السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیده
زمزمه
عزیز زخمیِ من میشه نری ز پیشم
بی تو من اون علیِ همیشگی نمیشم
اگه بمونی من از چشاتو جون می گیرم
اگه بری با یاد مهربونیت می میرم
هوای گریه دارم با یاد غربت تو
هیچ وقت نمیره از یاد زخمای صورت تو
کی دیده محرمی از عزیزش رو بگیره
یه خانوم جوونی دس به پهلو بگیره
خمیده می گرفتی پهلو با دست زخمی
جبیره می گرفتی وضو با دست زخمی
جراحتهای سیلی رو صورتت زیاده
امروز دیدم توو کوچه مغیره خیلی شاده
وقتی که می گرفتی اشک منو با زحمت
سوختگیا رو دیدم مونده به روی دستت
فراموشم نمیشه به خاطرم چه دیدی
با زخم باز مسمار دنبال من دویدی
قلاف و تازیانه امون تو بریدن
با خون دست و بازوت تو کوچه خط کشیدن
من بمیرم برای اون قلب بی قرارت
چند روز دیگه قرار بود محسن باشه کنارت
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#زمزمه
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#اثر_جدید #حسن_کردی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
(السَّلاَمُ عَلَیْكِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ)
#حضرت_زهرا_س
آتش کشید خصم چو بر آشیانهاش
رفت از ثریٰ به اوج ثریا ، زبانهاش
ارکان روزگار، فرو ریخت بر زمین
چون دستِ کین گرفت به تیر نشانهاش
آن آشیانهای که حریمش شکسته شد
جبریل، بوسه ها زده بر آستانهاش
آیا نکرد شرم ز رخسار فاطمه (س)
وقتی که زد ز کینه عدو تازیانهاش؟
درد و دریغ و آه، که از جور روزگار
دستِ ستم بُرید ز شاخه جوانهاش...
سَر خم نکرد نزد ستمگر تمام عمر
جز پیشگاه خالق حیّ ِ یگانهاش
اما ز بار غصه که بر دوش میکشید
خم گشت سرو ِ قامت و بشکست شانهاش
جرمش چه بود آنکه امید رسول بود
آیا چه بود خصم ستمگر بهانهاش؟!
تنها گناه اوست که بر رغم ظالمان
اِستاد ، در دفاع ِ امام زمانهاش
ای وای از دمی که ز ضرب غلافِ کین
شد سِقط ، آن عزیز دل و نازدانهاش
غم، خانه کرد در دل مولا ، چو در محاق
ناگه برفت ماه شبستان خانهاش
باید که ماه را به دل خاک میسپرد
اما دریغ ، در دل شب ، مخفیانهاش
بیهمنفس چو گشت علی بعد فاطمه
او بود و چاه و زمزمه های شبانهاش
«پروانه» خوش سرود درین مصرعی که گفت:
«جز مرغ حق نبود کسی همترانهاش»
گر قرنها گذشت از آن روزگار سخت
کِی میرود ز خاطرِ هستی، فسانهاش؟
تا روز رستخیز، بهجان شعله میکشد
سوز دل ِ علی و ، غمِ بیکرانهاش
خواهی اگر که درک کنی داغ مرتضی
بر لاله کن نظر، که ببینی نشانهاش...
(ساقی)! شکست اگرچه صراحی به سنگ غم
ما مست کوثریم و مِیِ جاودانهاش .
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
📢 #تسبیحات
امّا هنوز هم به تأسّیِ فاطمه
نام علیست روی لبِ شیعه آشکار
📝قصیدهای از سیدحمیدرضا برقعی در رثای حضرت فاطمهی زهرا(س) در دیدار شاعران با رهبر انقلاب در سال ۱۴۰۳
عاشق شدهست دانه به دانه هزار بار
دلخون و سینهچاک و برافروخته، انار
فریاد بیصداست ترکهای پیکرش
از بس که خورده خونِ دل از دست روزگار
پاشیده رنگ سرخ به پیراهنِ خزان
بسته حنا به پینۀ دستان شاخسار
در سرزمین گرم، انار آتشین شود
یاقوت را میآورد آتشفشان به بار
با دست خود به حوصله پنهان نموده است
یک دانه از بهشت در او آفریدگار
آن میوهای که ساخته تسبیحی از خودش
شُکر از لبش نریخته، فی اللیل و النهار
آن میوهای که فاطمه آن را طلب نمود
چون باب میل اوست شد این میوه تاجدار
آن بانویی که نام خودش شعر مطلق است
در وصفش استعاره نیاید به هیچکار
نامی که داده است به زن قیمتی دگر
نامی که داده است به مردان هم اعتبار
آن نام را میآورم، امّا نه بیوضو
دل را به آب میزنم، امّا نه بیگدار
جبر آن زمان که پشت در خانهاش نشست
برخاست آن قیامت عظمی به اختیار
رفت آنچنان که از نفس افتاد جبرئیل
گویی پیمبر است به معراج رهسپار
شد عرصهگاه تنگ، ولی ماند پشت در
چون ماندن علی به اُحد ماند، استوار
برگشت، زخم خورده ولی فاتح نبرد
چون بازگشت حمزه از آشوب کارزار
در خون خضاب شد تنِ یارانِ بعد از او
آنها که نام «فاطمه» را میزنند جار
من از کدام یک بنویسم که بودهاند
حجّاجها به ورطۀ تاریخ بیشمار
آنها که با غرور نوشتند ساختیم
دریاچههای احمری از خونِ این تبار
از کربلا به واقعۀ فَخ رسیدهایم
از عمق ناگوارترینها به ناگوار
محمود غزنوی به عداوت مگر نساخت
از استخوان فاطمیان چوبههای دار
بوسهل زوزنی به شرارت هنوز هم
محکوم میکند حسنک را به سنگسار
در لمعة دمشقیه جاریست همچنان
خون شهید اوّل و ثانی چون آبشار
عثمانیان به مذهب ما بس که تاختند
در سبزهزار و چالدران سرخ شد غبار
امّا هنوز هم به تأسّیِ فاطمه
نام علیست روی لبِ شیعه آشکار
بیت از هلالی جُغتایی نشسته است
از آن شهید شیعه به ذهنم به یادگار
«جان خواهم از خدا نه یکی، بلکه صد هزار
تا صدهزار بار بمیرم برای یار»
فرق است، فرق فاحشی از حرف تا عمل
راه است، راه بیحدی از شعر تا شعار
ما را چنان مباد که آیندگان ما
ما را رقم زنند مسلمان بیبخار
اینک مدافعان حرم شعلهپرورند
تا در بیاورند از آن دودمان دمار
با تیغ آبدیدهای از نوع اعتقاد
با اعتقاد محکمی از جنس ذوالفقار
زهراست مادر من و من بیقرار او
آن نام را میآورم آری به افتخار
آن بانویی که وقت تشرّف به رستخیز
پیغمبران پیاده میآیند و او سوار
فریاد میزنند که سر خم کنید، هان
تا از صراط بگذرد آیات سجدهدار
هرجا نگاه میکنم آنجا مزار اوست
پنهان و آشکار چنان ذات کردگار
اینها که گفتهایم یکی بود از هزار
امّا هنوز شیعه مصمّم، امیدوار...
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
بگریمت مادر
جهان،جهان شده با اسمِ اعظمت مادر
شکفته زندگی از برکتِ دَمَت مادر
به گردشند همه مُهره هایِ سُبحه ی دهر
به لطفِ رشته یِ ذکرِ دَمادَمَت مادر
عزیزِ جانِ خدیجه(س) چقدر دریایی
هزار آسیه هستند مریمت مادر
میانِ معرکه یارایِ ذوالفقار شده ست
همیشه تیغ بیاناتِ مُحکمت مادر
نداده قد خِرَد عالِمانِ دهر هنوز
به درکِ کوچه ای از کُلِ عالَمَت مادر
شکوهِ زندگیِ جاودانه می بخشی
به هر که کشته شود زیرِ پرچمت مادر
غم مدینه سرآغاز داغِ کرب و بلاست
و فاطمیه شروعِ مُحّرَمت مادر
نه فاطمیه فقط،بلکه هر نفس داریم
به خانه یِ دلمان آتش از غمت مادر
نمی شود بنویسم غمِ تو را باید
هزار بیتِ پس از این ،بگِریَمَت مادر
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#احمد_رفیعی_وردنجانی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
بسماللهالرحمنالرحیم
#فاطمیه
#امام_زمان_عجلالله
تا کجا سامان نیابیم و پریشانی کشیم
تا به کِی تلخیِ این شبهایِ طولانی کشیم
نوبتِ ما میشود آیا ؟ به ما هم سر زنی
رد شو از اینجا که بر راه تو پیشانی کشیم
ما نفهمیدیم کِی ما را صدا زد فاطمه
مِنَتِ این لطف را با چشمِ بارانی کشیم
شرط یاری تو را فهمیدهام قبل از خودت
باید اول بارِ این یارِ خراسانی کشیم
میشود در وقت جان دادن رضا را دید و مُرد
دست از غیرش اگر چون مَرد سلمانی کشیم
دستِ ما را رو نکردی دست رد کار تو نیست
دستگیری کن که دست از هرچه میدانی کشیم
وای بر ما ما نمردیم و شنیدیم از غمت
زخم این شرمندگی داغِ گرانجانی کشیم
مادرت غش کرد وقتی روضهی تو شام شد
باید امشب داد زد تا دردِ ویرانی کشیم
تازه میفهم اگر طفلِ یتیمی گُم شود
میشود صد خار را از بین دامانی کشیم
حسن لطفی #یاشبیر
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
بسمالله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
از زبان حضرت زینب(سلام الله)
زودتر کاش بمیرم زِ غم اما چه کنم
ماندهام با تنِ تو با چه کنم با چه کنم
خواستم تا که نَگِریَم به کنارِ بابا
خواستم تا که نَگِریَم به تو اما چه کنم
گریه سخت است به مَردِ تو ولی میگِرید
زیر لب زمزمهاش این شده ، زهرا چه کنم
از سرِ شب که زدی شانه به مویم به لبت..
..خون به جایِ نَفَست آمده حالا چه کنم
بسکه خون میچکد از پیرهنِ تازهی تو
بارها گفتهام ای وای که بابا چه کنم
دیدم آن روز چه آمد به سَرَت در آتش
مانده بودم که در آن همهمه تنها چه کنم
در و دیوار به هم خورد و تو را خُرد نمود
میشنیدم نَفَست را که خدایا چه کنم
من به دنبالِ تو و فکرِ همه کُشتنِ تو
کَس نمیگفت که در زیرِ قدمها چه کنم
پلکِ سرخِ تو قرار است مگر وا نشود
تو بگو با دلِ دلتنگِ تماشا چه کنم
حسن لطفی#یاشبیر
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یٰا قائِمِ آلِ مُحَمّد (عج)
#از_چشمها
از چه پنهان گشتهای ای نازنین از چشمها
ای چراغ روشنیبخش زمین! از چشمها
سالها در انتظارت ندبهها سر دادهایم
گرچه پنهان گشتهای ای مهجبین! از چشمها
جغد شوم جنگ و نخوت سایه افکنده به سر
اضطراب ملّت ما را ببین از چشمها
چشمِ ما انگشتر و بینایی ما چون نگین
از گناهِ ماست کافتاده نگین از چشمها
پیش رو چیزی نمانده از دو روز عمرِ ما
میتوان بینی نگاهِ واپسین... از چشمها
هم تو پنهانی و قبر بی ضریح مادرت
فاطمه، آن همسر حبلالمتین از چشمها
ما گنهکاریم اگرچه از چه پنهان گشته است
بارگاهِ دختِ ختمالمرسلین از چشمها ؟
شرم دارم از خدا ، اما گمان دارم چرا ؟
هست پنهان مرقد آن دلغمین از چشمها
تا مبادا رنگ بازد کعبهی حق در نظر...
هست پنهان مدفنش روی زمین از چشمها
ای فروغ دیدهی چشمانتظاران! میشود
دیده گردی از یسار و از یمین از چشمها
چون نشسته دیدهها را گَرد عِصیان و گناه
پرده برگیر ای امام راستین! از چشمها
گر که قسمت نیست تا بینم تو را در این جهان
چون ربوده گرد غم، نور مبین... از چشمها ـ
کاش گیری گَرد غم را با نگاه دلکشات
وقت مرگم در نگاهِ آخرین، از چشمها
(ساقیا) خواهی اگر بینی رخ آن گلعذار
پاک کن گَرد ِ گناه ِ آتشین... از چشمها
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
مدح نام های مبارک مادر سادات
منصوره و راضیّه و مرضیّه و زهرا
معصومه و نوریّه و صدّیقۀ کبری
حنّانه و هانیّه و ریحانه و کوثر
انسیّه و حوریّه و انسیّۀ حَورا
اینها همگی فاطمه هستند ولی نیست
محبوبیت فاطمه محدود به اینها
مادر که نه! بالاتر از اُمُّ الحَسنِین است
دختر که نه! بالاتر از آن، اُم اَبیها
فردوس برین، باغ بهشت است به صورت
فردوس برین، خانۀ زهراست به معنا
پیچیده در آن عطرِ «بِه» و «یاس» و «گل سرخ»
بیرون زده از پنجرهاش شاخۀ طوبی
روزی که بخندد همۀ شهر، بهاریست
آن شب که بگریَد، شب عالم شب یلدا
* * *
آن شب که بگریَد، همۀ شهر بگریند
آن شب که بگریَد...چه میآید سر مولا؟
از روی لب مادرمان فاطمه چندیست
لبخند فراری شده کاری بکن اَسما
کاری بکن اَسما که پریشان شده مادر
درد است سراپا و سکوت است سراسر
این هیزمِ تَر چیست که در آتش آن سوخت
یک مرتبه هم مادر و هم دختر و همسر
"در" سوخت، ولی مانده به یادم که محمد
یک مرتبه بیاذن نشد وارد از این در
من خواب بدی دیدهام اَسما، چه بگویم؟
دور کمرش شال عزا بست پیمبر
از عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ» در این شهر
خالیست مشام همه، کافور بیاور...
✍ #محمدحسین_ملکیان
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
(السَّلاَمُ عَلَیْكِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ)
#حضرت_زهرا_س
آتش کشید خصم چو بر آشیانهاش
رفت از ثریٰ به اوج ثریا ، زبانهاش
ارکان روزگار، فرو ریخت بر زمین
چون دستِ کین گرفت به تیر نشانهاش
آن آشیانهای که حریمش شکسته شد
جبریل، بوسه ها زده بر آستانهاش
آیا نکرد شرم ز رخسار فاطمه (س)
وقتی که زد ز کینه عدو تازیانهاش؟
درد و دریغ و آه، که از جور روزگار
دستِ ستم بُرید ز شاخه جوانهاش...
سَر خم نکرد نزد ستمگر تمام عمر
جز پیشگاه خالق حیّ ِ یگانهاش
اما ز بار غصه که بر دوش میکشید
خم گشت سرو ِ قامت و بشکست شانهاش
جرمش چه بود آنکه امید رسول بود
آیا چه بود خصم ستمگر بهانهاش؟!
تنها گناه اوست که بر رغم ظالمان
اِستاد ، در دفاع ِ امام زمانهاش
ای وای از دمی که ز ضرب غلافِ کین
شد سِقط ، آن عزیز دل و نازدانهاش
غم، خانه کرد در دل مولا ، چو در محاق
ناگه برفت ماه شبستان خانهاش
باید که ماه را به دل خاک میسپرد
اما دریغ ، در دل شب ، مخفیانهاش
بیهمنفس چو گشت علی بعد فاطمه
او بود و چاه و زمزمه های شبانهاش
«پروانه» خوش سرود درین مصرعی که گفت:
«جز مرغ حق نبود کسی همترانهاش»
گر قرنها گذشت از آن روزگار سخت
کِی میرود ز خاطرِ هستی، فسانهاش؟
تا روز رستخیز، بهجان شعله میکشد
سوز دل ِ علی و ، غمِ بیکرانهاش
خواهی اگر که درک کنی داغ مرتضی
بر لاله کن نظر، که ببینی نشانهاش...
(ساقی)! شکست اگرچه صراحی به سنگ غم
ما مست کوثریم و مِیِ جاودانهاش .
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیده
دنیا به چشم گریه کنان تار می شود
تا روضه، روضه ی در و دیوار می شود
زخم هزار ساله ی مان تیر می کشد
تا صحبت از حرارت مسمار می شود
بی اختیار یاد غم محسنت کنیم
تا یک گلی به شعله گرفتار می شود
"دیوار می کند کمکش راه می رود"
وقتی جوان ز حادثه ای زار می شود
با بغض و درد یاد مغیره کند دلم
تا بین خلق، صحبت کفتار می شود
زخمی که تیغ خنده ی کفتار می زند
بد تر ز هر چه زخم شرر بار می شود
یثرب چه شهری است که بعد از پیمبرش
زهرا فقط برای علی یار می شود
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اثر_جدید
#حسن_کردی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیده
#یازهرا
زمزمه
منو تنها نزاری ای با مرام
بخون التماسُ از توی صدام
باشه دیگه حرف نزن اما بمون
رو بگیر بازم ز من اما بمون
بمون و درداتو با فضه بگو
حرفای خصوصی تو بگو به او
فدای حجب و حیات بشم نرو
قربون زخم چشات بشم نرو
التماس یلِ خیبر و ببین
رحمی کن به علیِ خانه نشین
بی تو از نفس کشیدن سیر میشم
تو رو بغضِ حسنت بمون پیشم
پس قرارمون چی میشه فاطمه
به خدا هجده بهار خیلی کمه
هنوزم دیر نشده یه کاری کن
با نگات خزونمو بهاری کن
ای بهار نیمه جان بیا نرو
بچه ها مادر می خوان بیا نرو
منم و خجالت از پهلوی تو
علی شرمنده شده از روی تو
نتونستم واسه تو کاری کنم
اون روز کوچه تو رو یاری کنم
جلوم چشمام اسمتو صدا زدن
زنم و مردای بی حیا زدن
پر خراش شد پشت در صورت تو
آتیش افتاد روی سر صورت تو
اومدی تو کوچه با قد کمون
منو دنبال کردی با یه رد خون
هر کی از من کینه داشت تو رو می زد
نمی دونم خورده ای چند تا لگد
قنفذِ که با قلاف به دورته
ردّ پا مغیره رو چادرته
درُ نامردی به پهلوی تو دوخت
تو فقط نسوختی محسن با تو سوخت
سیلیِ سنگین زد و چشاتو بست
جوری که گوشواره توو گوشت شکست
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#اثر_جدید #حسن_کردی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#فاطمیه 🏴
کیستم من خاک پای حضرت خیرالنساء
میشناسندم گدای حضرت خیرالنساء
هرچه دارم از سر لطف و نگاه فاطمه ست
هرچه که دارم فدای حضرت خیرالنساء
میرسد مادر به داد بچههایش روز حشر
آه، ماییم و عطای حضرت خیرالنساء
سورههای عشق را گر بنگری با چشم دل
حک شده آیه به آیه حضرت خیرالنسا
کیست او آنکه رسول الله شد دلدادهاش
ناسزا نَبْوَد سزای حضرت خیرالنساء
میکشد ما را غم فِضّه خُذیٖنی گفتنش
میکشد ما را عزای حضرت خیرالنساء
گفت تا عَجِّلْ وَفاتٖی مرتضی بی تاب شد
کشته مارا این دعای حضرت خیرالنساء
هرکه هرچه داشت همراه خودش آورده بود
کوچه شد کرب وبلای حضرت خیر النساء
شاعر: #محمود_یوسفی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9