eitaa logo
1.9هزار دنبال‌کننده
148 عکس
50 ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
jafasadeg9 - 1 - 128 - mahanmusic.net.mp3
3.08M
. *دستایِ آقارو بستن، حتی سوارِ بر مرکب نکردن، راه افتادن به سمتِ کاخِ منصورِ ملعون، اِبنِ ربیعِ ملعون می تازید، این پیرمرد هی زمین می خورد و بلند میشد، هی نفس نفس میزد، پاهاش رویِ خارهایِ بیابون می رفت،شاید زیر لب می گفته:” یا عَمَّتیَ المَظلومه”… آقارو آوردن تویِ کاخِ منصور، نانجیب یه نگاهی کرد دید این پیرمرد نفس نفس میزنه، شمشیر رو کشید آقارو شهید کنه، همه گفتن کارِ آقا تمومِ، یه وقت دیدن رنگِ منصور پرید، شمشیر رو غلاف کرد، گفتن: چی شده؟ خودت گفتی آقارو بیارید، میخواستی آقارو بِکُشی، چی شد یه مرتبه رنگ و روت پرید؟ گفت: شمشیر کشیدم آقارو شهید کنم، یه وقت نگاه کرد دیدم رسولِ خدا ایستاده، فرمود: منصور! اگه یه تارِ مویی از سَرِ بچه ام کم بشه، تاج و تختت رو بهم میریزم… یارسول الله! یه شمشیر بالایِ سَرِ امام صادق دیدی طاقت نیاوُردی، بمیرم برا اون خانومی که بالایِ بلندی نگاه می کرد، شمشیرها بالا می اومد، همه به یک نقطه فرود میاد، حسین… امام صادق علیه السلام سیدمجیدبنی فاطمه ✨▪️▪️✨▪️▪️✨▪️▪️
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه گریز به کربلا،شبهای هیئت آره سخته که هزار ساله آقا ساکن بیابونای غربتی عمریه به فکر تو نبودمو ادعامه که منم یه هیئتی خیلی شرمندم نبودم نوکر دل به خواه تو خیلی شرمندم درآوردم با گناهم آهتو خیلی شرمندم شده ام سنگی جلوی راه تو هستیمو میدم فقط یه نگاه تو برام بسه بگو نوکرت یه روزی به آغوش تو می رسه بیا آقاجون العجل که شیعه ی تو بی کسه یا مهدی العجل..... 🌸🌸🌸ا🌸🌸 همه از تو دیده اند بخشندگی اما دیدی از همه شرمندگی آره خیلی کم گذاشتیم براتو تو رو کم صدا زدیم تو زندگی خیلی شرمندم چرا بی تو لحظه لحظه هام گذشت خیلی شرمندم دلت از اعمال من همش شکست خیلی شرمندم با چه رو بگم دلم به رات نشست من چیکار کنم که نباشی ساکن بیابونا کاش که این روزا برسه غربت تو به انتها قسمت میدم نخواه اینو که باشیم ازت جدا یا مهدی العجل..... 🌸🌸🌸ا🌸🌸 حق بده رویای هر شبم شده نجف و یه گوشه ایوون طلاش بعد از اون زیارت جدّت حسین دعای ظهور تو پایین پاش خیلی دلتنگم برا اعتکاف بین الحرمین خیلی دلتنگم برای طواف مرقد حسین خیلی دلتنگم یه‌نگاه به گنبد و اشک دو عین هرجای حرم برای ظهور تو کنم دعا دعای فرج می خونم به حق دستای جدا خواهشم اینه لحظه ای ببینمت تو کربلا یا مهدی العجل..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Madahankhomein
عزیز این دوران سلام فرمانده تو ای مرا جانان سلام فرمانده مطیع امر رهبرم ، آری غلام کوی حیدرم ، آری برای او چو قنبرم ، آری تویی مرا ایمان سلام فرمانده عزیز فاطمه بود ، ناصر به عصر غیبتش منم ، حاضر شدم به درگه خدا ، شاکر تو ای گل قرآن سلام فرمانده رهبر ما که جان بود ، در تن جبهه ی حق بود ازو ، روشن خاک وطن ز قدرتش ، گلشن صفای این بستان سلام فرمانده امام راحلم بود ، در یاد دلم به یاد کربلا ، افتاد بر سر کافران کشم ، فریاد بده مرا فرمان سلام فرمانده فتح و ظفر دمیده شد ، ما را پرچم دین به قُله زن ، یارا بزن به قلب جاده ها ، پا را بگو تو در توفان سلام فرمانده نوشته اقتدار تو ، گردون مقاومت ز تو بجا ، اکنون بزن صلای عاشقی ، افزون بده ندا با جان سلام فرمانده دلاورم. برادرم ، برخیز تو با عدوی دین حق ، بستیز که می رود به دست تو ، پائیز دمد گل بستان سلام فرمانده شعر: استاد حاج محمود تاری «یاسر» https://eitaa.com/Madahankhomein
👌🌟 ❤️ طبیب دردها ❤️ کی شود بینم رخ ماه دل آرای تو را تا کشم بر دیده گان خاک کف پای تو را دوست دارم نگات کنم یه بار تو دنیا آقاجون چی میشه جمالت و کنم تماشا آقاجون به خوبا سر میزنی مگه بدا دل ندارن یه سری به ما بزن ای خوب خوبا آقاجون مگه چیزی کم میشه یه رو سیاه نگات کنه با یه قطره کم نمیشه آب دریا آقا جون 🌸 آقا دوای دردم 🌸 آقا دورت بگردم """"""""""""ا"""""""""""" 🌸 آقا ماه منیرم 🌸 آقا برات بمیرم """""""""""""ا""""""""""" 💖اللهم عجل لولیک الفرج 💖 https://eitaa.com/Madahankhomein
دوشنبه های امام حسن و امام حسینی فدای جود کسی که هرآنچه را بخشید فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید غریب بود، اگرچه گدا فراوان داشت کریم بود، بدون سر و صدا بخشید کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید ملامتش نکنید آنکه را مدینه نرفت مدینه زائر خود را به کربلا بخشید گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد خدا فقط به حسن اینچنین بلا بخشید گمان دیگرم این است که دم آخر به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید : 💔 سرهر‌سفره‌که‌پهن‌است‌گدایی‌نکنم نان‌هرسفره‌حرام‌است‌به‌جز‌نان‌حسن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/Madahankhomein
در ایران و دشت‌های شقایق سرخ، صدها هزار لاله‌ی عاشق سرخ جنگش اگر دفاع مقدس بود، صلحش چنان سکوت مقدس بود غم خنجری به پشت طبس می‌زد، خون را ز قلب حادثه پس می‌زد ایمان میان دشت نفس می‌زد، طوفان نبود فوت مقدس بود آن روزها که بار حوادث را از شانه های شب‌زده برمیداشت در چشممان طراوت باران و در دستمان قنوت مقدس بود اهل سلوک با شهدا بودیم، دنبال رد پای خدا بودیم دشمن که مرده‌ای متحرک و او ، یا حی لا یموت مقدس بود در خانه‌ی خدا که عذابی نیست، اما شروط مختلفی دارد آقای مهربانِ عزیز ما، بخشی از آن شروط مقدس بود پروانه‌‌ها هوای حرم دارند، آری کبوترانه وفادارند چون اسم رمز فتنه‌ی آمریکا، این بار عنکبوت مقدس بود شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
در اسیر دام تو هر کس نشد ، گرفتار است و از کمند تو هر کس که جَست از ما نیست "غلام دولت آنم که پایبند رضاست" کسی که از سر کوی تو رَست از ما نیست کبوتری که نشد جلد دانه و دامت - و غیر بام تو جایی نِشست از ما نیست امیر عشق ؛ ز حبل المتین گیسویت کسی که رشته ی خود را گُسست از ما نیست قسم به حرمت نانی که خوردم از کرمت هر آنکسی که نمکدان شکست از ما نیست مباد خاطرت آزرده حضرت سلطان رعیتی که شکر خورده است از ما نیست شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
در بغض ما سنگ می شود گاهی زندگی، ننگ می شود گاهی از شُکوه خرافه بیزاریم از سکوت کلافه بیزاریم قبله آسمان، امام رضا ضامن آهوان، امام رضا دل ما چشم خیس آهویت ما که شرمنده ایم از رویت... رحمت بی کران، امام رئوف دلبر مهربان، امام رئوف بازهم قحط چاره شد انگار جگری پاره پاره شد انگار خنجر هرزه، تیز تیز شده ست شهر ما شهر فتنه خیز شده ست هرزه های زمانه همدستند دزدهای شبانه همدستند ناگهان تیغ زهر داده شدند بهر هتک تو پُر اراده شدند دور و بر، قیل و قال می بارد شبهه، خوش خط و خال می بارد فتنه ای پشت فتنه می سازند گرگ و چوپان به گلّه می تازند من و تو زنده ایم و این خواری!؟ مرگ کو؟ مرگ و آبروداری... جگر کشته مُرده می جوشد غیرت زخم خورده می جوشد باز کابوس به هم خورده ست حرمله دست بر قلم برده ست! هرزگان، خاک بر سر آوردند از سه شعبه، قلم در آوردند! تیغ اوباش، زهر داده شده ست نسل مامون حرامزاده شده ست روضه هامان سیاسی اند همه درس زینب شناسی اند همه اُف به بی غیرتی که دم نزند یا در این روضه، ناله هم نزند پیش چشم من و تو، حق پژمرد حُرمت یک امام سیلی خورد باز هم خیمه گاه غارت شد به امام رضا جسارت شد کوفیان، چشم بر دِرَم دارند این قبیله، شُریح هم دارند! گفته باشیم و بین ما باشد! وای اگر بی ادب، رها باشد... وای اگر خون حق، طلب نشود وای اگر فتنه گر، ادب نشود داعش از خشم ما خبر دارد وای اگر شیعه، تیغ بر دارد هست خالی _ برای حُسن ختام!_ جای «نوّاب» و «طیّب» و «ضرغام» دل به راه شهید باید زد به دهان یزید باید زد سرِ این قصه، زلف حاشا نیست هر که کوتاه آید از ما نیست آنچه خالیست جای ضرغام است حکم «ساب الامام» ، اعدام است شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
در لعنت به هر آن که هتکِ حرمت کرده بر ساحتِ خورشید اهانت کرده محشور شود روزِ جزا با مامون هر کس به امامِ ما جسارت کرده! شاعر: @Madahankhomein
در جز خاک کوی دوست مرا تاج سر مباد بی نور گنبدش شب من را سحر مباد هر کس گرفت دامن او نامدار شد هر کس نشست در حرمش در به در مباد سلطان اگر رضاست! رعیّت شدن سزاست جز مُهرِ مهرِ یار به دل معتبر مباد ما را نسیم صبح حرم بیمه کرده است در دوزخ گناه جز اینم سپر مباد بیت المقدسم حرم پاک مشهد است ای عنکبوت زاده از اینت خبر مباد؟ تا بوده است بوده همین! عالم وجود: جز عرصه ی مقابله ی خیر و شر مباد با قیمت فروختنِ غیرت و شرف! ایکاش حاصلِ احدی سیم و زر مباد خرمای نخل میثم تمار خورده ایم نخل طلای کن! خَذَفی بیشتر مباد… شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
در تا دیده گشودم به خراسان نظر افتاد بر چشم دلم پرتو نور سحر افتاد در قاب خیالم همه عکس قمر افتاد با لطف خدا برگ امیدی اگر افتاد از عرش بَرین روی زمین این خبر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد آنان که تو را جنت هشتم بشناسند لب های تو را غرق تبسم بشناسند آئينه ی نورانی مردم بشناسند کشتی رهایی ز تلاطم بشناسند با یاد تو از دیده ی مردم گهر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد تو خسرو دین آینه در آینه نوری هشتم ولی پاک خداوند صبوری سرسبزترین آینه در فصل حضوری خورشیدی و از عرش تو در حال عبوری نور تو درخشید و دلم شعله ور افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ظلمت زدگان نور تو را هیچ نفهمند چون بی خبران آب بقا هیچ نفهمند از تابش انوار ولا هیچ نفهمند وز رویش الطاف خدا هیچ نفهمند بر پیکرشان زآتش محنت شرر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد هر قدر شیاطین ز کمر تیغ کشیدند جز ظلمت خود پیش تو مهتاب ندیدند بندی شده و بر تن خود تار تنیدند این سنگ پران ها همه از نسل یزیدند در معرکه از دست لعینان سپر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد سلطانی و بر تخت جهان تکیه زدی تو طوبایی و بر باغ جنان تکیه زدی تو موسایی و بر طور زمان تکیه زدی تو در طوس به صد تاب و توان تکیه زدی تو نام تو ظفرمند و به نامت ظفر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ای مُلک خراسان ز تو سرسبزترین ها دارد همه جا خاتم دین از تو نگین ها خاک قدمت روشنی ماه جبین ها خدام حریم تو همه عرش نشین ها از عرش نگاه تو به دلها ثمر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ای گنبد تو گوهر شهوار مکرر ای صحن و سرایت همه گلزار مکرر ایوان طلایت شده انوار مکرر نام تو علی ، حیدر کرار مکرر از نور تو خورشید به چشمان تر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد در پیش تو ای آینه آهو زده زانو کشتی جهان باز به پهلو زده زانو هر آدم شایسته و نیکو زده زانو از بهر فراگیری الگو زده زانو یعنی همه جا حکم قضا و قَدَر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ای بر همگان نور تو الطاف خدایی کردند اگر اهل جفا یاوه سرایی ماییم همه بهر تو ای ماه فدایی حال آمده این دل به حریمت به گدایی بر دفتر «یاسر» ز قلم سیم و زر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد شاعر: «یاسر» https://eitaa.com/Madahankhomein