eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
355 ویدیو
220 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب اطفال حسين بن على بى ياورند آه و واويلا حسين (٢) دختران اين حرم در كربلا بى معجرند آه و واويلا حسين (٢) 🥀 روى نى ها راس شاه و روى صحرا پيكرش يا حسين و يا حسين (٢) جاى عباس على خالى ببيند خواهرش يا حسين و يا حسين (٢) 🥀 راس نور چشم پيغمبر نشسته بر سنان آه از اين داغ گران (٢) جابجا مى شد ميان دست هاى اين و آن آه از اين داغ گران (٢) 🥀 در زمين كربلا شام غريبان امشب است گريه كار زينب است (٢) بين اطفال حرم بى وقفه در تاب و تب است گريه كار زينب است (٢) 🥀 شد حسين بن على امروز از خواهر جدا يا حسين و يا حسين (٢) سر جدا، پيكر جدا، دستان آب آور جدا يا حسين و يا حسين ✍پیمان طالبی https://eitaa.com/Maddahankhomein
شمع دل میسوزد و شام غریبان امشب است مو پریشان زینب است، مو پریشان زینب است گم شده طفلان و حیران در بیابان زینب است مو پریشان زینب است، مو پریشان زینب است 🥀 جان زینب در شب شام غریبان گم شده یاریم کن یاحسین، یاریم کن یاحسین دخترت با گوش پاره در بیابان گم شده یاریم کن یاحسین، یاریم کن یاحسین 🥀 آسمان کربلا تیره شده واویلتا حضرت زهرا بیا حضرت زهرا بیا سر به روی نی تن شه مانده زیر دست و پا حضرت زهرا بیا حضرت زهرا بیا 🥀 https://eitaa.com/Maddahankhomein
133.4K
آه و واویلا صد آه و واویلا جِسم شَهْ بی سر ، در دل صحرا بر حرم دشمن سنگ جفا میزد آتش کینه ، شعله ها میزد آه و واویلا صد آه و واویلا... با تَن تبدار ای داد و اِی بیداد کُنجی افتاده ،حضرت سجاد از کف زینب رفته دگر چاره عترت طاها ، جمله آواره آه و واویلا صد آه و واویلا... نطق من از شرح این عزا لال است جسم شَهْ بی سر ، بین گودال است جانِ دو عالم از غم شده بر لب وا مصیبت از ، غصّه ی زینب آه و واویلا صد آه و واویلا... شاعر: امیر عباسی https://eitaa.com/Maddahankhomein
133.4K
آه و واویلا صد آه و واویلا جِسم شَهْ بی سر ، در دل صحرا بر حرم دشمن سنگ جفا میزد آتش کینه ، شعله ها میزد آه و واویلا صد آه و واویلا... با تَن تبدار ای داد و اِی بیداد کُنجی افتاده ،حضرت سجاد از کف زینب رفته دگر چاره عترت طاها ، جمله آواره آه و واویلا صد آه و واویلا... نطق من از شرح این عزا لال است جسم شَهْ بی سر ، بین گودال است جانِ دو عالم از غم شده بر لب وا مصیبت از ، غصّه ی زینب آه و واویلا صد آه و واویلا... شاعر: امیر عباسی https://eitaa.com/Maddahankhomein
201.1K
عالم همه محزون و پریشان حسین است شام است ولی شام غریبان حسین است از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است حسین حسین یا مولا حسین اباعبدالله... نازل شده قرآن همه در مطبخ خولی یا کوفه پر از نغمۀ قرآن حسین است؟ دریا جگرش سوخته و آب شـده، آب لب‌تشنۀ لعل لب عطشان حسین است حسین حسین یا مولا حسین اباعبدالله... ای بـاد بـه زخـم تن اکبـر که رسیدی آهسته بزن بوسه که این جان حسین است زینب نگهش بر قـد خم‌گشتۀ زهرا زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است حسین حسین یا مولا حسین اباعبدالله... صحرای بـلا گشته پـر از لاله و ریحان گل‌هاش همه زخم فراوان حسین است در تشنگی روز جــزا چشمۀ کوثر چشمی‌ست که می‌گرید و گریان حسین است حسین حسین یا مولا حسین اباعبدالله... ✍حاج غلامرضا سازگار https://eitaa.com/Maddahankhomein
بر تنش هر چه داشت را بردند عشق را روی نیزه ها بردند لنگر آسمان زمین افتاد عرشِ تنها ز صدر زین افتاد تیرها را دقیق زد دشمن نیزه ها را عمیق زد دشمن گلویش را به نیزه ها بردند بدنش را به زیر پا بردند بر تنش بی شماره زخم افتاد قامتش از فشار زخم افتاد صبر کردند و با خیالی تخت می کشیدند از تن او رخت سنگ زن های ماهر آوردند تیر بسیار نادر آوردند با سه شعبه فقط ز پا افتاد خواهرش داشت سخت جان می داد چون غریبان حسین را کشتند نا نجیبان حسین را کشتند https://eitaa.com/Maddahankhomein
304.5K
▪️زمینه گودال▪️ ▪️بنداول▪️ نکِش عزیزمو نزن تو صورتش تو رو خدا بده یه ذره آب بهش داری می بینی نامسلمون که بازه چشمای حسینم بسه کن دیگه چکمت رو بردار از روی لبهای حسینم شد مثل مادرم افتاده زیر پا شکسته سینه ی مظلوم کربلا ای وای ای وای حسین ▪️بنددوم▪️ بزار که پیرهنش بمونه تو تنش بگو دیگه نیان برای کشتنش هر چی که داشت بردی به غارت غارتگری اندازه داره بس کن می بینی که حسینم انگشت و انگشتر نداره عریانه پیکرش می بینه مادرش می میره دخترش دست بردار از سرش ای وای ای وای حسین محسن طالبی پور @Maddahankhomein
آجرک الله یا صاحب الزمان غروب بود و تنی چاک چاک در صحرا غروب یود و تنی روی خاک در صحرا غروب بود و روان خون پاک در صحرا غروب بود و شبی ترسناک در صحرا غروب بود و زمان هجوم و غارت بود غروب بود و شب اول اسارت بود بیا به روضه ی قبل از غروب برگردیم که زیر سُم نشده لاله کوب ، برگردیم نبود روی تنش سنگ و چوب ، برگردیم نداشت زخم و تنش بود خوب برگردیم نوشته اند مقاتل ، دروغ باشد کاش برید خنجر قاتل ، دروغ باشد کاش گمان کنیم که او هم زره به تن دارد گمان کنیم که یک کهنه پیرهن دارد که جای سالم و بی زخم در بدن دارد گمان کنیم که این کشته هم کفن دارد گمان کنیم که هرقدر غصه و غم هست کنار زینب کبری هنوز محرم هست چقدر روضه ی جانکاه کربلا دارد چقدر داغ جگرسوز نینوا دارد رسیده دشمن و چشمش مگر حیا دارد برای روضه ی زینب بمیر ، جا دارد غروب بود و مقاتل که روضه خوان بودند و محرمان علی بین ناکسان بودند امام ظهر به نی بود و آیه بر لب داشت امام عصر دهم بین خیمه ها تب داشت اگرچه دختر حیدر غمی معذّب داشت هوای معجر خود را همیشه زینب داشت تمام دخترکان را سوار محمل کرد برای رفتن خود گریه کرد و دل دل کرد نداشت محرمی و مثل شمع سوسو زد به نیزه ی سر عباس خواهری رو زد گمان کنیم که چون دست را به پهلو زد برای خواهر ارباب ناقه زانو زد گذشت کرببلا ، روضه ها نگشته تمام هنوز مانده مصیبت ، امان ، امان از شام @Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم یاصاحب‌الزمان‌عجل‌الله ساعت سه توان آقا رفت خورد در پیش چشم زهرا تیغ ساعت چار رفت در گوال می کِشندش به هر طرف با تیغ 🥀 ساعت پنج شد زمین لرزید که سپاهی به گرد مقتول است ساعت شش شده‌است از گودال همه رفتند و شمر مشغول است   (حسن لطفی @Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم هر قدر خوردم کتک یک لحظه چشمم تر نشد هیچ‌کس مانند من با غم مصمم تر نشد تکه‌های خیمه‌ها را جای معجر می‌برم بیش از این چیزی برای ما فراهم‌تر نشد بچه‌ها در بوته‌ها و دختران در شعله‌ها چشمِ نامردان ولی یک لحظه از غم تر نشد خیمه‌ها غارت شدند و گوش‌ها پاره ولی یورشِ این قوم بر طفلان تو کمتر نشد باز آتش بهتر از نامحرمانِ وحشی است مثل آتش هیچ‌کس اینقدر محرم‌تر نشد بی تعادل بودنِ تو کار دستم می‌دهد هرچه می‌کردند سر بر نیزه محکم‌تر نشد تا نیافتی بازهم بر نیزه‌ات کوبیدنت هیچ دردی مثل این پیشم مجسم‌تر نشد روی نیزه نیست عباسم سرش آویخته خواستم بوسم گلویش ساقه‌اش خم‌تر نشد زیر پای این قبایل چند ساعت بوده‌ای اکبرت هم از تو حتی نامنظم‌تر نشد نه لباسی داری و نه سر نه حلقی نه تنی هیچکس مانند تو اینقدر مبهم‌تر نشد خوب شد قبل هجوم اسب سر را برده‌اند خوب شد این سر از اینکه هست درهم‌تر نشد حسن لطفی @Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸«آتش»، دور تا دور زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها زبانه می‌کشید؛ اما آن حضرت همان جا ایستاده بود … در نقلی آمده است: 🥀يكى از سربازان لشکر عمر بن سعد گويد: بانوى بلند قامتى را كنار خيمه‌اى ديدم... 📋 و النّارُ تَشتعِلُ مِن جَوانِبها، ▪️در حالى كه از هر طرف، آتش به سمت آن زن، شعله می‌کشید. 🥀 آن بانو گاهى به طرف راست و چپ و گاهى به آسمان نگاه مى‌كرد و دستهايش را بر اثر شدت ناراحتى به هم مى‌زد، و گاهى وارد آن خيمه مى‌شد، و بيرون مى‌آمد. با سرعت نزد او رفتم و گفتم: 📋 يا هٰذِِهِ ما وُقُوفُكِ هٰاهُنا، و النّارُ تَشتَعلُ مِن جَوانِبِك، و هٰؤلاءِ النِّسوَة قَد فَرَرنَ، و تَفَرّقنَ و لَم تَلحِقي بِهِنّ، و مٰا شَأنُك؟ ▪️اى زن! مگر شعله‌های آتش را نمى‌بينى؟ این زن‌ها همگی فرار کرده‌اند؛ تو چرا مانند ساير زنان فرار نمی‌كنى؟! 📋 فَبكَتْ زَینبُ، و قالَت: ياشَيخ! إنَّ لَنا عليلاً في الخيمة، و هُو لا يَتَمكّنُ مِن الجُلوسِ و النُّهوضِ، فَكيفَ أفارقُه، و قَد أحاطَ النّارُ بهِ ▪️در این‌هنگام، زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به گریه افتاد و فرمود: اى‌مرد! ما شخص بيمارى در ميان اين خيمه داريم كه قدرت نشستن و برخاستن ندارد، چگونه او را تنها بگذارم و بروم با اينكه آتش از هر سو به طرف او شعله مى‌كشد... 📚معالی السبطین، ج٢ ص٨ ✍ غروب بود و زنی بی قرار , تنها بود زنی ز داغ برادر فکار , تنها بود غروب بود و زمین سرخ بود و باد سیاه زنی حزینه و بی غمگسار , تنها بود غروب بود و غم خیمه ای بدون عمود و زینبی که در آن گیر و دار , تنها بود غروب بود و سپاهی شهید و یک زینب شود به محمل خود تا سوار , تنها بود غروب بود و علمدار خفته و زینب کنار خیمه ی بی پاسدار , تنها بود غروب بود و برادر به مقتل و زینب کنار آن بَدنِ بی مزار , تنها بود غروب بود و طناب و اسیری و زینب غریب و خسته و چشم انتظار , تنها بود غروب بود و رُباب و صدای لالایی کنار تربت یک شیرخوار , تنها بود خلاصه این همه غم بود و زینب کبری میان لشکری از نیزه دار , تنها بود… @Maddahankhomein
🩸ای‌عمّه‌جان! به زن‌ها و بچه‌ها بگویید تا فرار کنند … در نقل‌ها آمده است: 🥀 وقتی که به خیمه‌ها هجوم آوردند و خیمه‌ها ذاذلع آتش کشیدند، زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به محضر إمام سجاد علیه‌السلام رسید و فرمود: 📜 يا بَقيّةَ المٰاضينَ! و ثِمالَ البٰاقينَ! قَد أضرَمُوا النّارَ في مَضارِبِنا ، فمٰا رأيُكَ فينا؟ ▪️اى يادگار گذشتگان و پناه باقيماندگان! خيمه‌ها را آتش زده‌اند؛ چه كنيم؟ 🥀 امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: 📜 عَلَيكُنَّ بِالفَرار! ▪️هر چه زودتر به بیابان‌ها فرار كنيد! 📜 فَفَرَرنَ بَناتُ رَسولِ اللّهِ صائحاتٍ، باكياتٍ، نادباتٍ ▪️همه مخدّرات و دختران رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در حالى كه گريان بودند و فرياد مى‌زدند، فرار كردند و سر به بيابان‌ها گذاشتند. ✍ چشم خود واکن ببین ما را پریشان یا حسین در میان آتش این شام هجران یا حسین سوختن در پای تو رسم من است اما بگو در چه آیین رسم باشد خیمه سوزان یا حسین چشم خود واکن ببین در این غروب جانگداز کودکان را خسته و سر در گریبان یا حسین سر نداری تا ببینی ، خیز مادر آمده در کنار جسم زیر نیزه پنهان یا حسین پا به پای قافله باید از اینجا تا به شام سر کنم با دختران مو پریشان یا حسین پیکرت در بین گودال و سر نورانیت میشود کنج تنور و دیر مهمان یا حسین یک زن تنها چه سازد بعد از این با هجمهء تازیانه، کعب نی، خار مغیلان یا حسین گر به روی نیزه ها قرآن بخوانی ، میکنم من به لحن حیدری تفسیر قرآن یا حسین گر بمانی دیر نصرانی برایت بهتر است ماجراها هست بین چوب و دندان یا حسین غم مخور تا هست زینب ، هست پرچم بر فراز میکنم شامات را چون شام ویران یا حسین @Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸سه‌ساعت بی‌حال در بین گودال افتاده بود … | چهل‌حرامی به دنبال بریدن «سر» بودند که در آخر شمر … ما را کُشته است آن ساعت دردناکی که مقاتل نوشته‌اند: 📜 ... وَ بَقِيَ الحُسينُ علیه‌السلام مَكبُوبًا عَلَى الأرضِ مُلَطّخًا بِدَمِهِ ثَلاثَ سٰاعاتٍ ▪️حدود سه ساعت بود که سیدالشهدا علیه‌السلام بی‌رمق بین گودال، در خون خودش غوطه‌ور افتاده بود. 🥀 دائماً لب‌های خشکش به هم می‌خورد و می‌فرمود: صَبرًا عَلَى قَضائِك لا الٰهَ سِواكَ يا غياَث المُستَغيثين 📜 فَابْتَدَرَ إلَيْهِ أربَعونَ رَجُلاً كُلٌّ مِنهُم يُريدُ حَزَّ نَحرِهِ و عُمَرُ بنُ سَعدٍ لَعَنَهُ اللّهُ يَقولُ: يا وَيلَكُم! عَجِّلوا عَلَيْهِ ▪️در آخر چهل حرامی پیشی گرفتند تا سرِ مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام را جدا کنند؛ عمر بن سعد ملعون هم دائمًا می‌گفت: وای بر شما! هرچه زودتر کارش را تمام کنید! 🥀 شَبث و سنان ملعون به ترتیب وارد گودال شدند تا سر مطهرش را جدا کنند؛ اما پس از لحظاتی یکی پس از دیگری وحشت‌زده از گودال قتلگاه بیرون آمدند. 🥀 تا اینکه در نهایت شمر ملعون به سنان لعین گفت: مادرت به عزایت بنشیند! چرا دست کشیدی؟ سنان گفت: وای بر تو! چشمانش را به رویم باز کرد و شجاعت پدرش را به خاطرم آورد که از کشتن او دست کشیدم. پس شمر به او گفت: 📜 إنّي لأقتُلُهُ سَواءً شَبِهَ المُصطفىٰ أو عَلِيّ المُرتضىٰ؛ فأخَذَ السّيفَ مِن يَدِهِ، و رَكِبَ صَدرَ الحُسينِ علیه‌السلام... ▪️این من هستم که او را می‌کشم؛ حال چه شبیه مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله باشد و چه شبیه علیّ مرتضی علیه‌السلام؛ پس شمشیر را از دست سنان گرفت و وارد گودال قتلگاه شد و از سینه مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام بالا رفت... 📚مقتل أبومخنف (مشهور)،ص۹۳ 📚اسرارالشهادة ص ۴٢۶ ناله بزن ؛ با ناله از گودال لشگر را ببر زینب بیا، این شمرِ با پا رفته منبر را ببر چون مادر خود بر کمر چادر ببند ای شیرزن از زیر دست و پای این مردم برادر را ببر این فرصت پیش آمده دیگر نمیاید به دست دامن کشان، دام‍ن بیاور با خودت سر را ببر ناله بزن، فریاد کن؛ اما همه‌ش بی‌فایده است این شمر، از اینجا نخواهد رفت؛ مادر را ببر ای لشگر بی آبرو اینگونه عریانش مکن پیراهنش را بر زمین بگذار، معجر را ببر انگشتری که ضربه خورده در نمی‌آید ز دست جایش، النگوی من و این چند دختر را ببر من در میان این شلوغی خیمه را گم کرده ام از بین نامحرم بیا عباس! خواهر را ببر... @Maddahankhomein
دو بند اول مربع ترکیب آغاز رسالت بانویم زینب سلام الله علیها شده کار دل من از دل امشب آغاز فاطمه باز سپرده است به من امری باز پیش چشمم شده یک سال دگر سخت دراز این نشیب است اگر، پس چه شود بخش فراز دستت آرامش محض است به قلب خواهر تو نگاهی بکنی چاره کند بر مضطر باید اینک همه برنامه بچیند زینب اولا فکر به سجاد کند در این تب بعد فکری به رباب و اثر خشکی لب بیشتر فکر به آن دختر نازت امشب دست تو معجزه کرده است به قلب خواهر کاش فکری بکنی بر شب سخت خواهر زینب کریمی نیا @Maddahankhomein
همگی سیه پوش یکی گشته مدهوش_1_1.mp3
2.37M
زمینه یا زمزمه شام غریبان از حسین رئوفی همگی سیه پوش ، یکی گشته مدهوش یکی دست ، بر گوش ، گریه می کند مثل شمع ، خاموش ، گریه می کند ببین میان خیمه های سوزان گرفته ام شام غریبان ۲ حسین ای شاه بی کفن حسین جان۳ می بینی ز گودال ، مادران بد حال دختران کم سال ، که برابرم همگی لگد مال ، شده در حرم در این هجوم خیل نیزه داران گرفته ام شام غریبان ۲ حسین ای شاه بی کفن حسین جان۳ @Maddahankhomein
به نام خدا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غروب روز دهم ، کربلا چه غوغا شد دمی که پای حرامی به خیمه ها وا شد امید اهل حرم نا امید شد ، وقتی که جشن و هلهله اطراف خیمه برپا شد شرار آتش فتنه به خیمه ها افتاد رسید لحظه ی غارت ، دوباره بلوا شد به احترام تو خورشید از نفس افتاد از آن زمان که سرت روی نیزه ها جا شد به خون نشست از این غم در آسمان ، خورشید خجل ز خشکیِ لبهات ، آب دریا شد سرت به نیزه طلوع کرد در غروب دهم شکوه وجلوه نورت به شب هویدا شد میان همهمه بردند رأس پاکت را تنور ، بسترِ رأسِ عزیز زهرا شد رسید وقت اسارت زمان سخت وداع وداع با تن بی سر ، که اِرباً اِربا شد چه خوب ! زینب خود را ندید عباسم میانِ این همه نامحرمان که تنها شد اگر چه با غُل و زنجیر، بُردَنَم بازار اگرچه وَهن و جسارت به ساحت ما شد تمام کوفه به ماتم نشست وقتی که زبان حیدریِ زینبت شکوفا شد شکست ابن زیاد از شکوه خواهر تو به خطبه های دلیرانه خوار و رسوا شد اسیر بوده ام ، اما ذلیلشان نشدم شعار نهضت خونین چه خوب معنا شد 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/Maddahankhomein
اعظم الله لک الاجر سر را به نی که زد دل مادر کباب شد دنیای درد بر سر زینب خراب شد چون کار شمر در ته گودال شد تمام خولی برای بردن سر انتخاب شد بعد از سه روز آن گل صد برگ سوخته روی حصیر کهنه به سختی کتاب شد خواهر که دید، زینت دوش نبی، به خاک هر پلک روی هم زدنش هم عذاب شد با چکمه داخل حرم الله می شدند وقت غنیمت است اگر که شتاب شد لشکر که رفت خیمه به دنبال غارتی نوبت به پیرهای به فکر ثواب شد یک مرد مانده در حرم او هم اسیر درد سجاد تشنه بر سر سجاده آب شد https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دو دمه ی شام غریبان یک زینب و کربلا و خیمه های سوزان شده شام غریبان۲ آتش زده بر جان حسین ناله ی طفلان شده شام غریبان ۲ 🥀🖤🥀🖤🥀 تازیانه های میزبان خورده به مهمان شده شام غریبان۲ هر کس که کتک خورد فقط گفت حسین جان شده شام غریبان ۲ @Maddahankhomein
قلبم چو شمع سوزان است_1_1.mp3
2.61M
نوحه شام غریبان از حسین رئوفی قلبم چو شمع سوزان است امشب شام غریبان است واویلا واویلا غرقه به خون همه هستم بر خاک این بیابان است واویلا واویلا سوزد ، چو خیمه قلب خواهرت سوزد ، ببین چگونه دخترت سوزد ، به پیش چشم مادرت ، سوزد حسین واویلا ۴ آن سو میان خون اکبر این سو به سر زند مادر واویلا واویلا آن سو فتاده عباسم این سو تن علی اصغر واویلا واویلا امشب ، غارت گهواره شود امشب ، رباب بیچاره شود امشب ، چه گوش ها پاره شود ، امشب حسین واویلا ۴ https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5845704657430643514_1.mp3
1.87M
دو دمه دسته های عزاداری شام غریبان از حسین رئوفی اشک یتیمان حسین و خنده ی قاتل شام غریبان حسین و آتشِ این دل آه ، وای از بی کسی های زینب وای از قتلگاه تو امشب یا حسین شهید بی کفن ٢ خیمه و طفل و دل زینب هر سه بسوزد دخترکی به قتلگاهت دیده بدوزد آه ، یادش می رود کعب نی را تنها ناله اش بابا بابا یا حسین شهید بی کفن ٢ https://eitaa.com/Maddahankhomein
صلی الله علیک یا اباعبدالله دارد این دل هوای تو ، می دهم جان برای تو ای که گفتی به قتلگاه ، راضی ام به رضای تو نام تو رایت الهدی ، شد سر از پیکرت جدا دادنِ جان بهر خدا ، شده هر دم دعای تو معنی دین ولای تو ، عاشقی مبتلای تو گوش جان و صلای تو ، ای خدا در ثنای تو آیه ی سرخیِ شفق ، و قسم بر نور فلق شده تسلیم امر حق ، آن که دارد هوای تو کربلا اقلیم تو و ، حق کند تکریم تو و شده ام تسلیم تو و ، راضی ام به قضای تو وارث دین مصطفی ، منشأ هر لطف و وفا می دهد بر همه شفا ، تربت کربلای تو خونِ دل شد پیاله و ، داغ تو گشته لاله و می کنم بر تو ناله و ، نی شده در نوای تو از حرم تا به قتلگاه ، زینب آمد به سوز و آه مقتلت را کند نگاه ، تا کند جان فدای تو خنجر آمد به حنجرت ، سر جدا شد ز پیکرت به سرِ نیزه شد سرت ، وایِ دل از بلای تو شعله ور گشته خیمه ها ، خون بجوشد ز چشمه ها شده خورشیدِ نیزه ها ، سرِ از تن جدای تو تا به عشقت لوح و قلم ، می زند نام تو رقم زینب از مقتل و حرم ، شد حماسه سرای تو تا قیامت کرببلا ، می بَرَد جان و دل ز ما می کند محشری به پا ، عشق بی انتها تو سه شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳ ✍ عصر عاشورا محرم ۱۴۴۶ https://eitaa.com/Maddahankhomein
113.8K
شب یازدهم محرم شده شام غریبان امشب جان طفلان رسیده بر لب خون دل سکینه و زینب کنار قتلگه شد غوغا 🌷واویلا واویلا واویلا۳ یک طرف گلان پرپر است یک طرف پیکر اکبر است درون سینه ها محشر است شده شام غم عاشورا 🌷واویلا واویلا واویلا۳ پشت خیمه تن اصغر است که از کین بریده حنجر است دیده گریان او مادر است بزم ماتم بگشته برپا 🌷واویلا واویلا واویلا۳ یک طرف عزیز خیر الناس بر زمین غرق در خون عباس شده صحرا پر از عطر یاس ماهی افتاده در آن صحرا 🌷واویلا واویلا واویلا۳ یک طرف حسین شهید است که در خون خود آرمیده است قامت زینبش خمیده است بی حسین زینبش شد تنها 🌷واویلا واویلا واویلا۳ جسم بابا بود بر زمین ز داغ پدر گشته حزین خون بگرید ز غم ساجدین کنار قتلگاه بابا 🌷واویلا واویلا واویلا۳ غرق خون شد مه مدینه تن بابا روی زمینه بسوزد از غمش سکینه با پدر می کند او نجوا 🌷واویلا واویلا واویلا۳ رضا_یعقوبیان https://eitaa.com/Maddahankhomein