eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
36.3هزار عکس
32هزار ویدیو
1.6هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 آیا وقت صدور بیانیه نرسیده است؟! 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جهت اطلاع آن بزرگواران و عزیزانی (آیات و فلاسفه و حضرات و سیاسیون و احزابی) که در نخستین دقایق انتشار خبر درگذشت مرحومه مهسا امینی (پیش از معلوم شدن حقیقت ماجرا) به بهانه دفاع از حقوق مردم دست به بیانیه شدند و مستقیم و غیر مستقیم بلکه را متهم به «قتل» آن مرحومه کردند، در دو سه روز گذشته کسانی که به تبع بیانیه‌های شماها به خیابان‌ها آمده‌اند: ۱. قرآن را آتش زدند؛ ۲. مسجد (خانه خدا) را آتش زدند؛ ۳. امام‌زاده را آتش زدند؛ ۴. نه خلخال که و روسری زن محجبه مسلمان را کشیدند و بی حرمتی علنی و آشکار کردند؛ ۵. مظلوم را آتش زدند؛ ۶. در مناطقی از شهرها رُعب و وحشت و ناامنی ایجاد کردند؛ ۷. میلیاردها تومان به مسلمین خسارت زدند؛ به نظرتان آیا وقت صدور بیانیه نیست؟ آیا هنوز مغز استخوان‌تان درد نگرفته است؟ آیا اینها فرزندان و دختران شما نیستند؟ آیا اینها پامال کردن ارزش‌های شما نیست؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 📝 مرثیه
سید محمد کوثری زاده -2.mp3
1.9M
روضه قدیمی عصر عاشورا از مرحوم آقای سید محمد کوثری رضوان الله علیه @tarajem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مباحث
نهج البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه 11 - به لشکریان در مورد آموزش آرایش جنگی ⚔️ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅
نهج البلاغه | ✉️ نامه 12 - نامه به معقل بن قیس فرمانده لشکر اعزامی به شام ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ✉️
و من وصية له عليه‌السلام وصى بها معقل بن قيس الرياحي حين أنفذه إلى الشام في ثلاثة آلاف مقدمة له
(دستور العمل نظامى، به معقل بن قيس رياحى، كه با سه هزار سرباز به عنوان پيشاهنگان سپاه امام به سوى شام حركت كردند، معقل از بزرگان و شجاعان بنام كوفه بود)
📃 اِتَّقِ اَللَّهَ اَلَّذِي لاَ بُدَّ لَكَ مِنْ لِقَائِهِ وَ لاَ مُنْتَهَى لَكَ دُونَهُ وَ لاَ تُقَاتِلَنَّ إِلاَّ مَنْ قَاتَلَكَ وَ سِرِ اَلْبَرْدَيْنِ وَ غَوِّرْ بِالنَّاسِ وَ رَفِّهْ فِي اَلسَّيْرِ وَ لاَ تَسِرْ أَوَّلَ اَللَّيْلِ فَإِنَّ اَللَّهَ جَعَلَهُ سَكَناً وَ قَدَّرَهُ مُقَاماً لاَ ظَعْناً فَأَرِحْ فِيهِ بَدَنَكَ وَ رَوِّحْ ظَهْرَكَ فَإِذَا وَقَفْتَ حِينَ يَنْبَطِحُ اَلسَّحَرُ أَوْ حِينَ يَنْفَجِرُ اَلْفَجْرُ فَسِرْ عَلَى بَرَكَةِ اَللَّهِ از خدايى بترس كه ناچار او را ملاقات خواهى كرد و سر انجامى جز حاضر شدن در پيشگاه او را ندارى، جز با كسى كه با تو پيكار كند، پيكار نكن، در خنكى صبح و عصر، سپاه را حركت ده، در هواى گرم لشكر را استراحت ده و در پيمودن راه شتاب مكن. در آغاز شب حركت نكن زيرا خداوند شب را وسيله آرامش قرار داده و آن را براى اقامت كردن، نه كوچ كردن، تعيين فرموده است؛ پس آسوده باش، و مركب‌ها را آسوده بگذار، آنگاه كه آمد و سپيده صبحگاهان آشكار شد، در پناه پروردگار حركت ده. فَإِذَا لَقِيتَ اَلْعَدُوَّ فَقِفْ مِنْ أَصْحَابِكَ وَسَطاً وَ لاَ تَدْنُ مِنَ اَلْقَوْمِ دُنُوَّ مَنْ يُرِيدُ أَنْ يُنْشِبَ اَلْحَرْبَ وَ لاَ تَبَاعَدْ عَنْهُمْ تَبَاعُدَ مَنْ يَهَابُ اَلْبَأْسَ حَتَّى يَأْتِيَكَ أَمْرِي هر جا دشمن را مشاهده كردى در ميان لشكرت بايست، نه چنان به دشمن نزديك شو كه چونان جنگ افروزان باشى، و نه آنقدر دور باش كه پندارند از نبرد مى‌هراسى، تا فرمان من به تو رسد. وَ لاَ يَحْمِلَنَّكُمُ شَنَآنُهُمْ عَلَى قِتَالِهِمْ قَبْلَ دُعَائِهِمْ وَ اَلْإِعْذَارِ إِلَيْهِمْ مبادا كينۀ آنان پيش از آن كه آنان را به راه فرا خوانيد و درهاى عذر را بر آنان ببنديد شما را به جنگ وا دارد. ═══════❖•° °•❖═══════
ترجمه فیض الإسلام: از وصيّتهاى آن حضرت عليه السّلام است بمعقل ابن قيس رياحىّ‌ (كه از ياران و شيعيان آن بزرگوار بوده) هنگاميكه او را (از مدائن) با سه هزار تن بسوى (لشگر) شام فرستاده كه جلودار (سپاهيان) آن حضرت باشد (و در آن روش جنگ با دشمن را باو مى‌آموزد): بترس از خداوندى كه ترا چاره‌اى نيست جز ملاقات (پاداش و كيفر) او و ترا غير از او پايانى نمى‌باشد (چون سر و كار تو جز با او نيست؛ پس براى رضا و خوشنودى او جهاد كن و ترس و بيم بخود راه نداده از كشته شدن در راه او باكى نداشته باش) (۲) و جنگ مكن مگر با كسيكه با تو بجنگد (زيرا جنگ با كسيكه نمى‌جنگد ستم است و شخص متّقى و پرهيزكار ظلم بكسى روا ندارد) و در بامداد و پسين كه هوا خنك است راه پيمايى كن و در وسط‍‌ روز (كه هوا گرم است) مردم را (براى استراحت و آسايش) باز دارد و آهسته بران (شتاب مكن تا ناتوانان همراه توانايان بيايند) و در اوّل شب راه مرو كه خداوند آنرا (براى) آرامش و استراحت و آسودگى قرار داده نه كوچ كردن (چنانكه در قرآن كريم س ۱۰ ى ۶۷ مى‌فرمايد: «هُوَ اَلَّذِي جَعَلَ‌ لَكُمُ‌ اَللَّيْلَ‌ لِتَسْكُنُوا فِيهِ‌ وَ اَلنَّهٰارَ مُبْصِراً إِنَّ‌ فِي ذٰلِكَ‌ لَآيٰاتٍ‌ لِقَوْمٍ‌ يَسْمَعُونَ‌» يعنى او است خداوندى كه شب را براى شما بيافريد تا در آن آرامش يابيد و روز را روشن «تا بانجام نيازمنديها بپردازيد» و در آفرينش شب و روز براى گروهى كه «سخنان حقّ‌ را» مى‌شنوند نشانه‌ها «ى توحيد و يگانگى حقّ‌ تعالى» است) پس در اوّل شب تن و مركبت را آسوده گذار و چون پى بردى هنگامى را كه (پيش از بامداد) هويدا مى‌گردد، يا هنگامى كه بامداد آشكار ميشود با و نيكبختى كه از جانب خدا مى‌رسد روانه شو. (۳) و هر گاه با دشمن روبرو شدى ميانۀ لشگر خود بايست و به دشمنان نزديك مشو مانند نزديك شدن كسيكه مى‌خواهد جنگ برپا كند، و از آنان دور مشو همچون دور شدن كسيكه از جنگ مى‌ترسد تا آنكه فرمان من بتو برسد (زيرا شروع بجنگ پيش از رسيدن فرمان شايد شايسته نبوده زيان آن بيش از سودش باشد و دور شدن هم موجب دليرى حريف گردد) (۴) و بايد پيش از خواندن آنان (را براه حقّ‌) و حجّت تمام كردن، كينه و دشمنى شما را بجنگ با ايشان وادار نسازد (زيرا جنگ از روى كينه و دشمنى، براى هوا و هوس است نه اطاعت و فرمانبرى از خداوند؛ پس در اين صورت اگر كسى كشته شود يا ديگرى را بكشد گناهكار و معذّب است).
🚩 خط حزب‌الله ۳۵۹ | پیشرفت در سایه مقاومت 🔹شماره سیصد و پنجاه و نهم هفته‌نامه خط حزب‌الله با عنوان «پیشرفت در سایه مقاومت» منتشر شد. 📝 خط حزب‌الله، در سخن‌هفته این شماره به مناسبت هفته دفاع مقدس، مروری بر درس‌های هشت سال دفاع مقدس برای جامعه امروز داشته است. 🔸یادداشت هفته این شماره خط حزب‌الله، با عنوان «الگوی کامل حکمرانی» در آستانه سالروز رحلت پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نگاهی به ابعاد سیره حکومتی نبی مکرم اسلام داشته است. 🌷شماره‌ این هفته خط حزب‌الله، به روح مطهر شهید دفاع مقدس، محمدعلی خودسیانی تقدیم می‌شود. 📥 نسخه PDF 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۱۸۷ 🏷️ ضرورت ياد قيامت ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليه‌السلام اَلرَّحِيلُ وَشِيكٌ ┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: كوچ كردن نزديك است. ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: امام عليه السّلام (در بارۀ مرگ) فرموده است: كوچ كردن (رفتن از دنيا) نزديك است (پس خردمند كسى است كه توشه برداشته هنگام رسيدن آماده باشد). 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 امام عليه السلام در اين عبارت بسيار كوتاه و پر معنا از بى‌وفايى و كوتاهى دنيا سخن مى‌گويد و مى‌فرمايد: «كوچ كردن (از دنيا) سريع است»؛ (الرَّحِيلُ‌ وَشِيكٌ‌) . «رحيل» به معناى هر گونه كوچ كردن است ولى در اينجا با قرائن حاليه به كوچ كردن از دنياى زودگذر اشاره دارد. اين واژه گاه به معناى اسم مصدر آمده است؛ مانند كلام بالا و گاه معناى صفت مشبهه را مى‌رساند؛ مثلاً شترى را به عنوان رحيل توصيف مى‌كنند يعنى شتابنده و «وشيك» از مادۀ «وشك» (بر وزن اشك) به معناى سرعت گرفتن در سير است. بعضى از شارحان گفته‌اند «وشيك» آن است كه سرعتش بسيار شديد و عجيب باشد. ⏳ از مسائلى كه همه مى‌دانند و غالباً از آن غافلند كوتاهى عمر دنياست؛ گويى تا چشم بر هم زنى كودكان، جوان و جوانان پير و پيران از صحنه خارج مى‌شوند. بارها افرادى را ديده‌ايم كه گرد و غبار پيرى بر رخسار آنها نشسته و ضعف سراسر وجودشان را فراگرفته و با قدى خميده عصا زنان به زحمت راه مى‌روند مى‌گوييم: عجب ديروز جوان شاداب و راست‌قامت و قوى‌پنجه‌اى بود چه زود پير شد. تازه اين در صورتى است كه رحيل در زمانى پيرى فرا رسد وگرنه بسيارند كسانى كه در كودكى يا جوانى بر اثر حوادث مختلفى چشم از دنيا مى‌پوشند. نه تنها انسان‌ها به سرعت از اين جهان كوچ مى‌كنند، قدرت‌ها و سلطنت‌ها و حكومت‌ها هم بسيار زود زوال مى‌پذيرند. ابن ابى‌الحديد تشبيهى براى دنيا از بعضى از حكما نقل كرده مى‌گويد: پيش از آنكه به دنيا بياييم عدمى بوده است مستمر و بعد از كوچ كردن ما از اين دنيا باز به ظاهر عدمى است مستمر و عمر ما در اين ميان مانند برقى است كه در يك شب ظلمانى در بيابانى تاريك از ابرى مى‌جهد و بى‌درنگ خاموش مى‌شود. از آن مهم‌تر تشبيهاتى است كه قرآن مجيد براى زندگى دنيا كرده است و مى‌گويد: «وَ اِضْرِبْ‌ لَهُمْ‌ مَثَلَ‌ اَلْحَيٰاةِ‌ اَلدُّنْيٰا كَمٰاءٍ‌ أَنْزَلْنٰاهُ‌ مِنَ‌ اَلسَّمٰاءِ‌ فَاخْتَلَطَ بِهِ‌ نَبٰاتُ‌ اَلْأَرْضِ‌ فَأَصْبَحَ‌ هَشِيماً تَذْرُوهُ‌ اَلرِّيٰاحُ‌ وَ كٰانَ‌ اَللّٰهُ‌ عَلىٰ‌ كُلِّ‌ شَيْ‌ءٍ‌ مُقْتَدِراً» ؛ (اى پيامبر!) زندگى دنيا را براى آنان به آبى تشبيه كن كه از آسمان فرو مى‌فرستيم؛ و به وسيله آن، گياهان زمين (سرسبز مى‌شود و) در هم فرو مى‌رود؛ امّا بعد از مدتى مى‌خشكد؛ به‌گونه‌اى كه بادها آن را به هر سو پراكنده مى‌كند؛ و خداوند بر همه چيز تواناست!»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
122 - داماد شب عروسی کشته می شود سیدالعلماء العاملین جناب آقای حاج سید محمد علی سبط‌الشیخ نقل فرمودند یکی از شیوخ عرب که رئیس قبیله ای از اطراف بغداد بوده تصمیم می گیرد برای پسرش، دختری از بستگانش خواستگاری نماید و مرسومشان چنین است که در یک شب مجلس عقد و زفاف را انجام می دهند. در شب معینی دعوت می نماید و وسایل پذیرایی و جشن و اطعام به طور تفصیل فراهم می کند و از مرحوم حاج شیخ مهدی خالصی که در آن زمان مرجع تقلید عرب بوده برای انجام صیغه عقد دعوت می کند. پس از حضور شیخ و آمادگی مجلس عقد، عده ای از جوانان به دنبال داماد می روند تا او را با تشریفات مخصوصی مطابق مرسوم به مجلس عقد بیاورند و در عرض راه هلهله کنان داماد را می آورند و ضمناً طبق مرسوم تیرهای هوایی می انداختند. در این اثناء جوان سیدی که جزء آنها بود و تفنگ پر به دستش بود، ناگهان تیر خالی می شود و به سینه داماد می خورد و کشته می گردد. سید بیچاره فرار می کند، سپس این فاجعه در مجلس عقد به پدرِ داماد گفته می شود. مرحوم شیخ مهدی خالصی پدر را امر به صبر می کند و به این بیان لطیف آرامش می کند می فرماید : ( آیا می دانی رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله بر همه ما حق بزرگی دارد و همه ما نیازمند او هستیم؟ پدر تصدیق می نماید. شیخ می فرماید این جوانِ سید عمداً کاری نکرده، تیری بدون اختیارش بیرون آمده و به تو رسیده و به قضای الهی فرزندت از دنیا رفته است. این سید را به خاطر جدش عفو کن و در این مصیبت صبر نما و تسلیم خواست خدا باش تا خداوند أجر صابرین به تو دهد) . پدر داماد پس از پذیرفتن اندرزهای شیخ، قدری ساکت می شود و فکر می کند، سپس می گوید هر چه فکر می کنم می بینم امشب جمعی میهمان داریم و ما آنها را به مجلس عیش و سرور دعوت کردیم و مبدل شدن آن به عزا سزاوار نیست و برای تکمیل ادای حق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بروید آن جوان سید را بیاورید به جای پسرم دختر را برای او عقد کنید و به حجله ببرید. شیخ بر او احسنت و مرحبا می گوید. دنبال سید می روند و او را پیدا می کنند ، سید باور نمی کرده که چنین تصمیمی درباره اش گرفته شده و خیال می کرده به این بهانه می خواهند او را ببرند و بکشند، تا پس از تأمین و اطمینان که به او دادند می آید و در همان شب، شیخ دختر را برای سید عقد می کند و مجلس زفاف انجام می گیرد، فردا هم جنازه پسر را دفن می نمایند. استقامت در شداید در این داستان، شگفتی‌ها و عبرتها و دانستنیهای چندی است که برای تذکر به آنها اشاره می شود : 1- شجاعت و شهامت و بزرگواری و بردباری را از این مرد شریف عرب باید یاد گرفت : ( اَلشُّجاعُ الشَّدیدُ الْقَلْب حَینَ الْبأسِْ ) یعنی شجاع کسی است که هنگام سختی و حادثه ناگوار، قویدل باشد، متزلزل نشود، جزع ننماید، خود را کنترل کند و به راستی سهمگین ترین حادثه ها و سختیها، مرگ ناگهانی فرزند است، آن هم در شب زفاف او، آن هم به طور کشته شدن. پدری که در چنین هنگامه ای عقل و خود را از دست ندهد و از جاده بندگی منحرف نشود؛ یعنی خود و فرزندش را ملک خدا داند و مرگش را قضای او شناسد و مرجع فرزند و خودش را خدای عالم بداند فرزندش جایی رفته که خودش نیز باید برود و از روی اعتراف به این حقایق بگوید ( اِنّا للّهِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ ) سزاوار است که مورد بشارت و و و پاداش بی نهایت خداوند باشد : ( اُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ ) و چنین اشخاصی وزن و صلابت و استقامتشان را امام علیه السّلام به کوه تشبیه فرموده است : ( اَلْمُؤْمِنُ کَالْجَبَلِ الرّاسِخِ لا یُحَرّکُهُ الْعَواصِفُ ؛ مؤمن مانند کوه محکم است که بادها و طوفانها او را جابجا نمی کند ) . در برابر، کسانی که در پیش آمدهای ناگوار صبر و تحمل ندارند و از طریق عقل و ایمان زود منحرف می شوند و به قضاء و قدر الهی خشمگین می گردند و ایراد می کنند ، ایشان به مانند کاهی هستند که کوچکترین بادی از بادهای حوادث، آنها را متزلزل می سازد تا جایی که مبتلا به شوک و می شوند. صبر دیگران در آن جوان داماد و تبدیل نکردن عیش به عزا نیز شگفت آور است. بلی به بزرگ خود، آنها هم دارای صبر شدند چنانکه صبر حضرت زینب علیهاالسّلام شگفت است و صبر دیگر بانوان حرم حسین علیه السّلام به برکت آن مخدره بوده است . پذیرفتن اندرز از دانش است 2 - شخص عاقل هرگاه ناصح امین مهربانی او را اندرزی دهد یا امر به صبر در پیش آمدی بنماید باید برای او متواضع و خاضع شده و اندرزش را از جان و دل بپذیرد تا سعادتمند گردد مانند این مرد شریف عرب در برابر مرحوم خالصی . 【 ۱ از ۳】
و اگر جاهلی کند و بر شخص ناصح تکبر نماید مثل اینکه اگر امر به صبرش کند به او بگوید تو چه خبر از دل من داری؟ تو چه می دانی که من در چه حالی هستم تو که جایت درد نمی کند و مانند این کلمات ناهنجار! یا اگر او را امر به کند و از نهی نماید مثلاً بگوید فحش نده، نزاع نکن و مانند اینها، تکبر کند و بگوید تو کیستی که به مثل من اندرز می دهی، تو برو کار خودت را درست کن، تو خودت چنین و چنانی ! به راستی چنین جاهلی نه تنها از محروم است بلکه بر شقاوت خود می افزاید. در قرآن مجید درباره چنین اشخاصی می فرماید :(و چون او را گویند پرهیزگار باش، زور کافری و غرور، او را به گنهکاری بگیرد و او را همان دوزخ پسندیده است که بد آرامگاهی است)¹ هر که به گفتار نصیحت کنان گوش نگیرد بخورد گوشمال مصیبت زده را دریابید 3- یکی از دستورات الهی که در سوره والعصر بیان می فرماید آن است که شخص مسلمان هرگاه گرفتاری، مصیبت زده ای را می بیند از جهت مال و دارایی یا از طرف بدن و بیماری یا مرگ بستگان و دوستان، وظیفه اش آن است که او را امر به صبر نماید و با تذکر فنای دنیا و زودگذر بودن آن و تغییرهای آن و اینکه بلا و گرفتاری عمومی و همگانی است و نظایر آن را برایش بیان کند و بقا و دوام آخرت و پاداشهای بی نهایت خداوند را یادآوریش نموده بدین وسیله او را آرامش دهد: ( وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ ) . مؤمن ، میهمان نواز است 4- دیگر موضوع مهمانداری و نوازی و مهماندوستی است که از و محاسن افعال و از لوازم است، چنانچه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله می فرماید : (کسی که به خدا و روز جزاء ایمان دارد باید میهمان خود را گرامی دارد)² و روایات درباره فضیلت میهمان نوازی بسیار است و برای اهمیت آن همین بس که مَروی است شخص میهمان نواز با خلیل الرحمن علیه السّلام محشور است. و آشکار است که از إکرام میهمان سعی در شادمانی اوست به طوری که اگر میزبان ناراحتی دارد باید آن را آشکار نسازد مبادا میهمان ناراحت گردد، به راستی زهی فتوت و جوانمردی آن مرد شریف عرب که در آن شب نگذاشت مجلس شادمانی میهمانانش مبدّل به عزای پسرش و ناراحتی آنها گردد. دوستی و احسان به سادات 5- موضوع دوستی و إکرام و إحسان به سادات و ذرّیه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و وجوب و فضیلت و ثوابهای فراوان و آثار متعدد آن است که مطلبی ضروریست و برای تذکر، دقت در آیه مودت کافی است : (بگو ای پیغمبر از شما نمی طلبم مزد بر رسالت خود جز دوستی بستگانم)³ و در جای دیگر می فرماید : (و این دوستی بستگانم که مزد رسالت من است برای منفعت خود شماست)⁴ زیرا مسلمانان به وسیله این دوستی به آن حضرت می رسند چنانچه فرمود : (در قیامت شفاعت می کنم کسانی را که ذریه مرا گرامی داشته و آنها را در سختیها یاری کردند و حاجت آنان را برآوردند)⁵ و به راستی دوستی با رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله لازمه اش دوستی با ذریه آن حضرت است تا جایی که اولادهای آن حضرت در نزدش محبوبتر و عزیزتر از اولاد خودش باشد، چنانچه علیه الرحمة از دیلمی در مسند و حافظ بیهقی در کتاب شعب الایمان و ابوالشیخ در کتاب ثواب و جمعی دیگر روایت کرده اند از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله که فرمود : (هیچ بنده ای ایمان (کامل) به خدا ندارد مگر وقتی که من در نزد وی از جانش محبوبتر باشم و عترتم و منسوبینم از منسوبینش محبوبتر باشند)⁶ و به راستی که ایمانِ کامل و صادقه و شجاعت حقیقی آن مرد شریف عرب بود که در آن شب حاضر شد جوان سید را به جای پسرش داماد کند. من حیرانم که در عالم جزاء، خدا و رسول با این مرد شریف چه معامله می کنند.⁷ -------------------------------------------------- 1- وَ اِذا قیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ اَخَذَتْهُ الْعِزَّهُ بِاْلاِثِمْ فحَسْبُهُ جَهَنّمُ وَ لَبِئْسَ المِهاد (سوره بقره، آیه 206) 2- مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الیَوْمِ اْلاخِر فَلْیُکْرِمْ ضَیْفَهُ (سفینه البحار). 3- قُلْ لا اَسْئلکُمْ عَلَیه اَجْراً اِلا المَوَدَّهَ فی القُربیٰ (سوره شوری ، آیه 23). 4- قُلْ ما سَئَلْتُکُمْ مِنْ اَجْر فَهُوَ لَکُمْ (سوره سباء، آیه 47) 5- کتاب قواعد (وصیتنامه علاّمه به فرزندش ). 6- لا یُؤْمِنُ عَبْدٌ للّهِ حَتّی اَکُونَ اَحَبَّ اِلَیْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ تَکُونَ عِتْرَتی اَحَبَّ اِلَیْهِ مِنْ عِتْرَتِهِ وَ تَکُوَنَ اَهْلی احَبَّ اِلَیْهِ مِنْْ اَهْلِهِ (کتاب سیرتنا و سنتنا). 7- فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما اُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ اَعْیُنٍ (سوره سجده ، آیه 17) 【 ۲ از ۳】
غرض از نقل این داستان و تذکراتی که داده شد آن است که خواننده عزیز؛ نمونه مردان خدا را بشناسد و درس و و شجاعت و شهامت را از آنان یاد گیرد . علیه السّلام می فرماید : ( شجاع کسی است که بر خواهش نفس خود چیره شود)¹ ؛ یعنی از میل و خواسته نفس خود بگذرد و دارای گذشت باشد، خودخواه و خودپرست نباشد. در برابرش ( جبان ) یعنی ترسو کسی است که کوچکترین میل نفسانیش او را متحرک سازد و از نرسیدن به آن دلهره داشته باشد، محکوم و ذلیل و اسیر خواهشهای نفسانی خود باشد. از اینجاست که در حدیث رسیده : (بهشتیان پادشاهانند)². آری سلطان حقیقی کسی است که بر نفس خود مسلط باشد و خود را به غیر از خدا به هیچ آفریده ای از انواع دارایی ها و افراد بشر نیازمند نداند و خلاصه خود را از همه کَس و همه چیز بی نیاز و تنها به حضرت آفریدگار نیازمند بداند. 6- مطلب مهم دیگری که باید در ذیل این یادآوری شود آن است که اگر کسی از روی اشتباه یعنی بدون قصد و عمد، جنایتی از او سر زند، خشمگین شدن بر او و دشمنی با او برخلاف عقل و شرع است مانند قتل خطایی این جوان سید. ( اما از لحاظ عقل ) : کسی که از روی اشتباه خطایی از او سرزده عقلاً او را توبیخ و سرزنش نمی کنند (مگر اینکه در مقدمات اختیاری آن تقصیر کرده باشد) بلکه می گویند بیچاره تقصیری نکرده است (و برای جبران کسری که به طرف وارد آمده دیه معین شده است). ( اما شرعاً ) : در سوره احزاب آیه پنج می فرماید : ( نیست بر شما گناهی و تنگی در آنچه به خطا ازذشما واقع شود، لیکن و تنگی در چیزی است که با قصد دل شما واقع گردد (از قول یا فعل)³ بلی کسی که بر او جنایت شده مخیر است بین مطالبه دیه یا کمتر از آن یا بخشیدن آن و البته بخشیدنش ، بهتر و أجرش با خداوند است و دیه قتل خطایی هزار مثقال طلا یا ده هزارمثقال نقره است و دیه سایر اجزای بدن در رساله های عملیه ثبت است. قتل نفس اهمیت دارد در خصوص قتل نفس چون مهم است آدمی باید سخت مواظب باشد که از روی اشتباه نیز مرتکب نشود مثلاً کسی که تفنگ پر به دستش می باشد خیلی باید احتیاط کند و چون احتیاط نکرد و به خطأ قتل نفس نمود علاوه بر دادن دیه به ورثه، باید یک بنده آزاد کند و اگر نیست یا ندارد شصت روز روزه بگیرد چنانچه در سوره نساء معین فرموده است.⁴ بنابراین، در برابر قتل خطایی یا جنایت بدنی خطایی، کسی که جنایت بر او وارد شده یا بستگانش حق دشمنی و کینه توزی و انتقام جویی از قاتل یا جانی ندارند و نباید در دل خود چیزی از دشمنی و کدورت آن (بی تقصیر) جای دهند و اگر بتوانند آن جنایت را نشده قرار دهند و به حساب خدا گذارند و او را عفو نمایند بسیار خوب است و اگر تا این حد گذشت ندارند، تنها مطالبه دیه نمایند. تفصیل حرمت بُغض مؤمن در امور خطایی و سایر موارد در کتاب قلب سلیم بحث حِقد نوشته شده است. ------------------------------------------------- 1- الشُّجاعُ مَنْ غَلَبَ هَواهُ (سفینه البحار). 2- اِنَّ اَهْلَ الْجَنَّهِ مُلُوکٌ. 3- وَ لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ فیما اَخْطَاءْتُمْ بِهِ وَ لکِنْ ما تَعَمَّدَتْ قُلوْبُکُمْ(سوره احزاب، آیه 5 ) 4- وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ اَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً اِلاّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَإً فَتَحْریرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ وَ دِیَهٌ مُسَلَّمَهٌ اِلی اَهْلِهِ اِلاّ اَنْ یُصَّدِقُوا (سوره نساء، آیه 91) 【 ۳ از ۳】
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مباحث
#متن | #رساله_حقوق #امام_سجاد(علیه السلام) •──•❃❀✿( ۳۱ )✿❀❃•──• 📖 وَ أَمَّا حَقُّ الْجَ
| (علیه السلام) •──•❃❀✿( ۳۲ )✿❀❃•──• 📖 وَ أَمَّا حَقُّ الصَّاحِبِ فَأَنْ تَصْحَبَهُ بِالْفَضْلِ مَا وَجَدْتَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ إِلَّا فَلَا أَقَلَّ مِنَ الْإِنْصَافِ وَ أَنْ تُكْرِمَهُ كَمَا يُكْرِمُكَ وَ تَحْفَظَهُ كَمَا يَحْفَظُكَ وَ لَا يَسْبِقَكَ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ إِلَى مَكْرُمَةٍ فَإِنْ سَبَقَكَ كَافَأْتَهُ وَ لَا تُقَصِّرَ بِهِ عَمَّا يَسْتَحِقُّ مِنَ الْمَوَدَّةِ تُلْزِمْ نَفْسَكَ نَصِيحَتَهُ وَ حِيَاطَتَهُ وَ مُعَاضَدَتَهُ عَلَى طَاعَةِ رَبِّهِ وَ مَعُونَتَهُ عَلَى نَفْسِهِ فِيمَا يَهُمُّ بِهِ مِنْ مَعْصِيَةِ رَبِّهِ ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِ رَحْمَةً وَ لَا تَكُونُ عَلَيْهِ عَذَاباً وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ ┈┄┅═✾ ترجمه ✾═┅┄┈ ✨ و أما حق و هم‌صحبتت اينست كه تا توانى باو احسان كنى و اگر نتوانى لاأقل با باشى و او را باندازه‏ اى كه احترامت ميكند احترام كنى و چنانت كه نگه مى ‏دارد نگاهش بدارى و در هيچ كَرَمى بر تو پيشدستى نكند و اگر پيشدستى كرد باو عوض بدهى و تا آنجا كه شايدش در دوستى او كوتاهى مكنى، بر خود لازم دانى كه خيرخواه و نگهدار و پشت و پناه او باشى در طاعت پروردگار او و كمك او بر خودش در اينكه قصد نافرمانى پروردگارش را نكند؛ سپس بر او رحمت باشى و عذاب نباشى و لا قوة الا باللَّه.