#شب_جمعه#شب_زیارتے_آقا
#اباعبدالله_الحسین_علیه_السّلام
هرچـه داریم ز کـربلا داریم
از حسین و روضه ها داریم
احـترامـے اگر بُـود اے دل
ما از آن پور مرتضـے داریم
آبرویــے اگر به ما دادند
همه از آل مصطفے داریم
شیر با عشق ِ شاه دین خوردیم
هرچه داریم از آن غذا داریم
گر حرم بسته شد چه غم باشد
ما به دل مجلس ِعزا داریم
روضه ها در دل از براے حسین
هر شب و روز جمعه ها داریم
گرچه دوریم ، ولے به یاد حرم
ناله و سوز و غصه ها داریم
دورے اش آتشے زند بر جان
میل آن صحنِ با صفا داریم
تا که هستیم حسین حسین گوییم
وقت مردن هم این ندا داریم
در دل خاڪ گور هم بے شک
ذکر آن شاه و مقتدا داریم
گر بلایے رسد به ما با او
کے غم و غصه از بلا داریم
چون که او هست هرچه گویے هست
بے حضورش ره فنا داریم
ما ز دشمن هراس کے داریم
تا امامے چو مرتضے داریم
هر رگ ما علے علے گوید
ذکر او صبح و هر مسا داریم
با ولایش اگر گنهکاریم
یا دو صد فتنه و خطا داریم
نا امید از خدا نمیباشیم
ما که سلطان لافتے داریم
عشق ما در مدینه و نجف است
به چه سرمایه اے که ما داریم
خاڪ ما بوے عشق خواهد داد
تا به دل حب مرتضے داریم
ما گدایان حضرت عشقیم
جانبش دست التجا داریم
اے "طریقت" علے ست یاور ما
به چـه شـاهے گـره گشـا داریم
🖋تقدیمی:حاج مرشدعلے طریقت
https://eitaa.com/Madahankhomein
#شب_جمعه_کربلا
شب جمعه حرمش حال و هوایے دارد
دل شیدایے من شور و نوایے دارد
شب جمعه شب شور است و نوا تا دم صبح
وه چه غوغاست در این جا چه صفایے دارد
شب جمعه همه از عرش برین مے آیند
بهر دیدار و زیارت چه ضیایے دارد
فاطمه آمده از بهر زیارت اے وای
در کنار حرمش بزمِ عزایے دارد
شب جمعه است خداوند حسین ابن علی
که به زوار حرم لطف و عطایے دارد
بوے سیب از حرمش تا به مشام آید اگر
روضه اش بر دل و جان معجزه هایے دارد
خوش بر احوال کسے که به حریمش آید
حرم دل بنگر کرب و بلایے دارد
کربلا کعبه عشق است خدایا مددے
کعبه عشق حسینے چه منایے دارد
کربلا وادے طور است و صفا و مروه
به چه بین الحرمینے و سرایے دارد
بین دو سید و مولا به اشارت گویم
که میان دو حرم دارُ شفایے دارد
یڪ طرف قبر علمدار یل امِ بنین
آن طرف را بنگر خون خدایے دارد
مقتل شاه شهیدان که برد دل از کف
خیمه گاهش بنگر ناے و نوایے دارد
زینبش ناله زد و گفت که اے واے حسین
بر سر آن تن بے سر چه بکایے دارد
شکر لله که شدم زایر کویش هر دم
ناطق سوخته دل بین چه ثنایے دارد
🖊شاعر:غلامرضامحمودنژاد (ناطق) قم
۱۴۰۰/۱۰/۷
http://eitaa.com/Madahankhomein
#شب_هفتم
#عزای_حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها
« هفتمین روز عزاے دختـر پیغمبـر است
موسم سوز وگداز قهـرمان خیبـر است »
« سینه اهل ولا شدشرحه شرحه زین الم
یوسف ال محـمد غمگسـار مـادر اسـت »
بگوشـم هاتفے گفتـا که عـالـم زار میگـرید
ز داغ فاطـمه هـر مـومن هشـیار میگـرید
قلـم را گفتمـش تفسیر کن شرح غم زهـرا
قلم گفـتا چـه بنـگارم در و دیوار میگـرید
شرارستان کینه پشت درب عثمت الله شد
در ایــن غــم اهل دل با دیده اے خونبـار
میگرید
در اندم یاس پیغـمبر کبودوغنـچه پرپرشد
در این ماتـم عـلے شیر خدا بسیار میگـرید
فتـاده کشـتے پهلـو گـرفـتـه در بـم طـوفان
به اقیانوس جهل افتاد دین و احمد مختار
میگرید
علے با اشڪ چشمان شستشو داده شقایق
را
نموده یاس خونین زیرخاڪ و زارمیگرید
نگاه و گریه طفلان بسـوے ان در و دیوار
علے را مے کند خونین دل و غمـبارمیگرید
شبـانگاهان رود نـزد مـزار مخـفے زهـرا
به نخلسـتان ز هجـران رخ دلـدار میگرید
اطاعـت از ولے عصـر از زهـرا بیـاموزیـم
علے بـر غـربـت و مظلومے ان یار میگـرید
هنوزم ناله مظلومـے اش برگوش جان اید
ز بے مـهـرے امـت حـیـدر کــرار مے گریـد
رسیده هفتمین روز عزاے دخت پیغـمـبر
بیـاد غـربـت زهـرا در و مسـمـار میگـریـد
ببخـشا جان زهـرا مانده غیبـت خـداوندا
امـام منتـقـم از داغ مـادر زار میگـریـد
"کیانے" را مدد کن در مسیـر عترت وقـران
که مهدے از حضـور جاهل دیندار میگـرید
یارب الفاطمه(س) بحق فاطمه (س)
اللهم عجل لولیڪ الفرج
آمین یا رب العالمین
🖊شـاعراسـتـاد: کیـانے
https://eitaa.com/madahankhomein
حضرت زهرا(س)-تشییع-تغسیل
آن شب در آن بیت العزا غوغا به پا بود
تصویر یک زن روی دست مرتضی بود
آه مانند شیشه چند جای او ترک داشت
این ها همه درد سر شیر خدا بود
هی دست روی دست میزد راه می رفت
صدها گره در کار یک مشکل گشا بود
یک مرد تنها دو کنیز و این همه زخم
غسل و کفن پیش نگاه بچه ها بود
هر عضو را بینی که کاری تر شکسته
بی شک همانجا بوسه گاه مصطفی بود
یادش نرفته حیدر کرار روزی
می دید زهرایش به زیر دست و پا بود
مادر به هر درد سری آخر کفن شد
دلشوره ها بهر شهید کربلا بود
پیراهنش را از تنش بیرون کشیدند
یوسف اسیر گرگ های بی حیا بود
یک پیکر عریان و بی سر روی خاک
منزل به منزل راس او بر نیزه ها بود
جا دارد از این روضه نوکرها بمیرند
تشییع آقا بین تکه بوریا بود
اهل القری آقای مارا دفن کردند
آن آقایی که در بیبان ها رها بود
فرمود فرزندش نشد او را ببوسم
چون بند بند پیکرش از هم جدا بود
#قاسم_نعمتی
https://eitaa.com/madahankhomein
🏴تنهاترین مظلوم😢
رفتی میان غصه مرا جا گذاشتی
ما را در اوج غم تک و تنهاگذاشتی
برداشتی تو بار خودت را ز بستر و
آن را به روی شانه بابا گذاشتی
یادم نمی رود بخدا لحظه ای که تو
با یا علی به آتش در پا گذاشتی
مادر لباس محسن خود را نبرده ای
آن را به زیر بالش خود جا گذاشتی
این یادگاری ات جگرم را کباب کرد
دربین شانه موی خودت را گذاشتی
گفتم که چار ساله کجا مادری کجا
این کار را برای اماگذاشتی
آن بوسه ای که سهم گلوی حسین بود
آخربرای زینب کبری گذاشتی
✍مهدی نظری
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Madahankhomein
#بعد_از_شهادت
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
مادر سلام! می شنوی؟ زینب آمده!
با یک بغل شکایت و ذهنی پر از سوال
اول بگو که پیش خدا کی ببینمت؟
بعد از سه روز؟ چند دهه؟ یا که چند سال؟
آنجا که خوب میگذرد، با خدایتان
جمعید دور حوض و کسی هم غریبه نیست
اینجا هم اشک ما و دل تنگ خانه و
جمع شبانهی پدر و چاه دیدنی است !
در این سکوت غم زده حتی نمی شود
با خاطرات دور و برت درد دل کنی
اما شما هم از در و همسایه راحتی
هم می شود که با پدرت درد دل کنی
از ماجرای کوچه نگویی برای او!
تنها بگو که حال همه خوبِ خوب بود
یادش بخیر،حال همه خوب بود، حیف!
دنیا چه زود می گذرد، حیف شد، چه زود...
میبینمت هنوز میان حیاطمان
مشغول کار پخت و پز و آرد کردنی
مادر اگر که روسریام را درآورم
مثل قدیم موی مرا شانه می زنی
بابا برام گفته پس از فوت مادرت
میگفتهای همیشه «پدر! مادرم کجاست؟»
حالا شده است نوبت من تا بپرسم از
دیوار و میخ و کوچه و در «مادرم کجاست؟»
آخر چرا بدون صدا باید اشک ریخت؟
مادر! گلویمان به خدا درد می کند
گرچه به حد درد شما نیست... راستی
پهلوت خوب تر شده یا درد می کند؟!
مادر! چرا شبانه تو را دفن کرده ایم؟
اصلا چرا کسی به سراغت نیامده؟
مردم که گفته اند میاییم، دیر شد!
پس هیچ کس چرا سر ِ ساعت نیامده؟!
مادر! سوالها که همه بی جواب ماند
این بود رسم درددل؟ این بود مرهمت؟
پس می روم دوباره سر پله ی نخست
مادر بگو که پیش خدا کی ببینمت؟
🖊شاعر: سادات هاشمی
https://eitaa.com/Madahankhomein