روضه #امام_سجادعلیه_السلام
خطاب به امام زمان(عج)
صاحب عزای حضرت راوی ِ کربلا
جانم فدای غربت پیوسته ی شما
بین بقیع ، وارث درد و اَلَم شدی
زائر برای خاک ِ بدون حرم شدی
داری به دیده اشک ِ غم زین العابدین
با داغ های کرب وبلایش شدی قرین
حالا کنار قبر ِ بدون ضریح او
خون گریه می کنی گل زهرا شبیه او
او دم به دم ز سوز جگر گریه کرده است
سی سال در عزای پدر گریه کرده است
یادش نرفته نیمه ی روزی کنار او
شد لاله چین ِ قافله اش،کینه ی عدو
آتش گرفته عصر ِ جسارت،خیام او
وقتی فتاده گوشه ی مقتل،امام او
وقتی که رفت از دل ِ اهل حرم قرار
دستور از او رسیده: عَلیکُنَّ بِالفَرار
با اشک ،شسته پیکر غرق ستاره را
بر بوریا نهاده تن پاره پاره را
او را سوار ناقه ی عریان نموده اند
تا شهر شام رفته دو دستش میان بند
بر روی نیزه دیده سر زخمی پدر
او هم شبیه فاطمه ها گشته محتضر
رفته میان هلهله های حرامیان
شد آشنای طعنه و دشنام ِ شامیان
مانده به روی پیکر او ردّ ِ سنگ بام
او هم کشیده درد نوامیس و ازدحام
در مجلس شراب ِ عدو رفته از جفا
دق کرده از شرار لب و چوب بی حیا
هر چند او گرفته ز زهر جفا امان
شد قاتل حقیقی او چوب خیرزان
️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_سجادعلیه_السلام
روضه در یک کلام وای از شام
دردِ بی التیام وای از شام
کاش مادر مرا نمی زائید
ناله های مدام وای از شام
ناسزاهای بد به ما گفتند
همه جایِ سلام وای از شام
آن دیاریِ که کرده بازی با
آبروی امام وای از شام
قافله تا غروب گیر افتاد
کوچه ها ناتمام وای از شام
دخترِ فاطمه اذیت شد
از نگاهِ حرام وای از شام
گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود
آتشِ رویِ بام وای از شام
جایِ حیدر زگیسویِ دختر
می گرفت انتقام وای از شام
در میان ِ چهار هزار رقاص
گریه در ازدحام وای از شام
سر و تشت و پیاله های شراب
چوبِ بی احترام وای از شام
لعنتی در کنارِ سر میریخت
میِ باقیِ جام وای از شام
سرخ موئی اشاره کرد و یزید
گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام
من چهل سال گریه میکردم
با همین یک کلام وای از شام
قاسم نعمتی
https://eitaa.com/Madahankhomein
4_6048809284286811387.mp3
زمان:
حجم:
2.78M
#شور_لطمه_ای_اسارت_آل_الله
برادرم
ای علمدار حرم
دلواپس نباش برای معجرم
یار حسین (ع)
ای علمدار حسین(ع)
گره خورد بعد تو کار حسین(ع)
نیزه نشین
ای یل ام بنین (س)
یادمه خوردی عمود آهنین
وا اَسَفا
یادمه توو کربلا
چشماتو با نیزه دوختن بی هوا
روو نیزه ها
خوردی سنگ از رو جفا
توی شام و کوفه تو سوا سوا
صاحب علم
صاحب دست قلم
میبنی اسیر ضجر و حرملم
ببین عدو
میشه با ما روبه رو
بچه ها میخونن از ترس هی عمو
توو هر مکان
میزنن زجر و سنان
همه ی اهل حرم و بی امان
مثل سراب
شد برات ساقی آب
که خجالت میکشی تو از رباب(س)
شدن فلک
هر جایی خوردن کتک
بچه ها میگفتن ای عمو کمک
تو ازدحام
سنگ میخوردیم از رو بام
مارو بردن زیر دروازه ی شام
میخندیدن
میزدن میرقصیدن
وقتی اشک چشم ما رو میدیدن
تب حسین(ع)
پیش زینب حسین(ع)
چوب زدن به دندون و لب حسین(ع)
شام خراب
میدادن مارو عذاب
نبودی تو مجلس بزم شراب
#مجید_مرادزاده
https://eitaa.com/Madahankhomein
4_6048809284286811383.mp3
زمان:
حجم:
1.92M
#شور_لطمه_ای_اسارت_آل_الله
☑️بند اول
دنبال نیزه ت باچشم گریون
می اومدیم با پاهای پرخون
توو هر محل و هرکوی و کوچه
میرفتیم از حال توو شهر کوفه
ما رو با جسارت
بردن بی بهونه
با بی حرمتی و
سیلی تازیونه
واویلاواویلا
☑️بند دوم
تنها سلاحم چشم ترم بود
سایه ت توو هرجا روی سرم بود
چشمم همیشه به سوی نیزه
کاشکی نیفتی از روی نیزه
روو نیزه که خوندی
قران ای برادر
میزدن به لبهات
با سنگ قوم کافر
واویلاواویلا
☑️بند سوم
اون که سرت رو باسنگ شکسته
دستای ما رو با طعنه بسته
بوسه گرفتن سنگا ازون لب
هر چی خطا رفت میخورد به زینب
افتادیم روو خاکا
صد بار ای برادر
کمونیه قدّم
شدم مثل مادر
واویلاواویلا
#مجید_مرادزاده
https://eitaa.com/Madahankhomein
🙏یا زینب کبری ادرکنی😢
ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب
نسوخت هیچ دلی در جهان، چنان دل زینب
نگشت شاد، دلش از غم زمانه، زمانی
ز آب غم بسرشتند، گوییا گِل زینب
فغان و آه از آن دم! که خصمدون به لبشط
بُرید سر ز قفای حسین، مقابل زینب
فتاده دید چو در خاک، سرو قامت اکبر
قرار و صبر و تحمّل، برون شد از دل زینب
میان لشگر اعدا به راه شام نبودی
به غیر معجر نیلی، به چهره حائل زینب
به گِرد ناقۀ او، کوفیان به عشرت و امّا
سر حسین به سِنان، پیش روی محمل زینب
نه آب بود و نه نانی، نه شمعی و نه چراغی
چو گشت کنج خرابه، مقام و منزل زینب
جودی خراسانی
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Madahankhomein
#السلام_علیک_یا_زین_العابدین
مرثیه امام سجاد علیه السلام
تمام عمر با گریه عجین بود
تمام عمر هر لحظه حزین بود
سلاحش گریه بوده در نبردی
که در راه دفاع از جانِ دین بود
سبک تر از فرشته بال می زد
پر پرواز او اشک وزین بود
نشانِ مهربانی با ضعیفان
به روی شانه هایش چون نگین بود
دعاهایش برای اهل تقوی
همیشه اولین و آخرین بود
صحیفه شرح الفت با خدا و
فرار از دست ابلیس لعین بود
امیر نفس، در بالاترین وجه
سرآمد بر تمام مؤمنین بود
غلامش اذن باران داشت، وقتی
که او در عرش سجاده نشین بود
ملائک مستمندان نگاهش
امام آسمان ها و زمین بود
قنوتش وصل عرش و فرش می کرد
جهان در دست زین العابدین بود
چهل سال آه، جان نازنینش
دچار زخم های سهمگین بود
شهید زخم عاشوراست مولا
شهید روضه ی باباست مولا
چهل سال است آقا داغ دار است
چهل سال است چشمش بی قرار است
چهل سال است که تقویم این مرد
تمام فصل هایش بی بهار است
ستون آسمان و جان دنیا
ولی در تنگ نای روزگار است
پس از کرببلا و قتله گاهش
همیشه چشم هایش سوگوار است
هنوز از هتک حرمت در اسیری
دچار زخم های بی شمار است
عبورش از دل بازار سخت است
چه رنجی در ضمیرش یادگار است
چهل سال است خود را می کِشاند
شهید زنده ی چشم انتظار است
گذشته سال ها اما هنوزم
شبیه روز اول داغدار است
برایش آب و نان و خاک روضه ست
همانگونه، حصیر و گوشوار است
که دیده غیر این آقای زخمی
پدر جانش سرش نیزه سوار است
اسیر کوفه ای شد که برایش
علی کشتن همیشه افتخار است
ندیده تا کنون چشمان غیرت
از اینها یک زنی را در اسارت
#اثر_جدید #حسن_کردی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/Madahankhomein
#مرثیه_امام_سجادعلیه_سلام
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
عالم مريد اوست كه پير مراد بود
زين الموحدين شد و زين العباد بود
با غصه ها قرين شد و يعقوب گريه شد
از كربلا به روى دلش غم زياد بود
با دست بسته در پى هجده سر به نى
آواره بين كوفه و شام و بلاد بود
تا لحظه ى شهادت او روضه اش فقط
"يك جرعه آب بر لب عطشان نداد" بود
يك لحظه هم ز خاطر آقا نمى رود
زلفى كه روى نيزه در آغوش باد بود
عارض بر او تبى شده و سد راه كرد
عباس شاهد است كه مرد جهاد بود
🔸شاعر: #محمدحسین_مهدی_پناه
https://eitaa.com/Madahankhomein
مرثیه شهادت امام سجاد علیه السلام
روضه ی سوختن کرب و بلا را دیده
او وداع حرم و خون خدا را دیده
قاتل و مقتل کلِّ شهدا را دیده
عصر آن واقعه قحطی حیا را دیده
هر چه ما روضه شنیدیم تمامش را دید
آتش و سوختن اهل خیامش را دید
دیده پاهای مغیلان زده ی خواهر را
درد شرمندگی از سوختن معجر را
خنده ی شمر و سنان، زجر به یکدیگر را
ساربان و پدر و قصه ی انگشتر را
کاش در کرب و بلا این همه نیرنگ نبود
کاش انگشتر و انگشت بهم تنگ نبود
روز تشییع پدر تیر سه پر پیرش کرد
قبر کوچک،تن سقا،چقدر پیرش کرد
روی نیزه شدن آن همه سر پیرش کرد
خیزران و لب و دندان پدر پیرش کرد
زیر زنجیر تمام بدنش زخمی بود
تا چهل سال دلش مثل تنش زخمی بود
شام بر روح و تنش تیغه ی تکفیر کشید
آتش از بام که افتاد سرش تیر کشید
درد بسیار تر از خنجر و شمشیر کشید
یکسر از قهقهه ی حرمله تحقیر کشید
مرد تنهای اسیران شده باشی سخت است
شاهدی بر صدقه نان شده باشی سخت است
#شام #امام_سجادعلیه_السلام
#حسن_کردی
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
از عشق تو شدهست، فراقت نصیب من
جانم به لب رسید و به سر شد شکیب من
لطفی نما، به گوشهنگاهی، دوا بده
بیمار چشمهای توام، ای طبیب من
گر حرف عشق میزنم، آقای من، بدان
تنها تویی که معنی عشقی، حبیب من
گردد روان سرشک من از دیده، آن دمی
کاید به یاد، روضهی تو ای غریب من
خواهر رسید تا به کنارت، چه دید؟! آه...
صَلّیٰ عَلَیْکْ، ای مَهِ خَدُّالتَّریب من
یک جای سالمی، به همه پیکر تو نیست
زینب شود فدای تو، شیبالخضیب من
انگشتر تو هست، چرا دست ساربان؟!
افتاده دست شمر، چرا خاطراتمان؟!
شاعر: #پدرام_اسکندری
https://eitaa.com/Madahankhomein
💖عاشورائیان😢
رسید بالاخره قافله کنار فرات..
سلامتی حسین و قبیله اش صلوات!
رباب آمده با اصغرش خوش آمده است
رقیه آمده با اکبرش خوش آمده است
چقدر خوب که جمع بزرگ ها جمع است
تمام قافله پروانه، عمه هم شمع است
به بنده ها برسان جلوه ی رب آمده است
خبر کنید زنان را که زینب امده است
چه با شکوه میآید ز محملش پایین
سر تمامی مردان مقابلش پایین
حجاب دختر حیدر هزار پرده ی نور
ز قد و قامت این زن نگاه عالم دور
رکاب دار ابالفضل و پرده دار حسین
شکوه این زن ابالفضل و اقتدار حسین
چرا کسی نمیآید سلامشان بکند
سلامشان بکند احترامشان بکند
بزرگ بانوی این قافله پریشان است
خدا بخیر کند خیره بر بیابان است
گمان کنم خبرِ سر براش آوردند
خبر ز غارت معجر براش آوردند
رسانده اند خبر را که ای صبور حرم
شکسته میشود این سمت ها غرور حرم
اگر چه آمده ای با دوصدجلال اینجا
به عصر روز دهم میروی ز حال اینجا
همان زمان که حسینت میان گودال است
همان زمان که تنش زیر چکمه پامال است
همان زمان که همه درمیان آشوبند
به بوسه گاه نبی نیزه نیزه میکوبند
لباس کهنه او از تنش جدا شده است
به روی جسم شریفش برو بیا شده است
کبود میشود از تازیانه پیکر تو
سری به نیزه بلند است در برابر تو
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
https://eitaa.com/Madahankhomein