eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
355 ویدیو
220 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
مدح از پیمبر یا خدا درباره‌ی حیدر بپرس یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس گل به‌خوبی میشناسد باغبان خویش‌را وصف ساقی نجف را از میِ کوثر بپرس معنی مرد خدا را نیمه‌شب از نخل‌ها معنی شیر خدا را روز از لشکر بپرس هیچ دیواری نمی‌شد مانع راه علی از شکاف کعبه و دروازه‌ی خیبر بپرس در دل تاریخ آوای "سلونی" زنده است مشکلات سخت را از صاحب منبر بپرس نه! فرار ازجنگ هرگز درمرام شیر نیست قصه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس گاه برتر می‌شود یک نوکر از صد پادشاه این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس بین شعله با علی یا در گلستان بی علی؟ شوق آتش را از ابراهیم پیغمبر بپرس جمع خواهدشد پیمبر باعلی در یک‌بدن؟ ما نمی‌فهمیم این را از علی‌اکبر بپرس شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به مناسبت هشتم فروردین ۱۴۰۳ و چهارشنبه های امام رضایی🤗 چشمت ................ مرا آیینه کرده، نور چشمت خدا پیداست در منشور چشمت دل بیچاره من قصد دارد شبی راهی شود تا طور چشمت چه چشمانی! چه چشمانی! جهانی - نخواهد شد حریفِ زور چشمت وجودت عین قرآن است و دارد هزاران آیه در یک سوره، چشمت کلامت، سبزوارِ باشکوهی ست یقین دارم به نیشابور چشمت تو را مسموم و من را مست کردند حکایت هاست در انگور چشمت قم المقدسه 🆔 @Maddahankhomein
🔰به مناسبت هشتم فروردین ۱۴۰۳ و چهارشنبه های امام رضایی🤗 🙏🌷 برای عباس بن علی (ع) پیوند خورشید خراسان و ماه کربلا دریا ............. از آب سقاخانه، خاکم گشت دریا از پیش چشمم ناگهان بگذشت دریا نام تو آمد بر لبم ای ماه کامل چشمان من مَدّ کرد و ساحل گشت دریا کوبنده تر از موج، زد بر قلب صخره هر بار اما خسته تر برگشت دریا آمد برادر بر سر بالین سقا از اشکِ دامنگیرِ او شد دشت دریا او بی خبر بود از خودش در مجلس شام دیدند جا شد در دل یک تشت، دریا با روضه اش از کربلا تا مشهد آمد دریا به دریا، چشم من... تا هشت دریا قم المقدسه 🆔 @Maddahankhomein
به مناسبت هشتم فروردین ۱۴۰۳ و چهارشنبه های امام رضایی🤗 درددل پیرمردی ساده و شوخ طبع با امام رضا (ع) شاه خراسون ........................ کجاست شاه خراسون!؟ خلوص های قدیم ضریح و آن همه حس، پشتِ بوس های قدیم؟! سفر به شوق زیارت، به برکت صلوات کجاست حال خوش مینی بوس های قدیم؟! نه ماه عسل، که به نام تو بود یا «ضامن» شروعِ زندگیِ نوعروس های قدیم دروغ، خاصیت کاسبانِ امروز است چه شد صداقتِ بازار روس های قدیم شبیه ترکیه، مشهد ولنگ و واز شده دلم هواییِ طوس است، طوس های قدیم نگفته حاجتِ هر زائری روا می شد چه بود در پسِ «شمس الشموس» های قدیم!؟ نماز صبح من امروز هم قضا شد آه خروس هم به خدا آن خروس های قدیم قم المقدسه 🆔 @Maddahankhomein
مدح دست خدا و نفْسِ پیمبر فقط علی‌ست شمشیر و شیرِ خالقِ اکبر فقط علی‌ست بعد از نبی به امر خداوند ذوالجلال ما را امام و هادی و رهبر فقط علی‌ست دست خدا که با سر انگشت خویشتن خورشید را نمود مسخر فقط علی‌ست بر آن دو تن که هر دو ز خیبر گریختند اعلان کنید فاتح خیبر فقط علی‌ست این نام را مباد به دیگر کسان دهند این حق حیدر است که حیدر فقط علی‌ست مردی که جان به دست، شب جای رسول خفت به بستر فقط علی‌ست ای تشنگان حشر! به حق خدا قسم باور کنید ساقی کوثر فقط علی‌ست مردی که در مهاجر و انصار از نخست گردید با رسول برادر فقط علی‌ست دیوار کعبه سینه گشود از برای او مولود بیت حضرت داور فقط علی‌ست نوزاد بیت و صاحب بیت و امیر بیت مهمان بیت همره مادر فقط علی‌ست آن شیر کبریا که در ایام کودکی از هم درید پیکر اژدر فقط علی‌ست روز احد به رغم تمام فراریان یاری که گشت دور پیمبر فقط علی‌ست از منبر رسول خدا آید این ندا بعد از رسول، صاحب منبر فقط علی‌ست کس را چه زهره تا که شود کفو فاطمه آن کس که شد به فاطمه شوهر فقط علی‌ست ممدوح «انّما» که خدا گفته در کتاب گفتیم و گفته‌اند مکرر فقط علی‌ست در روز حشر پیشروِ ختم انبیا صاحب علَم به عرصۀ محشر فقط علی‌ست شاهی که رَخت کهنه به تن کرد و رَخت نو_ با دست خویش داد به قنبر فقط علی‌ست دست خدا که یک تنه در عرصۀ نبرد بگرفت سر ز عمر دلاور فقط علی‌ست در فتح بدر و خیبر و در خندق و احد بالله قسم امیر مظفّر فقط علی‌ست آن بت‌شکن که در حرم خاص کبریا بگذاشت پا به دوش پیمبر فقط علی‌ست «اِلّا علی» ندای خدا بود در اُحد ممدوح این ندای منور فقط علی‌ست فرمود مصطفی که منم شهر علم و بس این شهر علم را که منم، "در" فقط علی‌ست آن کو به کودکی به رسول خدا مدام بوده انیس و مونس و یاور فقط علی‌ست گو صد خلیفه بعد پیمبر فقط علی‌ست آن را که حق نموده مقرر فقط علی‌ست «میثم» امیر خلق و رفیقِ فقیرِ شهر_ در عالم وجود سراسر فقط علی‌ست ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح آنان‌که پاس حرمت حیدر نداشتند ایمان به‌ذات خالق اکبر نداشتند گر با علی شدند مخالف، عجب مدار تصدیق زابتدا به پیمبر نداشتند گوش همه ز فضل علی در غدیرخم پُر شد ولی چه سود که باور نداشتند افشاند شه ز لعل گهرها و مفلسان همت به ضبط آن دُر و گوهر نداشتند چندی به احمد ار گرویدند از نفاق جز ملک و مال، مقصد دیگر نداشتند هرگز نداشتند به محشر عقیده‌ای ور نه چگونه خوف ز محشر نداشتند! کردند هر جفا که برآمد ز دستشان ز آن‌روز که اعتقاد به کیفر نداشتند گشتند چیره سخت به عنقای قاف قرب زاغان که کرّ و فَرِّ کبوتر نداشتند دین ثابت از علی‌ست؛ بلی آن فراریان قدرت به فتح قلعه‌ی خیبر نداشتند در رزم خندق آن همه لشگر به‌جز علی مردی حریف عمرو دلاور نداشتند بی‌شک مقرر است به‌دوزخ حمیم‌شان آنان‌که حُبِّ ساقیِ کوثر نداشتند من خاک پای پاکدلانی که جان و سر دادند و دل ز مهر علی برنداشتند جوید صغیر، یاری از آن شه که انبیاء جز او پناه و ملجاء و یاور نداشتند ✍مرحوم https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح علما موقع تدریس، علی می‌گویند زحل و زهره و بِرجیس، علی می‌گویند صالح و یوشع و جرجیس، علی می‌گویند تا نخ و سوزنِ ادریس، علی می‌گویند دائم از هر طرفِ عرش خبر می‌شنوم «ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر» می‌شنوم «عینِ»تو هست به معنای عُلوّ درجات «لامِ»تو هست همان لام سلام و صلوات «یاءِ» تو یاءِ حسین است که بین دو صلات می‌کشاند دلِ غمگینِ مرا سمت فرات سند غربت تو، خون حسین است، علی! راز حقانیتت در ثقلین است، علی! زخم شمشیر غمت بر سر عالم خورده وای بر آنکه دلش را به علی نسپرده متواری شده از وحشت و در دَم مرده هر که از تیغ دو دم، جان به سلامت برده هر که از شیوه‌ی جنگاوری‌ات شد آگاه گفت: «لاحول ولا قوة الا بالله» در کویری که به دریای کرم نزدیک است عاشقت هستم و قلبم به حرم نزدیک است نجف اینجاست! فقط چند قدم... نزدیک است کفر و ایمانِ من امروز به‌هم نزدیک است در مقامت دهنم بسته بماند بهتر عشق، آهسته و پیوسته بماند بهتر نخل‌ها، اشک تو را زیر نظر داشته‌اند رودها، از جریان تو خبر داشته‌اند بادها، پرده ز اسرار تو برداشته‌اند خاک‌ها، چشم به دستان پدر داشته‌اند ابرها با کرمت مایه‌ی رحمت شده‌اند فقرا در حرمت صاحب مُکنت شده‌اند شمّه‌ای هست ز اوصاف تو حیدر بودن لافتایی شدن و ساقی کوثر بودن فاتح یه تنه‌ی قلعه‌ی خیبر بودن با پیمبر همه‌ی عمر برادر بودن نَفَست عطر نَفَس‌های محمد دارد بُردن نام تو شیرینیِ بی حد دارد گذر ماه به تاریکی چاه افتاده باز از اشکِ غمت، چشمه به راه افتاده منکر تو که به این روز سیاه افتاده در نماز شب خود هم به گناه افتاده زندگی بی علی اصلاً چه صفایی دارد؟ «مُطرب عشق، عجب ساز و نوایی دارد» نیست بودیم ولی در حرمت هست شدیم متفرق شده بودیم که یکدست شدیم عاشق هر که به یاران تو پیوست شدیم تا زپیمانه‌ی «اَکمَلتُ لَکُم» مست شدیم عطر «اَتْمَمْتُ عَلَیکُم» همه‌جا را پُر کرد نان بَدگوی بد اندیشِ تو را آجر کرد اولین مرحله‌ی عشق، پریشان شدن است اجر همراهی تو، بوذر و سلمان شدن است صاحب دائمیِ مُلک سلیمان شدن است زاهد شهر که در فکر مسلمان شدن است در شب قدر، به آوای جلی می‌گوید بعلیٍ بعلیٍ بعلی می‌گوید خواب دیدم که کسی گفت چنین شعر بخوان با دل سوخته آرام و حزین شعر بخوان به نمایندگی از اهل زمین شعر بخوان بر همین پله‌ی اول بنشین شعر بخوان چه قشنگ‌ست شبی غرق تماشا بودن! «شهریارِ» غزل حضرت مولا بودن ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
🎤 مجمع الذاکرین خمین
تقدیم به ساحت مقدس شهدا مخصوصا شهید بهروز واحدی دلداده ی عشقِ امام تشنه کامیم در مکتب او بی خیالِ جاهِ و نامیم بر موجها آسودگی ننگی بزرگ است در راهِ حق هر لحظه در حال قیامم ما را مقامِ خاک بوسی داده چون او ننگ است اگر جایی به دنبالِ مقامیم ننگ است اگر دلبسته ی خاکِ زمنیم ننگ است اگر اینجا به دنبال دوامیم افسوس اگر لرزید جایی پای خاصان دردا اگر که غافل از دردِ عوامیم دردا اگر بر منبریم و حق فروشیم ننگ است اگر در کوره ی عشقیم و خامیم نه ما کف میدانِ ایثاریم عمریست در رنج دنیا،در پیِ حُسن ختامیم ما زنده می گردیم از هر زخمِ شمشیر حاشا اگر یک آن به فکر التیامیم با خون مان از شور سرخ عشق گوییم موسیقیِ اُمید بخشِ بی کلامیم داریم جانی ویژه تقدیم جانان ما تن به تن از واحدی هایِ نظامیم احمد رفیعی وردنجانی تقدیم به ساحت مقدس همه ی شهدا مخصوصا شهید بهروز واحدی صلوات بفرستید. @Maddahankhomein
مرثیه مولا مازندرانی‌رمضان علــی  بـوم  علــی  شیر خـــــداره شب نـوزده طـی هـکرده شه راره به ســوی راه حق وه راهـــــی بیه تمــــومه انس و جن ره حـــالی بیه دونسه شه شهیدی ختم عمــــــــره به وقت صبح اذان و قتل نــومــــره تو ملجم دوندی که چه کار هکردی زمین و آسمـــــون ره زار هکردی مـدینه کــــــوفـــــه ره تنها هکردی چه ظلمی در زمین ، چـه ها هکردی ته ضربت کـوه و دل ره زار هکرده تمومه جــــای جــــاره ، تار هکرده علـــــــی فـــزت فـــزت سر هـــدائه تمـــومــه اهلــــه بالـــه ور هـــدائه بـه هنگامـــــه نماز وه بی گناهــه قسم خــــرمه کــه قاتل بی وفاهــه دتر بـــــی بابا بیه ، بــرمــــه کنده بی بابا چشه اصلــــی بنـــه کنــــده سیو پیرنه  وه  شه جمـــه کنـــــده دل وا پس بیه  وه ای برمــه کنـــده بورین مسجد بوینین چــه تـــی بیه امیرالمومنین ره ، چــــه تــــی بیه علــــی شیر خدا ، در خـــون شناور بمیره دشمنه  نامـــــرد و کافـــــــــر امشو اهـــل و ملائک خـــــــو دنییه هـــــزار ماه و ستاره ســــــــو دنییه افتاب ره طاقت ســـــو ســـــو دنییه زمین ره  دیگــه هیچ آبــــرو دنییه افتاب ره طاقت ســـــو ســـــو دنییه زمین ره دیگــه هیچ آبــــرو دنییه علــــی لبخند شادی ســـر هـــــدائه شه قاتل بی گناهــــی ور هـــــدائه تمـــومه عشقه راهــه ور هـــداهه شه دل ره راهــــی اونور هــــداهه حسن و با حسین بـــی بابا بینــــــــه به کــــوفه با مصیبت تنها بینــــــــه دکتر بمـــــو علــــی درمـــون ندارنه دیگـــه بی بابا کیجا جــــــون ندارنه چند روز هسه که دل هی غم زنده غم خشکــه خــاکه زمین هــی نم زنده نم علــــی نــــــون آور خلـــــه فقیــــرون شوها زنبیل به دوش شیهه وه بیرون چند شوهه چشم به راهه نـــون ونه هـــــــرچــــــی انتظاری کشنـه ، ننه علـــی بیهه اون زنبیل دوش شــو ها یواشک ، نکنه ، هیچ کسی دونــــــا علــــی از درد اسیر دل پـــاره بـــــوه نــــــدا دکتر امید دل پـــــــاره بــــــوه خـــــله شیر بمــوهــــه علـــی بخره علــــی بته هـــدین قـــاتل بخـــــــــره علــــی جــور آدمی تکرار نهــــونه علــــی جز خداپیش وه خار نهــــونه چــــــه تــــــی دنیا دلـــه طاقت بسازه از این درد عظیم راحــــــــــــت بسازه طاهـــــــــری عشق الله یا علــــــی با به ســــــوی حــق تعـــــالی یا علی با @Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمینه امیرالمؤمنین علی علیه السلام ایام شب های قدر سلامم به نجف، به ایوان علی به ملک وملکوت، سلطانه علی تا ابد هر چه خلیفه ست به قربان علی یا ابالیتامی، آبروی دنیا برنداری دست لطفتو از رو سر ما تو ولم نکردی، خیلی خیلی مردی خوبه جام توو آغوش تو یا حضرت مولا عشق دیرینم، ذکر تلقینم نوش جونم که، لحظه ی مرگم تو رو می بینم یا علی مولا منم تا به ابد، مسلمانه علی تمامِ باطنه، قرآنه علی تا ابد هر چه خلیفه است به قربان علی یا ابالعجائب، کاتبُ الکتائب می زنم صدا اسمتو توو اوج مصائب ای شیر پیمبر، شمشیر پیمبر توو میدونِ غزوه ها تویی همیشه غالب شور شیرینم، جاته توو سینم نوش جونم که، لحظه ی مرگم تو رو می بینم یا علی مولا سلامم به علی، به سلمان علی رسد روزی ما، از خوان علی تا ابد هر چه کریم است به قربان علی ای کریمِ عالم، با تو خوبه حالم ریزه خوارِ سفره ی تو میشه صد تا حاتم ای امیر دنیا، من گداتم آقا پیش هیچ کسی به جز تو سر نمی کنم خم با تو تأمینم، دین و آئینم نوش جونم که، لحظه ی مرگم تو رو می بینم یا علی مولا ✍وحید محمدی 🗓۸ فروردین ۱۴٠۳ @Maddahankhomein
لحظه لحظه ی اذون.mp3
3.99M
بند1⃣ لحظه لحظه اذونو وقت استجابته مسجد روضه خونه با من محرابم بی طاقته چشمم سمت آسمونو تو قلبم یه حاجته ای شمشیر بیا حاجتمو روا کن حال غربتو اشک منو نگا کن مشتاقم بیا درد بی کسیمو دوا کن دیگه بیا ببین علی نشسته چش به راه تو حالا که وقت رفتنه رفیق نیمه راه نشو فزت و رب الکعبه بند2⃣ ای شمشیر غم دلم رو غیر ازتو به کی بگم با یاد فاطمه دارم میسوزم مث یه شمع تقدیر تنهاییامو تو کوچه زدی رقم ای شمشیر یه روز کمرمو شکستی با ضرب غلاف سپرمو شکستی دست فاطمه دست یاورمو شکستی یه روزی هستی منو زدی میون کوچه ها نوبتیم اگه باشه نوبت من شده حالا فزت و رب الکعبه بند3⃣ مجروحه اگه سر من اما خونه جگرم میخوام نوحه بخونم این لحظه های آخرم یاد روضه ی حسینم یاد غربت حرم ای شمشیر نزار پسر منو تنها وقتی جون میده تشنه رو خاک صحرا توی قتلگاه وقتی تو رو میبینه زهرا همدست قاتلش نشو کنار نیزه ها نباش شاهد سربریدن غریب کربلا نباش فزت و رب الکعبه شعر و سبک: حسین نوری✍🎼 @Maddahankhomein
بنام خدای بی نیاز زبانحال شاعرانه در ماه مبارک رمضان "" "" "" صائمم سفرهٔ دل؛ وا می کنم/باخدای خویش نجوا می کنم بارالها بارها برهم زدم/برسرای رحمتت پرچم زدم توبه کردم توبهٔ پرماجرا/توکرم کردی ببخشیدی مرا روز فردا من شدم شخص دگر/بودم آلوده شدم آلوده تر من دگر همبازی شیطان شدم/آنکه می باید نمی شد آن شدم یک صباحی چون نصوحم بد مسیر/می شوم دردام نفس خود اسیر یک زمانی حرِّ دوران می شوم/سرسپاه دین ستیزان می شوم الغرض القصه با روی سیه/می کنم رو برتو با بار گنه وای بر من وای بر افعال من/وای بر پرونده ی اعمال من کس ندیده چون تویارب میزبان/بوده ای همواره با ما مهربان بازهم با شرمساری آمدم/کن قبولم گرچه می دانی بدم بارالها فاخر خیره سرم/برمن نادم بکن لطف و کرم چون تو را دارم چه غم دارم خدا/ربنا یا ربنا اغفر لنا "" "" " شاعر : مسلم فرتوت(فاخر) http://eitaa.com/Maddahankhomein
🌺تقدیم به اَلْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ سَیدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة دو پسر ................. بودند پس از شیرخدا آن دو پسر، شاه خورشیدتر از منظره و ماه تر از ماه خورشید، حسین است و حسن، ماهِ شبِ تار عباس، همان ماهِ زمین خورده ی در چاه ما سایه ی تاریک و نبی، چشمه ی نور است با نام علی، سنگ...؛ شد آیینه ی الله شد اشکِ خُم از غربت و اندوه علی، خشک شد کرب و بلا...! با لبِ تاول زده گفت: آه چشمان شما قطب نما بود و دل ما در موجِ پریشانِ جهان، ماند در این راه تکلیف شما بود به یک چیز، ولایت! او در پی صلح آمد و تو در پی اصلاح قم المقدسه 🆔 @Maddahankhomein
دو دمه از ستم صبحدم نوزدهم از رمضان(تیغ مسموم کشید،فرق حیدر بدرید) ابن ملجم دغا بغض نهان کرد عیان(تیغ مسموم کشید،فرق حیدر بدرید) شد محاسن علی خضاب از خون سرش(تیغ مسموم کشید،فرق حیدر بدرید) از دم تیغ جفای دشمن ستمگرش(تیغ مسموم کشید،فرق حیدر بدرید) شد چو بیست و یکم ماه مبارک صیام(حسنین خونجگرند،زینبین دیده ترند عمر دنیایی مرتضی علی گشت تمام(حسنین خونجگرند،زینبین دیده ترند) عاقبت شهید شد ز ضربت تیغ جفا(حسنین خونجگرند،زینبین دیده ترند) دیده بربست از این دار دنی شیرخدا(حسنین خونجگرند،زینبین دیده ترند) @Maddahankhomein
دودمه جبریل امین گشته در افلاک عزادار علی حیدر کرار از خون علی چشم ملائک شده خونبار علی حیدر کرار یک عمر علی سوخت نهان در دل شب ها به یاد غم زهرا بر چاه نهاده سر و نجواست به لب ‌ها به یاد غم زهرا شد نقش زمین بوالحسن و قاتل مرحب امان از دل زینب از خنده ی قاتل شده جان همه بر لب امان از دل زینب شد چشم تر فاطمه از داغ تو خونبار علی حیدر کرار با پهلوی بشکسته نماید ز تو دیدار علی حیدر کرار کنج محراب دعا حضرت مولا افتاد علی از پا افتاد خبر زخم سرش وِردِ زبان ها افتاد علی از پا افتاد روی آرامش نخواهد دید بعد از تو زمین یا امیر المؤمنین می سپاری زینبت را بر یل ام البنین یا امیر المؤمنین رفتی و گرد یتیمی بر سر زینب نشست یا امیر المؤمنین عاقبت از جهل این نامردمان فرقت شکست یا امیر المؤمنین مسجد و محراب بی حیدر شده خاموش و سرد کوفه با حیدر چه کرد؟ رو به قبله خفته در بستر امام کوچه گرد کوفه با حیدر چه کرد؟ روز و شب هایم گذشته در غم و رنج و بلا خسته گشتم ای خدا داغ دیروزم مدینه، داغ فردا کربلا خسته گشتم ای خدا امشب از شوق وصالت دیده دریا می شود فاطمه یا فاطمه صبح فردا مرتضی مهمان طاها می شود فاطمه یا فاطمه درد پنهان علی امشب مداوا می شود ناله برپا می شود با رخی غرق به خون مهمان زهرا می شود ناله برپا می شود آن که تنها بی‌زره می‌زد به لشکر حیدر است بر دو عالم رهبر است سال‌ها در خانه و در سوگ از داغِ در است بر دو عالم رهبر است این که امشب به سرش دختر او گریان است شاه مظلومان است صبح فردا به بر فاطمه اش مهمان است شاه مظلومان است خون خورشید است جاری بر جبین مرتضی صاحِب أرض و سما حق به سوی حق رود یا مرتضی سوی خدا صاحب أرض و سما قد قتل آید به گوش از سوی جبریل امین یا إله العالمین از جبین مرتضی خون می چکد روی زمین یا إله العالمین مرتضی در سجده اش افتاده از جوش و خروش زینبش رفته ز هوش ناله ی فزت و رب الکعبه اش آید به گوش زینبش رفته ز هوش غصه های مرتضی خون گشت و آمد از سرش پیش چشم دخترش روی او گشته خضاب اما ز خون اطهرش پیش چشم دخترش آرزو دارم بیاید در کنارم کوثرم دیدنی شد بسترم آرزو دارم ببندد فاطمه زخم سرم دیدنی شد بسترم وا شد از کارم گره شد بسته چشمان ترم از همه تنهاترم بر مشامم آید امشب عطر یاس پرپرم از همه تنهاترم شام وصل حیدر و زهرای اطهر امشب است کوفه در تاب و تب است از فراقش سر به دیوارِ یتیمی زینب است کوفه در تاب و تب است فرق حیدر دگر از تیغ جفا گشته دو تا کوفه شد غرق عزا وا علیا شده ذکر همه ی آل عبا کوفه شد غرق عزا دیده بگشا منبر و سجاده ی خود را ببین یا امیرالمؤمنین همچو زهرای جوان هستی چرا نقش زمین یا امیرالمؤمنین مسجد کوفه تماشا کن نماز آخرم مست بوی کوثرم شسته ام محراب و منبر را من از خون سرم مست بوی کوثرم مرتضی از این جهان با قلب خسته می رود آسمان خون گریه کن سر شکسته در بَرِ پهلو شکسته می رود آسمان خون گریه کن گریه کم کن بر من ای نور دو عینم ای حسن وعده ی ما کربلا بعد من جان تو و جان حسینم ای حسن وعده ی ما کربلا کوفه شد کرب و بلا شام غریبان علی است دیده گریان علی است زینبش صاحب عزا و مو پریشان علی است دیده گریان علی است @Maddahankhomein
دودمه اولین مظلوم عالم فرقش از کین شد دو تا یا ابا صالح بیا پور او مهدی کند خون خواهیش از اشقیا یا ابا صالح بیا وا مصیبت که شب قتل شه مردان است مکن ای صبح طلوع صبح فردا زغمش آل علی گریان است مکن ای صبح طلوع می رود از این جهان نفس نفیس مصطفی یا ابا صالح بیا شد امیرالمؤمنین راحت ز داغ کوچه ها یا ابا صالح بیا راحت و آسوده شد از این دیار پر بلا ابن عم مصطفی سوی زهرا می رود با یاد داغ کوچه ها ابن عم مصطفی مسجد کوفه شده قتلگه شیر خدا مهدی زهرا بیا از جفای تیغ کین فرق سرش گشته دو تا مهدی زهرا بیا فرق امیر مؤمنان ز تیغ کین شد دو تا مهدی زهرا بیا گشته به جنت ز غمش فاطمه صاحب عزا مهدی زهرا بیا در دل محراب کوفه فرق مولا شد دو تا زاده ی نرجس بیا در مدینه پهلوی زهرا شکسته از جفا زاده ی نرجس بیا اضطراب زینب او را برده در هول و ولا کوفه شد کرب و بلا زیر لب با گریه می گوید که وای از کربلا کوفه شد کرب و بلا در نگاه زینب دلخسته زخمش آشناست خانه اش ماتم سراست زخم فرقش شکل زخم پهلوی خیر النساست خانه اش ماتم سراست می کشد پا بر زمین حیدر امیرالمؤمنین العجل کهف حصین کربلا پور حسن قاسم کشد پا بر زمین العجل کهف حصین غرق خون شد صورت مولا امیرالمؤمنین یا اله العالمین پیش چشم فاطمه حیدر شده نقش زمین یا اله العالمین در سحر فرق علی گشته دو تا از تیغ کین یا اله العالمین زینب غم دیده از این غصه شد نقش زمین یا اله العالمین در میان آسمان زد ناله جبریل امین یا اله العالمین بین محراب عبادت شد شکسته رکن دین یا اله العالمین شده امشب پدرم عازم دیدار خدا نور چشم مصطفی می رود تا که زیارت بکند فاطمه را نور چشم مصطفی این شب تلخ جدایی یا شب احیا بود منتظر زهرا بود جای قرآن، لخته ی خون بر سر مولا بود منتظر زهرا بود تو أبا الأیتامی و ما هم یتیمانت علی جان به قربانت علی کاش بودم در نجف شام غریبانت علی جان به قربانت علی چشم خود را باز کن اشک حُسینَت را ببین یا امیرالمؤمنین دست زینب را بده دست یل ام البنین یا امیرالمؤمنین حک شده بر روی گردنبند زهرا یا علی یا علی و یا علی حک شده بر ذوالفقار مرتضی یا فاطمه فاطمه یا فاطمه کشته شد شیر خدا در کوفه با تیغ جفا آه و صد واویلتا در غم او می کند زهرا عزاداری به پا آه و صد واویلتا آن غلافی که به کوچه بازوی زهرا شکست قلب احمد را شکست تیغ آن محراب کوفه فرق حیدر را شکست قلب احمد را شکست @Maddahankhomein
پاره دم ارض و سما پر شد از این زمزمه علی رود به دیدن فاطمه علی رود به دیدن فاطمه کی ز شهادت بودش واهمه ز تیغ بن ملجم شوم دغا شکسته فرق علی مرتضی شهیده شد فاطمه در راه دین شکافت فرق علی از تیغ کین ایتام کوفه دیگر،نان آوری ندارند٢ همچون علی مظلوم،تاج سری ندارند٢ بر جسم سرشکسته ی مرتضی شد میزبان پهلو شکسته زهرا با فرق بشکسته ی خود مرتضی مهمان شود امشب کنار زهرا پیکر پاک علی در خاک شد قلب یاران علی غمناک شد فرق علی ز تیغ کین شکسته زینب به ماتم پدر نشسته مظهر ذات خالق بی نیاز شهید شد علی میان نماز محراب مسجدِ دیار کوفه از خون حیدر گشته پر شکوفه مظهر ذات کبریا کشته شد یار نبی شیر خدا کشته شد شد کشته علی میان محراب ریزد حسنش ز دیده خوناب کشتند ز کینه مرتضی را یاور نبی شیر خدا را اندر میان محراب،کشتند مرتضی را٢ یاور و جانشین،خاتم الانبیا را٢ فرق علی را شکافت،با تیغ کینه دشمن٢ شهید شد زین ستم،حیدر ولی ذوالمن٢ یاور و یار نبی شیر خدا کشته شده صورت اطهرش از خون سر آغشته شده زینبش از غم بابا شده محزون و غمین که شده کشته علی ز ظلم و جور مشرکین در حالت نماز بود حیدر بشکافت فرقش دشمن بد اختر کشتند حیدر شیر کبریا را ساقی کوثر میر لافتی را علی به محراب دعا کشته شد از ظلم و جور اشقیا کشته شد در مسجد کوفه میان محراب محاسن علی به خون شد خضاب از آسمان رسد به گوش این ندا قد قتل علی المرتضی @Maddahankhomein
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه زمینه:همه جا کربلاست،همه جا نینواست بین محراب خود،با نماز و دعا گرم نجوا علی،بود با کبریا یا علی یا علی،یا علی یا علی حیدر صفدر از،ضرب تیغ عدو صبحدم در نماز،شده فرقش دو تا یا علی یا علی،یا علی یا علی حسنین دیده تر،زینبین خونجگر شده اند از غم،علی مرتضی یا علی یا علی،یا علی یا علی اثر تیغ و زهر،زد به جانش شرر عاقبت شد شهید،آن ولی خدا یا علی یا علی،یا علی یا علی ای خدا حرمت،خون فرق علی از محبان او،عفو بنما خطا یا علی یا علی،یا علی یا علی @Maddahankhomein
سلام ِخدا برجمالِ بی مثالِ مهدیِ زهرا❤️ خداوندا به حالم کن نگاهی که رویِ ماه ِمهدی را ببینم شب قدر آمدم با روسیاهی که روی ماه مهدی را ببینم 🌹 من از دنیایِ بی اوخسته هستم شد از دامانِ او محروم دستم چه میشد در میان این تباهی که روی ماه مهدی را ببینم 🌹 منم عبدِ خطاکار و گنهکار که قابل نیستم بر وصلِ آن یار عنایت کن،اقلاً گاه گاهی که روی ماه مهدی را ببینم 🌹 تو حق داری اگر من را برانی تو حق داری مرا آدم ندانی ندارم در بساطم غیرِ آهی؛ که روی ماه مهدی را ببینم 🌹 برای غربتش زاری نکردم برای دیدنش کاری نکردم تو پاکم کن زِ هر گونه گناهی که روی ماه مهدی را ببینم 🌹 اگر چه از حضورِ یار، دورم ولی دلخوش به ایام ِظهورم مدد کن ای که من را تکیه گاهی که روی ماه مهدی را ببینم 🌹 تعالیتَ اَجِرنا یا الهی تو که بخشندهء کوهی به کاهی تفضّل کن در این پایانِ ماهی که روی ماه مهدی را ببینم 🌹 خداوندا دلی بیمار دارم هوای دیدن دلدار دارم تو پیش ِ پای من بگذار راهی که روی ماه مهدی را ببینم 🌹 به آن زینب که از داغِ حسین مُرد به لبهایی که چوبِ خیزران خورد تو را امشب قَسَم دادم اِلهی که روی ماه مهدی را ببینم 🌹 شب های قدر ماه رمضان ✍فروتن 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 https://eitaa.com/Maddahankhomein
ایکاش که یک دل همه باشیم امشب در حال خوش زمزمه باشیم امشب او یاد من و تو می کند ، پس ما هم...‌ یاد پسر فاطمه باشیم امشب بر حال دلم نسخه ی تقوا بنویس بیمار فراقم و مداوا بنویس در روزی یک سال من امشب، یارب امر فرج یوسف زهرا بنویس شاعر: @Maddahankhomein
کاملترین شعر "یاعلیگفت" دلا باید که هر دم یا علی گفت نه هر دم بل دمادم یا علی گفت به صدق دل همیشه یاد او بود به هر پیچ و به هر خم یا علی گفت دمی که روح در آدم دمیدند ز جا بر خاست آدم یا علی گفت چو نوح از موج توفان ایمنی خواست توسل جست و هر دم یا علی گفت ز بطن حوت یونس گشت آزاد ز بس در ظلمت یم یا علی گفت کجا مرده به آدم زنده میشد یقین عیسی بن مریم یا علی گفت نمی شد زنده جان مرده هرگز یقین عیسی بن مریم یا علی گفت عصا در دست موسی اژدها شد کلیم آنجا مسلم یا علی گفت رسول الله شنید از پرده غیب ندائی آمد آن هم یا علی گفت نزول وحی چون فرمود سبحان ملک در اولین دم یا علی گفت که در روز ازل قالوبلا را هر آنچه بود عالم یا علی گفت محمد در شب معراج بشنید ندایی آمد آنهم یا علی گفت پیمبر در عروج از آسمانها بقصد قرب اعظم یا علی گفت به هنگام فرو رفتن به طوفان نبی الله اکرم یا علی گفت به هنگام فکندن داخل نار خلیل الله اعظم یا علی گفت عصا در دست موسی اژدها شد کلیم آنجا مسلّم یا علی گفت علی در خم به دوش آن پیمبر قدم بنهاد و آندم یا علی گفت ز لیلی می شنیدم یا علی گفت به مجنون چون رسیدم یا علی گفت مگر این وادی دار الجنون است که هر دیوانه دیدم یا علی گفت نسیمی غنچه ای را باز میکرد به گوش غنچه کم کم یا علی گفت چمن با ریزش باران رحمت دعا میکرد او هم یا علی گفت یقین پروردگار آفرینش به موجودات عالم یا علی گفت خمیر خاک آدم را سرشتند چو بر میخواست آدم یا علی گفت مسیحا هم دم از اعجاز میزد ز بس بیچاره مریم یا علی گفت علی را ضربتی کاری نمیشد گمانم ابن ملجم یا علی گفت مگر خیبر ز جایش کنده میشد یقین آنجا علی هم یا علی گفت https://eitaa.com/Maddahankhomein
شب ۱۷ ماه مبارک رمضان شب ساقی مولا علی ع قبل از جنگ بدر در ماه مبارک رمضان امشب شب سقایی یعسوب دین است پیمانه ها دست امیرالمؤمنین است بر تشنه کامان حرم سقاست حیدر بر حضرت زهرا قسم آقاست حیدر او صورت انسانی الله باشد او کاشف الکرب رسول الله باشد او جلوه ربانی شب های قدر است او مشک بر دوش آمده، سقای بدر است او را تمام عرشیان تکریم کردند خیل ملائک بر علی تعظیم کردند امشب جنون آبها هم بی مثال است می نوشی از دست علی تنها حلال است پیداست قد و قامتش در دشت، صد شکر سقای حق با دست پُر برگشت، صد شکر روی سخن با آن امیر عالمین است تنها خجالت بهر سقای حسین است در علقمه عباس عمود آهنین خورد در خیمه زینب ناله کرد و بر زمین خورد همنوا با ملائک خدا ماهم دست بر سینه عرض میکنیم السلام علیک یا مولانا الاعظم امیرالمومنین علی بن ابیطالب امشب با خواندن زیارت امین الله ماهم ازاین فیض عظیم غافل نشویم @Maddahankhomein
مدح و مرثیه امیرالمومنین علی علیه السلام ای که توحید از وجودت یافته تمثال ها در نبوت احمدی و ، در امامت آل ها نور تو دیدند، چون خورشید، حتی کورها مدح تو خواندند، چون آیات، حتی لال ها در فصاحت پیش تو صف بسته قدهای الف در بلاغت نزد تو خم گشته قد دال ها کن تلاوت (ما لها) را تا زمین بشناسدت معنی (انسان) تویی در سوره ی (زلزال)ها جامه ی جنگ تو بی پشت است و در وقت نبرد هیچ کس چون تو نکرد از مرگ استقبال ها سنگ بستن بر شکم سهم تو گشته از جهان داغ شد دست عقیل از سهم بیت المال ها جامه های پر بها تر را به قنبر داده ای تا وجود اطهرت ، عریان شد از آمال ها در نمازت تیر از پای تو بیرون میکشند در نمازت تیغ بر فرقت زند دجال ها تو به سجده رفتی و شمشیر پشتت سجده رفت رب کعبه رستگارت دید در آن حال ها گفتی از غیرت اگر مردی بمیرد عیب نیست وقتی از پای زنی غارت شود خلخال ها غیرت اللهی و حق داند که بر تو چه گذشت از غلاف تیغ و... از رنگ کبود بال ها ای که بخشیدی به سائل خاتم خود را ببین کربلا تکرار شد این قصه در گودال ها میثم مومنی نژاد @Maddahankhomein