eitaa logo
آرامش دلم تنها خداست
2هزار دنبال‌کننده
805 عکس
543 ویدیو
8 فایل
خدایا تنها امیدم تویی که مهربانترین هستی یا ارحم الراحمین #کپی برداری از مطالب کانال با ذکر صلوات بلا مانع می باشد . #تأسیس 15 آذر ماه 99
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری از شاگردان مرحوم میرزای بزرگ شیرازی در سامرا بود. می‌رود محضر امیرالمؤمنین (ع) در حرم زیارت و به آقا می‌گوید: آقا ما داریم برمی‌گردیم به ایران و می‌دانم برگردم، سیل مقلّدین و مراجعین در مسائل شرعیه به سمت ما می‌‌‌آید. آقا، یک الگویی را به ما معرفی کنید که من در آینده‌ی زندگی‌ام، این الگو بشود برای ما شاخص، این استقبال دنیا، مرجعیت، عزّت، ثروت و آقایی، ما را غافل نکند. شیخ عبدالکریم سه ماه نجف می‌ماند و صبح و شام وقتی حرم مشرّف می‌شد، از امیرالمؤمنین همین خواسته را تقاضا می‌کرد. سه ماه هم ایشان کربلا می‌ماند. جمعاً می‎شود شش ماه. دیگر ایشان داشت ناامید می‌شد که شاید آقا امام حسین هم مصلحت نمی‌دانند که معرفی کنند، آن شب با دل شکسته از حرم می‌‍‌رود در همان منزلی که در کربلا اسکان داشتند و شب می‌خوابد، خواب سیدالشهداء(ع) را می‌بیند. آقا می‌فرمایند: "شیخ عبدالکریم! از ما یک انسان جامعِ کاملِ وارسته می‌خواهی به عنوان الگو؟" می‌گوید: بله آقا می‌فرمایند:"فردا صبح وارد حرمِ ما که می‌خواهی بشوی طلوع فجر،کنار قبرِ حبیب بن مظاهر، یک جوان 18 ساله‌ای نشسته، عمامه‌ای کرباسی به سر دارد و یک عبا ولباس کرباسی هم پوشیده. شما که وارد می‌شوی، این جوان بلند می‌شود وارد حرم می‌شود یک سلامی پایین پا به من می‌کند، یک سلام به علی اکبر، یک سلام به جمیع شهداء و از حرم خارج می‌شود. بعد ازطلوع فجر، این جوان را دریاب که یکی از انسان‌های بزرگ است". شیخ می‌فرماید: بیدار شدم. طلوع فجر وقتی وارد حرم شدم دیدم کنار قبر حبیب بن مظاهر همان گوهری که امام حسین حواله کردن نشسته بود. وارد شدم، آن قیام کرد و آمد در حرم و یک سلام به حضرت سیدالشهداء(ع)، یک سلام به علی اکبر ویک سلام به جمیع شهداء، ازحرم خارج شد آمد به ایوان و از آنجا به صحن رفت. دنبالش دویدم. در صحن،صدایش زدم و گفتم: آقا بایست با تو کاری دارم. برگشت یک نگاهی به من کرد و گفت: "آقا! عمامه‌ی من عاریتی است" و رفت. از صحن رفت بیرون، رفت در کوچه‌ پس‌کوچه‌های کربلا، دنبالش دویدم: آقا! عرضی دارم، مطلبی دارم، بایست. دوباره درحال حرکت برگشت و گفت: "آقا! عبای من هم عاریتی است"؛ و رفت. شیخ می‌گوید: دیدم دارد از دستم می‌رود؛ محصول شش ماه زحمت درِ خانه‌‌ی دو امام، بااین دو کلمه دارد می‌گذارد و می‌رود. دویدم و خودم را به او رساندم و دستش را گرفتم و گفتم: بایست، عبای من عاریتی است؛ عمامه‌ی من عاریتی است یعنی چه؟ شش ماه التماس کرده‌ام تا شما را معرفی کرده‌اند، کار داریم با شما. یک نگاهی به حاج شیخ می‌کند و می‌گوید: "چه کسی من را به شما معرفی کرد؟". آقا شیخ عبدالکریم می‌گوید: صاحب این بقعه و بارگاه، سیدالشهداء(ع). به حاج شیخ عبدالکریم می‌گوید: "امروز چندمِ ماه است؟" حاج شیخ عبدالکریم روز را می‌گویند. می‌گوید: "دنبال من بیا ". در کوچه‌پس‌کوچه‌های کربلا می‌روند تا به خارج از کربلا می‌رسند. یک تلّی بود که روی آن تل، یک اتاقکی بود. میرسد به درِآن اتاق و می‌گوید: "اینجا خانه‌ی من است،فردا طلوع فجر، وعده‌ی دیدار من و شما همین جا". می‌رود داخل و در را می‌بندد. مرحوم حاج شیخ فرموده بود: من درعجب بودم؛ خدایا،این چه مطلبی می‌خواهد به من بگوید که موکول کردبه فردا. چرا امروز نگفت؟! آن درسی که بناست به من بدهد و زندگی آینده‌ی من را تضمین کند در معنویت؛ بشود درس؛ بشودپیام. ایشان می‌فرماید: لحظه‌شماری می‌کردم. آن روز گذشت تا فردا وطلوع فجر، رفتم بیرونِ کربلا، روی همان تل. پشتِ همان اتاقک. آمدم در بزنم، صدای ناله‌ی پیرزنی از درون آن اتاق بلندبود وصدا می‌زد: وَلَدی! وَلَدی.پسرم، پسرم. در زدم، دیدم پیرزنی با چشمان اشک‌آلود در را گشود. گفتم: خانم دیروز یک جوانی زمان طلوع فجر، وارد این خانه شد و گفت اینجا خانه‌ی من است و با من وقت ملاقات گذاشته، این آقا کجاست؟ گفت: این پسرِ من بود،الآن پیشِ پای شمااز دنیا رفت. وارد شدم دیدم پاهای این جوان به قبله دراز، هنوز بدن گرم. گفتم: وا أسفا! دیر رسیدم. یک‌روز حاج شیخ بر فراز تدریس کرسی درس خارج در قم،این خاطره را نقل کرده بود از دوران جوانی وبعد فرموده بود: آن درسی که آن جوانِ بزرگ و کامل از طرف امام حسین(ع)به من آموخت، درسِ عملی بود. روز قبل به من گفت: آقا عمامه‌ی من عاریتی‌ست، عبای من عاریتی‌ست فردا جلوی چشمانِ من، عبا و عمامه را گذاشت و رفت. می‌خواست به من بگوید: شیخ عبدالکریم حائری! مرجعیت،عاریتی است ریاست،عاریتی است خانه‌هایتان، پول‌های حسابتان،‌ وجودتان، سلامتی‌تان هرچه می‌بینید،عاریه است و امانت است. دل به این عاریه‌ها نبندید. این‌ها را یا از شمامی‌گیرند یا حوادث، یا وارث می‌برد. او بامردن خود درعمل نشان داد هرچیزی هنگام مرگ جز اعمالی که خالص برای خداوند متعال باشد هرچه داریم عاریه است. 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از رفاقت با شهدا
های زیبا و تاثیر گذار به قلم بسیار زیبای ✏️ :طاهره سادات حسینی کانال رسمی ایشون رمان ها رو دنبال کنید کتاب 📚 📢 سخنرانی های ناب ناب 📣👌 ، جذاب و شنیدنی🧚‍♀ با ما همراه باشید 🌸 https://eitaa.com/joinchat/848625697C920431b97d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 داستان کوتاهی درباره ی خشم..... در خانواده‌ای که وضع مالی مناسبی نداشتند، پدر آن خانواده یک «میز» می‌خرد که آن را خیلی دوست داشته است. روزی پسرش وارد اتاق می‌شود و کاری می‌کند که منجر به شکسته شدن میز می‌شود. پدر بسیار ناراحت می‌شود و غضب می‌کند و ضربه‌ای به صورت کودک می‌زند که منجر به كر شدن کودک می شود .چند روز بعد وقتی پدر به دیدن کودک خود در بیمارستان می رود کودک به او می‌گوید : پدر جان اگر من بزرگ شدم و کار کردم و پول میز را به تو دادم ، تو گوشهايم را به من بر می گردانی؟پدر تا این را می شنود از بغض نمی تواند جلوی گریه خویش را بگیرد و از بیمارستان خارج می‌شود . روز بعد هم خود کشی می‌کند. ♨️ آری:در نتیجه یک غضب به خاطر یک مال دنیا منجر به نا شنوا شدن کودک و یتیم شدن و بی سر پرست شدن یک خانواده می‌شود. 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
namaze_khoob_5.mp3
13.04M
یک نماز خوب بخوانیم ؟ جلسه پنجم علیرضا پناهیان 🎤 🍃🦋🍃🦋🍃🦋 👇👇👇👇 ↶ ✨ http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a ♥️⃟آرامش حس حضورخداست♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ امام جعفر صادق (علیه‌السلام): تنها او (مهدی(علیه‌السلام)) است که پس از دوران‌های طولانی بلاخیز و تنگناهای طاقت‌فرسا، غم‌ها و گرفتاری‌ها را از دل شیعیانش برطرف می‌نماید. 📚الزام الناصب،ص ۱۳۸ 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 🌸 چند تا نصیحت مهم و خوشمزه 👌 توو زندگیت مثل قیمه نذری باش که دیگران برای بدست آوردنت از جون و دل مایه بذارن 👌 توو زندگیت مثل فسنجون باش که هر کسی وسعش نرسه بخورتت... 👌 توو زندگیت مثل نیمرو باش نه املت که واسه خودت دوست داشته باشن نه گوجت.. 👌 توو زندگیت مثل پیاز باش که حتی در حال خورد شدنم اونقدر قویه که اشک همرو در میاره 👌 توو زندگیت مثل خیار باش هر وقت خوبی کردی یه تلخیم بکن که پررو نشن.. 👌 توو زندگیت مثل آبگوشت باش که با سیلی صورتش سرخ نگه داشته همش نخود و لوبیاس ولی اسمش آبگوشت نه آب نخود... 👌 توو زندگیت مثل پشمک باش که بر خلاف اسمش خیلی خوشمزه ونرمه 👌 توو زندگیت مثل انار باش همیشه در هر شرایطی نظم و دیسیپلین داشته باش.. 👌 توو زندگیت مثل قرمه سبزی باش که بوی حضورت همه جا رو پر کنه... 👌 همیشه خوشمزه باشید.. 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قطره‌ای به وسعت دریا اولین رمان پیرامون زندگی حاج قاسم سلیمانی | فروشگاه کتاب قم :طاهره سادات حسینی 👇👇👇👇👇 برای خرید کتاب به آی دی زیر مراجعه کنید @Ahmad57h
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مظلومِ عالم؛ امیرالمومنین علی علیه السلام قـالَ اَبُو عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام: اَلْعَجَبُ يا حَفْصُ لِما لَقِىَ عَلىُّ بْنُ اَبىطالِبٍ!! اِنَّـهُ كانَ لَهُ عَشْـرَةَ الآفِ شاهِـدٍ لَمْ يَقْـدِرْ عَلى اَخْـذِ حَقّهِ وَالرَّجُـلُ يَأْخُذُ حَقَّـهُ بِشاهِـدَيْن امام صادق عليه السلام فرمود: اى حفص! شگفتا از آنچه على بن ابى طالب عليه السلام با آن مواجه شد! او با ده هزار شاهد وگواه (در روز غدير) نتوانست حق خود را بگيرد، در حالى كه شخص با دو شاهد حقّ خود را مى گيرد. بحار الانوار جلد ۳۷ صحفه ۱۰۴ 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان قرآنی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم 🍀وقتی خبر حرکت این سپاه به مدینه رسید ، هیجانی غیر قابل وصف در میان مسلمانان پدید آمد . زیرا حادثه ای پیش آمده بود که نسبت به حوادث و جنگ های گذشته قابل قیاس نبود . 🍀پیامبر اسلام ( ص ) در این مورد با یاران خود به مشورت پرداخت . جمعی عقیده داشتند که برج و باروی مدینه را محکم کنند و در مدینه بمانند تا سپاه دشمن برسد و در کنار شهر به جنگ بپردازند . ولی گروهی دیگر معتقد بودند که این کار ، کار مردم ناتوان است و باید به استقبال دشمن شتافت و سر راه براو گرفت . 💚رسول اکرم ( ص ) با نظر گروه دوم موافقت فرمود و فرمان بسیج داد . سربازانی که از مدینه حرکت کردند ، در ابتدا بالغ بر هزار نفر بودند . ولی هنوز چیزی از راه نپیموده بودند که ناگهان عبدالله ابی با سیصد نفر از طرفدارانش ، از سپاه اسلام جدا شد و به بهانه اینکه پیغمبر با عقیده من ( درباره ماندن در مدینه ) مخالفت کرده است ، 💚به مدینه بازگشت و رسول خدا ( ص ) به بقیه سپاه که به هفتصد نفر تنزل کرده بود ، به راه ادامه داد ، تا در کنار کوه احد فرو آمدند . آنگاه به تنظیم صفوف پرداخت و لشگر را طوری تعبیه فرمود که کوه احد در پشت و کوه عینین در طرف چپ و مدینه در مقابل رو قرار داشت . 💚در کوه عینین شکافی بود که احتمال داشت دشمن از آن استفاده کند و ناگهان به سپاه اسلام بتازد . برای جلوگیری از خطر محتمل ، به امر رسول الله ( ص ) ، عبدالله بن جبیر با پنجاه تیرانداز ورزیده ، در آن شکاف مستقر شدند و به آنان دستور داده شد که در صورت موفقیت یا شکست سپاه اسلام ، آنها از جای خود نجنبند و شکاف را خالی نگذارند . داستان در قسمت بعد .... 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
داستان قرآنی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم 🌺رسول خدا ( ص ) پس از آن ، روی به مسلمین نمود و خطابه ای که خلاصه آن چنین است ، ایراد نمود : 🌺ای مردم ! به شما آن می گویم که خداوند به من فرمود و آن وصیت کنم که در کتاب آسمانی خود مرا به آن توصیه کرد . 🌺به من امر فرمود که دستورهای او را به کار بندم و از آنچه حرام نموده ، دوری گزینم . همیشه پرهیزکار و پاکدامن باشم . 🌺امروز شما در چایگاه مزد و پاداش خداوندی قرار گرفته اید و روش شما سرمشق آیندگان خواهد بود . شما باید خود را بر صبر و کوشش و فداکاری ، وادار کنید . جنگ بادشمن و تحمل زخمها کاری است دشوار و فداکاری بسیار باید تا در جنگ ها افتخار موفقیت و پیروزی نصیب شود . 🌺قدم در میدان جهاد بگذارید و مردانه بکوشید و از خداوند متعال درخواست کنید که شرف و افتخار را نصیب شما گرداند . من خواهان رشد و موفقیت شما هستم و از تفرقه و پریشانی شما بیمناکم . 🌺روح الامین به قلب من القا کرده که هر جانداری تا روزی خود را به طور کامل در این جهان بدست نیاورد ، نخواهد مرد و روزیش کم نخواهد شد . ممکن است روزی مقدر خود را کمی دیرتر بدست آورد ، ولی محال است از آن محروم گردد . 🌺بنابراین در طلب روزی ، حرص مورزید و خود را به حرام آلوده نکنید و در آن راه به معصیت خداوند اقدام ننمائید . زیرا آنچه سرنوشت و بهره شما است به شما خواهد رسید و حرص و شتاب و بی پروائی شما ، جز گناه و آلودگی اثری به بار نخواهد آورد . 🌺ای مردم مسلمان ! منزلت یک مومن نسبت به سایر مومنین ، منزلت سر است نسبت به بدن . پس اگر مومنی به سختی و مشقت افتد ، باید سایرین از رنچ و عذاب او ، رنجور و افسرده شوند . والسلام علیکم . داستان در قسمت بعد .... 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگی حضرت محمد صلی الله علیه و آله❤️ دارد ... به پارت اول 👇👇👇 https://eitaa.com/Lootfakhooda/4716