🔰جامعۀ برهنه، «عفیف» نیست.
فلسفۀ «پوشش»، حفظ «عفت» است و بدون پوشش، عفت و #پاکدامنی و #حیا و اخلاق به تاراج خواهد رفت. آنان که میان پوشش و عفاف، فاصله میافکنند و پوشش را «لازمۀ عفاف» قلمداد نمیکنند، میدانند که میان این دو، «پیوستگی قهری» و «ارتباط تکوینی» وجود دارد و جامعۀ برهنه، هرگز طعم عفاف را نخواهد چشید؛ چنانکه تمدّن غربی از آن هنگام که مسیر برهنگی را در پیش گرفت، در چالۀ «فحشا» و «هرزگی» و «فساد اخلاقی» فرو افتاد و تباه شد. پوشش، همچون «پوسته»ای است که از «هستۀ» عفاف، حفاظت میکند.
اگر این پوسته شکافته شود، هسته نیز در امان نخواهد ماند. هیچ راه و روش دیگری برای عفاف و پاکدامنی اجتماعی، نمیتواند جایگزین پوشش شود و خلاء آن را برطرف سازد. بنابراین، عبور از حجاب، پایان عفاف و درنوردیدن مرزهای اخلاق و ارزشهای عالی است.
🔰برهنگی، برآمده از «میل جامعه» نیست.
جامعۀ #ایران چه در دورۀ پیشااسلام و چه در دورۀ پسااسلام، هیچگاه به سوی #برهنگی حرکت نکرده و برهنگی را ارزش قلمداد نکرده است.
در هیچ نقطهای از #تاریخ ایران، نمیتوان رد پایی از برهنگی یافت و بر اساس آن ادّعا کرد که پوشش، پیشنهاد اسلام به زنان ایرانی بوده است. زنان ایرانی حتّی در دورۀ پیشااسلام نیز مایل به برهنگی و خودنمایی و بدنمحوری نبودند و جامعه را به طرف بیاخلاقی و پردهدری و هرزگی سوق ندادند. ازاینرو، باید گرایش به پوشش را جزو «تمایلات عمیقِ تاریخیِ جامعۀ ایران» دانست.
بااینحال، در دورۀ تاریخی اخیر در اثر تماس فرهنگی با غربِ متجدِّد و حاکمیّت تجدّد آمرانۀ رضاخانی، جامعۀ ایران گرفتار «تکانههای فرهنگی» شد و برهنگی در لایههای از جامعه نفوذ یافت. پس برهنگی، امری «وارداتی» و «بیگانه» است.
البتّه حتّی غرب نیز در دورۀ تجدّد به برهنگی رو آورد و آن را توجیه نظری کرد، وگرنه در دورۀ پیشاتجدّد، اینگونه نبود که برهنگی در غرب، رسم رایج و عمومی باشد. آنچه که امروز در غرب مشاهده میکنیم، حاکی از تحوّلات چند سدۀ اخیر است و نمیتواند گویای تمام تاریخ غرب باشد.
#حجاب #عفت #زن
.....
....