eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
378 ویدیو
228 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
57071_139869101330_724211.mp3
818.3K
قافله بین صحرا آه و واویلا سوی کوفه میرود زینب کبری یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... ناقه های بی جِهاز و اشک جاری اهل بیت و غربت و گریه و زاری یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... مادرانِ بی پسر آه و واویلا دخترانِ بی پدر آه و واویلا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... امشب گرید بر آنها چشم زمانه کودکان و ضربه های تازیانه یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... فردا به کوفه شود غوغای محشر بر نیزه قرآن خوانَد سبط پیغمبر یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... ✍امیر عباسی https://eitaa.com/Maddahankhomein
43660_1397630225432_379842.mp3
474K
▪️نوحه ایام اسارت روم به سوی کوفه غریب و زار و تنها فتاده ام برادر میان سیل غمها حسين حسین حسین جان... به خاک این بیابان بمانده پیکر تو به همرهم بیاید. بروی نی سرتو حسین حسین حسین جان... شده ز بعد هجرت نصیب خیمه غارت امان ز ظلم دشمن امان از این اسارت حسین حسین حسین جان... به کوفه ای که حیدر نموده است امیری میان آشنایان مرا برند اسیری حسین حسین حسین جان... ✍اسماعیل تقوایی https://eitaa.com/Maddahankhomein
20230729_084937-AudioConverter.mp3
678K
▪️نوحه دروازه کوفه قرآن من از روی نی خواندی تو آيه بر محمل من با سرت كردي تو سايه هلال يك شبم، خواهرت زينبم مظلوم حسين جان... پر خون و پر خاكستري اي ماه زينب هستي به روي ني چراغ راه زينب اي همه هست من، بسته شد دست من مظلوم حسين جان... تو از فراز نيزه ها بردي دلم را حلاّل مشكلها تو حل كن مشكلم را ببين تنهائي ام، من تماشائي ام مظلوم حسين جان... ✍سید محسن حسینی https://eitaa.com/Maddahankhomein
مظلوم-پسرم.mp3
919.1K
▪️نوحه شب دوازدهم محرم امشب جسم بی سر بر خاک صحرا بر او گریه کند با ناله زهرا خون شد جگرم،مظلوم پسرم جان داده ای پیش چشمان ترم واویلا واویلا آه و واویلا… آواره اهل بیت در دشت و صحرا سوی کوفه روان با خِیلِ اعدا مادر ها حزین،دختر ها غمین در آتشِ تب بود زین العابدین واویلا واویلا آه و واویلا… ✍امیر عباسی https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_6037365081933612200.mp3
938.7K
▪️نوحه شب دوازدهم محرم امشب تنِ بی سرِ گل زهرا مانده غریبانه بر خاک صحرا گشته آواره عترتِ طاها روان به سوی وادیِ غمها آه و واویلا آه و واویلا... امشب زیارتِ آن خونین پیکر از عرشِ مُعَلّیٰ می آید مادر همناله با پیغمبر و با حیدر میزند از غم بر سینه و سر آه و واویلا آه و واویلا... پسرم در مَقتل غوغا به پا شد شمر آمد و نگویم که چه ها شد پیش چَشمم سرت از تن جدا شد سَرِ پاکَت هِلال نیزه ها شد آه و واویلا آه و واویلا... ✍امیر عباسی https://eitaa.com/Maddahankhomein
سرشکسته نیست حتی گر سرش بشکسته است این همای عشق اگر بال و پرش بشکسته است از حُسَیْنٌ مِنِّی جدش و بارانی ز سنگ آینه در آینه پیغمبرش بشکسته است هاله های نور ، محمل را گرفته در حجاب گر چه دستی دون حریم معجرش بشکسته است نیزه نیزه رأس اسماعیل ، از ذبحی عظیم ذره ذره جان و قلب هاجرش بشکسته است روی نی زخم پسر را سنگ زد نزد پدر آه تیغ از قبل ، فرق اکبرش بشکسته است سنگ لازم نیست حتی با ذغال کوچکی کنج ابروی علی اصغرش بشکسته است تا سرِ عباس می افتد ز نیزه روی خاک دختری با چکمه کل پیکرش بشکسته است کودکی یک دست را دائم بگیرد سمت نی بشکند دستی که دست دیگرش بشکسته است این شکستن ها «رئوفی» از مدینه باب شد از همان روزی که دست مادرش بشکسته است حسن رئوفی https://eitaa.com/Maddahankhomein
زینب آواره ی صحراست، بیا گریه کنیم دخترت گوشه ای تنهاست، بیا گریه کنیم تیغ و شمشیر دو سر شمر برون آورده بین گودال چه غوغاست، بیا گریه کنیم ذوالجناحِ تو لهوف از نگهش میبارد یال او سوخته-زیباست، بیا گریه کنیم قد طفلی شده آن پیکر رعنای تو آه سر تو بر سر نی هاست، بیا گریه کنیم یا بنی زده ای از سر دل فریادی کشتنت مثل معماست، بیا گریه کنیم قد چل سال شدم پیر تر و بعد از تو هر نمازم به فراداست، بیا گریه کنیم https://eitaa.com/Maddahankhomein
سوی ما برگرد که گریه کن جد توایم بارها بر سر زدیم از روضه ی شیب الخضیب روضه های کربلا را خود بخوانی بهتر است ای غریب ابن غریب ابن غریب ابن غریب https://eitaa.com/Maddahankhomein
حیف باشد که لب ما به شکایت باشد یا «سلامی» که دهیم از سر عادت باشد قسمت ما اگر اصلا نشود کرب و بلا همه از کاهلی و ضعف ارادت‌ باشد😭😭😭 https://eitaa.com/Maddahankhomein
کوچ از قتلگاه ای نور چشم و طاقت جان،ای برادرم بنگر چگونه بی تو از این دشت می روم از ظلم و جور و کین عدو دل شکسته ام از روزگار بی تو پریشان و خسته ام بعد از تو روزگار عجب تیره گشته است غم بر خیام سوخته ام چیره گشته است بعد از تو روبهان زمان گشته اند شیر بر کوفیان بنات پیمبر شدند اسیر بی تو نشسته بر دل آیینه ها عطش حالت چگونه است در این دشت با عطش آمد به خیمه آب روان گر چه دیر شد از محنت تو خواهر غمدیده پیر شد بس بی مروتند اخا دشمنان تو از هرم آفتاب و عطش سوخت جان تو ممکن نشد که دفن نمایم ترا اخا فرصت نشد که بهر تو برپا کنم عزا ای داغدار با لب عطشان چه می کنی با زخم های نیزه و پیکان چه می کنی ای پادشاه بی سر و ای نعش بی کفن من می روم تراست ولی کربلا وطن بی تو روم چگونه از این دشت پر محن دل کندن از تو رفتن جانست از بدن دلخسته ام به زینب نالان توان بده پشت سر مسافر کوفه اذان بده شام است روزگار من و می روم به شام تا عهد نا تمام تو آنجا شود تمام معذور دار نعش تو را برنداشتم جز اشک بهر زخم تو مرهم نداشتم ای فدیه عظیم دل و جان فدای تو جانم فدای غربت بی انتهای تو باید چو ابر بر تن بی سر ببارمت وقت سفر شده بخدا می سپارمت سرمست گشته عالم امکان ز بوی تو عمریست بوده ام همه مدهوش روی تو https://eitaa.com/Maddahankhomein
بیت الحزن من چگونه بدنت را بگذارم بروم پیکر بی کفنت را بگذارم بروم جان من روی زمین است تحمل نکنم که روی خاک تنت را بگذارم بروم یوسفم پیرهنت رفته به غارت ،زچه رو تن بی پیرهنت را بگذارم بروم به چه حالی تن عباس و علی اکبر را یادگار حسنت را، بگذارم بروم تازیانه به تنم با خط نیلی بنوشت لاله های چمنت را بگذارم بروم من علمدار غمت هستم و هرگز نشود علم سوختنت را بگذارم بروم فرصت ماندن اگر نیست،کجا گریه کنم گر که بیت الحزنت را بگذارم بروم می برم عطر غمت را همه جا،جایز نیست غم پرپر شدنت را بگذارم بروم https://eitaa.com/Maddahankhomein
یا اهل الکوفه انّ الصّدقه علینا حرام😭 خطبه ی حضرت ام کلثوم علیهاالسلام در کوفه ای اهل کوفه اشک شما باد مستدام با این خیانتی که نمودید بر امام نامه نوشته اید بیا ای حسین و بعد شد کشتنش برای شما بهترین مقام نیزه سوار شد سر مهمانتان چرا این است رسم معرفت و مردی و مرام *خرما و نان به آل علی از چه می دهید نامردمان ، تصدّق ِ بر ما بُود حرام از لحظه ای که اصغر تشنه شهید شد دیگر نمانده خواهش و میلی به هر طعام در گوش ماست ناله ی(اُسقونی) ِحسین ترجیح می دهیم بمانیم تشنه کام چشمی ندیده سایه ی ما را ولی کنون هستیم در معابر و در بین ازدحام با دست بسته در به در ِکوچه ها شدیم بر ما نموده اید جفا جای احترام دیگر همیشگی شده اشک نگاه ما داغ درون سینه ی ما شد عَلَی الدَّوام دل های ماست زخمی یک نیم روز تلخ با مرگ ،زخم سینه ی ما گیرد التیام ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) *روایت شده که پس از ورود اسرا به کوفه، کوفیان با خرما و نان به استقبال اسرا آمدند و از روی ترحم و دلسوزی آن را به کودکان می‌دادندکه حضرت ‌ام کلثوم علیهاالسلام این غذاها را از دست و دهان کودکان می‌گرفت و بر زمین می‌انداخت و خطاب به کوفیان فریاد می‌زد: «یا اهل الکوفه ان الصدقه علینا حرام؛ ‌ای اهل کوفه همانا صدقه بر ما حرام است.»  https://eitaa.com/Maddahankhomein