫️تقویت کنندە و آرامش دهندە معدە ▫️از بین برندە زگیل و درمان کنندە آکنه 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
الگو سازی 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#کاردستی کاردستی ماهی که با نی و مقوای رنگی درست شده 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
ایده ی نقاشی با اعداد فارسی 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔴 سن فرزندتان را فراموش نکنید! یکی دیگر از اشتباهاتی که پدر و مادر مرتکب می‌‌‌‌شوند این است که سن فرزند خود را در نظر نمی گیرند. گاهی فرزند خود را بسیار بزرگتر از سن واقعی تلقی می‌‌‌‌کنند و گاهی بسیار کوچکتر ! گاه از کودک دو ساله انتظار دارند به هر قیمتی که شده ادرار خود را کنترل کند و اگر نکرد او را بشدت کتک می‌‌‌‌زنند. گاهی از یک نوجوان ۱۳ ساله انتظار دارند مشکلات زناشویی آنها را حل کند، مراقب مادر یا پدر باشد و مانند خبرچین‌‌ها اطلاعات بیاورد یا جاسوسی کند! 👈🏼و برعکس گاهی با یک جوان ۲۰ ساله مثل یک کودک ۵ ساله رفتار می‌‌‌‌کنند و می‌‌‌‌خواهند همه کارهایش را کنترل کنند! ❌چه فرزندمان را بزرگتر و چه کوچکتر از آن‌چه که هست تصور کنیم اشتباه کرده‌ایم. متاسفانه بعضی از والدین بار‌های روانی خود را به کودکان منتقل می‌کنند، جلوی آنها مشاجره می‌‌‌‌کنند و آنها را می‌‌‌‌ترسانند یا ناامن می‌‌‌‌کنند. آنها گمان می‌‌‌‌کنند کودک هم مانند آنها می‌‌‌‌اندیشد و موضوع را فراموش می‌‌‌‌کند در حالی‌که اینطور نیست. کودک با توجه به سنش ممکن است اتفاق رخ داده را عمیقاً باور کند و تا آخر عمر به خاطر بسپارد. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
68.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پویانمایی دانشمندان بزرگ 📼این قسمت : ابن بطوله 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
بزک زنگوله پا و آش خوشمزه - @mer30tv.mp3
3.84M
بزک زنگوله پا و آش خوشمزه 😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
‍ 🍃سلام 😊 🍃صبح زیبای پاییزی تون 🍃پُر مهر ☕️🍃 🍃امیدوارم خوشه های برکت 🍃در این روز نصیب شما باشه 🍃روزگارتون پُر از رحمت الهی 🍃امروزتون بخیر و سلامتی 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر قایق 🌸من که به این خوبی‌ام 🌱یه قایق چوبی‌ام 🌸شب که می‌شه تو ساحل 🌱رو ماسه‌ها خواب می‌رم 🌸روزها برای گردش 🌱چه خوب روی آب می‌رم 🌸مسافر و بار میارم 🌱همیشه من گرم کارم 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
قوطی کبریت های آقا موشه آقا موشه عاشق جمع شدن قوطی کبریت بود. هر وقت یک قوطی کبریت خالی می دید، فوری آن را بر می داشت و به لانه اش می برد؛ ولی خانم موشه اصلاً از این کار خوشش نمی آمد و مدام به او غر می زد. بالاخره یک روز با عصبانیت به آقا موشه گفت: «چقدر قوطی کبریت جمع می کنی؟! اینها که هیچ استفاده ای ندارد. تو باید همین امروز همه را دور بیندازی. من دیگر نمی توانم از بین این همه قوطی کبریت درست راه بروم. خانم موشه راه می رفت و حرص می خورد و می گفت: «اینجا جعبه، آنجا جعبه، همه جا پر از جعبه است. وای خدای من... تمام خانه پر شده. من دیگر جایی ندارم که وسایلم را بگذارم. نمی فهمم تو این همه جعبه را برای چی می خواهی!» خانم موشه آن قدر با حرص و جوش حرف می زد که نفسش بند آمده بود. آقا موشه جواب داد: «موشی جان، کسی چه می داند؟ ممکن است روزی به درد بخورند.» آقا موشه خودش هم نمی دانست با آن همه قوطی کبریت چه کار کند. فقط دلش می خواست آن ها را جمع کند. خانم موشه که دید حرف حساب به گوش آقا موشه فرو نمی رود، با عصبانیت گفت: «دیگر صبرم تمام شده. من به خانه خواهرم می روم، اگر تا زمانی که بر می گردم، یک فکری برای این قوطی کبریت ها نکنی، همه را می اندازم دور.» خانم موشه این را گفت و رفت، آقا موشه ایستاد و به قوطی کبریت هایش نگاه کرد و گفت: «چه کاری می توانم بکنم؟» فکر کرد و فکر کرد. ناگهان بالا پرید و گفت: «یک فکر خوب! یک کمد کشودار درست می کنم. آره ... آره... همه خرت و پرت ها را توی آن می ریزم. خب ... حالا به مقداری چسب و رنگ احتیاج دارم.» آقا موشه دست به کار شد. خیلی زود قوطی کبریت ها را به هم وصل کرد. بعد از مدتی قوطی کبریت ها تبدیل به یک کمد کشودار شد. او با دقت به آن نگاه کرد و گفت: «عین همان کمدی است که دیده بودم؛ فقط خیلی کوچک تر از آن است.» بعد هم آن را رنگ زد و تر و تمیز کرد. آن وقت همه خرت و پرت ها و وسایلی که این طرف و آن طرف پخش بود. توی آن ریخت. کمی بعد خانم موشه به خانه برگشت. از دیدن کمد کشودار غافل گیر شد و گفت: «وای ... چه جالب... چطوری این را درست کردی؟» آقا موشه سرش را با غرور بالا گرفت و گفت: «همیشه می گفتم آن قوطی کبریت ها یک روز به درد می خورند. امروز همان روز است.» 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌀سيب زميني هايي که بخشي از آن ها به رنگ سبز درآمده محتوي نوعي سم به نام “گليکو آلکالوييد” هستند که بطور طبيعي در سيب زميني به وجود مي آيد و باعث سردرد، خستگی مفرط، حالت تهوع می‌شود. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظم دهنده بسیار کاربردی برای کلاس (جای کارت ها و...) 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
گاهی بدون آنكه بدانيم به كودک و استرس وارد می كنيم و در انتها تعجب می كنيم چرا فرزندمان بی قرار است و اذيت می كند! « زود باش كار دارم»؛ «زود بگو باید برم»، «بدو دیرم شده» این جملات استرس را در جان كودك می نشاند. این وظیفه شما والدين است كه زمان را طوری تنظیم كنید كه مجبور به عجله كردن نباشید. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
16.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقا معلم و بچه ها 📼 این قسمت : روزنامه دیواری 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
سگ ولگردو استخون - @mer30tv.mp3
3.56M
سگ ولگرد و استخوان 😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌸صبح بخیر گفتن 🪷چه رسمِ شیرینی‌ست 🌸وقتی که هر روز 🪷بهانه‌ای می‌شود 🌸بـرای یـاد کردن 🪷دوستان و عزیزان♡ سـ😍✋ـلام 🌸صبحتون بخیر 🪷دلتـون مسرور 🌸عـمرتـون بـرقـرار 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر کامیون باری 🌸این ماشینه یا گاریست 🌱بگو که اسم اون چیست 🌸نه ماشینه نه گاری 🌱یک کامیون باریست 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌼داستان فقط یک تکه کوچک گُرگوش یک تکه گوشت پیدا کرد. آن را به دندان گرفت و بالای تپه، کنار درخت پیر برد. دور و برش را نگاه کرد و مشغول خوردن شد. گربه ی جنگلی روی شاخه ها جا به جا شد. از همان بالای درخت گفت: می شود یک تکه گوشت هم من بدهی؟ گُرگوش اخم کرد. گربه چند شاخه پایین آمد و آهسته گفت: فقط یک تکه کوچک. گُرگوش گفت: نمی توانم از غذایم به تو بدهم چون مزه اش کم می شود. شغال از رودخانه پایین تپه رد شد و خودش را به درخت رساند. او با خنده گفت: به به عجب بوی غذایی می آید. گُرگوش دست هایش را دور غذا گذاشت. شغال کنار او نشست و گفت: من خیلی مزاحم نمی شوم. فقط چند لقمه. گُرگوش دندان هایش را نشان داد. شغال ترسید و عقب رفت. گُرگوش گفت: اگر مزه اش تمام شد، چه؟ من می خواهم همه مزه غذا برای خودم باشد. شغال آب دهانش را قورت داد و به گوشت بزرگ نگاه کرد. روباه بدو بدو به سمت گُرگوش دوید و هن هن کنان گفت: ببین چقدر لاغر و ضعیف شده ام. یک تکه گوشت می تواند من را نجات دهد. گُرگوش از جایش بلند شد. به دور تا دورش نگاه کرد و بلند گفت: من همه این غذا را تنهایی می خورم چون نمی خواهم مزه اش خراب شود. فهمیدید؟ گربه از بالای درخت داد زد: شیر. شیر دارد به این طرف می آید. گُرگوش چند تکه بزرگ گوشت پشت سر هم خورد. با خودش گفت: چرا همه لقمه ها یک مزه می دهد؟ گربه گفت: شیر دارد نزدیک می شود. شغال گفت: نزدیک تر. روباه گفت: خیلی نزدیک گُرگوش گوشت را برداشت و به سمت رودخانه فرار کرد. چند قدم که رفت، پشت سرش را نگاه کرد. پایش به سنگی گیر کرد. گوشت از دهانش افتاد. قل خورد و قل خورد. آن قدر چرخید تا افتاد داخل رودخانه. 🌼نویسنده: حسین مجاهد 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔰بادام بخورید تا دندان‌هایتان تقویت شود !🥜 ♻️بادام منبع خوبی از مواد مغذی مانند کلسیم و فسفر است که باعث جلوگیری از پوکی استخوان و تقویت استخوان‌ها و دندان‌ها می‌شود🥜 ♻️ همچنین حاوی مقادیر زیادی ویتامین E می‌باشد که ماده مغذی مناسب پوست است و از پوست در مقابل آفتاب محافظت می‌کند. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ این بامزه‌های سبز رو به راحتی با کاغذ رنگی می‌شه درست کرد. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
دفترمون رو زیبا کنیم 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻