✳️بهترین سبزیجات جایگزین هویج !
🔸مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت: اینکه ما هر چه بیشتر هویج و زنجبیل بخوریم کرونا نمیگیریم، حرف علمی نیست. مردم باید بدانند که ویتامین A فقط در هویج نیست و تمامی سبزیجات و میوههایی که رنگ زرد و نارنجی دارند، وجود دارد
🔸برگهای تیره رنگ کاهو نیز همین ویتامین A را دارند و همچنین فلفل سبز نیز به همین شکل است که این نوع ویتامین را در خود دارند
#تغذیه
#سلامت
@MF_khanevadeh
6.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✋
ادب در مقابل پدر
🔹خاطرهای از آیتالله مرعشینجفی، در خصوص رعایت ادب و احترام در مقابل پدر
🔸به بهانه سالگرد رحلت آیتالله العظمی مرعشینجفی"ره"
@MF_khanevadeh
☘
🌀 #یادداشت_کوتاه
💢 موضوع: راز اخلاص، موفقیت و جاودانگی شهیدان رجایی و باهنر ‼️
🍃🌹🍃
🔻 یکی از سوالاتی که چهار دهه است، هم اذهان را به خود مشغول کرده و هم بارها بر زبانها جاری شده، این است که: راز جاودانگی، محبوبیت و موفقیت شهیدان رجایی و باهنر، آن هم در مدت کوتاه مسئولیت، چیست؟
🔹 برای این سوال در طول این چهار دهه، پاسخ های فراوانی، آنهم از زوایای مختلف، بیان گردیده است. اما مبنایی ترین پاسخ این سوال را می توان در فرمایشات، معمار و بنیان گذار کبیر جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) یافت، آنجا که می فرمایند: « از خصوصیاتی که در این آقایان بود، آقای رجایی، آقای باهنر، آقای عراقی، آنی که به نظرم خیلی بزرگ است، این است که، آقای رجایی یک نفر آدمی بود، ... که از حال دستفروشی اش تا حال ریاستِ جمهور، در روح او تأثیری حاصل نشد.
🔺چه بسا اشخاصی هستند که اگر کدخدای ده بشوند، تغییر می کنند به واسطه ضعفی که در نفسشان هست، تحت تأثیر آن مقامی که پیدا می کنند، واقع می شوند. و اشخاصی هستند که مقام تحت تأثیر آنهاست از باب قوت نفسی که دارند؛ و آقای رجایی، آقای باهنر در عین حالی که خوب یکی شان رئیس جمهور بود، یکی شان نخست وزیر بود، این طور نبود که ریاست در آنها تأثیر کرده باشد، آنها در ریاست تأثیر کرده بودند؛ یعنی آنها ریاست را آورده بودند زیر چنگ خودشان، ریاست آنها را نبرده بود تحت لوای خودش. و این یک درسی است که انسان باید از اینها یاد بگیرد.» 📚 صحیفه نور جلد ۲۹ صفحه ۳۶
✍ غلامعلی کریمی
#روشنگری
@MF_khanevadeh
🔴 #تواضع_در_همسرداری
💠 آقایون بدانید! برخی کارها در منزل، هم شما رو محبوب همسرتان میکند و هم برای #تهذیب_نفس مناسب است.
💠 مثلا گاهی #جوراب یا لباس همسرتان را بشویید. گاهی سرویس دستشویی منزل را نظافت کنید، منزل را جارو بزنید، گردگیری کنید، سیبزمینی پوست بگیرید و ....
💠 ظاهر برخی کارها، کوچک است اما بسیاری از کینهها و دلخوریهای بزرگ را از بین میبرد و اثرات #تربیتی خوبی دارد.
💠 خانمها با کمک کردن مرد در خانه، شاداب میشوند.👌
@MF_khanevadeh
✅ در مدت خدمت و مسئولیت، غایب از خانواده نباشید
🔺بنده عقیدهام این است، جدّاً عقیدهام این است که ضمن اینکه پُرکاری و تلاش فراوان خواهید داشت، به مسائل خانوادهی خودتان هم برسید؛ من به همه این توصیه را میکنم که به خانوادهتان حتماً رسیدگی کنید؛ جوری نباشد که در مدّت خدمت و مسئولیّت، غایب از خانواده باشید.
🕰️ ۱۴۰۰/۰۶/۶
#اهمیت_خانواده
#رهبر_انقلاب
#امام_خامنه_ای
@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
📚 کتاب #نامیرا (قسمت پانزدهم) کثیربن شهاب با عجله وارد قصر شد و آهسته خبری را به عبیدالله گفت: #عمر
📚 کتاب #نامیرا (قسمت شانزدهم)
شریح وارد قصر شد، عبیدالله گفت چه شد؟ شریح گفت: #عمروبنحجاج را به قصر آوردم تا هانی را ببیند. شما به تالار میهمانان بروید و با هانی به نرمی گفتگو کنید و عمرو بن حجاج را به من بسپارید.
شریح پیش عمرو برگشت، عمرو گفت: گویا فراموش کردید که یاران مذحج آماده جنگ، به انتظار پسر حجاج هستند. پس دیدار با هانی را به تأخیر نیاندازید
شریح گفت: «اما من می ترسم عمر و پس از دیدن هانی به خشم آید و به او آسیب برساند.» .
شریح گفت: هانی برای دیدن پسر حجاج از من امان می خواهد.
عمرو ناباور نگریست. آرام و خویشتن دار به شریح نزدیک شد. گفت:
بوی فریب از سخن تو به مشامم می رسد، شريح!»
شریح گفت: «از فریب دادن تو، جز مرگ چه چیز عاید من می شود؟! اما خشنودی تو، کوفه را به آرامش می رساند و هانی و امیر نیز می توانند، چاره ای بیاندیشند تا مسلم به دیدار پسر زیاد راضی شود.» ربيع مطمئن و قاطع گفت:
هانی هرگز مسلم را به دشمنش نمیفروشد
شریح گفت: پس امیر چگونه از حضور مسلم در خانه ی هانی خبر یافت!؟
عمرو جا خورد و با تردید به شریح نگریست و خشمگین به اندیشه فرو رفت. شریح احساس کرد عمرو مجاب شده است
عمرو خشماگین به راه افتاد. گفت:
هم اکنون می خواهم هانی را ببینم!» شریح سریع جلو رفت و راه را بر عمرو بست و گفت:
به خدا سوگند! اگر همهی شمشیرهای مذحج بر من فرود آید، تو را به دیدن هانی نمی برم، مگر آن که به رسول خدا و کلام وحی سوگند یاد کنی که او در امان باشد؛ و به جان او گزندی نرسانی
عمرو درماند که چه بگوید. به شریح خیره شد. دندان فشرد و با خشم رو به شریح کرد و گفت:
به خدا سوگند! اگر بدانم هانی مرا فریب داده است، امان خود را از او برخواهم داشت تا قبيله اش او را به سزای کردارش برسانند.
شریح و عمرو در دالان بزرگ قصر از میان نگهبانان به صف ایستاده گذشتند و در انتهای دالان به کنار پنجره ای کوچک رسیدند و شریح ایستاد. عمرو آرام جلو رفت و از پنجرهی نورگیر به داخل تالار نگریست. عمرو، دید که هانی در لباسی زربفت بر سکویی کنار عبیدالله نشسته بود و با او گفتگو می کرد و لبخند میزد. عبيدالله میوه ای از سبد برداشت و به هانی داد. عمرو بر افروخته و خشماگین از پنجره سر برداشت و به شریح نگریست. شریح سر به زیر انداخت. عمرو به تندی راه آمده را بازگشت، شریح با خیالی آسوده به دنبال او رفت.
شریح گفت:
و به هانی خرده نگیر که او عقلش از خشمش پیشی گرفته و صلاح مردم کوفه را در این میداند که به پسر زیاد یاری دهد تا بی آنکه خونی بر زمین بریزد، به فتنه ها پایان دهند. این خدمت هانی، هرگز از دید امیر مؤمنان پنهان نمی ماند؛ و مقامی درخور نزد خلیفه خواهد یافت که دیگران را به حسرت و حسادت واخواهد داشت.»
عمرو آرام تر شده و دوباره به راه افتاد و شريح اغواگرانه به دنبال او رفت و گفت:
چرا عمرو نباید در جایگاه شایسته ی خود قرار گیرد؟!
عمرو ایستاد و در چشمان شریح خیره نگریست. گفت:
تاکنون شمشیر من کیسه ی بسیاری را پر کرده و اکنون وقت آن رسیده تا ابن زیاد و خلیفه دریابند که قدرت حقیقی در دست چه کسانی است.»
دوباره به راه افتاد. شریح که از تأثیر سخنانش بر عمرو راضی به نظر می رسید، خرسند به دنبال او به راه افتاد و گفت:
امیر به من فرمان داده که هیچ کس نباید به خشم یا به آزردگی از درگاه او بیرون برود. همین که عمرو برای یافتن حقیقت، این قدر خویشتن داری کرد، شک ندارم که امیر، مقامی کمتر از امیری لشکر به او نخواهد بخشید.»
در همین حال شبث و ربیع از تالار بیرون آمده بودند. ربیع
پرسید: هانی را دیدی؟
عمرو نگاهی به او انداخت و بی پاسخ به راه افتاد. شریح و شبث به دنبال او رفتند و در انتهای دالان به مقابل تالار دیگری رسیدند. از داخل تالار همهمه ی جماعتی شنیده می شد که توجه عمرو را جلب کرد. همگی ایستادند و به داخل تالار نگریستند. حدود دویست مرد جنگی مذحج که به همراه عمرو بودند، در تالاری بزرگ نشسته بودند و غلامان قصر با انواع خوراکی و میوه از آنان پذیرایی می کردند. عمرو حیرت زده به آنان نگریست. شریح لبخند زد. گفت:
امیر به ما اجازه نداده که میهمانانش را بر در خانه اش به انتظار نگه داریم مردان مذحج از دیدن عمرو خوشحال شدند و او را به داخل
فراخواندند. عمرو لحظه ای با تردید به آنها نگریست. بعد آرام قدم به داخل تالار گذاشت. هم زمان #عبدالله_بن_عمیر وارد قصر شد..
ادامه دارد...
@MF_khanevadeh
Γ🕊☘
#شھیدانھ✨
عزتدستخداست ،
وبدانیداگرگمنامترینهمباشیدولینیت شمایاریمردمباشد،
میبینیدخداوندچقدرباعزتوعظمت
شمارادرآغوشمیگیرد..🌿!'
#شهیدحآجقاسمسلیمانے♥️
شبتون شهدایی 🌹🌹🌹🌹
@MF_khanevadeh
🔔 #تفکـــر_در_آیات_قــــرآن
بسم الله الرحمن الرحیم
🍂زحمات پدرومادر را فراموش نکنید.🍂
🕋 وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيراً.
(اسراء/۲۴)
⚡️ترجمه:
و از روى مهربانى و لطف، بالِ تواضع خويش را براى آنان فرودآور و بگو: پروردگارا! بر آن دو رحمت آور، همان گونه كه مرا در كودكى تربيت كردند.
✨ برای پدرومادر دعاکنید و به جبران زحماتشان، رحمت خدا را برایشان طلب کنید.
⚡️ آنچه که باعث میشود انسان بتواند به پدرومادر نیکی ومحبت و دعا کند، یادآوری زحماتی است که آنان در کودکی برای انسان کشیده اند.
✅ پس زحماتشان را به یادآورید و شما نیز به آنان احسان نمایید.
@MF_khanevadeh
☀️ #حدیث_روز
💠 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
خدمت کردن به عیال از آزاد کردن هزار بنده، هزار جهاد و عیادت هزار بیمار و شرکت در هزار نماز جمعه و شرکت در هزار تشییع جنازه و سیر کردن هزار گرسنه و پوشاندن هزار برهنه در راه خدا بهتر است.
📙 جامع الاخبار ص۱۰۲ و ۱۰۳
@MF_khanevadeh
❤️ #در_محضر_بزرگان
🔔 تاثیر و اهمیت مراقبه
✅ آیت الله بهجت (ره):
انسان باید خود را در محضر خدا ببیند و خدا را در همه احوال، مطلع از خود و در همه جا حاضر و بر همه کارها و احوال خود ناظر بداند. خدا میداند این حالت مراقبه و توجه، چه تاثیراتی در روح انسان و در تحصیل علم و معرفت دارد!
@MF_khanevadeh