eitaa logo
کودکانه
46.4هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
4.6هزار ویدیو
324 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🎨 آموزش گام به گام نقاشی فیل 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
کاربرگ رنگ آمیزی آموزش رنگ ها و مفاهیم پایه ریاضی. 🎨 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌟🍃✨🌸✨🍃🌟 🌟 امام خامنه ای: ✨ بهترین روش تربیت فرزند 🌸 بهترین روش تربیت فرزند انسان، این است که در آغوش مادر و با استفاده از مهر و محبت او پرورش پیدا کند. زنانی که فرزند خود را از چنین موهبت الهی محروم میکنند، اشتباه می کنند، هم به ضرر فرزندشان، هم به ضرر خودشان و هم به ضرر جامعه اقدام کرده اند. اسلام، این را اجازه نمی دهد. (کتاب فصل بذرپاشی- سخنرانی امام خامنه ای- ۱۳۷۵/۱۲/۲۰) ای 🌟🍃✨🌸✨🍃🌟 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این داستان :♤دانا وزنه بردار می شود♤ ((شناخت نیاز های بدن)) 🌼 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
@childrin1کانال دُردونه(2).mp3
3.05M
"حسادت" 👆👆👆 🎏 🎈🎏 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌸 اسراف نکنیم روزی امام رضا علیه السلام و یارانش در باغی مشغول چیدن میوه بودند. بعد از چیدن میوه امام و یارانش زیر سایه درخت در کنار نهر پر آبی نشستند و امام کنار نهر آب نشست و مشتی آب به صورتش زد؛ اما ناگهان اخم هایش درهم رفت. سیب نیم خورده را از آب گرفت و به آن نگاه کرد و فرمود: این میوه را چه کسی خورده است؟ یکی از یاران امام خجالت زده گفت: من میوه را خورده ام. امام گفت: «چرا اسراف می کنید؟ مگر نمی دانید که خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد؟» بچه های عزیزم از این داستان کوتاه نتیجه می گیریم که اسراف کار بدی است و هرگز امامان ما اسراف نمی کردند. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃 🌱امام عصر والزمان ✨امامِ جهانیان 🌼حضرت مهدی سلام 🍃ای امام مهربان 💫ای چراغ راه ما 🌦در زمین و آسمان 🌸تویی تنها امامِ 🌟مردمِ کلِ جهان 💐ای گل باغِ خدا 💥هرکجا هستی بیا🤲 🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پلنگ صورتی 🔆 🎲🔆 🔆🎲🔆 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
11.mp3
9.01M
👼🏻🌜 زیباترین جشن 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌈🌼جمعه 🌈🌼18 شهریور ماهتون 🌈🌼سـرشـار از 🌈🌼بـركت، شـادی و آرامـش 🌈🌼مراقب دل مهربونتون باشین 🌼 🌈🌼 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🐜🍌مورچه کوچولو در مزرعه موز🍌🐜 {اهداف قصه: تقویت حس همدلی، مهربانی و هم‌ذات‌پنداری} روزی از روزها مورچه‌ی کوچکی به نام سیاه‌دونه در مزرعه بزرگ زندگی می‌کرد. چند کشاورز در این مزرعه موز می‌کاشتند. موزهای خوشبو و خوشگلی که هرروز زیر نور آفتاب گرم می‌خوابیدند تا رنگ پوست‌شان زرد شود و رسیده شوند. سیاه‌دونه هرروز از خواب بیدار میشد و با دوستانش از روی موزها سر می‌خوردنند و بازی می‌کردند. سیاه‌دونه با دوستانش روی سر موزها می‌ایستادند و دوردست‌ها را نگاه می‌کردند. آنها عاشق موزها بودند و وقتی رنگ موزها زرد می‌شد از بوی آنها لذت می‌بردند. مزرعه موزها بهترین خانه‌ای بود که سیاه‌دونه و دوستانش داشتند. اما یک روز که سیاه‌دونه و دوستانش مشغول سرسره بازی روی موزها بودند ناگهان صدای گریه‌ای شنیدند. گوش‌هایشان را تیز کردند و دنبال صدا را گرفتند. سیاه‌دونه و دوستانش دیدند یک بچه موز کوچولو زخمی شده و شاخه‌ بالای سرش کمی شکسته است. سیاه‌دونه رفت کنار بچه موز و او را دلداری داد. بچه موز اما دائم گریه و زاری می‌کرد و گفت: اااااه…خدایا..پوست زرد و خوشگلم خراشیده شده. شاخه‌ام درد می‌کند… کمکم کنید. سیاه‌دونه با دوستانش دست به کار شدند. آنها از شاخه‌ها پایین آمدند و خیلی زود چند شاخه نی پیدا کردند. از آن برای ساختن یک سوزن بزرگ استفاده کردند. بعد سیاه‌دونه و دوستانش رفتند پیش آقای عنکبوت و مقداری نخ از او گرفتند و یک سوزن و نخ درست کردند و دوباره رفتند پیش موز کوچولو که داشت گریه می‌کرد. سیاه‌دونه با کمک دوستانش خیلی آرام شروع کرد به دوختن شاخه موز کوچولو. دوستان سیاه‌دونه هم تند تند و با صدای بلند برای موز کوچولو آواز می‌خواندند تا حالش خوب شود و دردی متوجه نشود. موز کوچولو تا خواست دوباره داد و فریاد راه بیاندازد، سیاه‌دونه و دوستانش گفتند، دیگر تمام شد. ما شاخه‌ات را دوختیم. حالا حالت خوب می‌شود. بیا دوباره با هم آواز بخوانیم تا حالت بهتر و بهتر شود. ᐸᐸپایان>> 🐜 🍌🐜 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻