eitaa logo
1.9هزار دنبال‌کننده
216 عکس
74 ویدیو
18 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم دیگر بعید است این نفس بالا بیاید باید برای یاری‌اش اسما بیاید شب بود و باران بود و آب از چاه برداشت تا که برای شستن دریا بیاید این مرد خیبر مردِ خندق بود اما باید برایِ غسلِ او زهرا بیاید دستش به پهلو خورد زخمِ میخ را گفت دیدی نشد تا محسنم دنیا بیاید چشمش سیاهی رفت از بازوی خُردش باید بماند تا که حالش جا بیاد پشتِ سرِ هم شستنش را قطع می‌کرد اما نشد تا بند این خونها بیاید از بس حسن در آستین دندان فشرده باید به دادِ حالِ او بابا بیاید وقتی حسین اُفتاد بر این سینه باید دستِ شکسته از کفن بالا بیاید می‌گیرد از دوشِ ابوذر دوشِ سلمان دنبال این تابوت آقا تا بیاد تازه زمانِ شستنِ دیوار و در بود ای کاش می‌شد زودتر فردا بیاید ای‌کاش می‌شد دِق کند زینب کنارش طاقت ندارد تا که عاشورا بیاید طاقت ندارد تا ببیند بینِ گودال بر روی آن سینه کسی با پا بیاید https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم ‌الله الرحمن الرحیم كار تنش زياد ولی وقت من كم است یک شب برای شست و شوی اين بدن كم است بانوی من نحيف نبود، اين‌چنين نبود وقتی نگاه مي‌كنمش ظاهراً كم است در زير پارچه ورمش گم نمیشود آنقدر واضح است كه یک پيرهن كم است بايد چگونه جمع كنم اين بساط را فرصت كم است و آب كم است و كفن كم است مسمار را خودم زده بودم به تخته‌ها بايد بميرم آه، پشيمان‌شدن كم است گيرم حسين دق نكند اين چنين ولی گريه بدون داد برای حسن كم است آئينه آمدی و ترک‌خورده مي‌روی یعنی برای بردن تو چهار زن كم است پيراهن حسين كه كارش تمام شد پس جاي غُصّه نيست اگر یک‌كفن كم است بالت، پرت، تنت، همه‌ی پيكرت خدا اين زخمها زياد ولی وقت من كم است https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم ‌الله الرحمن الرحیم می‌شویمت که آب شوم در عزایِ تو یا خویش را بخاک سپارم بجای تو قسمت نبود نیتِ گهواره ساختن تابوت شد تمامیِ چوبش برایِ تو گر وا نمی شدند گره های این کفن دق مرگ می شدند زِ غم بچه های تو خون جای آب می چکد از سنگِ غسلِ تو خون می چکد که زنده کند ماجرایِ تو در بود و شعله بود و در اُفتاد رویِ تو گُم شد میانِ خنده یِ مَردُم صدایِ تو در بود و شعله بود و از آن در عبور کرد هر کس که بود نیمه شبی در دعایِ تو حالا زمانِ غسلِ تو فهمیده ام چرا رویِ تو را ندید کسی تا شفایِ تو تنها نه جای دست و زخم و کبودی است آتش اثر گذاشته بر چشمهای تو https://eitaa.com/Madahankhomein
به نام خدا سلام وعرض ادب خدمت جمیع مداحان وشاعران آئینی سرای کشوری و اعضای محترم کانال . سالروزشهادت مظلومانهٔ ام الائمة النجباء، صدیقهٔ طاهره ، حضرت زهرا سلام الله علیها را به پیشگاه قطب عالم امکان ، حجت ابن الحسن ارواحنافداه و محبین آن حضرت وخدمت یکایک شما بزرگوارن عرض تسلیت وتعزیت دارم.
◾ایام فاطمیه ◾خانه‌ی پس از فاطمه(س) این خانه‌ی بی فاطمه معنا ندارد چونکه علی مرتضی زهرا ندارد شبهادگر راحت به بالش سرگذارید اهل مدینه همسری مولا ندارد این کودکانم تا سحر دمساز دردند درآن میان زینب توان در پا ندارد فضه دهد نان دست طفلان یتیمم گویا خبر از حال زار ما ندارد گفتم‌به‌چاه‌این‌راز را سربسته‌دیگر مجنون صحرای جنون لیلا ندارد از تشنگی شبها حسینم بیقرارست از بسکه گریه کرده گویا نا ندارد یاد حسین و کربلا در سینه دارم گوید طفلی که حرم سقا ندارد در راه شام و کوفه میبینم که زینب گوید مزن این طفل را بابا ندارد https://eitaa.com/Madahankhomein
حضرت صادق علیه السلام فرمودند: ماتت فاطمه مابین المغرب و عشاء روح حضرت زهرا علیهاالسلام بین مغرب و عشاء به ملکوت اعلی پیوست شعری که توفیق شد قبل مجلس غروب امشب که با مداحی عزیز دلم شاعر و مداح اهل بیت علیهم السلام حاج علی پاکدامن همراه بود نوشتیم ساعت سخت عروج مادر است ساعت مرگ امید حیدر است یا بن زهرا ،در غروب نور حق چشمهای خون شده سوی در است مادرتو رو به قبله ، بی نفس با تنی زخم و کبود و لاغر است مرتضی گریان و می خندد عدو لحظه ی خوشحالی آن کافر است زخمهایی که زده کاری شده رد پایش بروی آن پیکر است آه با صورت زمین خورده علی لرزه بر زانوی مرد خیبر است آه امشب بین مغرب تا عشاء روضه های مادرت زجرآور است گفتم از زجر و دلم ویرانه شد روضه ی دختر شبیه مادر است جای دست زجر روی صورتش زینتی های کبود دختر است روضه خوان با روضه خوان ها گریه کرد قلب هر بیتی برایت مضطر است ✍حاج علی پاکدامن ✍حسین بیدگلی ✍علی رضوانی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Madahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثلِ آئینه‌ای تَرک‌خورده مثلِ شمعی که می‌زند سو‌ سو مثلِ گلبرگ‌هایِ لاله لطیف چون شقایق کبودی اِی بانو درد داری ولی برایِ علی هر نگاهِ تو حکمِ درمان داشت زانویِ شاهِ لاٰفتیٰ تنها با دعاهایِ نابِ تو جان داشت تا تو بودی بساطِ لبخندِ.... شیرِ حق هم همیشه رونق داشت با تو مولا برایِ دلخوشی‌وُ.... زندگی علّتی مُوثَّق داشت رفتنت روضه‌هایِ تلخی شد که تکان داد شانه‌هایش را میخِ در هم برایِ طعنه زدن گَه‌گُداری گرفت عبایش را در و دیوارِ خانه هر وقتی.... آمد از راه سیر خندیدند مرتضی را به هم نشان دادند اهلِ این کوچه هر کجا دیدند با اِشاره مغیره می‌گوید :..... به کنایه که شیر می‌آید به غلافش کشید دستی و.... گفت قُنفذ اَمیر می‌آید از فلانی شنیده است کسی.... آه پاپوشِ رَزم سنگین است نقلِ‌‌ قولی‌ شنیده‌ام که با..... ضربه‌یِ دست گوشواره شکست بغضِ سنگینِ مجتبی دارد روضه‌یِ کویِ تنگ می‌خواند چشمهایش بدونِ حرف از آن ..... گونه وُ رَدِّ چنگ می‌خواند چادریِ رویِ سرِ زینب یادگاریِ خاکیِ زهراست حسن آن را تکانده است ولی.... رویِ چادر هنوز جایِ پاست‌ به سرِ ذوالفقارِ بر دیوار می‌زند فکرِ اِنتقام ولی..... تا کمر تا شده که باز کند بغضِ خود را برایِ چاه علی مَرهمِ دردِ مرتضیٰ تنها ندبه‌یِ جمعه‌صبح و یاسین است مرگِ مادر نبوده اَفسانه روضه‌یِ فاطمیه سنگین است ۱۴۰۰/۱۰/۱۵📃 https://eitaa.com/Madahankhomein
اسماء بریز آب که قلبم مذاب شد این مرد از خجالت این چهره آب شد اسماء بریز آب که آتش گرفته ام دیدی چگونه خانه من هم خراب شد من چند بار شسته ام و هم نیامد خونت هنوز می‌چکد از زخم تازه‌ات این سنگ غسل شاهد پهلوی سرخ توست ای خاک بر سرم چه کنم با جنازه‌ات دریاب حال کودکانِ خودت را ببینشان با گریه آستین سر دندان گرفته‌اند حالا كه وقت بردن تابوت مادر است از من نشان خانه‌ی سلمان گرفته‌اند حالا عزای کندن قبر گرفته‌ام حالا برای بردن تابوت مانده‌ام این جای تیغ کیست که بر بازوی تو است این نقش دست کیست که مبهوت مانده‌ام آه ای غرور من پس از این وقت تسلیت لبخندها به دیدن یار و تو می‌رسند برخیز ذوالفقار نبرد مرا ببند فردا برای نبش مزار تو میرسند باید که چند قبر برایت درست کرد باید مرا به جای تو در قبر جا دهند دست پدر رسید تو را گیرد از علی شاید که زخم آتش در را شفا دهند https://eitaa.com/Madahankhomein
تقدیم به حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها مولا به جاے خالے زهرا (س) نگاه کرد دل را ز داغ فاطمه (س)پر سوز و آه کرد با ضرب سیلے و هدف میخ و در نگر ظلمے عدو به بت شکن بے سپاه کرد باید کلاس درس ولایت شود شروع تمرین اولش شد و زینب (س)نگاه کرد سنگ صبور بے کسے اش  سوے عرش رفت یا رب پناه عالـمیان رو به چـاه کرد هیئت کـجا و عبد گنـه کار و بے حیا این روضه بود ((مے زده)) را سر به راه کرد 🖋شاعر: محمدمحمدے https://eitaa.com/Madahankhomein
#شب_زیارتے_آقا هرچـه داریم ز کـربلا داریم از حسین و روضه ها داریم احـترامـے اگر بُـود اے دل ما از آن پور مرتضـے داریم آبرویــے اگر به ما دادند همه از آل مصطفے داریم شیر با عشق ِ شاه دین خوردیم هرچه داریم از آن غذا داریم گر حرم بسته شد چه غم باشد ما به دل مجلس ِعزا داریم روضه ها در دل از براے حسین هر شب و روز جمعه ها داریم گرچه دوریم ، ولے به یاد حرم ناله و سوز و غصه ها داریم دورے اش آتشے زند بر جان میل آن صحنِ با صفا داریم تا که هستیم حسین حسین گوییم وقت مردن هم این ندا داریم در دل خاڪ گور هم بے شک ذکر آن شاه و مقتدا داریم گر بلایے رسد به ما با او کے غم و غصه از بلا داریم چون که او هست هرچه گویے هست بے حضورش ره فنا داریم ما ز دشمن هراس کے داریم تا امامے چو مرتضے داریم هر رگ ما علے علے گوید ذکر او صبح و هر مسا داریم با ولایش اگر گنهکاریم یا دو صد فتنه و خطا داریم نا امید از خدا نمیباشیم ما که سلطان لافتے داریم عشق ما در مدینه و نجف است به چه سرمایه اے که ما داریم خاڪ ما بوے عشق خواهد داد تا به دل حب مرتضے داریم ما گدایان حضرت عشقیم جانبش دست التجا داریم اے "طریقت" علے ست یاور ما به چـه شـاهے گـره گشـا داریم 🖋تقدیمی:حاج مرشدعلے طریقت https://eitaa.com/Madahankhomein
پر پرواز تا حرم بازه - شور_۲۰۲۱_۱۱_۱۸_۱۰_۲۸_۳۰_۴۳۴.mp3
3.82M
شب زیارتی امام حسین علیه السلام خوبه هر شب کربلا اما شب جمعه عالمی داره حاج محمود کریمی http://eitaa.com/Madahankhomein
4_5798567739249396996.mp3
5.98M
ای شوق بی کرانۀ شب های جمعه ام  تنهاترین بهانۀ شب های جمعه ام  از لطف آفتاب نگاهت هنوز هم  گرم است آشیانۀ شب های جمعه ام  هر هفته التماس تو را دارم از خدا  با نالۀ شبانۀ شب های جمعه ام  سنگینی گناه مرا می کشد به دوش  دریای عفو شانۀ شب های جمعه ام  عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان  نجوای عاشقانۀ شب های جمعه ام  در کربلا؟ مدینه؟ کجا گریه می کنی  آقای بی نشانۀ شب های جمعه ام  انگار بی مقدمه کرب و بلاییم  وقتی گدای خانۀ شب های جمعه ام  از سفرۀ حسین بلندم نکن که من  محتاج آب و دانۀ شب های جمعه ام ای شوق بی کرانه ی شب های جمعه ها  تنهاترین بهانه ی شب های جمعه ها  از لطف آفتاب نگاهت هنوز هم  گرم است آشیانه ی شبهای جمعه ها  شب جمعه وقتی که از حرم بوی سیب میاد  تو صفای سینه زنها صدای حبیب میاد  شب جمعه ها پای روضه ها یه غریب میاد  میخونه با دل مضطر میزنه به سینه و سر  الهی برات بمیرم یا حسین غریب مادر  حسین حسین حسین ......  یه خیابونه که به خون نشونده چشامونو  یه خیابونی که دیوونه کرده دلامونو  یعنی میشه باز ببینم من این خیابونو  به خدا بهشت قلبم خود http://eitaa.com/Madahankhomein
شب جمعه شده وذکرحسین برلب ماست گریه ازبهرغمش بندگی هرشب ماست من کمیل خوانده ام وحال عجیبی دارم نام زیبای حسین زمرمه(یارب)ماست شاعر:سیدحمیدمیرحبیبی(ازکاشان) http://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جان زهرا تومرا كرب وبلا زائــركن باهمين اشك شب جمعه مرا طاهركن گم شده هويتم بس كه گنهكار شدم المثناى مــــرا با كرمت صـــادر كن 💠روبه سمت قبر حضرت عرضه بداریم: 🌷السلام علیک یا اباعبدلله الحسین و رحمة الله و برکاته🌷 http://eitaa.com/Madahankhomein
شب جمعه شده و باز دِلَم رفت حرَم دل آشفته ی من، صحن تو را کم دارد مادرت روضه گرفته است برایَت آقا زیر لب زِمزِمه ی وای حسینم دارد بیرق روضه عَیان است زِ روی گُنبد مجلسِ روضه همانجاست که پَرچَم دارد گر‌یه ی مادرتان عرش خدا را لَرزاند روضه ی " آه بُنَیَّ " چِقَدَر غَم دارد http://eitaa.com/Madahankhomein
شب جمعه حرمش حال و هوایے دارد دل شیدایے من شور و نوایے دارد شب جمعه شب شور است و نوا تا دم صبح وه چه غوغاست در این جا چه صفایے دارد شب جمعه همه از عرش برین مے آیند بهر دیدار و زیارت چه ضیایے دارد فاطمه آمده از بهر زیارت اے وای در کنار حرمش بزمِ عزایے دارد شب جمعه است خداوند حسین ابن علی که به زوار حرم لطف و عطایے دارد بوے سیب از حرمش تا به مشام آید اگر روضه اش بر دل و جان معجزه هایے دارد خوش بر احوال کسے که به حریمش آید حرم دل بنگر کرب و بلایے دارد کربلا کعبه عشق است خدایا مددے کعبه عشق حسینے چه منایے دارد کربلا وادے طور است و صفا و مروه به چه بین الحرمینے و سرایے دارد بین دو سید و مولا به اشارت گویم که میان دو حرم دارُ شفایے دارد یڪ طرف قبر علمدار یل امِ بنین آن طرف را بنگر خون خدایے دارد مقتل شاه شهیدان که برد دل از کف خیمه گاهش بنگر ناے و نوایے دارد زینبش ناله زد و گفت که اے واے حسین بر سر آن تن بے سر چه بکایے دارد شکر لله که شدم زایر کویش هر دم ناطق سوخته دل بین چه ثنایے دارد 🖊شاعر:غلامرضامحمودنژاد (ناطق) قم ۱۴۰۰/۱۰/۷ http://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫🌾 سلام اے همه هَستیَم، تمام دلم سلام اے ڪه به نامت،سرشته آب و گلم سلام حضرت دلبر، بیا و رحمے ڪن به پاسخے بنوازے تو قلب مشتعلم.. امام خوب زمانم هر ڪجا هستید با هزاران عشق و ارادت سلام السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ 💫🍃صبحت بخیر حضرت آرامش دلم 🤲✨🍃الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چند شب می شود که آرامی چند شب می شود که بی تابم چند شب می‌شود که خوابیدی چند شب می‌شود که بی خوابم خانه ای سوت وُ کور مانده وُ من وَ حسن می‌گَـزَد لبِ خود را می‌کند مخفی از دو چشمِ ما زینبـم بُقـچه وُ تبِ خود را او نَه تنها به اِرث بُرد از تو چادرِ خـاکی وُ پُر از لاله از تو آموخته که نیمه یِ شب دور از چشمـها کند ناله چادر وُ بُقچه را بَغَل زده وُ ... گوشه ای از اتاق کِز کردهَ ست مثلِ چشم حسن دو چشمش خون مثلِ قلبم دِلش پُر از درد است دختر چـٰار ساله اَم امروز خانه را خوب آب وُ جارو کرد کار از دست وُ بازویَش که کشید یادِ دردِ عجـیبِ بازو می کرد بستـرِ لاله گونِ مادرِ ما جمع کرد وُ دوباره آه کشید یادِ پهلو وُ سینه اُفتاد وُ..... تکّه ای گوشواره آه کشیده یاد آن روزِ سخت که حَسنَش رفت تا کـوچه هَـمـرهِ مادر رفت وُ برگشت وُ شد عصایِ او وای از خـاکِ چادر وُ معجر بُقـچه را باز کرده وُ دیده دو کـفن در کنارِ پـیراهن هِی به خود طعنه می‌زند که چطور دست وُ پا می‌زند ببینم من حسن از خواب می‌پَرَد اِنگار باز کابوسِ کـوچه را دیده باز دیده که ضربه یِ سیلی سَـندی پاره پاره دزدیده او که آرام شد حسین پرید تشنه وُ بی قـرار وُ سَرگردان السَّلامُ علیَ الحـسین بگو می‌خورد خیزران لب وُ دندان آخـرِ روضه ها دلِ تنگـم می‌تَپَد با نوایِ کرب وُ بلا باز هم ندبه خوان وُ بی تابم همنَـفَس با امام با شهدا زیرِ چَترِ حمایتِ شاهم مَنصَبَـم نوکری شاهِ کرم آرزویم وصالِ دلدار است بِخَرم باز هم حرم بِبَـرَم https://eitaa.com/Madahankhomein
اشعار بعد از شهادت حضرت زهرا(س)   دارم عذاب می کشم و آب می‌کشم با چاه آه از دلِ بی‌تاب می‌کشم   اُفتاده عکسِ ماه در این چاه و عکسِ من دارم خجالت از رُخِ مهتاب می‌کشم   کِی در کنارِ خاکِ تو من خاک می‌شوم کِی رَختِ خویش از دلِ سیلاب می‌کشم   سلمانِ پیر زیرِ بغلهایِ من گرفت خود را به رویِ شانه‌یِ اصحاب می‌کشم   عکس تو مانده است به دیوارِ خانه‌ام دستی که بسته شد رویِ این قاب می‌کشم   من هرچه می‌کشم همه از دستِ قنفذ است داد از مغیره از غم خوناب می‌کشم   من هرچه از تو مانده در این بقچه‌ی غریب دارم به چشم خسته‌ی بی خواب می‌کشم   دارم لباسِ سوخته را جمع می‌کنم این میخ این در  همه را آب می‌کشم   ✍حسن لطفی https://eitaa.com/Madahankhomein
4_683669879110238227.mp3
1.09M
:امید غریبان تنها کجایے ─┅═᪥𑁍᪥═┅─ تو زهــرایـے و نور چشــم پـیمـبر تویـی‌ فاطـمه یاور و یـار حـیـدر تو ازهر ترین نجم عـرشے دیـنـی تـو ام الحجـابـے و نجـمے منــور نباشد کسـے جـز تو محـبوبه حق تـو هسـتے زکیه تو هستے مطـهـر تـویـے راضـیـه بهـر یـزدان حبـیبه تو‌ که‌ کوثرے هدیه از سوے داور فــداے سجـایـاے پیـغمـبــرینت وخـلق خـوش و خصلت بهترینت حبـیـبه تـویـے بـر خـداونـد عـالـم منــم خـادمـه خـادم کمـتـریـنت تو خـود رهنمـاے بهشـت بـرینـی تو از بـیـن خـوبان همه بهتـریـنـی تـو کـه اخــتـــر نَـیِّـــر آسـمـانــی تـو ســرور بـه کل زنـان جـهــانـی گل باغ طه تو هم کفو مولا...تو مظلومه زار پهلو شکسته...کـه خـوانـے نمـازت نشــسته... وَ اے همسر قد کمانے حیـدر... فتاده به بستر و زخمے شده بین آتش،... وَ مجروح شده سینه از تیزے و داغ مسمار تو در فکر حال دل زبنبینے ،و گریان حال حسن با حسینے ، بمیرم که تشییع بشد پیکر تو شبانه وَ قبرت ندارد نشانه و‌َ زوار تو غمگنانه به دنبال قبر تو گردد روانه به اشڪ و بهانه تو که‌ مادر خسته جان امام زمانے و او از براے تو گرید دمادم به هر لحظه و هر مکانی و آن منتقم آید و انتقامت بگیرد به امر خدایے هم او که بود منجے مهربان الهی و اشک‌فسایے گذارد سرش بر قدومش به وقت نهایی 🖊شاعر:استاد ابراهیم الهیارے(اشڪ فسایے) 1400/10/16 https://eitaa.com/madahankhomein
اشعار مناجات فاطمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ شاعرناشناس عزادار این روز های غریبی دمی هم ز شادی نداری نصیبی گل فاطمه حتم دارم نخواند بدون گل روی تو عندلیبی گمانم که در گریه کن های عالم تو در گریه کردن بدون رقیبی اگر چه بعید است با ما نشینی در این روضه حس می کنم که قریبی تو هم با یتیمان فردای زهرا در این روز های فردا گرم امن یجیبی به قربان جدت که در خانه دارد مریضی که دیگر ندارد طبیبی نبیند کسی کاش بی مادری را چه حال غریبی چه حس عجیبی 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 https://eitaa.com/madahankhomein
از خجالت تا ابد پیشانی حیدر تر است مرگ، بعد از تو برای مرد تو شیرین تر است رفتی ای ام ابیهای نبی اما بدان مرتضی هم مثل زینب بعد از این بی مادر است چشم میدوزد به در هرکس عزیرش میرود من ولی میسوزم از اینکه نگاهم بر در است ای وجودت ساحلِ امن دل طوفانی ام کشتی غم های حیدر بعد تو بی لنگر است فضه هم دارد از اینجا میرود، حق میدهم زندگی،در خانه ی بی فاطمه زجر آور است تو تمام قوت زانوی من بودی ببین اینکه افتاده است از پا پهلوان خیبر است هرکه می افتد زمین با ذکر من پا میشود چاره بیچارگان است اینکه حالا مضطر است خسته ام دختر عمو حرفی بزن چیزی بگو این غریبی که سر قبرت نشسته حیدر است خانه من که نشد، این قبر خاکی لااقل خانه امنی برای دختر پیغمبر است محسنم را هم بغل کن جای من زهرای من بر دلم مانده است داغ غنچه ای که پرپر است ✍علی اکبر نازک کار -فاطمیه ۱۴۰۰ https://eitaa.com/madahankhomein