eitaa logo
علوم و معارف حدیث
1هزار دنبال‌کننده
627 عکس
207 ویدیو
214 فایل
امام رضا: رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا. رحمت خدا بر کسی که نام و یاد ما را زنده کند. کانال علوم و معارف حدیث، بستری جهت نشر معارف حدیثی اهل‌بیت علیهم‌السلام است. پاسخگویی ↙️ تبادل ️⬅️ ️ @MaarefHadithi تبلیغ ️↖
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 چند نکته درباره مطالعات رجالی/حدیثی ✍محمد باقر ملکیان 1⃣در مراجعه به مصادر حتما باید به مصادر اهل سنت هم نگاه کرد. مثلا در بحث اسانيد رجال نجاشی، در صدر اسانيد، مراجعه به کتاب تاريخ بغداد، بسيار راهگشاست. و یا در بحث مفردات رجالی در رجال شيخ طوسی ـ خصوصا در بخش اصحاب پیامبر (ص) تا اصحاب حضرت امام سجاد (ع) ـ مراجعه به خصوصا کتاب‌هایی که در مورد صحابه نوشته شده سیما کتاب الاصابه بسیار مفید و کارساز است. البته مرحوم شوشتری بر اين باور است که شیخ طوسی در بخش اصحاب پیامبر (ص) از کتاب ابن منده اخذ کرده است (قاموس الرجال، ج۱، ص۱۴۸) من نیز منکر اين مطلب نيستم، اما الاصابه جامعتر است. 2⃣در مراجعه به مصادر رجالی شیعه خصوصا فهرست شيخ طوسی و رجال نجاشی، نگاه مقارنه‌ای بايد داشت، چرا که در نگاه غير مقارنه‌ای اولا مباحث به طور کامل روشن نمی‌شود. ثانیاً نقائص و اشکالات معلوم نمی‌شود. به نظر من برای ملاحظه مصادر سندی رجالی (يعنی مصادر فهرستی) بايد از چند کتاب در کنار هم بهره برد: أ. رجال نجاشی ب. فهرست شيخ ج. فهرست ابو غالب د. مشيخه شيخ طوسی هـ. مشيخه شيخ صدوق 3⃣در مراجعه به مصادر رجالی که در آنها اسانيد نيز ذکر شده است مثل رجال نجاشی و فهرست شيخ، حتما بايد به اسانيد کتب روائی هم مراجعه کرد. یعنی اگر نجاشی به کتاب حلبی ـ مثلاً ـ سند نقل می‌کند، بايد ديد اين سند تا چه حدی با اسانيدی که در کتب روائی آمده شبيه است و تا چه حد تفاوت دارد. اين شيوه اولا ما را از وجود خلل‌های احتمالی در اسانيد روايات و يا مصادر رجالی آگاه می‌کند. ثانيا در بحث شناخت کتب مشهوره و نسخه‌های کتب حئيثی اين شيوه کارآمد است. در اين ميان، مشيخه‌ها هم کتاب حديثی به شمار می‌آيند به اعتبار نقل اسانيد روايات، و هم کتاب رجالی به اعتبار بحث‌های سندی. 4⃣همان گونه که در بحث‌های رجالی بايد به مصادر رجالی اهل سنت مراجعه کرد، در بحث‌های سندی هم بايد به کتب رجالی اهل سنت مراجعه کرد. 🌐https://malekian.kateban.com/post/4529 @MaarefHadith
❇️ تفاوت کتب فهرست و رجال كتاب و همانطور كه از نامشان پيداست فهرست كتب و مصنّفات و آثار شيعه است. هدف اصلى از تأليف اين دو كتاب كه پس از فهرست معروف تأليف گرديده همانطور كه مؤلف هردو كتاب نيز در مقدمه تصريح مى‌‏نمايند: فهرست مؤلفان و مصنّفان شيعه و ذكر آثار و تأليفات آنان در كليه علوم است. توثيق روايان و جرح و تعديل روات غرض و نتيجه تبعى‏ است. 📖اما كتاب ، مخصوص ضبط و احصاء صحابه رسول اكرم (ص) و اصحاب ائمه اهل‏‌بيت و راويان حديث است و به همين ترتيب مبوب گرديده‌‏است. درباره بسيارى از رجال جز ذكر نام توضيح ديگرى در اين كتاب ديده نمى‌‏شود و آثار و تأليفات آنان مطلقا در آن ملحوظ نبوده‌‏است. 📙اما كتاب اختيار معرفة الرجال (رجال کشی) و اصل آن «معرفة الناقلين» بهيچ يك از اين دو منظور تحرير نگرديده بلكه هدف اصلى در تأليف این دو كتاب ذكر روايات و اخبار مربوط به راويان و رجال است‏. بدین صورت که ذیل هر راوی احادیث مربوطه در مدح و ذم آن راوی درج گردیده است. @MaarefHadith
علوم و معارف حدیث
📝 چند نکته درباره مطالعات رجالی/حدیثی ✍محمد باقر ملکیان 1⃣در مراجعه به مصادر #رجالی_شیعه حتما باید
📕لسان الميزان و نقل از ✍️محمدباقر ملکیان ⬅️ابن حجر در کتاب از بسياری از مصادر رجالی شيعه مطالبی را نقل کرده است اين مصادر گاه به دست ما رسيده است ـ مانند و و و گاه به دست ما نرسيده است ـ مثل: رجال ابن أبي طی و رجال عليّ بن حکم و ابن بابويه در منقولات ابن حجر از مصادری که به دست ما رسيده است ـ يعنی کتب اربعه رجالی اين نکته قابل توجه است که منقولات او با آنچه از نسخ اين مصادر که در دست ماست مختلف است. اين اختلافات دو گونه است: 1️⃣گاه منقولات ابن حجر از اين مصادر، در هيچ يک از نسخ اين مصادر که در دست ماست به چشم نمی‌خورد. 2️⃣گاه منقولات ابن حجر از اين مصادر، در نسخ اين مصادر که در دست ماست آمده، اما با کمی تفاوت. مثلاً در ذيل بعضی از تراجم نقل کرده که شيخ طوسی او را در جالش توثيق کرده، در حالی که از اين توثيق در رجال شيخ خبری نيست. 🔸نکته قابل توجه اين که ابن حجر گاه مطالبی را از رجال شيخ طوسی نقل می‌کند، در حالی که آن مطالب در کتاب رجال شيخ نيامده، بلکه در کتاب آمده است، کما اين که در بعضی موارد مراد او از رجال طوسی، برگزيده و مختار شيخ از رجال کشی است، نمونه‌اش را در شرح حال أسلم المكي می‌توانيد مشاهده کنيد. 🔸نکته ديگر اين که ابن حجر که از شيخ در ذيل بعضی از روات نقل می‌کند: «روی عن الصادق(علیه السلام)» مثلاً. در حالی که در مراجعه به رجال شيخ چنين عبارتی نمی‌بينيم. وجه اين عبارت اين است که شيخ رجال را به حسب طبقه ذکر کرده است، يعنی مثلاً راويان معاصر امام صادق را در اصحاب امام صادق (علیه السلام) ذکر کرده است، ولی ابن حجر گمان کرده اين که شيخ طوسی کسی را در اصحاب امام صادق (علیه السلام) ذکر می‌کند إشاره به اين است که او از امام صادق(علیه السلام) روايت می‌کند. برای کسی که اندک آشنائی ای با رجال شيخ طوسی دارد، نادرستی چنين توهمی نياز به توضيح ندارد. 🔷در توجيه اين دو گونه اختلاف دو وجه به صورت احتمال بيان شده است: 1️⃣نسخ اين مصادر که در دست ابن حجر بوده، نسخه‌های مصحح و قابل اعتمادی نبوده است. و البته اين هيچ بعدی ندارد، چرا که وجود نسخه‌های مصحح از اين مصادر در يک مرکز غير شيعی و در دست يک عالم غير شيعی توجيه قابل قبولی ندارد. بنابراين ابن حجر با اعتماد بر اين نسخ‌های غير مصحح دچار خبط وخلط در موارد متعددی شده است. 2️⃣جناب آقای سيد محمدرضا سيستانی ـ حفظه الله ـ اين احتمال را مطرح کرده است که ابن حجر هيچ يک از اين اصول رجالی را در اختيار نداشته است، بلکه ابن حجر در منقولاتی که در لسان الميزان درباره رجال شيعه داشته بر يکی از مصادر متأخرين اعتماد نموده است. و از آنجا که ابن حجر به طريق و شيوه مؤلف اين مصدر در نقل کلمات کشي و شيخ طوسی و نجاشی، مأنوس نبوده مرتکب اشتباهات و اغلاط متعددی شده است. ايشان پس از ذکر اين احتمال گفته‌اند: بعيد نيست اين مصدر ثانويه که در اختيار ابن حجر بوده کتاب الحاوي في طبقات الإمامية تأليف يحيی بن أبي طی حلبی باشد. شاهد اين ادعا آن که ابن حجر در موارد متعددی از اين کتاب نام می‌برد، و در مواردی نيز تصريح می‌کند که اين کتاب به خطّ ابن أبي طی نزد او موجود بوده است.(۱) آنچه اين ادعا را تأييد می‌کند و بدان شهادت می‌دهد سخن ابن حجر در شرح حال إسماعيل بن أبي زياد السكوني است. عبارت او را در اين ترجمه بنگريد: «قرات بخطّ ابن أبي طي: إسماعيل بن أبي زياد السكوني يعرف بالشقري أحد رجال الشيعة وثقات الرواة، ذكره الطوسي وله كتاب النوادر».(۲) چنانکه می‌بينيد ابن حجر تصريح می‌کند که در نقل از شيخ طوسی از خط و نگاشته ابن أبي طی بهره برده است. ابن حجر از مصادر رجالی شيعه تنها در بخش کوچکی از تراجم روات بهره برده است، يعنی او از اين مصادر بعد حرف «الحاء» هيچ بهره‌ای نبرده است مگر موارد بسيار کم و انگشت شمار. اين که بگوييم مصادر موجود نزد ابن حجر (يا مصدر ثانويه موجود نزد او) ناقص بوده چندان موجه نيست، بلکه به نظر می‌رسد اين کار به يکی از اين دو علت است: 1️⃣ظاهراً ابن حجر اين کتاب را در اواخر حياتش تأليف نموده است، از اين رو شايد بيراه نرفته‌ايم اگر بگوييم ابن حجر موفّق به تکميل و تحرير ويرايش نهائی لسان الميزان نشده است. 2️⃣قلّت فائده در نقل اين گونه مباحث و موضوعات برای يک دانشمند سنی. 📚منابع ۱. نک: قبسات من علم الرجال، ج ۱، ص۱۷۳. ۲. لسان الميزان، ج ۱، ص۴۰۷، رقم: ۱۲۸۰. 🌐https://malekian.kateban.com/post/4530 @MaarefHadith
نکته قابل تامل، برگرفته از کانال یادداشت‌های حسن انصاری⬇️ دقت های رجالی و بحث های استحسانی و ذوقی گاهی ديده می شود برخی از نويسندگان و محققان و فضلای رشته علم حدیث و رجال در بحث های رجالی روی نوع تعابير مختلف و تفاوت عبارات و شيوه های کتاب بيش از آنچه لازمه طبيعت اين کتاب و امثال اين نوع کتاب هاست بها می دهند. مثلا در کجا نجاشي گفته "له کتاب النوادر" و يا کجا گفته "له نوادر". نمونه ديگر: کجا تنها يک سند به آثار يک راوی ارائه داده و کجا بيش از يک سند. کجا نظرش را درباره صحت سندی گفته و کجا نگفته و بسياری موارد ديگر. اجمالا بگويم تجربه بیش از سه دهه کار روی رجال نجاشي و و امثال اين دو کتاب به من آموخته است که اين نوع محاسبات صرفا باب انواع احتمالات و استحسانات ذوقی را موسع می کند و از آن هيچ چيز قابل اتکایی به دست نمی آيد. برای هر کدام از اين نوع نمونه ها ده نمونه مخالف و موارد نقض می توان سراغ گرفت و این کار تنها شناخت علمی ما را از ميراث گذشتگانمان مخدوش می کند. آنچه از نسخه های رجال نجاشي امروز در اختيار است گرچه برخی به اصول کهنی بر می گردد عمدتا نسخه های بسیار متأخری است و هيچ کدام از انواع مشکلات متنی و نسخه ای خالی نيست. خود نجاشي هم کتابش را در طول سال هایی دراز نوشته و حتی اگر آرزویی چنان داشته تفاوت امکانات و دستيابی هايش به حسب زمان نمی توانسته برای او چنان نظمی در نوشتن را ممکن کند؛ به نحوی که ما امروز با اين حساب های رياضی وار بخواهيم با منقاش از کتاب او احتمالات بعيده را استنتاج کنيم. نه با رجال نجاشي و نه با هيچ کتاب ديگری از دوره قدمایی نمی توان چنين برخوردی داشت. با این سبک ها فقط شيوه های علمی را به سطحی از استحسانات ذوقی فرو خواهيم کاست؛ ولله الحمد أولا وآخرا. 🆔https://t.me/azbarresihayetarikhi @MaarefHadith