یکی از دوستان در ناشناس پیامی فرستاده و دوران پادشاهان گذشته رو با دوران پیامبران مقایسه کرده با این شباهت که همونطور که پیامبران وظیفه هدایت رو داشتند پادشاهان هم برای پیشرفت مجبور به وادار کردن مردم بودند.
من جوابی دادم میتونید ببینید 👇
محمدمهدی
یکی از دوستان در ناشناس پیامی فرستاده و دوران پادشاهان گذشته رو با دوران پیامبران مقایسه کرده با این
اول پیام دوست عزیزمون رو ببینیم
محمدمهدی
اول پیام دوست عزیزمون رو ببینیم
نمیدونم چه چیزی باعث شده که فکر کنی من طرف اسلام یا حمایت جانب دارانه و متعصبانه از یک دوره تاریخی دارم.
اما شیوه حکومت پیامبران با پادشاهان دو تفاوت بزرگ داشت: اول اینکه مردم شیفته اخلاق پیامبران میشدند و به اختیار خودشون کمک میکردند و اجباری نبود درست مثل زمان حضرت نوح یا به قول شما حضرت ابراهیم. تفاوت دوم این بود که قدرت پیامبران از سمت خدا بود. پیامبران از سمت خدا مأمور به آگاه سازی مردم بودند و دستورات اونا دستورات خدا بود گرچه اجباری هم نداشتند
در مورد کوروش یا هر پادشاه دیگری قطعاً وادار کردن مردم برای پیشرفت لازمه و ما به این مسئله نقدی نداریم بلکه نقد اصلی ما در مورد کشورگشایی هایی بود که منطق انسانی نداشت. اگه دفاع بود منطقی بود اما در غیر این صورت لشکر کشی ها ظالمانه بود. ظلم دیگری که در زمان پادشاهان رخ میداد این بود که رعیت همیشه رعیت بود و هیچوقت شانس درباری شدن رو نداشت. اما در دوره پیامبران شما بلال حبشی سیاهپوست برده رو در حلقه اول پیامبر میدیدی.
محمدمهدی
نمیدونم چه چیزی باعث شده که فکر کنی من طرف اسلام یا حمایت جانب دارانه و متعصبانه از یک دوره تاریخی د
یک تفاوت دیگه بین پادشاهان و پیامبران این بود که در هیچ دوره تاریخی از زمان حضرت آدم تا زمان حضرت دانیال که هم عصر هخامنش بود تا زمان آخرین پیامبر یعنی پیامبر اسلام، مردم و مستضعفین جامعه همیشه حلقه اول ارتباطات پیامبران رو تشکیل میدادند.
اما در پادشاهان همیشه این دفعه و ترس پادشاهی در دل مردم حاکم بود. پادشاه چون قدرت رو با زور به دست آورده بود ساز و کار معین و مدونی برای اداره کشور نداشت و به اصطلاح، «دیمی» رهبری میکرد و همین باعث ترس از شاه شده بود. چیزی که در حکمرانی پیامبران شاهد نبودیم چون مأمور به اجرای قانون الهی بودند.
محمدمهدی
یک تفاوت دیگه بین پادشاهان و پیامبران این بود که در هیچ دوره تاریخی از زمان حضرت آدم تا زمان حضرت دا
در عین حال پادشاهان، پیامبران رو دشمن شماره یک خودشون میدیدند چون با ابلاغ پیام فرستادگان الهی مبتنی بر اینکه تنها خدا امکان قانونگذاری و حکمرانی دارد، دستورات پادشاهان ممکن بود عملی نشه.
یعنی اگه مردم به خدای واقعی و یگانه که در آتشخانه ها نبود، ایمان میآوردند و به فرمان خدا مقابل ظلم می ایستادند اولین نفر قدرت خود پادشاه در خطر بود.
پس پادشاهان تمامی جهان (نه فقط ایران) با ترور و مقابله فرهنگی با پیامبران و یا تغییر و تحریف مبانی پیامبران سعی بر خفه کردن و خنثی کردن پیامبران داشتند.
محمدمهدی
https://eitaa.com/M_M151/858 اوکی ولی کوروش رو نمیتونید بین اون شاهها حساب کنین چون عدل و دادش مثال
مثل این عزیز منطقی نقد کنید دلیل بیارید
محمدمهدی
مسئله اصلی عدالت اجتماعی اون زمانه. هنر اون زمان تنها در خدمت تفاخر پادشاهان بود و شکوفاییش خفه شده
یا مثل ایشون با مدرک صحبت کنید
تا وقتی با فحش اگه بخوایم جلو بریم بیشتر داریم به فرهنگی که نیاکان ما از سه هزار سال پیش به جا گذاشتند پشت میکنیم
تمامی این نظرات از منظر هنر بررسی شده و به زودی مقاله معنای هنر رو میفرستم براتون
هنر باید احساس انسان رو طوری برانگیخته کنه که به سوی پیشرفت قدم بذاره نه اینکه در خدمت پادشاهان باشه