eitaa logo
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
1.2هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
716 ویدیو
38 فایل
⚘️﷽⚘ اینجاییم که به صورت رسمی تمام محتوای معنوی ، سیاسی و... رو براتون قرار بدیم💚 . فقط کافیه روی پیام سنجاق شده بزنید تا کلی آمــوزش هـــــای رایگــــان ببینیــــــــد😍 . 💠 پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/5591463884 |🏻 @aragraphec_sharifi
مشاهده در ایتا
دانلود
هواپیما که رفت، چند نفر بی هوش موندند و من که ترکش توی پام خورده بود و حاج حسین، تنها. رفته بود یک تویوتا پیداکرده بود آورده بود.🚐 می خواست ما رو ببره توش. هی دست می انداخت زیر بدن بچه ها سنگین بودند، می افتادند‼️ دستشون رو می گرفت می کشید، باز هم نمی شد.😔 خسته شد! رها کرد رفت روی زمین نشست. زل زد به ما که زخمی افتاه بودیم روی زمین، زیر آفتاب داغ. دو نفر موتور سوار🏍 رد می شدند. 🏃دوید طرفشان گفت: " بابا ! من یه دست بیش تر ندارم. نمی تونم اینا رو جابه جا کنم. الان می میرن اینا😰 شما رو به خدا بیاین."   پشت تویوتا یکی یکی سرهامون رو بلند می کرد، دست می کشید روی سرمون.😭 دائم می گفت نگاه کن. صدامو می شنوی؟منم، حسین خرازی😭 می خواست دلگرمیمون بده✋ ✌️ 🕊|•🌹 @masjed_gram
یه روز آقا مهدی می خواست وارد مقر لشگر🇮🇷 بشه دژبان که یکی از بچه های بسیجی بود، جلوش رو گرفت👮✋کارت شناسایی، برگه تردد📋 ندارم 😊 اون بسیجی هم راهش نداده بود |🔨😐| آقا مهدی خودش رو معرفی نمی کرد. برای اینکه سر به سر بسیجی بزاره و امتحانش کنه، اصرار کرد که من متعلق به این لشگرم و باید داخل بشم 😤 اون بسیجی هم گفت : الا و بلا یا کارت یا برگه تردد ...!😠 کارت و برگه ندارم اما مال این لشگرم شما برید بپرسید 🚶 نه! حتما باید کارت یا برگه ارائه کنید 😒 در نهایت دژبان که اصرار آقا مهدی رو می بینه قاطعانه می گه : به هیچ وجه نمی شه😤اگه خود زین الدین هم بیاد، بدون کارت راهش نمی دم ☝️ آقا مهدی بر می گرده می خنده و می گه : حالا اگه خودم زین الدین باشم چی ؟☺️ اینو گفت و کارتش رو بهش نشون داد 🎫 قبل از اونکه دژبان اظهار پشیمونی کنه، آقا مهدی در آغوش گرفتش و صورتش رو بوسید❤️ و به خاطر وظیفه شناسیش تشویقش کرد. 🕊|🌹 @masjed_gram