eitaa logo
1.9هزار دنبال‌کننده
216 عکس
74 ویدیو
18 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چه چشمان پر از خوابی که شد بیدار در روضه چه دلهایی که میگیرد شفا هر بار در روضه قرار ما شب جمعه حسینیه ست هر هفته خدا را شکر تازه می شود دیدار در روضه نگاهت بی سر و پایی چو من را آبرو داده یقین گل میشود هرکس بیاید خوار در روضه برایم تازگی داری غمت کهنه نخواهد شد اگر چه روضه هایت می شود تکرار در روضه دعای مادر سادات شد پشت و پناه ما وگرنه ما کجا و دیده نم دار در روضه بساط اشک بر پا شد به یاد کوچه افتادم حسن محسن علی مادر لگد دیوار در روضه همین که روی نی رفتی برای شیعه کافی بود نبود ای کاش دیگر حرفی از بازار در روضه شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم افتاده ام میانه ی صحراشتاب كن در زیرخنجرم به تماشا شتاب کن دلگيرم از تمامی کوفه،بیاکه من هستم بیاده اکبر ليلا شتاب كن وقتش رسيده عصرغروبم شده بیا پايان بده بر اين شب غمها شتاب كن در انتظار آمدنت ،زینبم بیا دیگرنمانده یوسف زهرا، شتاب كن ای وارث عدالت و صبر و غم علی ازخیمه هابیا گل طاها، شتاب كن جانم به لب رسيد از اين روزگار غم زینب به جان حضرت زهرا شتاب كن بر آن پدر كه با سر زانو رسيد و ديد نقش زمين جوان خودش راشتاب كن دیدی پدر كه پيكر فرزند خويش را بر خاك می سپرد به صحرا شتاب كن دیدی تنی كه زخمی تیر سه شعبه بود بر آن سری كه رفت به نی ها شتاب كن آن خواهری كه در دم گودال ميگرفت با ناله ذكر وای حسينا شتاب كن دیدی رقیه دختركی كه گرفته بود بر روی دامنش سر بابا شتاب كن زینب بیا كه من دگرازپا فتاده ام ازبهره دیدن رخ سقا شتاب كن 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی) https://eitaa.com/Madahankhomein
قرار دل بی قرارم حسین هوای همیشه بهارم حسین "من از کودکی عاشقت بوده ام" هنوزم تو را دوست دارم حسین من و روضه ات زندگی می کنیم تویی لحظه لحظه کنارم حسین تویی عشق شیرین عمرم و من بجز عشق کاری ندارم حسین تویی آسمانی ترین واژه ام تویی عزت و اعتبارم حسین در این برزخ ناامیدی فقط به لطف تو امیدوارم حسین دلم را درآشوب دنیای درد به چشمان تو می سپارم حسین لباس پرآوازه ی نوکری بود پرچم افتخارم حسین چه بالا چه پایین بدون غمت چه لطفی ست در روزگارم حسین https://eitaa.com/Madahankhomein
در سینه مان حسینیه هایی مکرم است هر شب برای روضه ات آقا محرم است ما پای شعر محتشمت سینه زن شدیم "باز این چه شورش است که در خلق عالم است" سر های ما چه قابل اگر بشکند حسین "سر های قدسیان همه بر زانوی غم است" این رستخیز سینه زدن هاست کز زمین "بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است" هر دیده ای که گریه کند در غمت حسین یک چشم او مطابق صد چشمه زمزم است با یاد لحظه ای که علم خورده بر زمین ما گریه می کنیم به هر جا که پرچم است بی خود نمی دهند به کسی اشک ، این ثواب مخصوص دیده ای است که با دوست محرم است هر گوشه ای به داغ تو مشغول و بازهم عالم برای روضه ی داغ شما کم است ما را چه ارزشی است، به این چند قطره اشک جایی که روضه خوان عزای تو آدم است https://eitaa.com/Madahankhomein
خواب بودم، در میانِ خواب دستم را گرفت وقت غفلت "حضرت توّاب" دستم را گرفت قبلِ توبه کردنم دل را به سوی خود کشید من نگفتم که مرا دریاب، دستم را گرفت! سر به زیر و دل شکسته، از همه رانده شدم دید تنهایم خودش بی تاب دستم را گرفت روز... نه... می خواست شرمنده نباشم پیش خلق صبر کرد و در شبِ مهتاب دستم را گرفت معصیت کردم... قساوت در دلم آمد ولی اشک، این سرمایه ی نایاب دستم را گرفت وقتِ معصیت عبایش را به دورِ من گرفت آبرویم را خرید ارباب... دستم را گرفت گفتنِ یک بار ذکر دلربای "یاحسین" بیشتر از سجده در محراب دستم را گرفت تشنه بودم، بالب تشنه به سویم آمد و... ... قبل از آنی که بگویم آب دستم را گرفت روضه خوان بالای منبر از سر بر نیزه خواند روضه ی خورشید عالم تاب دستم را گرفت https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بین گودال تنش بود که ذبحش کردند زیرچکمه بدنش بودکه ذبحش کردند ساربان درپی انگشتری،انگشت برید گندم ری ثمنش بود که ذبحش کردند هرکسی آمده چیزی ببرداما شمر درپی پیرهنش بود که ذبحش کردند زنده زنده زتنش شمر،سرت کردجدا غرق خون کل تنش بود که ذبحش کردند وای از واعطشا گفتن،او درگودال ناله ی دلشکنش بود که ذبحش کردند بین گودال به لب ذکر مناجاتش بود نیمه کاره سخنش بود که ذبحش کردند برسره سینه ی او شمربه خنجرآمد قطعه قطعه بدنش بود که ذبحش کردند مادرت فاطمه آمد و لی باقده خم اولین سینه زنش بود که ذبحش کردند روی خاک است غریبانه تن سلطانی بوریایی کفنش بود که ذبحش کردند شاعر:آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) https://eitaa.com/Madahankhomein
شب جمعه به دل هوا دارم در سرم شور کربلا دارم شب جمعه دوباره پر بزنم در خیالم به دوست سر بزنم گوشه ی قتلگاه می آیم با دم آه آه می آیم مادرش آمده است می دانم روضه ی "یابُنَیَّ" می خوانم دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت دل من پا به پای زهرا رفت (تا كه او بيشتر نفس ميزد بيشتر ميزدند زينب را) (تيغشان مانده بود در گودال با سپر ميزدند زينب را) شب جمعه است روضه خوان زهراست مجلسی گوشه ی حرم بر پاست یکی از گودی زمین می خواند یک نفر روضه اینچنین می خواند (لب گودال خواهر افتاده ته گودال مادر افتاده) (آن طرف تر برادری تنها بین یک مشت خنجر افتاده) (عزت آب و آبروی حرم زیر یک چکمه بی سر افتاده) شب جمعه است مبتلا شده ایم باز مهمان کربلا شده ایم رو به سمت حرم بایست به او السلام علی الحسین بگو شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
« » يـاد عقيـق يمنم يـاد شير نَر ارباب كريمم حسنم به رخ ماه و دلاراش اَجرنا يارَب نام قاسم بنويسيد به روي كفنم الدخیل یا قاسم بن الحسن https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 دل آمده از غمت به جان جان آمده بر لب الأمان ادرکنی ترسم که و رویت صاحب الزمان ادرکنی ❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀ https://eitaa.com/madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸جمعه روز صلوات است. ودر این آدینهٔ زیبا🌸🍃 دهانمان را خوشبو کنیم 👈به ذکر شریف 🔰 صلوات برحضرت رسول خاتم🌺 👈و خاندان مطهرش🍃🌸 (🌸)اللّهُمَّ ✨(🌸)صَلِّ ✨✨(🌸)عَلَی ✨✨✨(🌸)مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🌸)وَ آلِ ✨✨✨✨✨(🌸) مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🌸)وَ عَجِّلْ ✨✨✨(🌸)فَرَجَهُمْ ✨✨(🌸)وَ اَهْلِکْ ✨(🌸)اَعْدَائَهُمْ (🌸)اَجْمَعِین 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 https://eitaa.com/Madahankhomein
💠جمعه یکی از روزهای خوب خدا که متعلق به امام زمان عجل الله می‌باشد، در این روز با حدیثی مهمان کلام گهربار این امام همام باشیم 👇👇👇 🔰امام زمان (علیه‌السلام): «إنَّ اللّه َ بَعَثَ مُحَمَّدا رَحمَةً لِلعالَمينَ و تَمَّمَ بِهِ نِعمَتَهُ». (خداوند محمّد را برانگيخت تا رحمتى براى جهانيان باشد و نعمت خود را تمام كند).🔰 📚بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۹۴📚 ─┅═ঊঈ🏳️ঊঈ═┅─ https://eitaa.com/Madahankhomein
بی عشق مهدی در دلم لطف وصفا نیست لایق به خاک است آن دلی که مبتلا نیست هر روز باید از فراقش ناله سر داد مهدی فقط آقای روز جمعه ها نیست 💞اللهم عجل لولیک الفرج🙏 https://eitaa.com/Madahankhomein
دوباره جمعہِ شدُ دل شده پریشانٺ دوباره حسرٺ دیدار برقِ چشمانٺ بلند مرتبہ شاهِ زمان،سلامٌ علیڪ سلام بر تو و بر ماه روے تابانٺ..!! 🍃❁🌺❁🍃 https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 رباعے دعاى روز سیزدهم ماه مبارک ❤️ برگرفته شده از متن زیباے دعا از گردِ گناه و تیرگے پاڪم ڪن یک بنده ے رو سفید و چالاڪم ڪن در مسیر صبر و حِلم و تقوا یا ربّ با لطف خودت ساڪن افلاڪم ڪن 📝شاعر: محسن زعفرانیه https://eitaa.com/Madahankhomein
فراق تو درد است و درمان ندارد چرا قصه ی هجر پایان ندارد تو جان جهانی تو صاحب زمانی بدون تو جسم جهان جان ندارد بیا ای که در سال های ظهورت پر است از بهار و زمستان ندارد خودت را مگیر از دل بیقرارم که بودن بدون تو امکان ندارد تو این روزها باز هم غرق اشکی و اشک تو را چشم باران ندارد خدا را دوصد شکر آقا تو هستی اگر زائر آن قبر پنهان ندارد در این روزهای غریبی سپاهی بجز همسرش شاه مردان ندارد و بستند دستان خیبرگشا را شنیدند و گفتند امکان ندارد یهودی در آن کوچه دادش درآمد مگر که مدینه مسلمان ندارد https://eitaa.com/Madahankhomein
❣مولاجان❣ کاش میشدکه منم لایق دیدار شوم ازهمه دل کنم از غیرتوبیزار شوم کاش میشد که نقاب از رخ خود برداری روی تو بینم وآنگه به سر دار شوم......... 🌺اللهم عجل لویک الفرج🌺 ❤️درود وسلام خدمت ذاکرین روزتان سرشار از عشق وامید❤️ https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام مهدی جان🖐❤️ دل هوای روی ماه یار دارد جمعه ها دل هوای دیدن دلدار دارد جمعه ها صبح جمعه چشم در راهیم ما ای عاشقان یار با ما وعده دیدار دارد جمعه ها چشم های منتظر با اشک های عاشقی هر نگاهش حرف ها بسیار دارد جمعه ها آفتابا امرکن تا ابرها ‍پنهان شوند آسمان بر تابشت اصرار دارد جمعه ها بی تو دلتنگیم جان مادرت زهرا بیا بی تو دیگر حالت تکرار دارد جمعه ها دلخوشم با جمله ای سرشار ازعشق و امید یار با ما وعده دیدار دارد جمعه ها 🌷سلاااام علیکم عاشقان آل الله 🌤صبحتان مهدوی☀️ آدینه تون بخیرو سلامتی ان شاءالله🙏 التماس دعا https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 🌼 💫عاقبت وقت خوش 🌼 ديدار مهدی (عج) ميرسد 💫پرتو رخشنده 🌼رخسار مهدی (عج ) ميرسد 💫ميشود دنيا همه 🌼 عـدل و صفـا و يکدلی 💫وقت فيض از نعمت 🌼 بسيار مهدی (عج) ميرسد 🌼الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک یا حسن بن علی أیها المجتبی علیه السلام وقتی که بخواهم به حقیقت ز شباهت بنویسم باید که خدا را حسن از وجه کرامت بنویسم نزدش که عدو سبّ پدر کردفقط لطف از او دید پس نوکریش را ره پرخیر سعادت بنویسم شمشیرکِشد یا نکشد می شوداو فاتح میدان پس صلح دلیرانه او را ز شجاعت بنویسم در خانه ی خود با عدویش برسر یک سفره نشسته این عادت الاحسان سببی شد زسخاوت بنویسم الحق که کفایت کند این جمله که قاتل شده همسر تاسینه ی او را سپر ظلم ِنهایت بنویسم گر شرح دهم درد حسین و سبب موی سپیدش تیری که ز تابوت کشد حدّ کفایت بنویسم بهتر ز عسل، قاسم اگر خواست میان طف ِبی آب باید که برایش به بلا فیض ِشهادت بنویسم حالا که شده قامت قاسم به زیر نعل، کشیده باید که برای عمویش از خم قامت بنویسم 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Madahankhomein
السلام علیک یا کریم اهل بیت یا امام حسن علیه السلام قالب شعر:مخمّس ترکیب(مسبّع) نیمه ی ماه صیام است وبهار شیعه ها شد مصفّا عرش با نور کریم هل أتی' آمده اول رئوف حضرت خیرالنسا شد گل خنده شکوفا بر لبان مرتضی' هر ملک دارد به لب یا سیّدی یامجتبی' خانه ی حیدر شده لبریز از دلداده ها آمده دنیا امام ِ کلّ حیدر زاده ها آمده با دسته گل هر حور از عرش برین تا بگیرد عیدی از دستان ختم المرسلین نغمه خوانی می کند درآن میان روح الامین می زند فریاد بین آسمان ها و زمین: صاحب فرزند شد مولا امیرالمؤمنین از تلاقیّ دو دریا دُرّ سرمد آمده جانشین مرتضی'، جان ِمحمّد آمده یک به یک اوصاف رب را چارمین مظهر رسید بعد احمد بحر رب را سوّمین گوهر رسید دین اسلام نبی را دوّمین صفدر رسید آسمان فاطمه را اوّلین اختر رسید شیعیان تبریک!بر ما بهترین سرور رسید آمده سرچشمه ی نور کرامت بر همه وارث اوصاف احمد،مرتضی' و فاطمه آمد و یمن قدومش شد اجابت هر دعا آمد و درد دوعالم با نگاهش شد دوا آمده تا که شود بر جاده ی حق رهنما اوست در حق آینه بر رأفت و جود خدا حجّت باری تعالی بر امام کربلا اوست نور دیده و دردانه ی شاه اَنام بر حسین بن علی بن ابیطالب، امام در شب تیره رخش چون ماه ِتابان می شود روز هم خورشید عالم تاب و رخشان می شود بس که از حُسن جمالش خَلق،حیران می شود چون بیاید بین کوچه راه بندان می شود کافری بیند اگر او را مسلمان می شود مِهر او حتّی دهد بر دشمنانش آبرو دشمنش شیعه شود چون که ببیند فضل او یک نگاهش بر گناه شیعیان باران شود بس که او در بین مردم اسوه ی احسان شود دشمنش هم بر عطای سفره اش مهمان شود او اگر میدان بیاید خالق طوفان شود تیع ابروی کجش خود فاتح میدان شود وقت رزم حیدری اش می شود هر پهلوان از رجزهای أنَا بْنُ الْمرتضایش نیمه جان وای از آن دم که او گردد علمدار جمل می رود او سوی میدان با شکوهی بی مَثَل می رسد سر بر تمام دشمنان وقت اجل می کند فرشی به پا از کشته ها در هر محل گوئیا از تن جدا بودند سرها از ازل می شود دشمن فراری از یسار واز یمین می خورد آن فتنه انگیز ِجمل روی زمین ما گدا هستیم بر ما سرور و آقا حسن پس حساب ماست در دنیا و عقبا با حسن گر گنهکاریم ما ،شد شافع عقبا حسن می رسد بر داد کلّ شیعیان فردا حسن می شود وا درب جنت با ندای یا حسن شد دمادم ذکر ما روحی فداک یا کریم شد برائت از عدوی او صراط المستقیم وای از روزی که یار خانه اش دشمن شود همسر نامهربانش یار ِ اهریمن شود حاجتش از بس ندیده روز خوش، مُردن شود حامی او یک زره در زیر پیراهن شود آخرش هم قسمتش با زهر،جان کندن شود می شود وقت شهادت یار وغمخوارش حسین در کنار طشتی از خونش عزادارش حسین سال ها او بوده از غم های مادر خون جگر سال ها با رفتنش در کوچه ای شد محتضر هم خمیده زیر بار غُصّه ی مسمار در هم چشیده تلخی بشکستن رأس پدر آخرش با زهر کین شد شام درد او سحر سخت باشد دیدن هفتاد تیر پیکرش در میان صد جفا تشییع جسم اطهرش ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Madahankhomein
از کسی غیر از حسن تاریخ این ها را ندید او خدا را دید ، زینت های دنیا را ندید گرچه دارایی عالم را به پایش ریختند آنقَدَر که دردمند را دیدید دارا را ندید ما پر کاهی به او دادیم او چون کوه دید کوه غفلت های بی شرمانه ی ما را ندید با جزامی ها سر یک سفره مهمان بود او کور باد هرکس که در آن شهر عیسا را ندید قرص نانش را شنیدم با سگی تقسیم کرد هیچ کس با او غم روزی فردا را ندید تا زمانی که به دامانش یتیمی راه داشت هیچ طفلی حسرت دستان بابا را ندید سائلان را خانه آورد گفت نان خور بیش تر! از کسی غیر از حسن‌ تاریخ این ها را ندید ... 🔸شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
نوه ی ارشد طاها یی و طوبا شده ای پسر ارشد زهرایی و زیبا شده ای در کمال و ادب و حلم و بلاغت چو نبی در شجاعت چو علی چهره به زهرا شده ای خنده کردی و دل از حیدر و زهرا بردی آمدی دلخوشی ام ابیها شده ای سفره و نان شبت را به همه بخشیدی بی جهت نیست که در قلب همه جا شده ای جان من چهره بپوشان ‌که چشمت نزنند تا نبینند چنین خوش قد و بالا شده ای انقدر جود و سخا از تو سرازیر شده ست ابر رحمت شده ای یا که تو دریا شده ای لاعلاج آمد و در پیش تو زانو زد و رفت با نگاهت چقدر خوب مداوا شده ای رقص شمشیر تو در جنگ جمل دیدنی است فتنه پاشید ز هم چون تو مهیا شده ای شتر فتنه و هم فتنه گر از پا افتاد دیر فهمید تو هم حیدر غرا شده ای ولی افسوس که در کوچه غرور تو شکست شاهد سیلی بر صورت حورا شده ای ضربه بر فاطمه زد صورت تو درد گرفت از همان کودکیت سیر ز دنیا شده ای 🌸💖🌸💖🌸 ذکر "لا یوم" تو برده دل ما را گودال خواهری گفت بمیرم که تو تنها شده ای قاسمت خوب به جای تو علمداری کرد نجمه پرسید چگونه تو ز هم وا شده ای نیزه ها را که همه بر تن اکبر زده اند تو چرا همچو علی اربن و اربا شده ای یادگار حسنم زود ز دستم رفتی میشود باز ببینم که ز جا پا شده ای 🔸شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
این حسن کیست که نامش سندِ غربت شد بوسه بر تربتِ او در دلِ ما حسرت شد این حسن کیست که تشییعِ عجیبی دارد تیرها بود که بر پیکرِ او دعوت شد این حسن کیست که از روزِ ازل مظلوم است غمِ عالم همه در طالعِ او قسمت شد خاندانش همه مصداقِ غریبند و ولی غربتِ حضرتشان بر همه کس حجت شد او که هرگز عوضِ خدمتِ خود مزد نخواست اجرش از مردمِ گمراه فقط محنت شد چه بگویم که چگونه به وطن تنها بود همه ی غربتش از تربتِ او پیدا بود او غریبِ وطن و کشته به دستِ جعده جرمش این است فقط نورِ دلِ زهرا بود دشمن و دوست همه بر درِ این خانه گدا چون کریمِ و کرمش بیشتر از دریا بود کرمِ بی حدِ او شهره ی آفاق شده است پست تر از همه چیز از نظرش دنیا بود وَ چه شبها که طعام از شکمِ خود می زد این عجب نیست چرا، چون پسرِ مولا بود وَ سرانجام بگو مزدِ محبت هایش ظلم از سوی عدو، مزدِ ذوِی القربی بود آه خاکی شدنِ چادرِ مادر را دید بعدِ کوچه به لبش نغمه ی واویلا بود عشق را زنده نگه داشت که پرپر نشود لیک در چشمِ عدو عشق چه بی معنا بود به فدای دو جوانش که صفِ کرب و بلا رقصشان در برِ شمشیر چقدر زیبا بود یا حسن با تو همه زندگی ام غرقِ صفاست هستیِ هستی همه از نظرِ لطفِ شماست! 🔸شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
صدا پیچید،دنیا گوش شد،غرق شنیدن شد اذان پیغمبری کرد و مهیای وزیدن شد‌ طلوعت شمع‌های آسمان را استراحت داد زمین روشن شد و خورشید مشغول لمیدن شد ‌ کمی تا قد کشیدی شاخه ی انگور از دیوار به شوق دست‌های تو پذیرای خمیدن شد‌ نوازش کردی و در سینه‌ی چوبی نخلستان دلی خشکیده از جور زمین سبز از تپیدن شد‌ چقدر آزادگی می‌ریخت از هر بند انگشتش کنیزی که برایت بی قرار غنچه چیدن شد ‌ صدای پای تو یک شهر را در کوچه ها آورد در و دیوار هم حتی سراپا محو دیدن شد ‌ چقدر آسوده خاطر بود از  دنیا فقیری که شبی سرد از غذای سفره‌ات گرم چشیدن شد‌ خدا می‌خواست معنای کرم را جلوه‌گر باشی همین انگیزه‌ی خوبی برای آفریدن شد ‌ به جز رنگ خدا رنگی نمی‌ماند در این عالم تو را با رنگ یک‌رنگی خود گرم کشیدن شد‌ برای کوری چشم حسودان قبل بسم الله خدا ''روحی فداک"ی‌ گفت و مشغول دمیدن شد‌ 🔸شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein