هدایت شده از قاصدک
میخوای تو موبایلت یه داروخانه داشته باشی؟ کە نسخە همە بیماریها رو داشتە باشی و خودت بتونی خودت رو درمان کنی ؟
📢یه کانال داریم پراز مطالب #مفید_و_آموزنده
ک همە لازم داریم☺️
اینم لینک عضویتش👇😍
https://eitaa.com/joinchat/3108569448Cb027a4d4a9
#قصه_کودکانه
🐿🌳 لانه پر سیاه 🌳🐿
یک روز بلوطک، بچه سنجاب، به دوستش کلاغ گفت: «چقدر لانه ات کوچک است پَر سیاه! الان توی درخت بلوط این وری، یک لانه کلاغ دیدم که از لانه تو خیلی بزرگ تر بود!»
پَر سیاه با کنجکاوی دنبال بلوطک از این شاخه به آن شاخه پرید و به لانه بزرگ تر سرک کشید.
بعد به لانه خودش برگشت و فریاد کشید: «وای خدا! چقدر لانه خودم کوچک و تنگ است! چطور تا حالا توی آن راحت و خوش حال بودم؟»
پر سیاه از این طرف و آن طرف شاخه نازک جمع کرد و مشغول ساختن یک لانه بزرگ تر در کنار لانه اش شد. وقتی دوستانش آمدند دنبالش برای بازی، پر سیاه گفت: «نه نه، امروز نمی آیم، کار مهم تری دارم!» و بلوطک هم نرفت.
پر سیاه لانه جدیدش را این قدر بزرگ ساخت که از لانه درخت بلوط هم بزرگ تر باشد. آن وقت بلوطک پیشش برگشت و گفت: «آخ، چه قدر لانه ات زشت است پر سیاه! الان توی درخت کاج آن وری، یک لانه کلاغ دیدم که خیلی قشنگ تر بود!»
پر سیاه با کنجکاوی دنبال بلوطک از این شاخه به آن شاخه پرید و به لانه درخت کاج سرک کشید. بعد به لانه خودش برگشت و فریاد کشید: «وای خدا! چقدر لانه خودم ساده و بی رنگ است! چطور تا حالا توی آن راحت و خوش حال بودم؟»
پر سیاه به این طرف و آن طرف پر کشید و یک عالم چیز میز جمع کرد: چند پر زرد و آبی، یک دکمه طلایی، چند کاغذ شکلات براق و خیلی چیزهای دیگر.
این قدر از این چیزها دورتادور لانه اش چید تا از لانه درخت کاج رنگارنگ تر باشد. بلوطک برگشت و گفت: «آخ، چه قدر لانه ات خالی است پر سیاه! الان توی درخت چنار پشت تپه، یک لانه کلاغ دیدم که پر از غذا بود!»
پر سیاه با کنجکاوی دنبال بلوطک از این شاخه به آن شاخه پرید و به لانه پر از غذا سرک کشید. بعد به لانه خودش برگشت و فریاد کشید: «وای خدا! چقدر لانه خودم خالی است! چطور تا حالا توی آن راحت و خوش حال بودم؟»
پر سیاه مشغول پیدا کردن غذا شد. این قدر گردو و فندق و بلوط توی لانه اش چپاند که یک دفعه... تلپی! لانه افتاد پایین و هر چه توی آن بود پخش شد روی زمین.
پر سیاه با ناراحتی فریاد کشید: «وای خدا! دیدی لانه بزرگ رنگارنگ پر از غذای من چه شد؟»
بلوطک پیشش برگشت و گفت: «غصه نخور پر سیاه! لانه قبلی ات هم خیلی خوب است.» بعد سرش را پایین انداخت و با مِن و مِن گفت: «الکی گفتم کوچک و زشت است. آخه چشم و همچشمی بین سنجاب ها زیاد است و از آن خوشم نمی آید. فقط می خواستم ببینم کلاغ ها هم چشم و همچشمی دارند؟»
پر سیاه با تعجب به بلوطک نگاه کرد و یک دفعه زد زیر خنده. بالش را دور گردن بلوطک انداخت و گفت: «پس بیا خوراکی ها را جمع کنیم، دوستان که برگشتند، دور هم بخوریم، بعد برویم بازی. از این همه جمع کردن چیز میز خسته شدم!»
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تغذیه
خواص شگفتانگیز دمنوش بابونه🍵
- دمنوش بابونه بابت خواص آرامشبخشی که دارد معروف است. اما آیا میدانستید این گلهای ریز و خوشبو خواص ضدالتهابی هم دارند. متخصصان طب سنتی نیز معتقدند این دمنوش به تقویت ایمنی بدن و رفع سرماخوردگیهای بهاری کمک میکند.
- فقط کافی است این گلهای ریز را دم کنید، بنوشید و از عطر و بو و خواص بینظیر آن لذت ببرید.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️بازی برای تمرین پاورزی و تعادل
شما هم امتحان کنید😉
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تربیت_کودک
#دروغگویی
کودکی که بدون ترس و وحشت بزرگ شده باشد، دروغ نمی گويد.
نه برای آن که اصول اخلاقی را مراعات کند، بلکه خود به خود احتياج به دروغ را حس نکرده است.
کارشناسان علوم رفتاری کودکان میگويند:
اطمينان از تنبيه نشدن، انگيزه دروغگويی را از کودک میگيرد.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔶️حدیث قرآنی راجع به انفاق و بخشیدن .😊🌸
شما چقدر از نعمت هایی که خداوند بهتون داده به دیگران میبخشید؟🤔🌱
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون
همسایه ها
📼 این قسمت : حسادت
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🍃🌸صبحتون عالی و بینظیر
🍃🌼امــروزتـان پـر از زیـبـایی
🍃🌸زندگیتون پرازباران برکت
🍃🌼روزگـارتـون پـر از
🍃🌸مـوفـقیـت و شـادکامی
🍃🌼روزی سرشاراز مهر ودوستی
🍃🌸و حـال خـوب بـرایتـان آرزو دارم
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر دریا
🌸دریا چه خوشرنگی
🌱دریا چه زیبایی
🌸همسایهات هستند
🌱مرغان دریایی
🌸وقتی هوا صاف است
🌱صاف و درخشانی
🌸در باد و در طوفان
🌱سرد و خروشانی
🌸صد قایق و کشتی
🌱در هر طرف داری
🌸در ساحل سبزت
🌱سنگ و صدف داری
🌸از دور سوی ما
🌱با موج میآیی
🌸هم دوست با ساحل
🌱هم دوست با مایی
🌸بسیار بخشنده
🌱بسیار پرباری
🌸دنیای از ماهی
🌱در سینهات داری
🌸تصویر بیهمتا
🌱در چشم ما هستی
🌸ای هدیهی زیبا
🌱تو از خدا هستی
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#قصه_کودکانه
🌸پرنده و کفش دوزک
یکی بود یکی نبود. در یک جنگل بزرگ و سرسبز و پردرخت همه حیوانات شاد و خندان در کنار هم زندگی می کردند. پرنده کوچولو هم جیک جیک کنان این ور و آن ور می پرید و دوست داشت تمام اطرافش را بشناسد. خلاصه پرنده کوچک قصه ما به همه قسمت های جنگل سر میزد و دنبال چیزهای جالب و جدید می گشت، چون خیلی کنجکاو بود.
یک روز پرنده کوچولو داشت در جنگل قدم می زد که ناگهان روی یک بوته برگ سبز یک عالمه دانه قرمز دید. با کنجکاوی جلو رفت تا ببیند که این دانه های ریز چیست؟ اول فکر کرد خوردنی است. سرش را جلو برد و یک نوک به آن زد، اما یک دفعه آن دانه قرمز از روی برگ سبز بلند شد و به هوا رفت.
جوجه کوچولو که خیلی ترسیده بود، دوید و پشت شاخه درخت ها پنهان شد. بعد از مدتی که گذشت این طرف و آن طرف را نگاه کرد و یواش یواش از پشت شاخه ها بیرون آمد و دوباره به همان سمت بوته ها نگاه کرد و همان دانه های قرمز را دید که روی برگ ها در حال حرکت هستند.
پرنده کوچولو خیلی تعجب کرده بود و با خودش گفت: آخه اینها چی هستند که می توانند هم راه بروند و هم به آسمان بروند. پرنده کنجکاو دوباره کم کم جلو آمد تا بهتر ببیند. اما دوباره یکی از دانه های قرمز به سمتش حمله ور شد. پرنده کوچولو هم دوباره پا گذاشت به فرار و زیر برگ های درختان خودش را پنهان کرد.
پرنده کوچک صبر کرد تا اوضاع آرام شود و یواشکی اطراف را نگاه کرد، ولی این بار خبری از دانه های قرمز نبود.
روز بعد پرنده کوچک جغد پیر را دید و با او احوالپرسی کرد. جغد پیر گفت: جوجه کوچولو، تو از من سوال داری؟
پرنده کوچولو گفت: جغد پیر از کجا فهمیدی؟ جغد گفت: از قیافه ات فهمیدم، چون خیلی نگران و متعجب هستی!
پرنده کوچک گفت: من دیروز چند تا دانه قرمز دیدم روی برگ های سبز که هم راه می رفتند و هم پرواز می کردند. من از آنها خیلی ترسیدم.
جغد پیر با تعجب گفت: چی! مطمئنی فقط قرمز بود؟
جوجه گفت: بله قرمز بود.
جغد گفت: یعنی خال های سیاه هم رویش نداشت؟
جوجه گفت: نه نه نداشت.
جغد گفت: این دفعه که دیدی بیشتر دقت کن و نشانی هایش را به من بده تا بهتر راهنمایی ات کنم.
صبح روز بعد پرنده کوچولو که از خواب بلند شد، بعد از این که خستگی اش را درکرد، ناگهان دوباره یکی دیگر از آن دانه های قرمز را دید و جلو رفت تا بیشتر نگاهش کند. اما دانه قرمز ترسید و جیغ بلندی کشید و فرار کرد و گفت: وای وای من رو نخور… من رو نخور… پرنده کوچولو که دید دانه قرمز ازش خیلی ترسیده است به دنبالش دوید.
بالاخره هر دوی آنها خسته شدند و گوشه ای نشستند. پرنده کوچولو رو کرد به دانه قرمز و گفت: من نمی خواستم بگیرمت فقط می خواستم نگاهت کنم. راستی اسمت چیه؟
دانه قرمز گفت: من یک کفشدوزک هستم و می دانم که پرنده ها دشمن ما هستند.
پرنده کوچک گفت: من که به تو کاری نداشتم، تو خودت فرار کردی. من می خواستم باهات دوست بشوم.
کفشدوزک خندید و گفت: چه چیزا تو با من دوست بشی؟ تو که می خواستی من را بخوری؟
پرنده کوچولو گفت: نه تو اشتباه می کنی ما می توانیم با هم دوستان خوبی باشیم.
کفشدوزک گفت: نه پرنده ها دشمن ما جانورها و حشرات هستند. پس من باید از تو دوری کنم.
پرنده کوچولو گفت: من به تو قول می دهم که هیچ وقت نخورمت. چون من هم دوستی ندارم می خواهم دوستان خوبی برای هم باشیم. در همین موقع بود که ناگهان یک پرنده دیگر به سمت کفشدوزک حمله ور شد و او را شکار کرد.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تغذیه
🔺خواص میوه های پاییزی و زمستانی
🔸نارنگی : سرشار از کلاژن
🔸زالزالک : ضد استرس
🔸خرمالو : کاهش وزن
🔸زغال اخته : منبع ویتامین C
🔸ازگیل : ضد سرماخوردگی
🔸کیوی : بمب ویتامین C
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#بازی
🌬 قدرت فوت کردن
🔶 یک توپ پینگ پنگ، روی یک سطح صاف بلند، مثل میز میگذارند و دو بازیکن در دو طرف آن قرار میگیرند. با کشیدن یک خط، سطح صاف به دو نیمۀ مساوی تقسیم میشود. با اشارۀ داور، هر دو شروع به فوت کردن میکنند.
🔻 دو طرف باید تلاش کنند که توپ را با فوت، از زمین بازی حریف، خارج کنند. بازنده در این بازی، کسی است که توپ در منطقۀ او از زمین خارج شود.
💟 در نوع جذّابتر این بازی، در انتهای دو طرف زمین با کشیدن خط، محدودهای را به عنوان دروازه، مشخّص میکنند. در این شکل بازی، هر دو باید تلاش کنند تا توپ را وارد دروازۀ حریف کنند.
🔻 اگر توپ، بدون این که وارد دروازه شود، از زمین خارج شود، به اصطلاح، توپ به اوت رفته و باید از همان نقطه ای که خارج شده، بازی ادامه یابد. در این صورت، آغازگر بازی کسی است که توپ در محدودۀ او از زمین، خارج شده است.
🔴 این بازی را با دو توپ هم میتوان انجام داد. در این شیوه، هر کسی تلاش میکند توپ خود را وارد دروازۀ حریف کند، بدون آن که به توپ دیگری کاری داشته باشد.
✅ این بازی را به صورت گروهی هم میتوان انجام داد؛ یعنی در هر تیم، دو یا سه نفر و یا حتّی بیشتر حضور داشته باشند. تعداد افراد، به وسعت میزی که روی آن بازی میشود، بستگی دارد.
📚 بازی، بازوی تربیت ص۱۰۲ - ۱۰۱
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تربيت_کودک
سالهای سال هست که روانشناسان میگویند #تنبیه اصلا اثر بخش نیست.
چه كنيم؟
جايگزين های تنبيه:
١- مقتضياتی كه منجر به رفتار نامطلوب ميشه رو تغيير دهيم.
مثلا ظرف شكستنی رو از جلوی كودک دور كنيم.
٢_همچنين می توان رفتار نامطلوب را با اجازه دادن به كودک كه تا سر حد اشباع يا دلزدگی به آن رفتار ادامه دهد، از بين برد؛ مانند اينكه به كودک اجازه داده شود تا هر چه می خواهد شيرينی بخورد يا كبريت آتش بزند.
٣-اگر رفتار نامطلوب ناشئ از مرحله رشد كودك است ،ميتوان منتظر ماند تا كودك به سن بالاتر برسد.در اين صورت مشكل خودبه خود برطرف خواهد شد.
٤-روش ديگه اينكه فرصت بدهيم تا زمان خود مشكل را حل كند.
۵-روش جانشین دیگر تقویت کردن رفتار ناهمساز با رفتار نامطلوب است .مثلا رفتار مطلوب کودک رو تشویق کنیم به جای اینکه رفتار نامطلوب رو تنبیه کنیم.
با این شرایط میدونید چرا با این شرایط باز هم آنقدر تنبیه از طرف والدین فراوانی داره؟
معمولا عمل تنبیه برای شخص تنبیه کننده تقویت کنندس و ما به طور غریزی به کسی که رفتارش ما را می آزارد حمله میکنیم.
شاید فیزیکی شاید با سرزنش و تمسخر
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
به یک نفر میگن چرا زنبورها گل میخورن؟🤔🌸
میگه خوب حتما دروازه بانیشون خوب نیست!😄
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
64.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون پهلوانان
این قسمت:گرگ ها
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
خانم گنجشک زرنگ - @mer30tv.mp3
3.84M
#قصه_شب
خانم گنجشک زرنگ
😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
سـلام روز قشنگ پاییزیتون بخیر🌸
امـیدوارم امـروز 🌱
بهترین روز روداشته باشید🌸
الـهی حـال دلتـون خــوب 🌱
احوالتـون بـر وفق مراد🌸
روزوروزگارتون خوش 🌱
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر دریا
🌸دریا همیشه زیر پایش
🌱گلسنگ، مرجان، ماسه دارد
🌸با دستهایش توی ساحل
🌱هی گوشماهی میگذارد
🌸توی دلش صد دانه ماهیست
🌱با شکلهای جورواجور
🌸آنها چه جوری زنده هستند
🌱در آبهای آپی شور
🌸کی روی دریاهای آبی
🌱این موج زیبا را کشیده
🌸دریا و اقیانوسها را
🌱کی توی خشکی آفریده؟
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#قصه_کودکانه
🐒🐻ماجرای تپلک و زیرک🐻🐒
توی جنگل سبز،یک مدرسه بود. در آن مدرسه حیوانات زیادی درس می خواندند.بچه های آهو،خرگوش، روباه، شغال،میمون،موش،فیل،طاووس،عقاب،کلاغ،کبوتر،هدهد و چندتا حیوان و پرنده ی دیگر هم بودند. خانم جغد، معلم خیلی خوبی بود. او به بچه ها خیلی چیزها یاد می داد: حساب،هندسه،تاریخ،جغرافی،خواندن و نوشتن و نقاشی و ورزش.
همه ی حیوانات مدرسه را دوست داشتند و هر روزبا خوشحالی به مدرسه می رفتند و درس می خواندند. مبصر کلاس، یک بچه میمون کوچولوی بامزه به اسم زیرک بود.او توی همه ی کارها به خانم معلم کمک می کرد و کلاس را ساکت و مرتب نگه می داشت.
یک روز یک خرس قهوه ای از جای دوری به جنگل سبز آمد. او یک دختر داشت. اسم دخترش تپلک بود. تپلک دختر چاق و خنده رویی بود. خانم جغده، تپلک را کنارزیرک نشاند. زیرک که خودش لاغر و ریزه میزه بود، با دیدن هیکل چاق تپلک خنده اش گرفت و یواشکی زیر گوش تپلک گفت:« تو چقدر چاق و گنده ای! درست مثل یه بشکه ای، یه بشکه ای که حرکت می کنه!» تپلک چیزی نگفت و سرش را زیر انداخت و ساکت نشست. زنگ تفریح تمام بچه ها دور او جمع شدند.سیاه چشم که آهوی مهربانی بود، می خواست با او حرف بزند وبا او دوست شود؛ اما زیرک با صدای بلند به تپلک خندید و گفت:«بچه ها نگاش کنید چه قدر چاق و خپله! مثل یه بشکه می مونه!» بچه ها خندیدند و تپلک خجالت کشید و ناراحت شد.بعد همه ی بچه ها از دور و بر تپلک کنار رفتند و او تنها گوشه ی حیاط ایستاد، چون کسی حاضرنبود با یک حیوان چاق و خپل که شکل بشکه بود ،دوست شود. وقتی مدرسه تعطیل شد، تپلک به خانه برگشت و با گریه به مادرش گفت:« مامان من دیگه به مدرسه نمیرم.میخوام توی خونه بمونم و تو کارهای خونه کمکت کنم. من این مدرسه و بچه های شیطون رو دوست ندارم.»
مامانش وقتی فهمید که زیرک و بقیه ی بچه ها تپلک را مسخره کرده اند، خیلی ناراحت شد. رفت پیش خانم جغده و ماجرا را برایش تعریف کرد. خانم جغده گفت:« شما تپلک را به مدرسه بیارید، من مشکلشو حل می کنم.» خانم خرسه تپلک را به مدرسه آورد و خودش به خانه برگشت. تپلک با ناراحتی کنار زیرک نشست و سرش را پایین انداخت. خانم جغد که متوجه شده بود زیرک بیشتر از همه ی بچه ها، تپلک را مسخره می کند فکری کرد و نامه ای نوشت و به زیرک داد و گفت:« پسرم، این نامه را بخون و به من کمک کن تا بتونیم به بچه ها یاد بدیم که دیگه تپلک رو مسخره نکنن...»
زیرک به گوشه ای رفت و نشست و نامه را باز کرد و خواند.خانم جغد نوشته بود:« زیرک عزیز، به کمکت احتیاج دارم.حتماً تو هم فهمیدی که از دیروز که تپلک به این مدرسه آمده، بچه ها آزارش داده اند و مسخره اش کرده اند؛ برای همین مدرسه را دوست ندارد. تو پسرزرنگی هستی و می توانی به بچه ها بگویی که قیافه ی یک شخص نمی تواند نشان دهنده ی اخلاق و شخصیت او باشد. اگر تپلک چاق است و هیکل درشتی دارد، اما در عوض بسیار مهربان و خوش اخلاق است. اگر تو به بچه ها یاد بدهی که با تپلک مهربان باشند، دیگر کسی او را اذیت نخواهد کرد و او هم مدرسه را دوست خواهد داشت. از تو به خاطر همکاری با خودم تشکر می کنم.معلم تو: خانم جغد»
زیرک نامه را چندین بار خواند و فکرکرد.فهمید که خانم جغد متوجه شده که او تپلک را ناراحت کرده است. از خودش خجالت کشید وتصمیم گرفت دیگر کسی را مسخره نکند. همان روز رفتارش با تپلک عوض شد، با او دوست شد و دیگر او را مسخره نکرد. بقیه بچه های مدرسه هم از او یاد گرفتند که با تپلک مهربان باشند.چند روز گذشت. تپلک به مدرسه علاقه مند شد و هر روز با خوشحالی به مدرسه می آمد. زیرک و بچه ها به او یاد می دادند تا ورزش کند، چون می خواستند به او کمک کنند تا لاغر شود.آخر سال تپلک کمی لاغر شده بود و دوستان زیادی هم داشت. حتماً شما هم فهمیدید که چرا تپلک به مدرسه علاقه مند شد، مگرنه؟ خانم جغده هم با خوشحالی به بچه ها درس می داد و خدا را شکر می کرد که همه ی شاگردانش بچه های خوب و حرف شنو و مهربانی هستند.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تغذیه
⇩خواص ارده: مفید برای صبحانه
🔸انرژی زا
🔸تقویت حافظه
🔸کاهش کلسترول
🔸درمان سردی مزاج
🔸درمان اختلالات کبد و کلیه
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
🔺️مجموعه بازی نوزاد
✅️ سن: +۳ ماهگی
🚩 کیت های لمسی
دنبال کردن اشیا
تماشا در آینه
🎯اهداف بازی:
تقویت حس لامسه
تقویت حس بینایی
افزایش تسلط روی اعضا
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تربیت_فرزند
⬅️ از #مقایسه_فرزندان با یکدیگر و یا با دیگر همسالان جدا پرهیز کنید.
⬅️ در پذیرش و ابراز #محبت به فرزندان هیچ گاه به جنسیت آنها توجه نکنید.
⬅️ در اعطای #مسؤولیت به فرزندان به تفاوتهای فردی آنها و به حدود توانمندی هایشان توجه کنید.
⬅️ هنگام مواجه شدن فرزندان با #شکست آنها را طرد نکنید.
⬅️ با ایجاد جو مشاوره و #تبادل_نظر در محیط منزل، اجازه ابراز شخصیت و احساس خود ارزشمندی را در کودکان و نوجوانان ایجاد کنید.
⬅️ کودکان و نوجوانان را با #الگوی_رفتاری مطلوب و شخصیت های ارزشمندی که از عزت نفس بالایی برخوردارند، آشنا کنید.
⬅️ از #تعارض و کشمکش با همسر خودداری کنید و با هماهنگی و ارزش گذاری به نظرات همسر، زمینه را برای ارضای نیاز فرزندان به امنیت روانی و تقویت حس عزت نفس هموار کنید.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻