eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
380 ویدیو
229 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
در صحن حرم حیرت ما دیدنی است در وقت سلام، این صدا دیدنی است دیدیم بهشت می‌وزد از حرمت آری، شب جمعه کربلا دیدنی‌ است 📝 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
بسم رب الحسین💔 هر شب جمعه بیادت دل ، مسافر می شود خیمـــهٔ کرب و بلا در سینــه دایـر می شود با زیارتنــامه و اشک و ســلامی بر حسیــن روضه ای میخواند و از دور ، زائر می شود https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
شب‌_جمعه_کربلا بیقرارم یـا امام المُنتظـر التفاتی بر منِ بی‌تاب کن یک شب جمعه مرا هم زائرِ مرقدِ شش گوشه ی ارباب کن https://eitaa.com/Maddahankhomein
است هوایت نکنم میمیرم 🍂▪️▪️🍂▪️▪️🍂 چه میشود "شبِ جمعه" به ما اشاره کنی؛ به "کربلا" برسانی و درد چاره کنی... برایِ گریهٔ"زهرا" به گوشهٔ گودال؛ رَواست اینکه دلم را پُر از شَراره صل الله علیک یا اباعبدالله https://eitaa.com/Maddahankhomein
شب جمعه شده وذکرحسین برلب ماست گریه ازبهرغمش بندگی هرشب ماست من کمیل خوانده ام وحال عجیبی دارم نام زیبای حسین زمزمه(یارب)ماست شاعر:سیدحمیدمیرحبیبی(ازکاشان) http://eitaa.com/Maddahankhomein
یا اباالفضل العباس(ع)... درد مجنون را اگر لیلا مداوا می کند درد نوکر را فقط مولا مداوا می کند مسجد و محراب و هیئت، هرکجا خواهی که باش کار او این است، او هرجا مداوا می کند ارمنی باشی،مسیحی باشی، فرقی نیست دوست یک نگاهت میکند آقا، مداوا می کند در طبابت این طبیب از هر طبیبی برتر است هرکه پیشش میرود، درجا مداوا می کند دست او مشکل گشای عالم و آدم بُوَد تو گدا سویش برو دارا مداوا می کند تشنگی دردیست شیرین نزد ما احساسیان مبتلايش باش و بین سقّا مداوا می کند نوش دارویش گمانم تربت کرببلاست بسکه آقایم چنین زیبا مداوا می کند علقمه دانشگَه و زهرا بُوَد استاد او او به اِذن حضرت زهرا مداوا می کند https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
شروع دعای کمیل ☘☘☘ا☘☘☘ الهی بنده ای گم کرده راهم بیا مولا بده امشب پناهم اسیر کرده های زشت خویشم به حق فاطمه بنما نگاهم تهی دستم بیا و از ره لطف ببخشا از کرم جرم و گناهم تمام راهها را رفتم ای دوست نموده این سیاهی ها تباهم کجا مانند تو پیدا نمایم که تو مولائی و من پر گاهم نکن رد از در خود سائلت را بجز لطفت دگر چیزی نخواهم شب جمعه ،کمیل و یارب من اگر ردم کنی در قعر چاهم به یارب یارب شب زنده داران بده یکبار دیگر توپناهم 🍃🍃🍃🍃ا🍃🍃🍃🍃 عیسی دین محمدی @Maddahankhomein
؛ فرازی از یک الهی به شور قیام حسین به فریاد سرخ و پیام حسین به آنان که محو نگاهش شدند شهید سرافراز راهش شدند.. به مردانِ در عشق، ضرب‌المثل به مرگی که شیرین‌تر است از عسل به شیدایی مسلم بن عقیل به اول شهید از تبار خلیل.. به دستی که در علقمه، شد قلم وفایش به عالم، عَلَم شد عَلَم به آبی که از چشمۀ مشک ریخت به زینب که از روی تلّ اشک ریخت به گودال بالاتر از طاقِ عرش به خونی که پاشید بر ساق عرش به «روز دهم» زیر چرخ کبود که «خورشید بر نیزه گل کرده بود» به قنداقه‌ای که به معراج رفت به پیراهنی که به تاراج رفت به اسبی که کوبید سر بر زمین به خون‌های جاری در آن سرزمین به ماهی که مهرش شده مشتری به ایثار انگشت و انگشتری به آیات کهف و به آیات نور به مهمانی سر، میان تنور به عاشق‌ترین خواهر روزگار که صبر و وفا را، شد آموزگار به غم‌های بانوی مَحمِل‌نشین به ایراد آن خطبۀ آتشین به شور مناجات مولا علی به جان‌های پیوسته با «یا علی» به تأثیر شب‌ناله‌هایِ کمیل به سوز علی، در دعای کمیل به دل‌های عاشق، قراری ببخش فروغی از آیینه‌داری ببخش که نور دل اهل بینش تویی سرآغاز هر آفرینش تویی به راه تو آنان که سر داده‌اند ز فضل تو ما را خبر داده‌اند.. ندارم کسی جز تو فریاد‌رس تویی داد‌خواه و تویی داد‌رس الهی و ربی! پناهم بده به سرمنزل عشق راهم بده مرا جز تو، با کس سر و کار نیست پذیرندۀ توبه غیر از تو کیست؟ نه چشمی نظر می‌کند سوی من نه راه فراری فراروی من.. تو گرداندی از من بلا را به لطف ندیده گرفتی خطا را به لطف به صد مرحمت ای خدای جلیل پراکندی از من ثنای جمیل ثنایی که شایستۀ من نبود سزاوار تشریف این تن نبود ندیدی به کردار من جز قصور مرا بردی از چاهِ ظلمت به نور منم شرمسار از بَدِ حال خود زمین‌گیرِ زنجیرِ اعمال خود.. نشد دامنم پاک از خار‌ها شکستم حریم تو را بار‌ها سزد گر ببارد بلا بر سرم که در بند نفس جنایت‌گرم نه این بد‌دلی، در سرشت من است حجاب دعا، فعل زشت من است تو آگاهی از زشتی کار من نباشد نهان از تو اسرار من مرا اشک‌باران‌تر از ابر کن عقوبت اگر می‌کنی، صبر کن مرا داد دنیا فریب از غرور به زندانم از آرزوهای دور نباشی اگر دست‌گیرم هنوز به نادانی خود دلیرم هنوز مرا خواب غفلت گرفتار کرد مرا نفس فرمان‌روا خوار کرد پی خواهش دل شدم سال‌ها شکسته‌ست از من پر و بال‌ها هوای دلم گشت دام فریب دچارم به این سرنوشت غریب چرا بی‌اثر اشک و آه من است؟! که سَدّ اجابت گناه من است گناهم، زیان جای سود آورد بَلا بر سر من فرود آورد.. به کف غیر اندوه چیزی نماند ز‌ مُلک تو راه گریزی نماند الهی و ربّی! کرم کن کرم بخوان چون کبوتر مرا در حرم.. تو پوشیده‌ای عیب‌های مرا ببین گریۀ های‌های مرا من آنم که بَر خود ستم کرده‌ام و کسبِ رضای تو کم کرده‌ام دلم در حریم تو نااهل بود دلیری من از سَرِ جهل بود مرا نیست هر چند قلب سلیم مکن چیره بر من عذاب الیم الهی و ربّی! من آن بنده‌ام که اینک تهی‌دست و شرمنده‌ام ضعیفم من و دردمند و حقیر ذلیلم من و مستمند و فقیر ز بیم تو در چشم من خواب نیست به روز عقوبت مرا تاب نیست عقوبت ز اعمال خود می‌کشم که طعم عذاب تو را می‌چشم به جُرمی که کردم در آن سال‌ها اسیرم اسیر سیه‌چال‌ها.. چو با یادت آورده‌ام شب به روز امیدم تویی، هستی‌ام را مسوز اگر بر عذابت صبوری کنم صبوری کی از داغ دوری کنم؟ به اکرام تو چشم اگر دوختم به امید عفوت چرا سوختم؟ تو زنجیرِ جانِ مرا باز کن در آتش، زبان مرا باز کن که شیون بر‌آرم در آن آستان شوم با دل خسته هم‌داستان به حسرت بنالم ز دل مثل نای بگریم بر احوال خود، های‌های بخوانم تو را از سویدای جان که اِی آرمانِ دلِ عارفان! پشیمانم و سرپناهی نماند به جز آستان تو راهی نماند «عقوبت مکن عذرخواه آمدم به درگاه تو روسیاه آمدم» ندارم به جز لطف تو دادرس تو بیچارگان را به فریاد رس که غیر از تو بخشد گناه مرا؟ که رحم آوَرَد اشک و آه مرا؟.. نجاتم از این روسیاهی ببخش به این بی‌نوا آنچه خواهی ببخش ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
فرض کن بار گناهت وزن درب خیبر است کندنش از جا فقط محتاج دست حیدر است دست ها وقتی دو تایی سمت بالا می رود ذوالفقار آورده آنکه نوکری از قنبر است خوانده شد هر جا فرازی از عبارات کمیل خضر مدیون علی شد گرچه او پیغمبر است نیمه شب با سجده بر تربت جبین ها گفته اند بو ترابش بر تمام کنیه ها اینجا سر است ربی الا علی اگر که با علی هم ریشه شد با علی یاد خدا درخاک ذکر برتر است اشک ها از گونه ها سمت زنخدان می روند یادی از چاه علی کرده اگر صورت تر است بر حسینش جمعه شب مردم سلامی می دهند میلشان انگار جوری سمت جایی دیگر است https://eitaa.com/Maddahankhomein
مناجات با خدا شب جمعه 🤲دعای کمیل یا رب تو نما مرا نگاهی بر سینه من نشسته آهی از غفلتِ خود منم پشیمان عمرم که گذشته با تباهی جز درگه تو کجا روم من بر نادمِ درگهت پناهی من جاهلم و ببخش جهلم باعث شده بر گناه گاهی شرمنده و رو سیاه هستم این نامه شده پُر از سیاهی از وسوسه ی نفس رها کن این بنده ی ناچیز ، الهی حالا که شبِ مغفرت توست این بارِ گنه ببخش به کاهی بر مرده و زندگان تَرَحّم کارِ تو بُوَد ، تو خیر خواهی عمرِ منِ رو سِیَه خزان است موی سر من دهد گواهی امشب نگهی به یوسفی کن او بنده و تو لایتناهی ✍️ https://eitaa.com/Maddahankhomein
🌼خدایا! بیامرز برایم آن گناهانی را که دعا را حبس می‌کند 🌼اَللّهُمَّ اغْفِرْ لىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَحْبِسُ الدُّعاَّءَ ✨لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱلله✨ از رحمت خداوند نومید نشوید. زمر✨۵۳ مناجات با خدا دعای کمیل شب جمعه یا رب تو نما مرا نگاهی بر سینه من نشسته آهی از غفلتِ خود منم پشیمان عمرم که گذشته با تباهی جز درگه تو کجا روم من بر نادمِ درگهت پناهی من جاهلم و ببخش جهلم باعث شده بر گناه گاهی شرمنده و رو سیاه هستم این نامه شده پُر از سیاهی از وسوسه ی نفس رها کن این بنده ی ناچیز ، الهی حالاکه شبِ مغفرت توست این بارِگنه ببخش به کاهی بر مرده و زندگان تَرَحّم کارِ تو بُوَد ، تو خیر خواهی عمرِمنِ رو سِیَه خزان است موی سر من دهد گواهی یا رب نگهی به یوسفی کن او بنده و تو لایتناهی ✍️ https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مناجات قبل ازشروع دعای کمیل 🏴🎤ا🏴ا🎤🏴 دلها براي سوز دعا تنگ ميشود ياد "مجير" در دل ما تنگ ميشود در ازدحام اهل مناجات و بندگي وقت "کميل" جاي گدا تنگ ميشود اين روزها به ياد خدا خو گرفته ام کم کم دلم براي خدا تنگ ميشود بر روح قد کشيده و اهل سخا شده پيراهن خساست ما تنگ ميشود بايد به داد مرغ زمين گير دل رسيد دارد حصارهاي بلا تنگ ميشود آمارهاي معصيتم خجلت آور است حتما که قبر بر تن ما تنگ ميشود راهي که ميرويم به سمت جهنم است يعني که کفش توبه ،به پا تنگ ميشود با سوءظن ما به عطاي زياد تو درهاي رحمت تو خدا! تنگ ميشود بسته نمي شود در رحمت ولي دگر بابِ عروج تا شهدا تنگ ميشود با گريه بر حسين صفا مي کنيم ما وقتي که روزگار به ما تنگ ميشود از خاک تربت است گِل ما، عجيب نيست دلها براي کرب و بلا تنگ ميشود آنقدر ازدحام زياد است روي تل ديگر براي فاطمه جا تنگ ميشود تکيه زده به نيزه و از حال رفته است چشمان تار خون خدا تنگ ميشود محمد کاظمي نيا https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9