eitaa logo
ماهورآ ‌‌..🌙
7.3هزار دنبال‌کننده
765 عکس
24 ویدیو
191 فایل
رمان انلاین ماهورا به قلم سیین باقری نویسنده رمان 🌹الهه
مشاهده در ایتا
دانلود
ماهورآ ‌‌..🌙
💜📎💜📎💜📎💜📎💜 📎💜📎💜📎💜📎💜 💜📎💜📎💜📎💜 📎💜📎💜📎💜 💜📎💜📎💜 📎💜📎💜 💜📎💜 📎💜 💜 #پارت_491 #ماهورآ #نویسنده_سیین_باقری ❌کپی حر
💜📎💜📎💜📎💜📎💜 📎💜📎💜📎💜📎💜 💜📎💜📎💜📎💜 📎💜📎💜📎💜 💜📎💜📎💜 📎💜📎💜 💜📎💜 📎💜 💜 ❌کپی حرام پیگرد قانونی دارد❌ با دیدن این صحنه از طرف مازیار جیغ کشیدم و رفتم سمت مریم، دستش رو گرفتم از تو آغوشم مازیار آوردمش بیرون نمی تونستم سکوت کنم در برابر زورگویی مازیار فریاد کشیدم و گفتم _ خاک بر سرت عوضی بی غیرت این رفتارت با دختر مردمه؟ عاشقم عاشقمای اول کار یادت رفته که الان اینجوری باهاش برخورد می کنی؟ دوست داری یه غریبه بیاد و با خواهر خودت اینجوری رفتار کنه؟ توفی انداخت جلوی پام و گفت _خواهر من اگه اینجوری سرکشی کنه حقشه که کتک بخوره هرچند شوهرت خیلی بی بخار بوده که تا حالا تو رو نکشته، زنی که بره برنگرد و برن دنبالش به درد لای جرز دیوار میخوره خیلی خجالت کشیدم جلوی امیر حیدر ولی خودمو نگه داشتم تا بیشتر از این بی آبرویی مازیار رو نبینه عین خودش تف انداختم جلوی پاش و گفتم _حاشا به غیرتت که درباره خواهر اینجوری صحبت می کنی دستشو گرفت بالا فریاد زد _تو خواهر من نیستی غلط اضافه نکن وای خدایا نمی دونستم این آشوب و فتنه که افتاده بود توی خونه ما و بددهنی مازیار و بی‌حرمتی های این خانواده از کجا آمده بود کدوم لقمه حرام اومده بود تو زندگیمون که داشت باهامون این کارو میکرد ترجیح دادم مثل خودش نباشم و جوابش رو ندم مریم توی آغوشم هق هق می کرد و می ترسید از مازیاری که هر لحظه منتظر بود تا عین ببر بهش حمله کنه و کتکش بزنه _بیا اینجا مریم به کی پناه بردی تو من شوهرتم بدبخت هیچکس مثل من نمیشه برات مریم سرشو بلند کرد و جوابشو داد _اره برای کتک زدن خوبی مازیار من بابام هرچقدر هم بد بود کتکم نمیزد تو میزنی لعنتی تو میزنی دلم ریش ریش شد برای گریه اش مازیار کمی از عصبانیتش کم شد و ملایمتر گفت _نمیزنمت بیا اینجا پیش اون واینستا من حالم از اون بهم میخوره چرا بهش زنگ زدی مریم در کمال تعجب رفت رو به روی مازیار ایستاد دستشو گذاشت دو طرف صورت مازیار و گفت _مازیار تو به من قول داده بودی خوشبختم کنی چیشد اون زندگی‌ رویایی پس با دیدن عجز مریم قلبم به درد اومده بود مازیار هم جواب داد _کو پول کجا کار کجا خونه و ماشین من چی دارم که اعصاب برام‌ مونده باشه نه بابای پولدار دارم نه ارثیه ی اجدادی چی دارم که آروم باشم و ریلکس و خانواده دوست چی دارم مریم که خوشبختت کنم حالا دلم شکسته بود برای برادرم که این شراطش اصلا دست خودش نبود و روزگار براش تلخ چیده بود رفتن به پارت اول👇 https://eitaa.com/MaHouraA/5 💜 📎💜 💜📎💜 📎💜📎💜 💜📎💜📎💜 📎💜📎💜📎💜 💜📎💜📎💜📎💜 📎💜📎💜📎💜📎💜 💜📎💜📎💜📎💜📎💜