حس میکنم سوء تفاهم پیش اومد که به تاریخ کشورم توهین کردم.
هرگز و هرگز اینطور نیست و تاریخ کشورم و فرهنگی که در گذشته وجود داشته هویت من رو تشکیل میده و توهین بهش قطعاً توهین به هویت خودمه.
من رگه های آریایی رو داخل ستون های تخت جمشید میدیدم.
من ضربان قلم ایرانی رو زیر کتیبه های میخی پاسارگاد حس میکنم.
من نوای ساز های ملّی رو از دل ستون های چهل ستون میشنوم.
من ظرافت هنر رو از منبت کاری های عالی قاپو درک میکنم.
تاریخ من، پوشش من، فرهنگ من و همه و همه اعتباریاتی که به کلمه من ختم میشه ریشه در شاهکار معماری کاخ تچر ها و هگمتانه ها داره.
هرچیزی که در من و در ما هست ریشه در این تاریخ داره.
من به این هویت میبالم اما با شاهانی که با خونریزی های به ناحق این هویت رو خدشه دار کردند هرگز.
به سرزمین پهناور زمان هخامنشی که نام ایران همه جا طنین انداز بود میبالم اما به برخی ناعدالتی هایی که اکنون هم شاهدیم نه!
ایران همیشه زیبا بوده و هست و خواهد بود و در عین حال نازیبایی های خشونت و خشم و حرص فرمانروایی هم همیشه لکه سیاه پیشانی قدرت های شاهنشاهی گذشته بوده.
من ایرانی ام اما به زورگویی پادشاهان سابقم ربطی ندارم.
این همه دفاع تو ناشناس از کشتار انسان های بیگناه واقعاً عجیبه..
ما در بهترین حالت فرهنگی اجتماعی بودیم ولی چطور میتونید خونریزی این پادشاهارو منکر شید؟!
چطور میتونید طبقه بندی ارباب رعیتی اون زمان رو منکر شید؟
یکی از دوستان در ناشناس پیامی فرستاده و دوران پادشاهان گذشته رو با دوران پیامبران مقایسه کرده با این شباهت که همونطور که پیامبران وظیفه هدایت رو داشتند پادشاهان هم برای پیشرفت مجبور به وادار کردن مردم بودند.
من جوابی دادم میتونید ببینید 👇
محمدمهدی
یکی از دوستان در ناشناس پیامی فرستاده و دوران پادشاهان گذشته رو با دوران پیامبران مقایسه کرده با این
اول پیام دوست عزیزمون رو ببینیم
محمدمهدی
اول پیام دوست عزیزمون رو ببینیم
نمیدونم چه چیزی باعث شده که فکر کنی من طرف اسلام یا حمایت جانب دارانه و متعصبانه از یک دوره تاریخی دارم.
اما شیوه حکومت پیامبران با پادشاهان دو تفاوت بزرگ داشت: اول اینکه مردم شیفته اخلاق پیامبران میشدند و به اختیار خودشون کمک میکردند و اجباری نبود درست مثل زمان حضرت نوح یا به قول شما حضرت ابراهیم. تفاوت دوم این بود که قدرت پیامبران از سمت خدا بود. پیامبران از سمت خدا مأمور به آگاه سازی مردم بودند و دستورات اونا دستورات خدا بود گرچه اجباری هم نداشتند
در مورد کوروش یا هر پادشاه دیگری قطعاً وادار کردن مردم برای پیشرفت لازمه و ما به این مسئله نقدی نداریم بلکه نقد اصلی ما در مورد کشورگشایی هایی بود که منطق انسانی نداشت. اگه دفاع بود منطقی بود اما در غیر این صورت لشکر کشی ها ظالمانه بود. ظلم دیگری که در زمان پادشاهان رخ میداد این بود که رعیت همیشه رعیت بود و هیچوقت شانس درباری شدن رو نداشت. اما در دوره پیامبران شما بلال حبشی سیاهپوست برده رو در حلقه اول پیامبر میدیدی.
محمدمهدی
نمیدونم چه چیزی باعث شده که فکر کنی من طرف اسلام یا حمایت جانب دارانه و متعصبانه از یک دوره تاریخی د
یک تفاوت دیگه بین پادشاهان و پیامبران این بود که در هیچ دوره تاریخی از زمان حضرت آدم تا زمان حضرت دانیال که هم عصر هخامنش بود تا زمان آخرین پیامبر یعنی پیامبر اسلام، مردم و مستضعفین جامعه همیشه حلقه اول ارتباطات پیامبران رو تشکیل میدادند.
اما در پادشاهان همیشه این دفعه و ترس پادشاهی در دل مردم حاکم بود. پادشاه چون قدرت رو با زور به دست آورده بود ساز و کار معین و مدونی برای اداره کشور نداشت و به اصطلاح، «دیمی» رهبری میکرد و همین باعث ترس از شاه شده بود. چیزی که در حکمرانی پیامبران شاهد نبودیم چون مأمور به اجرای قانون الهی بودند.
محمدمهدی
یک تفاوت دیگه بین پادشاهان و پیامبران این بود که در هیچ دوره تاریخی از زمان حضرت آدم تا زمان حضرت دا
در عین حال پادشاهان، پیامبران رو دشمن شماره یک خودشون میدیدند چون با ابلاغ پیام فرستادگان الهی مبتنی بر اینکه تنها خدا امکان قانونگذاری و حکمرانی دارد، دستورات پادشاهان ممکن بود عملی نشه.
یعنی اگه مردم به خدای واقعی و یگانه که در آتشخانه ها نبود، ایمان میآوردند و به فرمان خدا مقابل ظلم می ایستادند اولین نفر قدرت خود پادشاه در خطر بود.
پس پادشاهان تمامی جهان (نه فقط ایران) با ترور و مقابله فرهنگی با پیامبران و یا تغییر و تحریف مبانی پیامبران سعی بر خفه کردن و خنثی کردن پیامبران داشتند.
محمدمهدی
https://eitaa.com/M_M151/858 اوکی ولی کوروش رو نمیتونید بین اون شاهها حساب کنین چون عدل و دادش مثال
مثل این عزیز منطقی نقد کنید دلیل بیارید