eitaa logo
❤️تو رو دوست دارم❤️
33.8هزار دنبال‌کننده
90.5هزار عکس
78.8هزار ویدیو
126 فایل
کانال عاشقانه تورو دوست دارم کانالی پر از کلیپ ویدیو و پستهای خاص و زیبای عاشقانه دلنوشت و شعر جملات ناب و اهنگهای گلچین و بیو تکست عاشقانه و پروف خاص بهترین کانال عاشقانه در ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
غم هاے مقصــــرے جـز تـــو ندارد تویے ڪہ با نیامدنت تا مرز هشـــدار پیش برده اے تقــــویم روزڪَارم را ... @Loveyouh
فصلهای روزگارم چیزی کم دارد دلم نه باران میخواهد و نه آسمانی ابری ستاره ها و لمس تنهایی شب نیز کمرنگ شده اند... دلم قاصدی میخواهد از جنس حریر نازک تنهایی ام... از آنسوی سرزمین بی نشان دیدار... کسی که بغضها را با دلی آشنا پرواز میدهد همان که تکرارش را دل میستاید... میدانی! دلم تنها کمی... بگذار ساده بگویم... دلم تنها را میخواهد! 🌙 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@Loveyouh
بہ گمانم پاییز هم عاشق بوده؛ مگر نہ اینڪه نامش فصل عشاق است؟؟ بیهوده ڪه نیست... رنگ زرد و زار و چهره شڪننده برگهایش حالش را لو میدهند... بہ گمانم پاییز هم دردے سنگین در سینہ دارد؛ ڪه غروب تمامی روزهایش، دایرةالمعارف غم‌هاے عالم است انگار ڪه همہ روزها است،، از آن جمعہ هایی ڪه باشے و ڪنار هم چاے داغ بنوشیم،نہ !!! نہ جانم... از همین جمعہ‌هاے ڪذایی هر هفتہ ، ڪه با نبودنت سر مےشود. بہ گمانم پاییز هم عاشق بوده... @Loveyouh
در امتداد شاعرانه های خیسم کتاب قطوردریای عشق با تمام فصلهای زیبایش دراندوهِ هزاران واژه واژگون شد خطوطِ آبیِ امواجِ رویا را وبه گل نشست عاشقانه هایم را قایق کاغذیِ خیال در ساحلِ آرزوهای نانوشته ام....! @Loveyouh
خیالت شیرین است شبیه در آغوش کشیدن باران به هنگام شب هوس می کنم دست در دست به امتداد پاییز درون کوچه های دلتنگی گام بردارم و تمام علاقه ام را درون آسمان نگاهت جا بگذارم تا باورت شود برای همیشه دوستت دارم و مهرت درون رگ های احساسم تا همیشه جاریست 🌙 @Loveyouh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تنهایم و دلتنگ سرشار از بغضی گلوگیر و چشمانم زندانی شبی دلگیر دلم می خواهد دستانت را با عشق بگیرم و خلوت شب های بلند پاییزم را با چشم هایت تقسیم دارم دلم می خواهد سربر شانه پرمهرت بگذارم و بگویم دوستت دارم برای من عشق شناور شدن در دریایی است که صدف عشق تو را با خود دارد و با وصل نگاهت کویر خشک چشمانم را لبریز الماس می دارد @Loveyouh
باز باران در کوچه های را بر سر هر شاخه ی خزان زده نقش می زند کاش دستی از راه برسد و دل دیوانه را به جرعه ای مهمان کند..... @Loveyouh
باران به‌زبان مادری‌ام حرف می‌زند... به‌زبان گل‌ها... قایق‌ها... به‌زبان نوری که زخم خورده... خود به‌مداوای خود مشغول است... باران دستش را ... در بارش دست‌های خود می‌شوید... بر دریچه‌ی گل‌ها می‌کوبد... بیدار بیدار... که هنگامه‌ی روییدن است... و عجیب که سوالاتش از من است... وقتی پاییز بی‌ملاحظه ... برگ‌ها را به جبهه‌ی جنگ می‌برد.... و هم که برنگشتی... @Loveyouh
باران به‌زبان مادری‌ام حرف می‌زند... به‌زبان گل‌ها... قایق‌ها... به‌زبان نوری که زخم خورده... خود به‌مداوای خود مشغول است... باران دستش را ... در بارش دست‌های خود می‌شوید... بر دریچه‌ی گل‌ها می‌کوبد... بیدار بیدار... که هنگامه‌ی روییدن است... و عجیب که سوالاتش از من است... وقتی پاییز بی‌ملاحظه ... برگ‌ها را به جبهه‌ی جنگ می‌برد.... و هم که برنگشتی... @Loveyouh
فصلهای روزگارم چیزی کم دارد دلم نه باران میخواهد و نه آسمانی ابری ستاره ها و لمس تنهایی شب نیز کمرنگ شده اند... دلم قاصدی میخواهد از جنس حریر نازک تنهایی ام... از آنسوی سرزمین بی نشان دیدار... کسی که بغضها را با دلی آشنا پرواز میدهد همان که تکرارش را دل میستاید... میدانی! دلم تنها کمی... بگذار ساده بگویم... دلم تنها را میخواهد! 🌙 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@Loveyouh
بیدار مانده ام که تو را شعر کنم هزار خیال آمد و تو اما نیامدی . . . @Loveyouh
پاییز ای پاییز زیبایِ برگ ریز ای رنگ رنگِ دلفریب بسیار دلتنگم عبور بده مرا از این بغضِ دمادم ببر به دنج ترین گوشه ی دنیا جایی که من باشم و من که رها کنم گریه هایم را .. آنقدر بُغض هایم را فرو خورده ام که سنگینیِ درد به مغز استخوانم رسیده .. صبر به این هجرانم نیست ببر مرا به جایی دور دست که انتهایِ مسیرش ختم شود به آنی که آرامشم در دستهایِ اوست که بهشت جانانه همان جاست ... @Loveyouh
پاییز ای پاییز زیبایِ برگ ریز ای رنگ رنگِ دلفریب بسیار دلتنگم عبور بده مرا از این بغضِ دمادم ببر به دنج ترین گوشه ی دنیا جایی که من باشم و من که رها کنم گریه هایم را .. آنقدر بُغض هایم را فرو خورده ام که سنگینیِ درد به مغز استخوانم رسیده .. صبر به این هجرانم نیست ببر مرا به جایی دور دست که انتهایِ مسیرش ختم شود به آنی که آرامشم در دستهایِ اوست که بهشت جانانه همان جاست ... @Loveyouh
محبوب من ! پاییز مصرع سوم رباعی دوری از شماست... محبوب من ! پاییز میراث فرهنگی عاشق است... شما نباشی؛ همه ی بغض های جهان در گلوی من است... کوچه ها را یکی یکی ورق میزنم... از پاییز راهی به شما پیدا میکنم. باران های درونم آغاز میشود. محبوب من؛ بی پاییز دوران سختیست... @Loveyouh
این ها دست از سرم برنمی دارند هی می آیند .. وَ تو نمی آیی ...! @Loveyouh
می آیی... با انار و آینه در دست هایت... یک دنیا آرامش در چشم هایت... و قناری کوچکی در حنجره ات... که جهان را... به ترانه های عاشقانه میهمان می کند. می دانم تاپلک به هم بزنم... می آیی... @Loveyouh
نامِ زنی است تنها و سردرگُم که هر روز از پشتِ پنجره‌ی دلتنگی‌اش بینِ رفت‌وآمدِ آدم‌ها آمدن کسی را انتظار می کشد ... @Loveyouh
چه غریبانه کرکره اش را پایین کشید.. سه ماه زردی را به دوش کشید تا به يلدايش برسد.. و اما این روزها.. را با گیسوان بلندش عروس زمستان کردند.. و به يُمن ورودشان.. هندوانه ها قاچ.. انارها دان.. و آجیل ها را شکستند.. دریغا که دل پاییز شکست.. پاییزی که خیلی ها را عاشق کرد افسوس کس ندانست پاییز خود عاشق بود عاشق پاییز جان.. برو و پشت عاشقانه هایت خط بکش.. یکرنگی و زردی تاوان دارد.. " @Loveyouh
دلی کز دردِ عشق آگاه شد راحت چه می‌داند؟ نمی‌گنجند در یک چشم با هم خواب و بیداری  ❤تورو دوست دارم ❤ ❤@Loveyouh
ها عجب حال و هوایی دارد مثلِ امواتِ فرو رفته به خاک دلِ مڹ منتظر است که مرا یاداری من همانم که را در بلندای دلِ نازک خویش همچو تندیسِ گرانمایه ای از جنسِ طلا جا دادم...  ❤تورو دوست دارم ❤ ❤@Loveyouh