مسجد امام محمدباقر علیه السلام
#خاطرات_شهدا
🌷خانواده #شهید مغنیه به یک #مهمانی خانوادگی بزرگ دعوت بودند. محل مهمانی در منطقه #الغبیری بود.
🌷همه بچه ها و نوه ها به مناسبت ولادت #حضرت_رسول_ص دور هم جمع بودند.
از همه ی نوه ها درخواست شده بود برای این جلسه #صحبتی_کوتاه آماده کنند و طی چند کلمه بگویند که برای سال جدید میلادی چه #برنامه هایی دارند .
🌷همه ی نوه ها صحبت کردند تا اینکه نوبت رسید به #جهاد_مغنیه...
جهاد فقط گفت: طرحم برای سال بعد را هفته ی آینده میگویم!...
🌷همه شروع به اعتراض کردند، می گفتند جهاد دارد شرطی که برای همه گذاشته شده را نقض میکند. بعضی ها میگفتند کارش را آماده نکرده است!
🌷وسط خنده و اینکه هرکسی به شوخی چیزی میگفت، جهاد از حرفش کوتاه نیامد، اصرار داشت که طرحش برای سال آینده را هفته ی بعد می گوید.
درست یک هفته بعد دوباره خانواده دور هم جمع شدند ولی این بار، در بین خیل گسترده ی کسانی که برای #تسلیت آمده بودند!!...
طرح جهاد، #شهادت بود.
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهید_مدافع_حرم
#راوی_مادربزرگ_شهید
🕊|🌹 @masjed_gram
#خاطرات_شهدا 🍃
واسه همه مراسما سعی میڪرد یه #برنامه داشته باشیم...
#محرم بود. حسین اومد و گفت حاجی #ایستگاه_صلواتی بزنیم؟
گفتم آره چرا ڪه نه، اما با چی؟ گفت با همین چای و بیسڪوییتای خودمون!😊
یه میز گذاشت دم در مقر و شروع ڪرد. خودش هم چای میریخت و هم بیسڪویت میداد...
حال و هوای ایستگاه های #ایران شده بود، مردم هم #تعجب ڪرده بودن...🤔
تا حالا تو "عقارب" ( #سوریه) ازین ڪارا نشده بود ...
#حسین بنیان یه ڪار زیبارو گذاشت...
قرارشد واسه هفده #ربیع هم اینڪارو انجام بدیم ڪه البته نشد.
دشمن زد به محورمون وڪلا برنامه هامون بهم ریخت وشدیدا #درگیرشدیم.
حسین گفت هرطور شده #ایستگاهو میزنیم و بعد اینڪه شرایط مساعد شد همین ڪارو ڪرد که اتفاقا خیلی هم بهتر از ایستگاه #محرم شده بود.
بعدها جاسوسان خبر دادن که از ڪار حسین #عصبانی شدن و چون فهمیده بودن برنامه داریم، همون روز زده بودن به #محور ما...🙂💔
پ ن:
از وقتی رفتی ایستگاه های صلواتیتم رفته!
#راوی_مـادر_شهیـد✨
#شهید_حسین_معزغلامی
@masjed_gram