🔴 #اثر_لحن_در_زندگی
💠 آقایان و خانمهای عزیز بدانید #لحن شما موقع صدا کردن همسرتان به او میفهماند که یک #گفتگوی عاشقانه منتظرش است یا یک دعوا.
💠 پس سعی کنید بر روی #آرامش لحنتان و نحوه گفتن کلمات بیشتر تمرکز کنید.
💠 #لحن شما، قدرت بالا و پایین بردن صمیمیت و محبتِ بین شما را دارد.
💞@MF_khanevadeh
🌺مژده جدید به مخاطبان باحال با صفا 🤔
🎁 فرصت شرکت در مسابفه تا پایان اردیبهشت ماه تمدید گردید 🤩🤩🤩
🥇مجله آشنا شماره ۲۲۱ ایندفعه با طعمی متفاوت از زندگی و با چاشنی قرن جدید تقدیم حضورتان میشود
🔻برای دانلود مجله برروی لینک زیر کلیک نمایید👇👇👇
http://shamiim.ir/Uploaded/Files/DefaultFolder/1400123120109577_Ashena-221-WEB2.pdf
🔻برای شرکت در مسابقه مجله محبوب آشنا ۲۲۱ بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇👇
http://ashena.shamiim.ir/
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تنها_گریه_کن #قسمت_چهل گفت:همین حالا هم داری به اسلام کمک میدی گفتم:نه منظورم اینه می خوام کار مه
✨💫✨💫✨
#تنها_گریه_کن
#قسمت_چهل_و_یک
این وسط ،اوضاع بیمارستان ها خراب بود دارو ،ملافه،باند و خیلی چیزهای دیگر کم می آمد.محله به محله می گشتیم هر چه به درد می خورد جمع می کردیم ومی رساندیم به بیمارستان،گاهی خون کم داشتند می رفتیم خون می دادیم.
بچه ها برای مبارزه،سلاح درست و حسابی نداشتند،طبقه بالای یک مغازه ی ماهی فروشی شده بود کارگاه ساخت کوکتل مولوتف،ده پانزده نفر بودیم بعضی روزها کارمان فقط رنده کردن صابون بود کلی هم شیشه خالی می آوردند .فتیله درست می کردیم .کمی هم بنزین می ریختیم توی شیشه ها و آماده می شد.همین قدر بگویم شب که می آمدم خانه،از سوزش دست خوابم نمی برد.اصلا پوستی روی دستم هایم نمانده بود،ولی همه می دانند انقلاب با این چیزها نبود که به ثمر رسید اصلش ،چیز دیگری بود،آن هم توکل و توسل مردم بود،والا با دست خالی مگر می شد جلوی رژیم ایستاد؟
همه چیز دستشان بود،کلی سرباز و اسلحه و توپ و تانک داشتند اما حریف مردم نمی شدند .ساعت عبور و مرور تعیین می کردند.همان حکومت نظامی،ولی یک حرف امام کافی بود تا مردم بریزند بیرون،یا سرباز ها از پادگان ها فرار کنند ،وآنهایی که کم دل و جرئت تر بودند ،منتظر یک فرصت و بهانه باشند تا بروند بین مردم،چند تایشان را خودم فرستادم شهرستان.
آن موقع آمده بودم قم.می رفتم کمی آجیل می خریدم و به بهانه ای،نزدیکشان می شدم و یک مشت آجیل می ریختم کف دستشان ،این ها هم سرباز وظیفه بودند و کم سن ،نه مثل بعضی از افسرهای سن و سال دار.سنگدل و جدی و بد اخلاق بودند،نه دست و پا داشتند رو در روی مافوشان بایستند و از فرمان آنها سرپیچی کنند.
هر طور شده،سر حرف را باز می کردم.از امام می گفتم و اینکه سفارش کرده مردم به سربازها پناه دهند و کمکشان کنند .بهشان اطمینان می دادم که اگر کمی جسور باشند و شجاعت داشته باشند،فرار کردن خیلی هم سخت نیست،بعضی هایشان بالاخره بهم اعتماد می کردند،می آوردمشان خانه،بهشان لباس معمولی می دادم.اندازه ای که می توانستم ،برای کرایه ماشین پول می گذاشتم توی جیبشان و راهی شان می کردم ،جوان مردم که می رفت من می ماندم و لباس نظامی،که اگر کسی توی خانه پیدایشان می کرد کارمان تمام بود .شب که بچه ها را می خواباندم ،خودم را می رساندم به خرابه ای نزدیک خانه،کمی نفت می ریختم روی لباس ها و یک کبریت می کشیدم ،دیگر اثری از سربازی که از ارتش شاه فراری داده بودم ،باقی نمی ماند.
اوستا حبیب خیلی به خط و ربط سیاسی کار نداشت،سرش به کار خودش گرم بود.می رفت سر ساختمان و بر می گشت.عوضش خانه رسیده و نرسیده،من شروع می کردم.برایش منبر می رفتم .آن قدر زیر گوشش خواندم که پای او را هم به تظاهرات باز کردم.یک روز که برای ناهار آمده بود خانه ،بهش گفتم :جوونای مردم دسته دسته دارن شهید میشن، بعد شما میای می شینی خونه؟
#ادامه_دارد....💚
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#شبتون_پر_از_آرامش_الهی💫
💠 مرکز فرهنگی خانواده آذربایجان شرقی
💞@MF_khanevadeh
روزمان را با #قرآن آغاز کنیم
✅جهاد کبیر
✅ فلا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيراً (52)
پس، از كافران پيروى نكن و به وسيله ى قرآن (يا ترك پيروى از آنان) با آنان به جهادى بزرگ بپرداز.
🌷بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۳۹۵/۰۳/۰۶
جهاد کبیر یعنی این؛ جهاد برای عدم تبعیّت، برای عدم دنبالهروی از دشمن. پس مسیر ؛ مسیر انقلابی، مسیر انقلابیگری، تعقیب راه انقلاب، تحکیم اسلام، تحکیم دین خدا.
ما اگرچنانچه دنبال اقامهی حکم الهی و دین الهی نباشیم، چرا اینجا هستیم؟ چرا بنده اینجا باشم؟ خب همانهایی که بودند -یا آنها یا امثال آنها- بیایند اداره کنند حکومت را. ما هستیم برای اینکه میخواهیم دین خدا را تحکیم کنیم؛ حاکمیّت دین خدا باید تحقّق پیدا کند؛ ما دنبال این هستیم؛ این است که اگرچنانچه کسی در راهش کشته شد، شهید در راه خدا است. اگر بحث دین خدا و تحکیم دین خدا و حاکمیّت الهی نباشد، بودن من و شما در اینجا اصلاً ضرورتی ندارد
✍#رجبعلی_بازیاد
🏷️ *اهمیت یادگیری احکام شرعی*
🔻یکی از *مهمترین واجبات دین مبین اسلام* كه از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد،
فراگیری احکام دین است
که تضمین كننده سعادت انسان است.
🔻در حدیث نقل شده است كه امام صادق(علیهالسلام) فرمودند:
«فرا گرفتن یک سخن درباره حلال و حرام از شخص راستگو، برای تو بهتر از دنیا و زر و سیمهای آن است».
💞 احکام
‼️بیان عیب در واسطه گری ازدواج
🔷س ۵۹۴۵: در باره ی واسطه شدن در امر ازدواج, آیا شخصی که واسطه می شود می تواند عیب های آن فرد را به طرف مقابل نگوید؟
✅ج: در فرض سؤال، وظیفه ای برای گفتن عیب ندارد؛ ولی اگر از او سؤال شود، نمی تواند دروغ بگوید.
📕منبع: leader.ir
#ازدواج #عیب
💞@MF_khanevadeh
خواص لیمو
لیمو بهترین ضد عفونی كننده دستگاه هاضمه است. طبع لیمو ترش سرد و خشك است. برای درمان حنجره و گلو كه در اثر سرماخوردگی بوجود آمده است آب لیمو غرغره كنید. كسانی كه دچار اگزما و یا جوش صورت و زخمهای دیگر هستند قبل از غذا 3 قاشق آب لیمو با یك عدد لیموی تازه بخورند. كسانی كه در اثر اسهال آب بدنشان كم شده است از شربت آبلیمو استفاده كنند. همراه فالوده (كرمانی) نشاسته بهتر است. آب لیمو با گوجه فرنگی سازگار نیست و مصرف زیاد آن باعث کم هوشی می شود.
💞@MF_khanevadeh
#تربیت_ فرزند
با فرزندان خود وقت بگذارنید
کمی دست از کار بکشید و فرصتی را صرف فرزندان خود کنید؛ فرزندان شما این از خودگذشتگی شما را می بینند و آن را هرگز فراموش نمیکنند؛ هرچه بیشتر به فرزندان خود برسید، از ناحیه آنها رضایت خاطر بیشتری پیدا میکنید؛ تنها خرج آنها را به دوش کشیدن کافی نیست.
والدین باید با فرزند خود و به خاطر او، وقتی را به اتفاق بگذارنند؛ به اتفاق بازی کنند؛ برایش کتاب بخوانند؛ در انجام تکالیف مدرسه به او کمک کنند؛ از او درباره دوستانش بپرسند؛ زیاد حرف نزنند و گوش شنوا باشند تا دریچههای دل فرزند به روی شما گشوده شود.
💞@MF_khanevadeh
#زندگی
👇چهار اشتباهی که باید ترکشون کنی
1️⃣ وانمود کردن به اینکه حالت خوبه در حالیکه حالت بده و فکر میکنی به کمک نیاز نداری و از کسی کمک نمیگیری، جایگزین صحیح: کمک گرفتن از افراد قابل اتکا و امن کاملا کار درستی است.
2️⃣ سرزنش کردن خودت وقتی اشتباه میکنی، جایگزین صحیح: به جای سرزنش نقطه ضعفت رو شناسایی کن و رشد کن.
3️⃣باور اینکه برای ارزشمند بودن حتما باید موفق باشی، جایگزین صحیح: برای ارزش هات تلاش کن و بجنگ و بدون موفقیت یعنی رشد نه رسیدن به مقصد.
4️⃣ باور اینکه همیشه همین جایی که هستی میمونی، جایگزین صحیح: من با رشد مهارت هام و با گسترش روابط صحیح می توانم شرایطم رو تغییر بدهم و اوضاعم را بهتر کنم.
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🌐 shamiim.ir
💞@MF_khanevadeh
#همسرداری
یکی از وظایفی که زن و شوهر نسبت به هم دارند این است که قدر دان هم باشند. .
نکنه خدای نکرده بگیم: وظیفش بوده.
زنمه و وظیفشه خونه را تمیز کنه.
شوهرمه و وظیفشه که خرجی خونه رو بده.
تولدم بوده و حالا شق القمر نکرده که کادو خریده.
حتی اگر همه چیزهایی که شما میگید درست باشه که نیست. باز هم #قدردانی رابطه شما را با همسرتون بهتر میکنه
اصلا حال و هوای زندگیتون رنگ و بوی دیگه ای به خودش می گیره
💞@MF_khanevadeh
22.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تربیت
⭕️ موضوع : علوم تربیتی غربی بخش اول
همچنین برای مشاهده تمام کلیپ ها وارد لینک زیر شوید:
👉 https://shamiim.ir/Category/List
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✍#همسر_دوست_داشتنی 📚#مهدی_خدامیان_آرامی -- او را با بوسه صبحگاهی از خواب بیدار کنید. -- از او بپ
📚#همسر_دوست_داشتنی
#مهدی_خدامیان_آرامی
آری، ما مردان این طوری هستیم که خوشحالی و ناراحتی همسر خود را به ص: ۶۲ حساب خود میگذاریم. اگر او را شاد و شاداب ببینیم به خود افتخار میکنیم، امّا اگر او را ناراحت و نا امید بیابیم ناراحت میشویم و خیال میکنیم که او از ما ناراحت است. اشتباه ما این است که میخواهیم همسر خود را همیشه شاداب ببینیم و برای همین اگر یک روز همسر ما غمناک بود کلافه میشویم و از ناراحت بودن او انتقاد کرده و اوضاع را خراب تر میکنیم. اکنون باید بدانی که احساسات زنان اوج و سقوط دارد، زنان بعد از یک مرحله عشق و زیبایی به مرحله یأس و نا امیدی سقوط میکنند و دوباره به مرحله عشق، اوج میگیرند. این کاملاً طبیعی است: اوجِ عشق و بعد سقوط در یأس و دوباره اوجِ عشق! زن بعد از یک مرحله اوج عشق و شادابی، به مرحله یأس و نا امیدی میرود تا یک خلأ درونی برای او ایجاد شود و آنگاه بتواند انرژیهای خود را خنثی کند. باید توجّه داشته باشی که تمایل همسر تو برای رفتن به مرحله یأس هرگز نشانه این نیست که او از تو ناراحت است بلکه این یک عملکرد طبیعی است تا او بتواند انرژیهای خود را تخلیه نماید و بعد از آن رابطه بهتری را ایجاد کند. تو نباید توقّع داشته باشی که همسرت همیشه در نقطه اوج عشق باشد بلکه رفتن همسرت به نقطه یأس را کاملاً طبیعی بدان و در آن لحظات تلاش کن تا با او همدردی بنمایی و او بتواند این مرحله را به سرعت پشت سر بگذارد. در آن لحظه ای که همسرت در مرحله سقوط در یأس و نا امیدی است به شدت نیاز به همیاری تو دارد.
ادامه دارد......
✍#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨💫✨💫✨ #تنها_گریه_کن #قسمت_چهل_و_یک این وسط ،اوضاع بیمارستان ها خراب بود دارو ،ملافه،باند و خیلی چی
✨💫✨✨💫✨
#تنها_گریه_کن
#قسمت_چهل_و_دو
بنده خدا را فرستادم بیرون مثلا برود بین مردم یک ساعتی نگذشته بود .دیدم عصبانی و خیس ،بدون کفش پشت در است.نگو توی درگیری هلش داده بودند و افتاده بود داخل جوی آب.هم کثیف شده بود ،هم مجبور شده بود پا برهنه تا خانه برگردد.لجش گرفته بود سعی کردم آرامش کنم گفتم چیزی نشده که لباس هایش را آماده کردم و فرستادمش حمام .دیگر نگفتم یکی از همین کماندوها یک بار با قنداق اسلحه اش چنان کوبید تخت سینه ام که تا یک ماه وقتی نفس می کشیدم،درد داشتم.
آن موقع برای اینکه کبودی اش را از حاجی پنهان کنم لباس یقه بسته و آستین بلند می پوشیدم،حتی با روسری می خوابیدم.اگر می پرسید چرا می گفتم نمی بینی چه خبره؟هیچی تو مملکت معلوم نیست ،یه وقت می ریزن تو خونه، موهام پوشیده باشه با خیال راحت می خوابم .مجبور بودم لباس پوشیده تنم کنم تا نقشه ام درست پیش برود او هم لابد فکر می کرد زن که چریک و مبارز نیست.فوقش چند تا شعار بدهد،کسی کار به کارش ندارد.نمی دانست من چه کارها که نکرده ام.
بهمن سال ۵۷ دوباره بچه ها را زدم زیر بغلم و برگشتم تهران زمزمه هایی شنیده بودم که امام بر می گردد.مگر می توانستم قم بند شوم؟مدام خبر می گرفتیم تا ببینیم بالاخره چطور می شود .همین که فهمیدم قرار است بروند بهشت زهرا ،مریم را گذاشتم پیش مادرم و با فاطمه و محمد و دو تا خواهرهایم راه افتادیم .معلوم نبود واقعا بگذارند هواپیمای امام بنشیند .کمی نان و سیب زمینی و تخم مرغ آب پز هم برداشتیم انگار از در و دیوار آدم می ریخت.قیامتی شده بود .با زحمت خودمان را رساندیم نزدیکی های بهشت زهرا و مسیر زیادی را پیاده رفتیم.یک چیزی توی دل ها شور و هیجان انداخته بود که سختی را آسان می کرد.با بچه هایم دو روز ماندم توی بهشت زهرا بلکه بتوانم امام را ببینم.روز اولی که انجا بودیم خبری نشد.می گفتیم یک ساعت دیگر،دو ساعت دیگر ،بالاخره می آید.ناامید نبودیم وضع همه همین بود هوا که تاریک شو هر کسی یک گوشه گیر آورده بود و چرت می زد.
آفتاب روز دوم بالا آمد و مردم دوباره به جنب و جوش افتادند.یکی می گفت امروز دیگر حتما کار تمام است.یکی می گفت تهدید کرده اند که هواپیما را می زنند،دیگری می گفت جرئت این کار را ندارند،یکی می گفت اگر نگذارند هواپیما بنشیند چه؟دیگری هول می انداخت توی دلمان،اگر بنشیند و نگذارند امام پیاده شود چه؟همه ی این حرف ها بود ،اما امید داشتیم باید صبر می کردیم ببینیم چه می شود تا اینکه از بلندگو ها صدای تکبیر بلند و دلمان روشن شد.
گفتند هواپیمای امام در فرودگاه مهرآباد به زمین نشسته است.ورودشان به بهشت زهرا خیلی طول کشید.ما بعدها از تلویزیون دیدیم ان روز توی شهر چه خبر بوده.سیم کشی کرده بودند و بلندگو گذاشته بودند مردم شعار می دادند،تکبیر می گفتند.غلغله ای بود که نگو،ما هم مثل بقیه جمعیت،از ذوق نمی دانستیم چه کار کنیم.
#ادامه_دارد....❣️
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#شبتون_شهدایی💫
#مرکز_فرهنگی_خانواده_آ.شرقی
💞@MF_khanevadeh