eitaa logo
مُهمَل
39هزار دنبال‌کننده
412 عکس
346 ویدیو
12 فایل
- مگذار درد دل کنم و دردسر شود . . . ! * ثبت لحظاتِ زندگی با نگاهی شاعرانه * اینجا با هم «شعر» می‌خوانیم؛ ارسال اشعار @Hamrah403 درخواست تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
Ebi Pooste Shir.mp3
3.19M
ای پرنده پر بگیر..
مُهمَل
دردهای من جامه نیستند تا ز تن در آورم چامه و چکامه نیستند تا به رشته ی سخن درآورم نعره نیستند تا ز نای جان بر آورم دردهای من نگفتنی دردهای من نهفتنی است دردهای من گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست درد مردم زمانه است مردمی که چین پوستینشان مردمی که رنگ روی آستینشان مردمی که نامهایشان جلد کهنه ی شناسنامه هایشان درد می کند من ولی تمام استخوان بودنم لحظه های ساده ی سرودنم درد می کند انحنای روح من شانه های خسته ی غرور من تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته است کتف گریه های بی بهانه ام بازوان حس شاعرانه ام زخم خورده است دردهای پوستی کجا؟ درد دوستی کجا؟ این سماجت عجیب پافشاری شگفت دردهاست دردهای آشنا دردهای بومی غریب دردهای خانگی دردهای کهنه ی لجوج اولین قلم حرف حرف درد را در دلم نوشته است دست سرنوشت خون درد را با گلم سرشته است پس چگونه سرنوشت ناگزیر خویش را رها کنم؟ درد رنگ و بوی غنچه ی دل است پس چگونه من رنگ و بوی غنچه را ز برگهای تو به توی آن جدا کنم؟ دفتر مرا دست درد می زند ورق شعر تازه ی مرا درد گفته است درد هم شنفته است پس در این میانه من از چه حرف می زنم؟ درد، حرف نیست درد، نام دیگر من است من چگونه خویش را صدا کنم؟ *شاعر : قیصر امین پور
Homayoun Shajarian - Havaye Geryeh.mp3
17.37M
چو تخت پاره بر موج ، رها رها رها من ..
هرکه بپرسد ای فلان حال دلت چگونه شد؟! خون شد و دم به دم همی از مژه می‌چکانمش
شجریان - ببار ای بارون ببار.mp3
6.85M
چون بارون گرفته☁️
همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت آنچه در خواب نشد، چشمِ من و فکرِ تو بود...!
* ‌‌به بوی مژده‌ی وصل تو تا سحر شب دوش به راه باد نهادم چراغِ روشن چشم...
زخم تبرت مانده، ولی جای شکایت شادم که نگه داشته ام از تو نشانه!
شب تا سحر می‌نَغنَوَم و اندرز کس می‌نشنَوم وین ره به قاصد می‌روم کز کف عنانم می‌رود
میگفت مدتیه قفسه سینم درد میکنه یکم سرپا وایمیستم یا فکر و خیال میکنم از دردش نه میتونم جایی بند شم نه پاشم تهش دستمو میزارم رو قفسه سینم با خودم میگم پس کی قرارِ این درد تموم بشه ؟ می‌دونی انگار یچی سنگینی میکنه روم یه وزنه چندکیلویی گذاشتن و هی فشارش میدن میگفت ولی تو اینجوری نشو نریز تو خودت سکوت نکن آخرش میشی من امروز مراقب می‌گفت چته وقتی بهش گفتم قلبم درد می‌کنه گفت از استرسه تو چشاش نگاه کردم بهش خندیدم گفتم فعلا هر چی هست داره جونمو میگیره ؛))
و ما همچنان دوره می کنیم، شب‌ را‌ و روز را و هنوز را ...
هر که دلارام دید از دلش آرام رفت چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت
یاد تو می‌رفت و ما عاشق و بیدل بدیم پرده برانداختی کار به اتمام رفت
گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی حاصل عمر آن دمست باقی ایام رفت
ما قدم از سر کنیم در طلب دوستان راه به جایی نبرد هر که به اقدام رفت
: سعدی
مُهمَل
* کُنج/
آسمون امروز 🌒💕
Man Bayad Miraftam.mp3
9.18M
اونکه دیوونم کرد لایق جنون نبود؛
غمش هر لحظه می‌کاود دلم را ..
غریب ماندی ای دل ! نه غمی ، نه غمگساری نه به انتظار یاری ، نه ز یار انتظاری
غم اگر به کوه گویم بگریزد و بریزد که دگر بدین گرانی نتوان کشید باری
چه چراغ چشم دارد دلم از شبان و روزان که به هفت آسمانش نه ستاره ای ست باری
دل من ! چه حیف بودی که چنین ز کار ماندی چه هنر به کار بندم که نماند وقت کاری
نرسید آن ماهی که به تو پرتوی رساند دل آبگینه بشکن که نماند جز غباری