eitaa logo
آرامش دلم تنها خداست
2هزار دنبال‌کننده
805 عکس
543 ویدیو
8 فایل
خدایا تنها امیدم تویی که مهربانترین هستی یا ارحم الراحمین #کپی برداری از مطالب کانال با ذکر صلوات بلا مانع می باشد . #تأسیس 15 آذر ماه 99
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5773731532514527687.mp3
33.39M
🔊 سخنرانی استاد رائفی‌‌پور 📝 «چرایی دشمنی با آمریکا» 📅 ۱۳ آبان ۱۴۰۰ - تهران، مسجد جامع نارمک 🎧 کیفیت 48kbps 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍جوانی در ملأ عام با گستاخی تمام روزه‌خواری می‌کرد. او را نزد حاکم شهر آوردند. حاکم از او پرسید: ای جوان! چرا در شهر روزه‌خواری می‌کردی؟ چرا از اسلام گریزانی، تا چنان حد که جسارت یافته و در ماه رمضان در پیش چشم همگان روزه‌‌خواری می‌کنی؟ جوان گفت: مرا باور و اعتقاد زیاد به اسلام بود. روزی شیخ شهر را در خفاء در حال معصیت یافتم. برو آن شیخ را مجازات کن که این چنین اعتقاد مرا از من گرفت و مرا روزه‌خوار کرد. حاکم شهر گفت: روزی دزدی را در شهر گرفتند که از خانه‌های بسیاری دزدی کرده بود. طبق قانون قضاوت مأموری بر او گماردم تا او را در شهر بگردانند تا هر مال‌باخته‌ای از او شکایتی دارد نزد من آید. ساعتی نگذشت که جوانی معلوم‌الحال از او برای شکایت نزد من آمد که هرگز او را در شهر ندیده بودم. به رسم قضاوت از او سؤال کردم ای جوان! او از تو چه دزدیده است؟ جوان گفت: یک مرغ و دو خروس! ⚖چون این سخن شنیدم مأمور خویش را امر کردم تا او را هشتاد تازیانه بزند. جوان در حالی که داد و فریاد می‌کرد، گفت: من برای شکایت نزد تو آمده‌ام، چرا مرا شلاق می‌زنی؟! گفتم: وقتی تو را خانه‌ای در این شهر نیست، چگونه تو را مرغ و خروسی باشد که کسی بتواند آن را از تو بدزدد؟ داستان که بدین جا رسید حاکم شهر گفت: ای جوان! تو را نیز هرگز اعتقادی نبوده است که آن شیخ از تو بستاند. هر کس که اعتقاد به خدا را با عمل به آنچه می‌شنود از خود خدا بستاند و هدایت یابد هیچ کس را توان ستاندن آن اعتقاد از او نیست. تو بجای شناختن خدا در پی شناختن شیخ بودی و بجای خدا شیخ را باور کرده بودی! پس من تو را دو حد جاری می‌کنم یکی به جرم روزه‌خواری در ملأ عام و دیگری به جرم کذب و افتراء!!! 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
asoodetar_11.mp3
8.05M
آسوده تر زندگی کنیم یازدهم🍃 # واعظ حجت الاسلام پناهیان 🎤 🍃🦋🍃🦋🍃🦋 http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💯بدانیم: فقط و فقط «رضایت امام زمان»... و السلام...👇 حضرت امام رضا‌ علیه‌السلام به یونس بن عبدالرحمن فرمودند: ای یونس! وقتی امام تو، از تو راضی باشد، تو را چه باک که مردم درباره‌ی تو چه می‌گویند. ❓ ای یونس! اگر در دست تو طلا باشد و مردم تصور کنند که کلوخ (یا سنگ و خاک) است، آيا قضاوت مردم، ارزش طلا را مى‌کاهد؟ عرضه داشت: خير. ❓امام رضا علیه السلام فرمودند: اگر در دست تو، کلوخی باشد و مردم بگويند که در دست تو طلا است، آيا داوری مردم به آنچه که در دست توست، قيمت می‌دهد؟ گفت: خير. ⚠️فرمودند: يونس! اگر امام عصر تو از تو راضى بود و تمام دنيا با تو بد باشد، نبايد تأثيری در روحيه تو بگذارد. چون قضاوت مردم، قيمت و ارزش تو را پايين نمى‌آورد. 📜بحارالأنوار (ط - بیروت) ج۲، ص۶۶ 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(قسمت اول) عالم زاهد آقا سید محمد خلخالی فرمودند: سیدی جلیل، که صاحب ورع و تقوی و از پیرمردهای نجف اشرف بود با من رفاقتی داشت. ایشان منزوی بود و زیاد با دیگران مخلوط نمیشد. شبی او را به منزل خود دعوت کردم تا با هم مأنوس باشیم. ایشان هم تشریف آوردند. فردای آن شب را هم نگذاشتم بروند و تا غروب که یک شبانه‌روز میشد در منزل ما تشریف داشتند. فصل تابستان بود و هوای گرم که طبعاً انسان تشنه می شود، ما هم تشنه شدیم و از مایعات خنک برای رفع عطش می نوشیدیم، اما آن سید جلیل برخلاف ما هیچ اظهار عطش نمی کرد و هرچه را به ایشان تعارف می کردیم مقداری از روی تفنن می نوشید. ✨💫✨ بهمین جهت من عرض کردم: آقا شما در این یک شبانه روز چرا اظهار عطش و تشنگی نمی کنید؟ فرمودند: من تشنه نمی شوم! متحیر ماندم. تا اینکه ده دوازده روز بعد با ایشان به کوفه رفتیم، دیدم آن سید جلیل هیچ تشنه نمی شود. روز آخر که خیال برگشتن به نجف اشرف را داشتیم اصرار زیادی کردم که چرا شما تشنه نمی شوید؟ باید بدانم که اگر دارویی برای رفع عطش پیدا نموده‌اید و استعمال می‌کنید به من هم یاد بدهید تا کمتر آب بخورم. و خلاصه اصرار زیادی کردم. اما ایشان از گفتن سر باز می‌زدند. پس از آنهمه اصرار فرمودند: بیا کنار شط برویم و قدم بزنیم. ✨💫✨ با هم کنار شط رفتیم، ایشان در حین قدم زدن فرمودند: چهل شب چهارشنبه به نیت تشرف به حضور حضرت ولیعصر ارواحنافداه به مسجد سهله می‌رفتم. یک اربعین تمام شد و اثری ندیدم. لذا مأیوس شدم و بعد از آن با کمال نومیدی متفرقه می‌رفتم. شبی از شبهای چهارشنبه که مشرف میشدم هنگام برگشتن مقداری از شب گذشته بود و آبی که خادم مسجد برای زوار تهیه می‌کرد تمام شده بود. خیلی تشنه شدم شب هم تاریک بود. با همه اینها رو به مسجد کوفه گذاشتم... دارد... 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
(قسمت دوم) شبی از شبهای چهارشنبه که مشرف شدم، هنگام برگشتن مقداری از شب گذشته بود و آبی که خادم مسجد برای زوار تهیه می کرد تمام شده بود. خیلی تشنه شدم شب هم تاریک بود، با همه ی اینها رو به مسجد کوفه گذاشتم و چون مرکبی هم پیدا نمی شد، تاریکی شب و وحشت از دزد و راهزن از یک طرف و زحمت پیاده روی از طرف دیگر، دست به دست هم دادند و با تشنگی و عطش مرا از پا در آوردند. لذا بین راه نشستم و به آن عین الحیاه (چشمه آب حیات) متوسل شدم و عرضه داشتم: یا حجه ابن الحسن ادرکنی. ناگاه دیدم عربی مقابل من ایستاده اند و سلام کردند و به زبان عربی متداول در نجف اشرف فرمود: "مِن مَسجد سَهله تَجی سَیدنَا، تُریدُ تَرویج بِالمَسجدِ الکوفه؟" ✨💫✨ «از مسجد سهله آمده ای و می خواهی به مسجد کوفه بروی؟» با کمال بی حالی و ضعف عرض کردم: بلی. فرمودند: قُم(برخیز) و دست مرا گرفتند و از جایم بلندم کردند. عرض کردم: اَنا عَطشان مَا اَقدِرُ اَمشی؛ «من تشنه هستم و نمی توانم راه بروم.» فرمودند:" خُذ هِذِه التَمرات؛ «این خرما ها را بگیر.» سه دانه خرما به من دادند و فرمودند: این ها را بخور. من تعجب کردم و با خود گفتم: خرما خوردن با عطش چه مناسبتی دارد؟ ایشان به اصرار فرمودند: خُذ اکل: بگیر و بخور. من ترسیدم که تمرّد کنم، با خود گفتم: هر چه امشب به سرم بیاید خیر است. یکی از آن خرماها را به دهان گذاشتم دیدم بسیار معطر است و چون از گلویم پایین رفت انبساط و انشراح قلبی به من دست داد که گفتنی نیست و فوراً عطش و التهابم کم شد. ✨💫✨ دومی را خوردم، دیدم عطرش از اولی زیادتر و انشراح قلب و خنکی آن بیشتر است. تا اینکه سه دانه خرما را خوردم، دیدم عطشم کامل رفع شد. عجیب تر آن که خرماها هسته نداشتند و تا آن وقت چنان خرمایی ندیده و نخورده بودم. بعد هم با ایشان به راه افتادم و چند قدمی برداشتیم. فرمودند: هذا المسجد! این مسجد کوفه است. من متوجه در مسجد شدم، دیدم مسجد شریف کوفه است و از طرفی ملتفت پهلویم شدم با کمال تعجب دیدم آن مرد عرب نیستند. و از آن وقت تاکنون تشنه نشده ام. معلوم می شود مرد عرب خود آن سرور و یا یکی از ملازمین درگاه حضرتشان بوده است. 📗ملاقات با امام زمان در کربلا ص ٢٢٧ 📗عبقری الحسان ج١ ص١٩٢ 🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
ی هدایای رهبری که به موزه‌ی آستان قدس رضوی تقدیم کرده اند 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رائفی پور روایت داریم دوست هر کس عقل او و دشمنش نادانی اوست ما از کجا ضربه خوردنمون شروع میشه ازونجا ک جای دوست و دشمن رو اشتبا میگیم شیطان خوب میتونه خواسته هاشو از زبون ما و نفسمون بگه چون از درون خودمونه دوست نداریم باهاش مخالفت کنیم اگه مال کسی دیگ ای بود جلوش گارد میگرفتیم. یکی از این دشمنیا نارضایتیه.. نارضایتی از سیستمی ک خدا برامون در نظر گرفته یه سری افراد هستن دائم ایراد میگیرن... این ادم خدا رو منشا خیر نمیدونه این ادم فرق میکنه با کسی ک میگه مگه میشه خدا تنهام بذاره و همه چی رو خیر میدونه... عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم... چه بسا چیزی رو بد بپندارین و اون برا شما خیر باشه ما اگ حکمت کاریو بدونیم اروم میشیم اما اگ ندونیم نه... هنر تو اینه ک ندونی حکمتو و صبر کنی ... از خدا نمیشه جز لطف سر بزنی.. حتی چیزایی ک برامون سخته. اصلا غم برا مومن معنا نداره مگ خدا منو از یاد برده... مگ خدا دشمن ماست؟ هر چی از خدا ب ما برسه خیره.. چه بهمون اثبات بشه چه نشه.. اللهم عجل لولیک الفرج 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دڪتر الهي قمشه اي چقدر زیبا میگوید: ﺗﺎﺣﺎﻻ ﺩﻧﺪﻭﻧﭙﺰﺷﮑﯽ ﺭﻓﺘﯿﻦ؟ ﺍﻭﻝ ﺩﮐﺘﺮ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺳﻮﺯﻥ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺗﻮ ﻟﺜﻪ ﺗﻮﻥ، ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻥ ﻣﺘﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ﺩﺳﺘﺶ ... ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺘﺎ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺩﺭﺩ ﺩﺳﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺭﻭ ﻣﺤﮑﻢ ﻓﺸﺎﺭﻣﯿﺪﯾﻢ ﻭﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﻣﻮﻥ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﺸﻪ ... ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯿﺰﻧﯿﻦ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﺶ؟! ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻫﻮﺍﺭ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟! ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﺩ ﺭﻭ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﺮﺩﯾﺪ، ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﻮﺯﻥ ﻭ ﺁﻣﭙﻮﻝ ﻭ ﻣﺘﻪ ﻭ ﺍﻧﺒﺮ ﻭ ... ﺧﻮﺏ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﺑﻬﺶ ! ﭼﺮﺍ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ ﺗﺎﺯﻩ ﮐﻠﯽ ﻫﻢ ﺍﺯﺵ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﻢ ﺑﯿﺎﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯿﮕﯿﻢ: ﺁﻗﺎﯼ ﺩﮐﺘﺮ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﻭﻗﺖ ﺑﻌﺪﯼ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﺶ؟! ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ " ﺩﻧﺪﻭﻧﭙﺰﺷﮏ" ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ...؟ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﭼﻮﻥ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﻣﯿﺸﻪ، ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﻢ ﯾﻪ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺩﺍﺭﻩ... "ﺧﻮﺏ ﺧﺪﺍ ﻫﻢﺣﮑﯿﻤﻪ ... "ﺍﺻﻼ ﻗﺒﻼ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ؛ ﺣﮑﯿﻢ ... ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺣﮑﻤﺖ ﺍﺳﺖ. ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺭﻧﺠﯽ ﺭﻭ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ، ﺍﺯﺵ ﺗﺸﮑﺮﮐﻨﯿﻢ، ﺑﮕﯿﻢ ﻧﻮﺑﺖ ﺑﻌﺪﯼ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﺶ؟ ﺭﻧﺞ ﺑﻌﺪﯼ؟ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ ﻣﺪﺭﮎ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﯼ؟ ﺣﺘﯽ ﻗﺪ ﯾﻪ " ﺩﻧﺪﻭﻥ ﭘﺰﺷﮏ "؟؟ "ﯾﺎﺩﺕ ﻧﺮﻩ ﺍﻭﻥ ﺧﯿــﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﺧﺪﺍﺳﺖ..." 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕 🍃چرا ما دعا میکنیم ؟ در حالی که خداوند از خواسته های ما آگاه است و اگر سکوت هم کنیم او همه را میداند. 🌺🍃پاسخ آقای الهی قمشه ای : تجمع نیروهای درونی ما است، تا بتوانیم آرمانی را که در ذهن داریم مشخص و روشن دنبال کنیم و در این کار از حق و حقیقت که همان خداست یاری میگیریم... یک قانون فیزیکی ميگه که: هر ذره در حال ساطع کردن مدام انرژي به سمت مشخصی است. انرژی بدن من و شما قابل هدایت به یک سمت مشخص است ... 🎯اگر به چیز مشخصی فکر کنیم انرژی ما به سمت اون چیز مشخص میره و خیلی وقت ها میشه که به کسی زنگ میزنیم و میگه: - "چه خوب شد زنگ زدی!" - " داشتم بهت زنگ می زدم!" - "داشتم بهت فکر می کردم!" - "حلال زاده!" نکتهٔ جالبش اینه که من به محض اینکه به شخص خاصی هر جای دنیا که فکر کنم انرژی های من بلافاصله به سمت اون حرکت میکنه و بلافاصله به او میرسد بدون سپری شدن زمان. در فیزیک به این میگن "جهش کوانتومی". یعنی انرژی ما از زمان عبور ميكند پس بهترین دعاها را به همدیگر هدیه کنیم 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda