eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
36.2هزار عکس
31.9هزار ویدیو
1.6هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💌 در مواقعی که رابطه همسرتان با شما بیش از اندازه سرد شده و از دلخوری یا کینه او، زمان نسبتاً طولانی گذشته است یکی‌از شیوه‌هایی که می‌تواند نقش ترمیم این رابطه سرد را داشته باشد نوشتن نامه‌ای متفاوت با ویژگیهای زیر است. 📝 در ابتدای نامه با ابراز ، اعلام دلتنگی شدید کرده و سپس‌ با شمردن چند مصداق ریز و درشت از خوبیهای همسرتان، از او تشکر‌ ویژه کنید. 💠 در مرتبه بعد، تمام مصادیق اشتباه و خطاهایی را که مورد شکایت و گلایه همسرتان بوده را ذکر کرده و بدون کوچکترین گارد، از او عذرخواهی صادقانه کنید و لو حق با شماست. 💠 در مرحله بعد، دست کمک به سمت همسرتان دراز کرده و از‌ او بخواهید که به شما کمک کند و بنویسید به توجه و کمکت نیاز دارم تا بتوانم نواقص و عیبهای خود را اصلاح کنم. 💠 با نامه‌ای که ذره‌ای گلایه از طرف شما در آن وجود ندارد، همسرتان شما را فرد منصف، و خواهان تغییر، تلقی می‌کند و در نتیجه محبوب او می‌شوید چرا که ثمره بزرگِ جنگ با خود و منیّت، شدید است. و این بهانه‌ای برای صلح پایدار و شیرین در زندگی می‌شود. @khanevadeh_313 https://eitaa.com/joinchat/2307129358C448afc1e38
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ ارزش به چیه؟ قال رسولُ الله صلی الله علیه و آله و سلم ألا اُحدّثُکُم عن أقوام لیسوا بأنبیاء و لا شهداء یغبطهم یوم القیامه الانبیاء و الشهداءُ بمنازلهم من الله علی منابر من نورٍ؟ قیل: مَن هُم یا رسول الله؟ قال: هُمُ الّذین یُحبّونَ عبادَ الله اِلی اللهِ و یُحبّونَ اللهَ الی عبادِه. قُلنا: هذا حَبّبوا الله الی عباده فکیف یُحبّبون عبادَاللّٰه الی الله؟ قال: یأمرونهم بما یحبّ الله و ینهونهم عما یکرهُ اللهُ فاذا أطاعوهُم أحبّهُمُ اللهُ. 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳
مباحث
📿 #استغفار_امیرالمومنین صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند نهم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغ
📿 صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند دهم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ ظَلَمْتُ بِسَبَبِهِ وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِکَ أَوْ نَصَرْتُ بِهِ عُدُوّاً مِنْ أَعْدَائِکِ أَوْ تَکَلَّمْتُ فِیهِ بِغَیْرِ مَحَبَّتِکَ أَوْ نَهَضْتُ فِیهِ إِلَی غَیْرِ طَاعَتِکَ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ ┅───────────────┅ ❖ «بار خدایا از تو آمرزش می‌طلبم از هر گناهی که به واسطه آن به ولیّی از اولیایت ظلم کردم، یا یکی از دشمنانت را یاری کردم، یا بر خلاف تو در آن سخن گفتم، یا در غیر مسیر طاعتت به آن اقدام کردم؛ پس بر محمد و آل محمد درود بفرست و آن را بیامرز، ای بهترین آمرزندگان» @ostadelahi
امام عليه السلام در اين كلام حكمت‌آميز به يك اصل مهم قرآنى و اسلامى اشاره كرده مى‌فرمايد: «هنگامى كه به تو تحيتى گويند به صورتى بهتر پاسخ گوى و هرگاه هديه‌اى براى تو فرستند آن را به صورت افزون‌تر پاداش ده. با اين حال فضيلت از آن كسى است كه ابتدا كرده است»؛ (إِذَا حُيِّيتَ‌ بِتَحِيَّةٍ‌ فَحَيِّ‌ بِأَحْسَنَ‌ مِنْهَا، وَ إِذَا أُسْدِيَتْ‌ إِلَيْكَ‌ يَدٌ فَكَافِئْهَا بِمَا يُرْبِي عَلَيْهَا، وَ الْفَضْلُ‌ مَعَ‌ ذَلِكَ‌ لِلْبَادِي) . اخلاق اسلامى مى‌گويد هيچ كار خوبى را نبايد بدون پاداش گذاشت؛ خواه سخن احترام‌آميزى باشد يا اقدام عملى، بلكه بهتر آن است كه پاداش برترى داشته باشد؛ مثلاً اگر كسى به ما بگويد «سلام عليكم» بهتر آن است كه در پاسخ بگوييم «سلام عليكم و رحمة الله» و هر گاه كسى هديۀ مختصرى براى ما بفرستد ما در موقع مناسب هديۀ بهتر و بيشتر براى او بفرستيم. اين كار سبب مى‌شود پيوند و دوستى در ميان افراد جامعه روز به روز بيشتر شود و روح حق‌جويى و حق‌طلبى و حق‌شناسى تقويت گردد و زندگى در چنين جامعه‌اى بسيار توأم با آرامش خواهد بود. در حالات بزرگان اسلام نمونه‌هاى عملى اين دستور به‌ وضوح ديده مى‌شود. از جمله اين‌كه يكى از راويان اخبار مى‌گويد من نزد حسن بن على عليه السلام بودم كنيزى بر آن حضرت وارد شد و دسته گلى💐 تقديم آن حضرت كرد. حضرت فرمود: «أنْتِ‌ حُرُّ لِوَجْهِ‌ اللّٰهِ‌ تَعٰالىٰ‌؛ تو براى خدا آزادى». به اين ترتيب حضرت در برابر اهداى يك دسته گل اين كنيز را براى هميشه آزاد كرد. راوى مى‌گويد عرض كردم او فقط يك دسته گل به شما داد كه قيمت چندانى ندارد شما او را آزاد كرديد. امام در پاسخ فرمود: «(هٰكذٰا) أدَّبَني اللّٰهُ‌ تَعٰالىٰ‌؛ خداوند اين گونه ما را تربيت كرده است». سپس امام آيۀ شريفۀ «وَ إِذٰا حُيِّيتُمْ‌ بِتَحِيَّةٍ‌...» را تلاوت فرمود و افزود: اين‌كه خدا فرموده به صورت بهتر پاداش دهيد بهتر از آن همين بود كه او را آزاد کنم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️ ناظر دانستن خدا، مانع بسیاری از گناهان میشود. 🔻حضرت مدّظله العالی: خدا بر همه‏ چیز شاهد و گواه است. ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِما عَمِلوا یَومَ القِیمَة؛ بعد بر اثر همین شهود و همین علم و اطّلاعى که خدا بر کارهاى ما دارد، یُنَبِّئُهُم خبر میکند آنها را بِما عَمِلوا؛ به آنچه عمل کرده‏اند. اِنَّ اللهَ بِکُلِّ شَى‏ءٍ عَلیم؛ بى‏‌شک خدا به هر چیزى دانا است. خب همین مفهوم الهى و مفهوم قرآنى اگر در ذهن ما باشد که خدا از همه‏‌ى کارها اطّلاع دارد، مانع بسیارى از گناهان میشود. گاهى انسان از خدا شرم میکند، گاهى از خدا میترسد، گاهى خدا مانع میشود؛ فرق نمیکند به‏ هر حال توجّه به اینکه خداى متعال شاهد و ناظر و حاضر در آن خلأ و خلوات و تنهایى‏‌هاى ما است، موجب میشود که ما خلاف را حتّى در آنجا هم انجام ندهیم. 🗓️ ۱۳۶۱/۲/۲۴ 🌷 بازخوانی روزانه‌ی توصیه‌ها و تدابیر رهبر انقلاب در موضوعات مختلف | 💻 @Khamenei_ir
مباحث
🔰 دختر برتر فضای مجازی استان قم در حال تبلیغ وسایل ساز و موسیقی 🔰 از طرفی در بودجه هزینه می‌کنند برای مقابله با بی بندوباری آموزشگاه‌های موسیقی، از طرفی رسانه‌ای که همین‌ها ازش حمایت کردند، تبلیغ ساز می‌کند. 🔰 از قم به کل کشور ارسال می‌کنند؟ 🔰 آدم یواش یواش یاد مدینه بعد از رسول الله می‌افته ----------------------- 🔰 اسم این روسری مینی اسکارف است که متاسفانه در و حقیقی در حال تبلیغ و توزیعش هستند. ظاهرا کسی نیست که به فکر فرزندان‌تان باشد، کسی هم گردن نمی‌گیرد، بیایید خودمان بار خودمان را بر دوش بگیریم و جلو ببریم. شیعه خانه امام زمان را نمی‌شود به همین راحتی رها کرد. 📍 این روزها با فرزندان‌تان خیلی بیشتر صحبت کنید و محبت زیادی کنید، بچه‌ها به خصوص نوجوانان تشنه شما هستند. @ponezs
مباحث
📿 #استغفار_امیرالمومنین صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند پنجاهم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْت
📿 صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند پنجاه و یکم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ أَلْهَانِی عَمَّا هَدَیْتَنِی إِلَیْهِ أَوْ أَمَرْتَنِی بِهِ أَوْ نَهَیْتَنِی عَنْهُ أَوْ دَلَلْتَنِی عَلَیْهِ فِیمَا فِیهِ الْحَظُّ لِبُلُوغِ رِضَاکَ وَ إِیْثَارِ مَحَبَّتِکَ وَ الْقُرْبِ مِنْکَ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ ┅───────────────┅ ❖ «بار خدایا، از تو آمرزش می‌طلبم برای هر گناهی که مرا غافل کرده از آنچه به سوی آن هدایتم کردی یا به آن امر نمودی یا از آن نهی فرمودی، یا راهنمایی کردی به سوی آنچه که در آن رسیدن به خشنودیت یا برگزیدن و قُربت می‌باشد؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این مرا بیامرز، ای بهترین آمرزندگان» @ostadelahi
50 - رؤ یای صادقانه یکی از اهل تقوا و یقین که زمان عالم ربانی مرحوم حاج شیخ محمد جواد بیدآبادی ( که در این کتاب چند داستان از ایشان نقل گردید ) را درک کرده نقل کرد که وقتی آن بزرگوار به قصد زیارت علیه السلام و توقف چهل روز در مشهد مقدس به اتفاق خواهرش از اصفهان حرکت نمود و به مشهد مشرف شدند، چون هیجده روز از مدت توقفش در آن مکان شریف گذشت، شب حضرت رضا علیه السلام در عالم واقعه به ایشان امر فرمودند که فردا باید به اصفهان برگردی ، عرض می کند مولای من ! قصد توقف چهل روز در جوار حضرتت کرده ام و هیجده روز بیشتر نگذشته امام علیه السلام فرمود : چون خواهرت از دوری مادرش دلتنگ است و از ما مراجعتش را به اصفهان خواسته برای خاطر او باید برگردی ، آیا نمی دانی که من زوارم را دوست می دارم . چون مرحوم حاجی به خود می آید از خواهرش می پرسد که از حضرت رضا علیه السلام روز گذشته چه خواستی ؟ می گوید : ( چون از مفارقت مادرم سخت ناراحت بودم به آن حضرت شکایت کرده و درخواست مراجعت نمودم ) . محبت و رأفت حضرت رضا علیه السلام درباره عموم شیعیان خصوصاً زوار قبرش از مسلمیات است چنانچه در زیارتش دارد : ( السلام علیک ایها الامام الرؤف ) و داستانهایی در این باره در کتب معتبره موجود است و نقل آنها منافی وضع این جزوه است و خلاصه هیچکس رو به قبر شریف آن حضرت نیاورد مگر اینکه مورد و عنایت آن بزرگوار قرار گرفت .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓️ ۲۵ ذی الحجه، سالروزنزول سوره هل اتی در شأن اهلبیت علیهم السلام و روز خانواده گرامی باد. ❣️ کدبانوی خانه شما باید باشید؛ کانون ، جایی است که عواطف و احساسات باید در آنجا رشد و بالندگی پیدا کند؛ شوهر و بچه‌ها و نوازش ببینند؛ مرهم زخم مرد، فقط و فقط نوازش است؛ برای یک مرد بزرگ، این همسر کاری را می کند که برای یک بچه‌ی کوچک آن کار را می‌کند. 🗓️ ۱۳۷۰/۱۰/۰۴
71 - وفائی عجیب مرحوم حاج شیخ سهام الدین نواب رحمة الله علیه که قریب سی سال مصاحبت با ایشان نصیب بود، نقل فرمود از پدرش که از جدش دانشمند کبیر مرحوم حاج اکبر نواب که فرموده بود روز عید قربانی به ملاقات مرحوم حاج معتمد الدوله فرهاد میرزا (استاندار فارس) رفتم به مناسبتی نقل کرد که با سفیر انگلیس در تهران آشنائی داشتم. روزی به دیدنش رفتم او برای انس من آلبومی که در آن عکسهای بسیاری بود آورد و نشانم میداد ناگهان عکسی را برداشت که به من بدهد تا آنرا دید بی اختیار منقلب و گریان و نالان شد. من نگاه کردم دیدم عکس سگی است، تعجب کردم چگونه از دیدن آن گریه میکند. سبب گریه اش را پرسیدم گفت این سگ عادی نبود و مرا با او خاطره عجیبی است. در اوقاتی که لندن بودم روزی برای انجام مأموریتی که در چند کیلومتری خارج شهر داشتم از خانه بیرون آمدم و کیف خود را که در آن اسناد و مدارک مهم دولتی و مقدار زیادی اسکناس بود همراه داشتم. این سگ هم همراهم آمد و هرچه او را رد کردم برنگشت تا آنکه در خارج شهر به درختی رسیدم زیر سایه آن نشسته و استراحت کردم و مقداری خوراکی که همراه داشتم خوردم و بلند شدم و حرکت کردم. سگ جلو مرا گرفت و نمیگذاشت بروم هرچه سعی کردم مانع نشود سودی نبخشید غضبناک شدم هفت تیر همراه داشتم چند تیر به او زدم آنگاه آزادانه رفتم. پس از طی مسافت زیادی دیدم کیفم همراهم نیست متوجه شدم که زیر درخت گذاشته ام و فراموش کرده ام. خیلی ناراحت شدم چون مسئولیت شدیدی برایم داشت، علاوه بر فقدان اسکناسها و ترسیدم که کسی آنرا برداشته باشد. به سرعت برگشتم و دانستم که سگ زبان بسته دانسته بود که من کیف را فراموش کرده ام لذا از رفتنم جلوگیری میکرد. چون به زیر درخت رسیدم کیف را ندیدم بیشتر ناراحت شدم بفکر افتادم به سراغ سگ بروم ببینم در چه حالست. به آنجائیکه تیرش زدم آمدم ندیدمش بعد اثر خونش را بر زمین مشاهده کردم بر اثر قطرات خون آمدم تا رسیدم به گودالی که در آن افتاده بود و از مسیر جاده کنار و دور افتاده بود در حالیکه کیف مرا به دندان گرفته و آن سگ با وفا مرده است. دانستم پس از تیر خوردن و مأیوس شدن از من به این فکر افتاده که کیف را از دستبرد رهگذران نگهداری کند، لذا آن را از سر راه برداشته و تا توانائی داشته از جاده دور شده تا افتاده و مرده است. آیا جا ندارد که برای همچین سگی گریان شوم و از کردار ناپسند خود در برابر احسان او سخت ناراحت نباشم؟ اینجا است که باید اهل بکوشند در وفاداری، کم از سگی نباشند! راستی جای تأسف است که بعضی، نعمتها و احسانهای بی پایان خداوند را هنگام رسیدن مصیبتی (که در آن هم حقیقتش نعمت است) نادیده میگیرند. ولی ناگفته نماند در بین اهل ایمان افرادی با وفا و ثابت قدم در زندگی و طرفداری حق بوده اند و اسماء و حالات بعضی از ایشان هم در کتب ثبت است که نقل آنها از وضع این کتاب خارج است، لکن از همه بالاتر اصحاب الشهداء علیه السلام هستند چنانچه خود آنحضرت فرمود «من اصحابی را باوفاتر و بهتر از اصحاب خود نمیشناسم و نه بستگانی نیکوکارتر و صله کننده تر و با فضیلت تر از بستگان خودم). و این معنی پس از تأمل در حالات آن بزرگواران و مقایسه کردن با حالات اصحاب سایر بزرگان بخوبی ظاهر است. 📖 برای مزید اطلاع به کتاب نفس المهموم و سایر کتب مقاتل مراجعه شود. چیزیکه در این داستان موجب حیرت و مورد است، آن سگ است در حفظ مال صاحبش پس از بی‌مهری بلکه سخت ترین دشمنیها که از او دیده و آن تیر انداختن و کشتن آن حیوان در برابر او است؛ زیرا جلوگیری کردنش از حرکت صاحب خود، تنها برای حفظ مالش بود که برگردد و کیف خود را بردارد. الحال خواننده عزیز قیاس کن حال این سگ را با حالات و رفتار بشر که خود را اشرف مخلوقات می پندارد مثلاً فرزندی که سالها مرتباً مورد و محبت و إنعام و والدین بوده هرگاه از طرف آنها ناراحت شود (با اینکه آن ناراحتی در اثر خیرخواهی یا تأدیب او بوده) به کلی احسانهای بیشمار گذشته را فراموش کرده و با و خود در مقام دشمنی کردن بر می آید و آنانرا می آزارد. با اینکه احسان صاحب آن سگ به او، نسبت به احسانهای پدران و مادران به فرزندان نسبت قطره به دریا و ریگ به بیابان است. آیا نباید بشر از حال خود خجل و شرمسار شود؟ و حال بشر در ناسپاسی و حق ناشناسی بطوری است که گویند اگر بخواهی دشمن برای خودت درست کنی «أحسن و اقطع» به کسی احسان کن و بعد ترک کن آن احسان را و ببین چگونه دشمنت میشود و احسانهای گذشته را نادیده میگیرد و چون توقع احسان جدید داشته و به آن نرسیده با او دشمنی میکند. اینست حال بشر در برابر بشری که به او احسان کرده است.
📖 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به بعضى از شرايط مهم دوستى كرده مى‌فرمايد: «دوست انسان، دوست نخواهد بود مگر اين‌كه برادر خود را در سه حالت فراموش نكند: به هنگامى كه دنيا به او پشت مى‌كند و در زمانى كه غايب است و پس از مرگش»؛ (لَا يَكُونُ‌ الصَّدِيقُ‌ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ‌ فِي ثَلَاثٍ‌: فِي نَكْبَتِهِ‌ وَ غَيْبَتِهِ‌ وَ وَفَاتِهِ‌) شك نيست كه انسان در زندگى خود نيازمند به دوستانى است كه در مشكلات به او كمك كنند و در زمان راحتى مونس انسان باشند؛ زيرا روح اجتماعى انسان از يك سو و نيازهاى گسترده‌اى كه دارد و به تنهايى قادر به رسيدن به آنها نيست از سوى ديگر ايجاب مى‌كند كه يارانى براى خود انتخاب كند؛ ولى اين ياران مختلف‌اند؛ گروهى مانند تاجرانند كه دائماً انتظار دارند در مقابل خدمتى، خدمتى به آنان شود و طبيعى است كه هر وقت از دوست خود بهره‌اى نداشته باشند او را براى هميشه رها مى‌كنند. گروه ديگرى هستند كه گرچه در برابر هر خدمت انتظار خدمتى دارند؛ ولى خدمات پيشين را فراموش نمى‌كنند و به پاس آنها دوست خود را در مشكلات يارى مى‌دهند؛ اما هنگامى كه تصور مى‌كنند پاداش خدمت‌هاى پيشين او را داده‌اند رهايش مى‌سازند. گروه سومى نيز هستند كه دوستى آنها بر اساس است و صفا و صداقت نه نتيجه خدمت و كارى شبيه تجارت. آنها به هنگام قدرت به دوستان خود خدمت مى‌كنند و انتظار پاسخى از آنها ندارند و به همين دليل به هنگام بروز مشكلات براى دوستان خود هرگز آنها را رها نمى‌سازند و همچنان به اصول اخوت و دوستى وفادارند. امام عليه السلام در اين كلام پربارش اشاره به اين گروه مى‌كند كه دوستان حقيقى و واقعى اند؛ آنها در سه زمان دوست خود را فراموش نمى‌كنند؛ به هنگام «نكبت» آنها در چنين زمانى در كنار دوست خود مى‌ايستند، به او كمك مى‌كنند، تسلى خاطر مى‌دهند، غمگسار و وفادارند. ...
📢 عباس بابایی؛ جوان حزب‌اللهی که مخالفان انقلاب را هم جذب میکرد 🔻رهبر انقلاب: سال ۶۱ شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان. درجه‌ی این سرگردی بود، که او را به سرهنگ تمامی ارتقاء دادیم. آن‌وقت آخرین درجه‌ی ما سرهنگ تمامی بود. مرحوم بابایی سرش را می‌تراشید و ریش می‌گذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختی بود. دل همه می‌لرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم، می‌لرزید، که آیا می‌تواند؟ اما توانست. ⛔️ وقتی فرمانده بود، کار مشکل‌تر بود. افرادی بودند که دل صافی نداشتند و ناسازگاری و اذیت می‌کردند؛ حرف می‌زدند، اما کار نمی‌کردند؛ اما او توانست همان‌ها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و نمونه‌یی از این قضایا را نقل کرد. 🔹 خلبانی بود که رفت در بمباران مراکز بغداد شرکت کرد، بعد هم شد. او جزو همان خلبان‌هایی بود که از اول با نظام داشت. 🔹 شهید عباس بابایی با او گرم گرفت و کرد؛ حتی یک شب او را با خود به مراسم دعای کمیل برده بود؛ با این‌که نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود، اما او سرهنگ تمامِ چند ساله بود؛ سن و سابقه‌ی خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامی‌ها این چیزها خیلی مهم است. یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود. 🔹 شهید بابایی می‌گفت دیدم در دعای کمیل شانه‌هایش از گریه می‌لرزد و اشک می‌ریزد. بعد رو کرد به من و گفت: عباس! ! این را بابایی پس ازشهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد. ۸۳/۱۰/۲۳ 🌷 سالگرد شهادت ◾️ Farsi.Khamenei.ir
علیه السلام 💠 بی‌قراری برای امام حسین علیه السلام 🔻 برای حضرت اباعبدالله علیه السلام، دلی نمی شکند مگر بعد از نسبی و . انسان در مصائب حضرت اباعبدالله علیه السلام مدتی باید تمام دلش آب شود، این هایی که ما می کنیم، خوب است؛ ولی آن اثر، برای وقتی است که انسان به خودش بپیچد و با تمام وجود فریاد بزند و صبر و قرار نداشته باشد، اینطوری ائمه علیهم السلام را درک کند و معرفت داشته باشد و در این بی قراری و محبت بسوزد. ‌ ‌ 💬 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری دام عزّه ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ @Nasery_ir
📖 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به آثار محبت و دوستى با مردم كرده مى‌فرمايد: «اظهار محبت و دوستى با مردم نيمى از عقل است»؛ (التَّوَدُّدُ نِصْفُ‌ الْعَقْلِ‌) تعبير به «نيمى از عقل» اشاره به اين است كه كارى است فوق العاده عاقلانه و منظور از «تودّد» اين است كه كارهايى انجام دهد كه نشانۀ كمال و دوستى باشد؛ در مشكلات به يارى آنها بشتابد و در برابر كارهاى ناروا به هنگام قدرت به جاى انتقام‌جويى عفو كند و با چهرۀ گشاده با مردم روبه‌رو شود، در برابر آنها تواضع كند، سخنان آنها را بشنود و به آنها احترام بگذارد. مجموعۀ اين امور و مانند آن را «تودد» مى‌گويند كه آثار فراوانى دارد از جمله: دوستان زيادى در سايۀ تودد براى انسان پيدا مى‌شوند، اگر اهل كسب و تجارت باشد مشتريان او فراوان مى‌گردند و اگر مدير تشكيلاتى باشد افرادى كه در زيرمجموعۀ او هستند به او عشق مى‌ورزند و وظايف خود را به خوبى انجام مى‌دهند، چنانچه فرماندۀ لشگرى باشد افراد لشگر او سر بر فرمان او خواهند بود، اگر عالم و روحانى باشد مردم به او اقتدا مى‌كنند و ارشادات و نصايحش را به گوش جان مى‌پذيرند و چنانچه پدر و بزرگ‌تر باشد و فرزندان به او علاقه‌مند مى‌شوند و محيط خانواده محيطى مملوّ از محبت و آرامش و همكارى خواهد بود و همچنين افراد ديگر در محيطها و پست‌هاى ديگر. ولى به عكس اگر انسان در برابر مردم خشن باشد و با قيافۀ درهم كشيده روبه‌رو شود، بى‌اعتنايى كند، تكبّر بورزد، نسبت به سرنوشت آنها بى‌اعتنا باشد و به تعبير قرآن «فَظّ غليظ القلب» باشد از اطراف او پراكنده مى‌شوند، در ميان جمع زندگى مى‌كند ولى تك و تنهاست. به گفتۀ شاعر: نهال دوستى بنشان كه كام دل به بار آرد درخت دشمنى بركن كه رنج بى‌شمار آرد در بحار الانوار از عليه السلام در ضمن مواعظ آن حضرت چنين نقل شده: «مَنْ‌ كانَ‌ الْوَرَعُ‌ سَجِيَّتَهُ‌ وَ الْكَرَمُ‌ طَبيعَتَهُ‌ وَ الْحِلْمُ‌ خَلَّتَهُ‌ كَثُرَ صَديقُهُ‌ وَ الثَّناءُ‌ عَلَيْهِ‌ وَ انْتَصَرَ مِنْ‌ أعْدائِهِ‌ بِحُسْنِ‌ الثَّناءِ‌ عَلَيْهِ‌ ؛ كسى كه و ورع خوى و خصلت او باشد و جود و بخشش طبيعتش و حلم و بردبارى عادتش، دوستانش بسيار مى‌شوند و ثنا خوانانش فراوان و از اين طريق بر دشمنانش پيروز مى‌گردد»
🔻 متأسفانه يک سری گویندگانی که از همه حيث بي مايه هستند يك حرف هایي در مورد گریه بر علیه السلام مي ‏زنند و مردم را به مي ‏اندازند، كه بر حضرت لزومي ‏ندارد و .... 🔹در حالی که گريه انعكاس اوج علائق و عواطف است؛ آن هم علائق و عواطفي كه برخاسته ‏از باشد گريه مي ‏آورد. گریه حاصل و چكيده‌ی هم است و هم معرفت؛ لذا خيلي ارزشمند است. چنانچه راجع به حضرت صاحب‏ عليه السلام در روایت دارد كه صبح و شام بر امام حسین علیه السلام گریه می کنند. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ @Nasery_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ❤️ بهشت ما تماشای حسین(علیه السلام) است ... 👈🏻 این یک عادی نیست! 🎙 @Panahian_ir ╭────๛- - 🚩 - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
88 - عنایت حسین علیه السلام به زوار قبرش بعض از موثقین اهل علم در نقل کردند از مرحوم عالم زاهد شیخ حسین بن شیخ مشکور که فرمود در عالم رؤیا دیدم در حرم مطهر علیه السّلام مشرّف هستم و یک نفر جوان عرب معیدی وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت سلام کرد و حضرت هم با لبخند جوابش دادند. فردا شب که بود، به حرم مطهر مشرف شدم و در گوشه ای از حرم توقف کردم ناگاه همان عرب معیدی را که در خواب دیده بودم وارد حرم شد و چون مقابل ضریح مقدس رسید با لبخند به آن حضرت سلام کرد ولی حضرت علیه السّلام را ندیدم و مراقب آن عرب بودم تا از حرم خارج شد؛ عقبش رفتم و سبب لبخندش را با امام علیه السّلام پرسیدم و تفصیل خواب خود را برایش نقل کردم و گفتم چه کرده ای که امام علیه السّلام با لبخند به تو جواب می دهد ؟ گفت مرا و پیری است و در چند فرسخی کربلا ساکنیم و شبهای جمعه که برای زیارت می آیم یک هفته پدرم را سوار بر الاغ کرده می آوردم و هفته دیگر مادرم را می آوردم تا اینکه شب جمعه ای که نوبت پدرم بود چون او را سوار کردم، مادرم گریه کرد و گفت مرا هم باید ببری، شاید هفته دیگر زنده نباشم. گفتم باران می بارد، هوا سرد است، مشکل است؛ نپذیرفت، ناچار پدر را سوار کردم و مادرم را به دوش کشیدم و با زحمت بسیار آنها را به حرم رسانیدم و چون در آن حالت با پدر و مادر وارد حرم شدم حضرت سیدالشهداء را دیدم و سلام کردم. آن بزرگوار به رویم لبخند زد و جوابم را داد و از آن وقت تا به حال هرشب جمعه که مشرف می شوم حضرت را می بینم و با تبسم جوابم می دهد. ☜ از این داستان دانسته می شود چیزی که شخص را مورد عنایت بزرگان دین قرار می دهد و رضایت آنها را جلب می کند و و ورزی و خدمتگزاری به اهل خصوصا والدین و بالأخص زوار قبر حضرت ابی عبداللّه صلوات اللّه علیه است .
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ بهشت ما تماشای حسین(علیه السلام) است ... 👈🏻 این یک عادی نیست! @Panahian_ir 🚩 @Mabaheeth
⚠️ و بالجمله باید دانست؛ کسی که علاقه قلبیّه‌اش به شهوات نفسانی و امور فانی دنیوی بیشتر از علاقه به خدا و رسول و امام و امور باقی اخروی باشد در خطر شدید است ؛ یعنی امتحاناتی برایش پیش خواهد آمد و غالباً دین خود را به دنیا می فروشد و اگر در مدت حیات دنیویه اش به سلامت بگذرد ساعت آخر عمرش در خطر دستبرد شیاطین است؛ چنانچه در داستان مزبور نقل گردید مگر اینکه فضل و لطف الهی یاری فرماید و در مواقع خطر دستگیری نماید و چاره ای نیست جز تضرّع و التجای به درگاه حضرت آفریدگار و اینکه خودش را حفظ فرماید چنانچه علیه السّلام فرمود : فَاِذا دَعا وَ اَلَحَّ ماتَ عَلَی اْلایمانِ ¹. یعنی : چون بنده دعا کند و خدا را بخواند و اصرار کند در دعا، بر می میمرد .
کنون هر ساعتی غم بیش دارم
که روز واپسین در پیش دارم
در آن ساعت خدایا یارئی ده
ز  بنده را بیدارئی ده
در آن ساعت ز شیطانم نگهدار
به لطفت نور ایمانم نگهدار
چو جان من رسد در نزع، بر لب
فرو مگذار دستم گیر یا ربٌ
چو در جانم نماند زان لقا هوش
تو در جانم مکن نامت فراموش
و اما جهت رجاء پس باید دانست کسی که از روی صدق و به پروردگار خود ایمان آورد و محمد و آل محمد علیهم السّلام را اولیای خدا و حجج او و واسطه رساندن او دانست و آنها را از جان و دل دوستدار شد و نیز سرای آخرت را باور داشت و آن را مهم بلکه اهم از دنیا دانست و رسیدن به بهشت و جوار آل محمد علیهم السّلام و لقاءاللّه را دوستدار و آرزومند گردید ، به طوری که این ایمان و در دل او جای گیرد که لازمه آن خضوع و عبودیت برای پروردگار و حاضر شدن برای اطاعت از اوست، چنین ایمانی اگر تا آخر بماند و از دست ندهد مورد حمله و دستبرد شیاطین نخواهد شد و پروردگار چنانچه در قرآن مجید وعده داده بنده مؤمن را یاری خواهد فرمود : ( وَ ما کانَ اللّهُ لِیُضیعَ ایمانَکُمْ اِنَّ اللّهَ بِالنّاسِ لَرَؤُفٌ رَحیمٌ )² یعنی : خداوند ضایع نمی کند ایمان شما را ، خداوند به مردمان حتما مهربان و رحیم است . ( وَ یُثَبِّتُ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا بِالْقَولِ الثّابِتِ فِی الْحَیوهِ الدُّنْیا وَ اْلاخِرَهِ )³ یعنی : ثابت و استوار می دارد خداوند آنان را که ایمان آوردند به سبب سخن راست و محکم که همان ایمان باشد در حیات دنیویه و در سرای آخرت. در تفسیر عیاشی از حضرت صادق علیه السّلام روایت نموده که فرمود : شیطان در ساعت مرگ شخصی از دوستان ما حاضر می شود و از سمت راست و چپ او می آید تا ایمان او را بگیرد ولی خدا نخواهد گذاشت چنانچه فرموده : ( وَ یُثّبِتُ اللّهُ ) تا آخر آیه را تلاوت فرمود و روایات بسیاری در این مطلب وارد شده است و در دو داستانی که نقل شد یاری کردن و نجات دادن از شرّ شیطان را ملاحظه کردید و نظیر آن بسیار است . ------------------------------------------------ 1- اصول کافی ، کتاب الایمان والکفر. 2- سوره بقره ، آیه 143. 3- سوره ابراهیم ، آیه 27.
95 - بیدارعلی باش و نیز جناب مولوی مزبور نقل کردند در قندهار شخصی از نیکان به نام ( مُحبّ علی ) مشهور بود و محبت حضرت علیه السّلام تمام دل او را احاطه کرده و به درجه عشق به آن بزرگوار رسیده بود به طوری که هرگاه به او می گفتند محب علی( بیدارعلی باش ) از حال طبیعی خارج می شد و بی اختیار اشکش جاری می گردید و چون از دنیا رفت، در غسالخانه غسلش می دادند رفقایش گریه می کردند، رفیقی در آن حال او را صدا زد و گفت محب علی ( بیدارعلی باش ) ناگاه دست راستش بلند شد و آرام آرام بر سینه خود گذاشت. چون این موضوع فاش شد شیعیانِ قندهار دسته دسته برای تماشا آمدند و چون آن منظره را می دیدند همه از روی شوق گریان می شدند و تا آخر غسل دادن همینطور دستش روی سینه اش بود : گر نام تو بر سر بگویند فریاد برآید از روانم دوستی علی بن ابی طالب و سایر اهلبیت علیهم السّلام فریضه مهم الهی بر تمام مسلمانان است و در قرآن مجید، أجر رسالت بیان شده و در اخبار متواتره لازمه به خدا و رسول؛ بلکه نفس ایمان شمرده شده و از برای آن آثار عظیمه در دنیا و آخرت وعده داده شده است و برای دانستن این حقایق به کتاب بحارالانوار ، مجلد 7 مراجعه و در این مقام تنها حدیثی را که محقق و مفسر بزرگ عامه در تفسیر کشاف ذیل آیه : ( قُلْ لا اَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْراً اِلا الْمَوَدّةَ فِی الْقُرْبی ) نقل کرده و امام فخر رازی در تفسیر کبیرش از او نقل نموده یادآوری می شود : رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود : هرکَس با دوستی آل محمد صلّی اللّه علیه و آله بمیرد و آمرزیده شده و با و با ایمان کامل مُرده است و ملک الموت و نکیر و منکر او را بشارت به می دهند و او را با إکرام و احترام به بهشت می برند مانند بُردن عروس به حجله زفاف و در قبرش دو در به سوی بهشت باز می شود و خداوند قبرش را محل ملائکه رحمت قرار می دهد و بر سنت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و جماعت مسلمین مرده است. آگاه باشید هرکَس با دشمنی آل محمد صلّی اللّه علیه و آله بمیرد کافر مرده است و بر پیشانی او نوشته شده از خدا بی بهره است و بوی بهشت به مشام او نخواهد رسید¹. و بالجمله وجوب محبت خدا و رسول و آل محمد علیهم السّلام و برکات آن بدیهی است. چیزی که آن لازم است دانستن مراتب محبت است و اینکه مرتبه اول آن واجب است لکن بهره مندی از آثار عظیمه آن به اعتبار قوّت و شدت این محبت است تا برسد به مرتبه عشق؛ و به عبارت دیگر : اگر کسی یک ذرّه حقیقی در دل داشته باشد و با آن بمیرد در هلاکت ابدی و دوری از رحمت الهی نخواهد ماند و اهل نجات خواهد بود و با محبوبان خود یعنی آل محمد صلّی اللّه علیه و آله جمع می شود هرچند پس از سیصد هزار سال در عذاب یا دوری از رحمت باشد؛ چنانچه در حدیث به این مطلب تصریح شده و اگر کسی مرتبه کامله محبت نصیبش شود به اینکه دوستی خدا و هرچه راجع به او است --------------------------------------
پنجم : ( ( وله ) ) است و آن یافت نشدن غیر محبوب در دل محب و راضی نشدن او به غیر محبوب است؛ پس هریک از این مراتب را شرح داده و با محبت حقیقی تطبیق نموده و عجایبی از اهل محبت نقل کرده است. و همچنین در کتاب گلزار اکبری، در گلشن 66 داستانهای شگفت آوری ذکر شده از کسانی که آثار حیاتیه پس از مرگشان از جسد و قبر آنها دیده شده و نقل آنها منافی با وضع این کتاب و موجب طول کلام است و غرض از اشاره به این مطالب دو چیز است: ✓ یکی آنکه خواننده عزیز در هر حدّی از محبت حقیقی است بدان قانع نشود و سعی کند محبتهای مجازی یعنی دوستی دنیا و شهوات را از دل خارج کند و بر حب حقیقی یعنی دوستی خدا و هرچه به او برمی گردد در دل خود بیفزاید تا از برکات و درجات مقام محبت بهره بیشتری نصیبش بشود . ای یکدله صد دله دل یکدله کن مهر دگران را زدل خود یله کن یک لحظه به اخلاص بیا بر در ما گر کام تو برنیاید از ما گله کن غرض دیگر آنکه : خواننده عزیز از حرکت دست محب علی پس از مرگش تعجب نکند و آن را منکر نشود و بداند اگر شدید شد، روح مُحبّ با محبوب متصل می شود و چون محبوب یعنی علی علیه السّلام معدن حیات و قدرت است، پس اگر چنین آثار حیاتی از محب ظهور کند، جای شگفتی نیست.
102 - لاشه مردار و جیفه دنیا و نیز جناب مولوی مزبور نقل کردند از آقا سید رضا موسوی قندهاری که سیدی فاضل و متقی بود، فرمود سلطان محمد دائی ایشان شغلش خیاطی و تهیدست و پریشان حال بود. روزی او را بشاش و خندان یافتم و پرسیدم چطور است امروز شما را شاد می بینم ؟ فرمود آرام باش که می خواهم از شادی بمیرم. دیشب از جهت برهنگی بچه هایم و نزدیکی ایام عید و پریشانی و فلاکت خودم گریه زیادی کردم و به مولا علیه السّلام خطاب کردم آقا ! تو شاه مردانی و سخیّ روزگاری، گرفتاریهای مرا می بینی، چون خوابیدم دیدم که از دروازه عیدگاه قندهار بیرون رفتم، باغی بزرگ دیدم که قلعه اش از طلا و نقره بود، دری داشت که چندین نفر نزد آن ایستاده بودند. نزدیک آنها رفتم پرسیدم این باغ کیست؟ گفتند از حضرت امیرالمؤمنین است. التماس کردم که بگذارند داخل شده و به حضور آن حضرت رسم. گفتند فعلاً رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله تشریف دارند، بعد اجازه دادند. به خود گفتم اول خدمت رسول خدا می رسم و از ایشان سفارشی می گیرم. چون به خدمتش رسیدم از پریشانی خود شکایت کردم. فرمود : پیش آقای خود اباالحسن علیه السّلام برو. عرض کردم حواله ای مرحمت فرمایید . حضرت خطی به من دادند، دو نفر را هم همراهم فرستادند ، چون خدمت حضرت اباالحسن علیه السّلام رسیدم فرمود سلطان محمد کجا بودی؟ گفتم از پریشانی روزگار به شما پناه آورده ام و حواله از رسول خدا دارم؛ پس آن حضرت حواله را گرفت و خواند و به من نظر تندی فرمود و بازویم را به فشار گرفت و نزد دیوار باغ آورد. اشاره فرمود، شکافته شد، دالانی تاریک و طولانی نمایان شد و مرا همراه برد و سخت ترسناک شدم . اشاره دیگری کرد روشنایی ظاهر شد؛ پس دری نمایان شد و بوی گندی به مشامم رسید به شدت به من فرمود داخل شو و هر چه می خواهی بردار ، داخل شدم دیدم خرابه ای است پر از لاشه مردار . حضرت به تندی فرمود زود بردار ( لاشه خورهای زیادی آنجا بود) از ترسِ مولا دست دراز کردم پای قوربـ🐸ـاغه مرده ای به دستم آمد، برداشتم . فرمود برداشتی؟ عرض کردم بلی . فرمود بیا ، در برگشتن، دالان روشن بود. در وسط دالان دو دیگِ پر آب روی اجاق خاموش مانده بود ، فرمود سلطان محمد ! چیزی که به دست داری در آب بزن و بیرون آور ، چون آن را در آب زدم دیدم طلا شده است. حضرت به من نگریست لکن خشمش اندک بود، فرمود سلطان محمد ! برای تو صلاح نیست! مرا می خواهی یا این طلا را ؟ عرض کردم محبت شما را ، فرمود : پس آن را در خرابه انداز ، به مجرد انداختن از خواب بیدار شدم ، بوی خوشی به مشامم رسید تا صبح از خوشحالی گریه می کردم و شکر خدای را نمودم که محبت آقا را پذیرفتم . آقا سید رضا فرمود پس از این واقعه ، اضطرار دنیوی سلطان محمد برطرف شد و وضع فرزندانش مرتب گردید. از این داستان حقایقی دانسته می شود که در اینجا به پاره ای از آنها به طور اختصار اشاره می شود و تفصیل آنها برای محل دیگر. بر صاحب آشکار است که ثروتمندی و فراوانی نعمتهای دنیوی و کامیابی، به تنهایی نزد عقل صحیح برای انسان متصف به خوبی یا بدی نیست هرچند تمام نعمتهای دنیویه بالذات خوب است لکن بالنسبه به انسان دو جور است : اگر شخصِ ثروتمند علاقه قلبیش عالم آخرت و ایستگاه ابدی و جوار محمد و آل محمد علیهم السّلام باشد و هرچه در دنیا دارد در دلش نباشد یعنی آنها را بالذات دوست ندارد بلکه آنها را وسیله تأمین حیات ابدی خود شناسد؛ البته چنین ثروتی برای او حقیقی و مقدمه ابدی است و نشانه چنین شخصی آن است که سعی در ازدیاد ثروت می کند ولی نه با حرص و علاقه قلبی به آن و سعی در نگاهداری آن می کند ولی نه با بُخل در راه حق؛ یعنی در راه باطل از صرف یک درهم خودداری می کند ولی در راه خدا از بذل تمام دارائی هم مضایقه ندارد و نیز چنین شخصی هیچگاه به ثروت خود نمی نازد و تکبّر نمی نماید و خود را با تهیدست یکسان می بیند و نیز هرگاه تمام ثروت و سایر علاقه های مادّی او از بین رود، اضطراب درونی و حزن قلبی ندارد.
🔻براي اربعين از مدت‌ها قبل برنامه‌ريزي مي شود براي اينکه مردم راحت و با مشکل کمتری به بروند. اين نشان دهنده‌ي يک پرده‌اي از شيعه به اهل بيت (عليهم السلام) است. دشمنان، در این سال های اخیر مي خواستند تنشي ايجاد کنند، آنها که رحم ندارند؛ ولي به برکت دعاي حضرت صاحب الزمان عليه السلام و عشقي که شيعه به همراه دارد و همتي که مي کند، نتوانستند کاري بکنند. 🔸 در فاصله‌ی 10-15 روز، جمعيتي بيش از بيست ميليون به يک سمتي اقبال کنند، اگر اين حرکت، مباني صحيح نداشته باشد و الهي نباشد، قحطي مي‌افتد؛ ولي جز خير و برکت براي همه، هيچ چيز نبود. همه‎ي‌ اينها هم به برکت اين است که اين مجموعه صاحب دارد. گاهي اگر لازم شود يک نظر، يک دعا و يک توجه تا آخر مي‌برد. صاحب اين مجموعه همه جا حاضر است. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ @nasery_ir
📖 امام عليه السلام در اين كلام نورانى راه پاك كردن سينه هاى مردم را از نيات سوء دربارۀ يكديگر، نشان مى‌دهد و مى‌فرمايد: «كينه و بدخواهى ديگران را از سينه خود درو كن تا بدخواهى به تو از سينه ديگران ريشه‌كن شود»؛ (اُحْصُدِ الشَّرَّ مِنْ‌ صَدْرِ غَيرِكَ‌ بِقَلْعِهِ‌ مِنْ‌ صَدْرِكَ‌) بسيار مى‌شود كه افراد به دليل سوء ظن يا حسادت يا اصطكاك منافع، نيات سوئى دربارۀ انسان در دل مى‌پرورانند، چگونه مى‌توان آنها را از ميان برداشت‌؟ امام مى‌فرمايد: از خود شروع كن، ابتدا به قلب خويش مراجعه كن ببين آيا نيت سوئى دربارۀ ديگران دارى يا نه‌؟ اگر دارى آن را از سينه‌ات پاك كن چيزى نمى‌گذرد كه خواهى ديد سينۀ ديگران نيز از نيات سوء دربارۀ تو پاك شده است. اين مطلب دو دليل دارد: نخست اين‌كه هرگاه انسان نيات بدى دربارۀ ديگران داشته باشد خواه ناخواه در چهره يا سخنان و افعالش نمايان مى‌شود و همين امر سبب مى‌گردد ديگران در برابر او موضعى مشابه بگيرند؛ اما هرگاه سخنان و چهره و اعمال كسى را از هرگونه بدخواهى پاك ديدند و آثار و خيرخواهى در رفتار و گفتارشان نمايان گشت آنها نيز موضع مشابه خواهند گرفت؛ بنابراين براى زدودن كينه‌ها از سينه‌ها و بدخواهى‌ها و نيات سوء ديگران بايد از خودمان شروع كرد و اين يكى از اصول مهم روانشناسى است كه تا از خود شروع نكنى نبايد انتظارى از ديگران داشته باشى. ديگر اين‌كه رابطۀ مرموز خاصى در ميان دلها برقرار است و ضرب المثل معروف «دل به دل راه دارد» يك واقعيت است. گويى دل‌ها در پنهانى با هم سخن مى‌گويند و رابطه برقرار مى‌سازند. هنگامى كه قلب كسى مملوّ از بدخواهى به ديگران گردد اين پيام به قلب آنها منتقل مى‌شود و آنها مقابله به مثل مى‌كنند. 👈 اين گفتار حكيمانه در واقع چهرۀ ديگرى از گفتار پيش از آن است و هر كدام براى زدودن آثار سوء از نيات و رفتار و گفتار ديگران تأثير خاص خود را دارند.
و اگر جاهلی کند و بر شخص ناصح تکبر نماید مثل اینکه اگر امر به صبرش کند به او بگوید تو چه خبر از دل من داری؟ تو چه می دانی که من در چه حالی هستم تو که جایت درد نمی کند و مانند این کلمات ناهنجار! یا اگر او را امر به کند و از نهی نماید مثلاً بگوید فحش نده، نزاع نکن و مانند اینها، تکبر کند و بگوید تو کیستی که به مثل من اندرز می دهی، تو برو کار خودت را درست کن، تو خودت چنین و چنانی ! به راستی چنین جاهلی نه تنها از محروم است بلکه بر شقاوت خود می افزاید. در قرآن مجید درباره چنین اشخاصی می فرماید :(و چون او را گویند پرهیزگار باش، زور کافری و غرور، او را به گنهکاری بگیرد و او را همان دوزخ پسندیده است که بد آرامگاهی است)¹ هر که به گفتار نصیحت کنان گوش نگیرد بخورد گوشمال مصیبت زده را دریابید 3- یکی از دستورات الهی که در سوره والعصر بیان می فرماید آن است که شخص مسلمان هرگاه گرفتاری، مصیبت زده ای را می بیند از جهت مال و دارایی یا از طرف بدن و بیماری یا مرگ بستگان و دوستان، وظیفه اش آن است که او را امر به صبر نماید و با تذکر فنای دنیا و زودگذر بودن آن و تغییرهای آن و اینکه بلا و گرفتاری عمومی و همگانی است و نظایر آن را برایش بیان کند و بقا و دوام آخرت و پاداشهای بی نهایت خداوند را یادآوریش نموده بدین وسیله او را آرامش دهد: ( وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ ) . مؤمن ، میهمان نواز است 4- دیگر موضوع مهمانداری و نوازی و مهماندوستی است که از و محاسن افعال و از لوازم است، چنانچه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله می فرماید : (کسی که به خدا و روز جزاء ایمان دارد باید میهمان خود را گرامی دارد)² و روایات درباره فضیلت میهمان نوازی بسیار است و برای اهمیت آن همین بس که مَروی است شخص میهمان نواز با خلیل الرحمن علیه السّلام محشور است. و آشکار است که از إکرام میهمان سعی در شادمانی اوست به طوری که اگر میزبان ناراحتی دارد باید آن را آشکار نسازد مبادا میهمان ناراحت گردد، به راستی زهی فتوت و جوانمردی آن مرد شریف عرب که در آن شب نگذاشت مجلس شادمانی میهمانانش مبدّل به عزای پسرش و ناراحتی آنها گردد. دوستی و احسان به سادات 5- موضوع دوستی و إکرام و إحسان به سادات و ذرّیه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و وجوب و فضیلت و ثوابهای فراوان و آثار متعدد آن است که مطلبی ضروریست و برای تذکر، دقت در آیه مودت کافی است : (بگو ای پیغمبر از شما نمی طلبم مزد بر رسالت خود جز دوستی بستگانم)³ و در جای دیگر می فرماید : (و این دوستی بستگانم که مزد رسالت من است برای منفعت خود شماست)⁴ زیرا مسلمانان به وسیله این دوستی به آن حضرت می رسند چنانچه فرمود : (در قیامت شفاعت می کنم کسانی را که ذریه مرا گرامی داشته و آنها را در سختیها یاری کردند و حاجت آنان را برآوردند)⁵ و به راستی دوستی با رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله لازمه اش دوستی با ذریه آن حضرت است تا جایی که اولادهای آن حضرت در نزدش محبوبتر و عزیزتر از اولاد خودش باشد، چنانچه علیه الرحمة از دیلمی در مسند و حافظ بیهقی در کتاب شعب الایمان و ابوالشیخ در کتاب ثواب و جمعی دیگر روایت کرده اند از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله که فرمود : (هیچ بنده ای ایمان (کامل) به خدا ندارد مگر وقتی که من در نزد وی از جانش محبوبتر باشم و عترتم و منسوبینم از منسوبینش محبوبتر باشند)⁶ و به راستی که ایمانِ کامل و صادقه و شجاعت حقیقی آن مرد شریف عرب بود که در آن شب حاضر شد جوان سید را به جای پسرش داماد کند. من حیرانم که در عالم جزاء، خدا و رسول با این مرد شریف چه معامله می کنند.⁷ -------------------------------------------------- 1- وَ اِذا قیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ اَخَذَتْهُ الْعِزَّهُ بِاْلاِثِمْ فحَسْبُهُ جَهَنّمُ وَ لَبِئْسَ المِهاد (سوره بقره، آیه 206) 2- مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الیَوْمِ اْلاخِر فَلْیُکْرِمْ ضَیْفَهُ (سفینه البحار). 3- قُلْ لا اَسْئلکُمْ عَلَیه اَجْراً اِلا المَوَدَّهَ فی القُربیٰ (سوره شوری ، آیه 23). 4- قُلْ ما سَئَلْتُکُمْ مِنْ اَجْر فَهُوَ لَکُمْ (سوره سباء، آیه 47) 5- کتاب قواعد (وصیتنامه علاّمه به فرزندش ). 6- لا یُؤْمِنُ عَبْدٌ للّهِ حَتّی اَکُونَ اَحَبَّ اِلَیْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ تَکُونَ عِتْرَتی اَحَبَّ اِلَیْهِ مِنْ عِتْرَتِهِ وَ تَکُوَنَ اَهْلی احَبَّ اِلَیْهِ مِنْْ اَهْلِهِ (کتاب سیرتنا و سنتنا). 7- فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما اُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ اَعْیُنٍ (سوره سجده ، آیه 17) 【 ۲ از ۳】