💠داستان های نهجالبلاغه
💢مناظره با خوارج
🔵خوارج همان ياران ديروز علي (ع) بودند كه بر اثر كوردلي و لجاجت و ناداني، در مساله «حكميت» و جنگ صفين و … در برابر علي (ع) موضع گرفتند و سرانجام همهي آنها- جز اندكي- در يك جنگ شديد (جنگ نهروان) به دست سپاه علي (ع) كشته شدند.
🔴قبل از جنگ، امام از راههاي گوناگون با آنها تماس گرفت تا اختلافات با مذاكره و مناظره حل گردد و كار به جنگ نكشد، ولي آنها گوش به نصايح علي (ع) ندادند و آتش جنگ را شعلهور ساختند.
🔶يكي از راهها اين بود كه امام، پسر عمويش ابن عباس را، كه به خوبي آنها را ميشناخت، چندين بار بين خود و آنها، واسطه قرار داد، ولي از آنجا كه آنها در حصار باورهاي كج و دروغين خود محبوس بودند، گاهي قبل از آنكه با ابن عباس سخن بگويند، به ذكر مسائل جزئي ميپرداختند مثلا در حالي كه ريختن خون بهترين بندگان خدا مانند «عبدالله بن خباب» و همسر باردار او را جايز ميدانستند به ابن عباس كه براي مناظره نزد آنها ميآمد، ميگفتند: «اين لباس زيبا (به قول امروزيها: طاغوتي) چيست كه پوشيدهاي؟! … ».
🟢امام به ابن عباس فرمود:
لا تخاصمهم بالقرآن فان القرآن حمال ذو وجوه، تقول و يقولون، ولكن حاججهم بالسنه فانهم لن تجدوا عنها محيصا:
🔶«به وسيلهي آيات قرآن با خوارج مناظره مكن، زيرا قرآن كتابي است كه ميتوان آياتش را با احتمالات و توجيهات گوناگون معني كرد، تو چيزي ميگوئي و آنها چيزي ديگر (و سخن به جائي نميرسد) ولي با سنت پيامبر (ص) با آنها بحث كن كه در برابر آن پاسخي نخواهند يافت».
توضيح اينكه: مثلا ابن عباس، شاگرد هوشيار و آگاه علي (ع) ميخواست، از آيات قرآن، صحت اصل حكميت را (صرف نظر از كيفيت آن) براي آنان ثابت كند، ولي آنها بر اثر جمود و كوتهفكري و ناآگاهي به معاني و مفاهيم قرآن، با توجيهات و احتمالات، سخن ابن عباس را رد ميكردند و ميپنداشتند كه بايد براي هر موضوعي، آيهي بخصوصي باشد و چون قرآن دربارهي «حكميت سياسي دو گروه»، چيزي نگفته است، پس حكميت دو گروه مسلمانان باطل است.
🟠دانشمند معتزلي، ابن ابيالحديد ميگويد: سخن فوق (كه امام، به ابن عباس فرمود) در جاي خود بينظير است و مفهوم بسيار عالي دارد … سپس ميگويد: اگر سوال شود كه پس ابن عباس با كدام سنت بايد با خوارج گفتگو كند، در پاسخ گوئيم: منظور امام، سخنان آشكار (و توجيه ناپذير) پيامبر (ص) است مانند اينكه پيامبر (ص) فرمود:
علي مع الحق و الحق مع علي، يدور معه حيثما دار:«علي با حق است و حق با علي (ع) است و هر جا كه باشد، علي (ع) نيز همراه و بهم پيوسته با حق است».
🟡و يا مانند حديث غدير كه پيامبر (ص) فرمود:
اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله: «خداوندا، دوست بدار آنكه علي (ع) را دوست بدارد و دشمن بدار آنكه علي (ع) را دشمن بدارد و ياري كن آنكه علي (ع) را ياري كند و واگذار آن كس را كه علي (ع) را واگذارد».
🟤و امثال اين گونه روايات را كه اصحاب از پيامبر (ص) شنيده بودند و مورد قبول همه بود و اگر خوارج حتي در مقابل اين گفتار آشكار و قاطع نيز سرباز ميزدند. براي علي (ع) ثابت ميشد كه خوارج هدف ديگري دارند، نه اينكه حسن نيت داشته ولي نميفهمند. هر چقدر علي (ع) در اين مورد كوشش كرد و اتمام حجت نمود، آنها بر لجاجت خود افزودند، سرانجام علي (ع) ناگزير شد با آنها پيكار كند و آن چنان با آنها بجنگد كه، همهي آنها- جز اندكي- را به هلاكت رسانده و سر به نيست نمايد.
✅ اسرارنهجالبلاغه
چقدر این روزهای جامعه ما در مواجه با جماعت افسادطلبی که با تفسیر به رای های شاذ در مقام تخطئه نظام و رهبری برآمده اند شبیه به روزگار امیرالمومنین است!
#خاتمی
#مهدی نصیری
#فقهای صورتی
.....
....