ثواب پیاده روی اربعین از نگاه امام صادق علیه السلام)
#امام_صادق می فرماید: کسى که با #پای_پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، #خداوند به هر قدمى که برمی دارد یک #حسنه برایش نوشته و یک #گناه از او محو مى فرماید و یک درجه مرتبه اش را بالا مى برد،
وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو #فرشته را موکل او مىفرماید که آنچه #خیر از دهان او خارج میشود را نوشته و آنچه #شر و بد است را ننویسند.
و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مىگویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهلبیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد.
📗 ابن قولویه، کامل الزیارات ص۱۳۴
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#تلنگر
مـاازحلالشگذشتیم🍃🍃🍃
شماازحرامش نمیتوانید بگـذرید؟!
#شهیدمحمودرضابیضایی
◈ اینجا صحبت #عشق در میان است
💔
عند ربهم یرزقون
شهید شاهد سجاده نشین مسلخ عشق🌹
هدایت شده از ❤️تو رو دوست دارم❤️
#تلنگر
مـاازحلالشگذشتیم🍃🍃🍃
شماازحرامش نمیتوانید بگـذرید؟!
#شهیدمحمودرضابیضایی
◈ اینجا صحبت #عشق در میان است
💔
عند ربهم یرزقون
شهید شاهد سجاده نشین مسلخ عشق🌹
کاش اینجا بودی!
همین کنار خودم.
و من یادم میرفت؛
که خستهام
خرابم
ویرانم…
#سید_علی_صالحی
<<<<<<<♡♡💜💑💜♡♡>>>>>>
حتماابخونید!!!
معلم دیکته می گفت:بابا آب داد
دانش آموز نوشت:بابا پول قبض آب را نداشت، آب قطع شد.
معلم:بابا نان داد
و دانش آموز با چشمی پر اشک نوشت:بابا برای نان، جان داد.
معلم گفت:تصمیم کبری
ولی کبری کتابش را زیر باران گذاشت و سرچهارراه مواد می فروخت.
معلم گفت:آن مرد با اسب آمد
ولی آن مرد از فرط اعتیاد نمیتوانست گام بردارد.
معلم گفت:مادر آش می پزد.
ولی مادر با اشک چشمش به سیب زمینهای پخته طعم شوری میداد.
معلم گفت:مهمان سرزده
اما کوکب خانوم سالها بود کلفتی زن حاجی را میکرد تا هر سال افتخارش حاجیه شدن باشد و زن تن فروش همسایه را برای لقمه ای نان سرزنش کند.
دانش آموز دفتر را بست.
کتابش را فروخت.
چون به او دروغ را یاد می دادند...!!!
نسل ما بدجور فریب خورد
یادمه صبح ها که بیدار میشدیم
بریم مدرسه بهمون میگفتن :
الان درس میخونید، سختی میکشید
عوضش بعداً زندگی خوبی دارید..!
🆔
اومد🚶،،،،
گفت میخوام جبران کنم 🙂،،
گفتم: چیــو...؟! 😒،،،
گفت: همه چیو 😊،،،
گفتم: آها... 🙄،،،،
دلِ شکستمو...؟ 💔،،،،
دستایِ خط خطیمو...؟🔪،،،،
گوشه گیریمو...؟ 😟،،،
دپرس بودنمو...؟ 😞،،،
سردردایِ همیشگیمو...؟ 🤕،،،
اشکایِ نصفِ شبمو...؟ 😢،،،
هــــHehــــــــــہ 😏،،،
رفــــــــت...،،🥀،،
»"میدونستم نمیتونه جبران کنه"«
✉️
بعضی ﭼﻚﻫﺎ ﺩﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ؛
ﺗﺎ ﺍﻣﻀﺎﻱ ﺩﻭﻡ ﻧﺒﺎﺷﺪ
نقد ﻧﻤﻲﺷﻮﻧﺪ،
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺩﻭﻡ،
ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻫﻞ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﻢ ﺍﻣﻀﺎ ﻛﻨﻨﺪ،
ﻫﻴﭻ ﻓﺎﻳﺪﻩﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ؛
ﺑﺎﻧﻚ ﻓﻘﻂ ﺻﺎﺣﺐ
ﺍﻣﻀﺎ ﺭﺍ ﻣﻲﺷﻨﺎﺳﺪ...
ﺣﺎﻝ،
ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺗﯽ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ
ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻗﺮﺍﺭ
ﺍﺳﺖ ﺑﻴﻔﺘﺪ،
ﻣﺜﻞ ﭼﻚ دﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ؛
ﻳﻚ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺎﺳﺖ
ﻭ ﻳﻚ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺩﻳﮕﺮﺵ ﺧﻮﺍﺳﺖ خدﺍﺳﺖ ...
ﺗﺎ ﺍﻭ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻫﻴﭻ
ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ،
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻫﻤﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ...
📚
🕊 میگفت
هر کی میره اربعین،
بدون شک لطفی بوده که نصیبش شده
و اونی که نتونسته بره
نگه من #توفیق نداشتم!
که شاید خداوند #توفیقش رو
در جای دیگری قرار داده...
یک وقت نکنه با گله و شکایت
بریم در خونۀ رحمانِ رحیم و
طلبکار باشیم،
یک وقت نکنه دل اونایی که به هر دلیلی
نتونستن برن رو بلرزونیم،
از کجا معلوم
شاید اونی که نتونست بره کربلا
از #توفیقی که نصیبش شده بیشتر استفاده کنه
تا اونی که میره و به ضریح میرسه و
ناغافل با یک اشتباه با یک گناه..!
هر جا که باشیم
مهم اینه که
از #توفیقاتمون
به نحو احسن استفاده کنیم...
و ما #توفیقی الا باللّٰه
علیه توکلتُ و الیه اُنیب
#یاس_فاطمی
...♡🍁♡...
غزلِ کار خدا
من آن دیر آشنا را میشناسم
من آن شیرین ادا را میشناسم
به زور و زر نگردد رامِ هرکس
من آن بیاعتنا را میشناسم
بپرهیزید از چشم و نگاهش
من آن برقِ بلا را میشناسم
غمِ عشقست و باید گریهها کرد
من این درد و دوا را میشناسم
محبّت بین ما کارِ خدا بود
از اینجا من خدا را میشناسم
ز مهرِ او به من صد رشک دارید
من ای مردم، شما را میشناسم
دل ما را به تاری مو توان بست
من این بی دست و پا را میشناسم
#معینی_کرمانشاهی
#ای_شمعها_بسوزید
#کارخدا