eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
682 ویدیو
357 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با لَیْلَةُ الْقَدْرِ ، از کوفه تا غزّه --------- الهی آمدم با دستِ خالی من و این حالت بشکسته بالی رسیدم در حریمت لَیْلَةُ الْقَدْرِ من و دستِ کریمت لَیْلَةُ الْقَدْرِ خداوندا شبِ قَدْر است ، قَدْری به باران رحمت خود را ز ابری ز ابرِ رحمتت ما را کَرَم ده مرا جایی کنون در این حرم ده به درگاهت گنهکاری رسیده ز اُدْعُونی دل من پر کشیده الهی لطف خود کن واصل من شبِ احیاست ، احیا کن دل من دل ما غرقِ غم از داغِ غَزّه ست که مجروح از جنایت باغِ غَزّه ست جنایت در جنایت این چه داغی ست نه گل دارد نه غنچه این چه باغی ست هنوز این باغ یاران کُشته دارد هزاران در هزاران کُشته دارد خداوندا به کوی غم نشستم به یاد مردمان در غَزّه هستم رود از دیدگانم اشک گلگون به یاد کودکان غرقِ در خون مسلمانان ، مسلمانی نه این است ز غَزّه اشک و ماتم در طنین است چه طفلانی که در خون خفته باشند چه مادرها که یارَبّ گفته باشند اَلا ای مؤمنين امشب بیایید دعا در حقّ مظلومان نمایید دعایی کن دعا ، بر جان غَزّه دعایی کن به مظلومان غَزّه به آنان که هزاران کُشته دارند تنی در خون خود آغشته دارند چرا مظلوم را یاری نکردن تماشا کردن و کاری نکردن به آنان که درین گم گشته راهی ندارند ای خدا پشت و پناهی الهی شد ز غَزّه شغله بر تن رهایی ده تو ایشان را ز دشمن ببین آنان که در آهند یارب فقط یاری ز تو خواهند یارب الهی رنج دوران شامل ماست ز اسرائیل غاصب خون دل ماست خداوندا به حق شاهِ مردان از آنان ظلم دشمن دور گردان به حق چهره ی گلگون حیدر نما پیروزی آنان میسّر به حیدر می خورم سوگند ای دوست که راه مرتضی همواره نیکوست علیِّ مرتضی نور تمام است علیِّ مرتضی ما را امام است علی چشم از جهان می بندد امشب دو دیده ناگهان می بندد امشب علی با فرق و با قلب شکسته شود ملحق به آن بانوی خسته علی با سوز و ساز شعله خیزش شود مهمان زهرای عزیزیش علی دارد دلی محزون و خسته که با خود می برد فرقِ شکسته اگر درد و اگر غم داشت مولا دلی لبریز ماتم داشت مولا علی با فاطمه خونین دل امّا دل هر یک بُوَد لبریز غم ها وَ می بینند هر دو زار و خسته یکی فرق و یکی پهلو شکسته درون سینه آتش ماه دارد دل «یاسر» ازین غم آه دارد ** محمود تاری «یاسر» @Maddahankhomein
چه درهم کرده قاتل مصحف قرآن زینب را به خانه برده اند از سوی مسجد جان زینب را   همه با چشم گریان می روند از خانه ی مولا چه می فهمد کسی حال دل ویران زینب را   تمام دختران بابایی اند و خوب می فهمند چگونه این غم عظمی شکست ارکان زینب را   دل بی رحمِ شهر کوفه بنگر خوب، شاهد باش که این داغ و بلا هم کم نکرد ایمان زینب را   اگر خواهی ببینی روح زهرایی زینب را ببین پای ولی، قربانیِ طفلان زینب را   الهی بگذرد این غصه و یک لحظه هم دیگر نبیند شهر کوفه دیده ی گریان زینب را   الهی این برادرها همیشه محضرش باشند کسی خاکی نبیند لحظه ای دامان زینب را   الهی تا نبیند آسمان کربلا بر نی سرِ از تن جدای دلبر عطشان زینب را https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎༅࿇༅ ❃ا﷽ا❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 💔 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─ ماه ، در سجدهٔ خود روی جبین افتاده تیغ کیــــن ، روی سرِ حبل متین افتاده کشته شدحیدر وارکان هُدیٰ ریخت به هم این نـــدا بر لب جبــــریل امیــــن افتاده کیست اینگـــونه تکان داده دل دنیــا را صـــد و ده بار به پای شَــــهِ دین افتاده یکصدا حور و ملک ناله کنـان می گویند آســـمان است که بر روی زمیـــن افتاده خیمهٔ ماتم عظمیٰ شده برپا در عــرش لرزه ای بر فلــک و عـــرش برین افتاده از دَمِ "یا اَبَتـــا"هــای یتیـــمان عــــرب اضـــطراری به دل اهــل یقیــــن افتاده بر نمی خیزد از آن سجدهٔ خونین ، مولا او که در بستر محراب ، چنیــن افتاده فاطمـــه کــاش به داد دل زینب برســد زینبی که چنـــین زار و غمیـــن افتاده ابر چشــم حسَنین است که باران دارد از شکافی که روی حِصن حصین افتاده از همان لحظه که دیده ست شکاف سرِ ماه خون به چشمان یل ام بنیـــن افتاده کربلا از نظــر حضــرت عبـــاس گذشت دید در علقــــمه یک ماه_جبیـــن افتاده دید ، می سوزد از آهِ لبِ او آب فرات روی آن نهر خجالت زده ، چین افتاده یارب امشب به علمداریِ عباس ، ببخش هر که به درگه لطف تو حزین افتاده ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─ ۱۴۰۳/۱/۱۱ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @Maddahankhomein
🩸سَرت از ضربه شمشیر به هم ریخته است‌ / که به این سو و به آن سوی، زمین می‌افتی ... عمران بن میثم گوید: هنگامی که ابن ملجم ملعون با شمشیرش بر فرق مولا علی علیه‌السلام ضربه زد، 📋 فَنَظرتُ إلیهِ یَنقُلُ رأسَهُ مِنَ الدَّمِ إذا سَجَدَ مِن مَکانٍ إلٰی مَکانٍ ▪️ من بر او نگریستم که چون سر بر سجده نهاد از شدّت خون‌ریزی سر خود را از جایی به جای دیگر می‌نهاد. 🥀 سپس برای رکعت دوم برخاست و اندکی خمیده شد و قرائت رکعت دوم را سبک خواند و نشست و تشهد خواند و سلام داد، آنگاه پشت به دیوار مسجد داد. 📚مقتل الامام علی بن ابی طالب علیه‌السلام، أبي الدنيا، ص ۳۰ ✍ نماز صبح به پا شد به ربنای علی دعاکنید علی‌دوست ها ! برای علی خدا کند که نیفتد خمی به ابرویش خدا کند که بمیریم ما به جای علی خدا بخیر کند آمد ابن ملجم پَست حرام زاده به قتل علی کمر را بست خدا بخیر کند بعد این قیام و قعود خدا کند که بماند علی به ذکر سجود خدا بخیر کند سجده رو به پایان است خدا بخیر کند زینبش پریشان است دوباره ناله شبیه مدینه بالا رفت خدا بخیر کند تیغ کینه بالا رفت به گوش زمزمه آمد نزن نزن نامرد صدای فاطمه آمد نزن نزن نامرد خدا گواست که سخت است بی هوا بزنند دوباره کاش به جای علی مرا بزنند حرام زاده‌ی نامرد تیغ را بد زد علی به سر به زمین خورد،بی حیا بد زد @Maddahankhomein
🩸 حسن‌جانم! بی‌تابی مکن! مادرت فاطمه «سلام‌الله‌علیها» به دنبالم آمده ... به نقل مرحوم علامه مجلسی: 🥀 بعد از آنکه مردمِ در مسجد، به امامت امام حسن علیه‌السلام نماز صبح را خواندند، 📋 فَأَخَذَ الْحَسَنُ علیه‌السلام رَأْسَهُ فِی حِجْرِهِ فَوَجَدَهُ مَغْشِیّاً عَلَیْهِ ▪️ آن حضرت آمدند و سر مطهر امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را به دامن خود گرفتند و دیدند که مولا علی علیه‌السلام از هوش رفته است. 📋 فَعِنْدَهَا بَکَی بُکَاءً شَدِیداً وَ جَعَلَ یُقَبِّلُ وَجْهَ أَبِیهِ وَ مَا بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ مَوْضِعَ سُجُودِهِ ▪️در این‌جا بود که امام حسن علیه‌السلام به شدت گریستند و صورت و پیشانی و محل سجده امیرالمؤمنین علیه‌السلام بوسه می‌زدند. 📋 و الْحَسَنُ علیه‌السلام یُنَادِی وَا انْقِطَاعَ ظَهْرَاهُ یَعِزُّ وَ اللَّهِ عَلَیَّ أَنْ أَرَاکَ هَکَذَا ▪️امام مجتبی علیه‌السلام فریاد می‌زد: کمرم شکست پدر جان! به خدا قسم برای من سخت است شما را با این وضع ببینم! 📋 فَسَقَطَ مِنْ دُمُوعِهِ قَطَرَاتٌ عَلَی وَجْهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه‌السلام فَفَتَحَ عَیْنَیْهِ فَرَآهُ بَاکِیاً ▪️در آن هنگام چند قطره از اشک مبارک امام حسن علیه‌السلام بر صورت مبارک امیرالمؤمنین علیه‌السلام ریخت؛ امیرالمؤمنین علیه‌السلام چشم‌ گشودند و دیدند که فرزندشان اینگونه گریه می‌کند! 🥀 در اینجا بود که امیرالمؤمنین علیه‌السّلام با همان صدای خسته و بی‌رمق به امام مجتبی علیه‌السلام فرمودند: 📋 یَا بُنَیَّ لَا جَزَعَ عَلَی أَبِیکَ بَعْدَ الْیَوْمِ هَذَا جَدُّکَ مُحَمَّدٌ الْمُصْطَفَی وَ جَدَّتُکَ خَدِیجَةُ الْکُبْرَی وَ أُمُّکَ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ وَ الْحُورُ الْعِینُ مُحْدِقُونَ مُنْتَظِرُونَ قُدُومَ أَبِیکَ فَطِبْ نَفْساً ... ▪️پسرم! از این پس بر من بی‌تابی مکن! این، جدَّت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و این جدّه‌ات خدیجه کبری سلام‌اللّه‌علیها است. و این، مادرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است! و این ها حوریه های بهشتی هستند که گرداگرد من حلقه زده‌اند و منتظر من می‌باشند! پس خاطرت آسوده باشد ای پسرم! 📚بحارالانوار ج۴۲ ص۲۸۳ ✍ خدایا مشکل از کار منِ مشکل‌گشا وا کن بُوَد درمان من زهرا، مرا مهمان زهرا کن اجل! از بعد زهرا منتظر بودم که برگردی بیا امشب علی را بین شهر کوفه پیدا کن من از تو یاد دارم فاطمه «عجِّل وفاتی» را بیا مرگ مرا از حق به جای من تمنا کن نشانِ من نمی‌دادی اگر آن روز رویت را کنون رخسار سیلی خورده‌ی خود را هویدا کن طبیبم را بگو زینب که من دارو نمی‌خواهم ز خاک چادر زهرا تو زخمم را مداوا کن بدان ای کوفه هر چه خواستی بر من جفا کردی گذشت آب از سرم اما تو با زینب مدارا کن ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ✍ ای خواب به چشمی که نمی‌خفت بیا ای خندۀ غنچه‌ای که نشکفت بیا دیوار و در کوفه زبان شد که مرو امّا چه کنم فاطمه می‌گفت بیا @Maddahankhomein
🩸بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ... این جمله شریفه را ، دو إمام معصوم، در حالی که با صورت به زمین خوردند، بر زبان مبارک خود جاری نمودند، که قلب تمامیّ عوالم را به آتش ❤️‍🔥 کشید ... ➖ مرتبه اول آن ساعتی دردناکی بود که ابن‌ملجم نانجیب، با شمشیرش ضربه‌ای بر فرق مبارک امیرالمؤمنین علیه‌السلام وارد کرد، 📋 فَلَمَّا أَحَسَّ الْإِمَامُ بِالضَّرْبِ لَمْ يَتَأَوَّهْ وَ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ وَ وَقَعَ عَلَى وَجْهِه... ▪️پس در آن هنگام، امام علیه‌السلام اثر ضربه‌ای را که عادتاً قابل تحمل نبود، احساس کرد. اندکی صبر کرد و به همان اکتفاء نمود، اما ناگهان با صورت بر زمین افتاد. 📋 قَائِلًا «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ» ▪️و در همان حال فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ» 📚بحارالأنوار، ج۴۲، ص۲۸۲ ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ➖ امّا امان از مرتبه دوم ... 🥀 ... ضعف و سُستی در اثر زخمها و جراحات بسیار، بر سیدالشهداء علیه‌السلام عارض شد و از اثر اصابت تیرهای بسیار بر بدنش، مانند خارپشت به نظر می‌آمد. در این هنگام، صالح بن وهب مَرّی (یا مُزنی) ملعون با نیز‌ه‌ای بر پهلوی امام عليه‌السلام زد، 📜 فَسَقَطَ الْحُسَيْنُ علیه‌السلام عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَيْمَنِ. ▪️در این هنگام، سیدالشهداء علیه‌السلام از بالای اسب با طرف راست صورت مبارکش، بر زمین افتاد. 📜 و هُوَ يَقولُ: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ» ▪️و در همان حال فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ» 📚لهوف ص۱۲۴ (اندکی تفاوت) 📚معالی السبطین، ج۲ ص۳۶ 📚الدمعة الساکبة،ج۴ ص۳۵۶ 📚وسیلة الدارین، ص۳۲۳ ✍ هوا ز جور مخالف،چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گـردید بلند مرتبـه شاهی ز صدر زین افــتاد اگــر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد... @Maddahankhomein
🩸دُختِ سه‌ساله‌ کجا، دخترِ رشیده کجا / فرق شکافته کجا و سر بریده کجا ... به نقل مرحوم علامه مجلسی: 📋 فَلَمَّا سَمِعَتْ أُمُّ كُلْثُومٍ نَعْيَ جَبْرَئِيلَ فَلَطَمَتْ عَلَى وَجْهِهَا وَ خَدِّهَا وَ شَقَّتْ جَيْبَهَا وَ صَاحَتْ ▪️ هنگامی که حضرت ام‌کلثوم علیهاالسلام ندای آسمانی جبرئیل (تهدّمت والله ارکانُ الهُدی) را شنید، بر صورت و گونه هایش سیلی زده و گریبان درید و فریاد زد: وَا أَبَتَاهْ وَا عَلِيَّاهْ وَا مُحَمَّدَاهْ وَا سَيِّدَاهْ. 📚 بحارالانوار ج۴۲ ص۲۸۲ ➖ در نقلی دیگر نیز آمده است: 🥀 ... حسنین علیهماالسلام زیر بغل‌های امیرالمؤمنین علیه‌السلام را گرفته بودند و به سمت خانه می‌آوردند. دختران فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها تا که وضع مولا را اینگونه دیدند، گریبان ها را چاک‌زده و معجرها را بر روی سر انداختند و نوحه سر دادند. 🥀 زینب کبری علیهاالسلام از همه بیشتر بی‌قراری می‌کرد؛ سیدالشهداء علیه‌السلام آن‌قدر گریه کردند بود که از شدت گریه چشمانش مجروح شده بود؛ حضرت امّ‌کلثوم علیهاالسلام نیز پیش آمد و عرضه داشت: 📋 یٰا أبَتاه! حُزنی عَلیکَ طویلٌ وَ عَبرَتنا لاتَرقٰی ▪️ای پدرجان! اندوه من بر شما طولانی و اشک چشم من قطع نخواهدشد. 📋 یا أبتاه! مَن لِلصّغارِ حتّی یَکبُروا و مَن لِلکِبارِ بَینَ المَلأء ▪️ای پدرجان! یتیمان را بعد تو از شما چه کسی بزرگ خواهد کرد و بزرگان را چه کسی از شرّ دشمنان محافظت خواهد نمود؟ 📚ریاض الشهادة ج۳ ص۶۰۳ ✍ یا حضرت امّ‌کلثوم! شما در سن جوانی وقتی فرق شکافته پدرتان را دیدید، این‌ جملات را فرمودید... اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن دختر سه‌ساله‌ای که وقتی سر پر خونِ پدر را در آغوش گرفت ، فرمود: 📜 يَا اَبَتَاه! مَن ذَا الَّذِي اَيتَمَنِي عَلي صِغَرِ سِنِّي؟ ▪️ای پدرجان!چه كسي مرا در اين خردسالي يتيم كرد؟ 📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِليَتِيمَةِ حَتَّي تَكبرُ؟ ▪️چه کسی یتیمت را سرپرستی می کند تا بزرگ شود؟ 📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلنِّسَاءِ الحَاسِراتِ؟ ▪️چه كسي بانوان را در پناه خود مي‌گيرد؟ 📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلاَرَامِل المُسبَيَاتِ؟ ▪️چه كسي زنان بيوه شده را آشيان مي‌دهد؟ 📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلعُيُونِ البَاكِيَاتِ؟ ▪️چه كسي اشك از چشم‌هاي اشك بار پاك مي‌كند؟ 📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلضَّايِعَاتِ الغَريبَاتِ؟ ▪️چه كسي زنان آواره را مأوا مي‌دهد؟ 📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلشُّعُورِ المَنشُورَات؟ ▪️چه كسي موهاي پريشان مان را مي‌پوشاند؟ 📜 يَا اَبَتَاه! مَن بَعدُكَ؟وَا خَيبَتَاه مِن بَعدِكَ، وَا غُربَتَاه! يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي لَكَ الفِدَاءُ! يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي قَبلَ هَذَا اليَومِ عُميَاءٌ! ▪️ پس از تو كه... واي بر خواري پس از تو؟ واي از غريبي!‌ كاش پيش از ديدن اين روز كور مي‌شدم! 📜 يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي تَوَسَّدتُ التُّرَابِ وَ لا اَري شَيبَكَ مُخضَّباً بِالدِّمَاءِ ▪️كاش چهره در خاك مي‌بردم و محاسن تو را خونين نمي ديدم. 📚نفس المهموم، ص۴۵۶ 📚أسرار الشّهادة، ص ۵۱۵ @Maddahankhomein
🩸تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْكَانُ الْهُدَى... راوي گوید: وقتی که ابن ملجم ملعون با شمشیرش فرق امیرالمؤمنین علیه‌السلام را شکافت، 📋 فَاصْطَفَقَتْ أَبْوَابُ الْجَامِعِ وَ ضَجَّتِ الْمَلَائِكَةُ فِي السَّمَاءِ بِالدُّعَاءِ وَ هَبَّتْ رِيحٌ عَاصِفٌ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ ▪️درهاي مسـجد تکان خورد و فرشـتگان در آسمان ندا سر دادند و طوفان سیاه و تندي شروع به وزیدن کرد. 📋 وَ نَادَى جَبْرَئِيلُ بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ بِصَوْتٍ يَسْمَعُهُ كُلُّ مُسْتَيْقِظٍ ▪️ جبرئیل بین آسـمان و زمین با صـدایی که هر انسان بیـداري می‌شـنید ندا برآوردکه: 📋تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْكَانُ الْهُدَى وَ انْطَمَسَتْ وَ اللَّهِ نُجُومُ السَّمَاءِ وَ أَعْلَامُ التُّقَى وَ انْفَصَمَتْ وَ اللَّهِ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى ▪️ به خدا سوگند پایه‌هاي هـدایت و سـتارگان آسـمان و پرچم هـاي تقوا ویران و نابود گشت و ریسـمان محکم پاره شـد. 📋 قُتِلَ ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى قُتِلَ الْوَصِيُّ الْمُجْتَبَى قُتِلَ عَلِيٌّ الْمُرْتَضَى قُتِلَ وَ اللَّهِ سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ قَتَلَهُ أَشْقَى الْأَشْقِيَاءِ ▪️پسـر عموي محمـد مصـطفی صلی‌الله علیه وآله، جانشـین و وصـیّ برگزیده ، علی مرتضـی، سـید اوصـیا کشته شد. او را شقی ترین اشقیاء کشت. 📚بحارالانوار، ج۴۲ ص۲۸۲ ✍ فرقش شکافت، رُکنِ زمین و زمان شکست یک ضربه زد ولی کمرِ آسمان شکست نالید فاطمه که نزن نانجیب!  زد از فرق تا به اَبروی او ناگهان شکست راحت علی به خاک نمی‌خورْد، میخ در... شمشیر شد که باز زد و استخوان شکست تا خورد بر زمین، دلِ زهرا دو نیم شد قلب حسین، قلب حسن توأمان شکست فریادِ جبرئیل که پیچید، دخترش بی اختیار در وسط آستان شکست خون پاک می‌کند زِ روی خویش مرتضی زینب دمِ در است؛ ولی بی گمان شکست این‌بار روضه خوانْد علی پیشِ دخترش از تشنه‌ای که داغِ لبانش جهان شکست از تشنه‌ای که داغِ جوان، داغِ طفل دید در حلقه‌های هلهله‌ی این و آن شکست از تشنه‌ای که در وسط جمع گیر کرد با سنگِ بی مُروّتِ این کوفیان شکست وقتی رسید نیزه‌ی خود را دوباره زد وقتی که رفت نیزه‌ی خود را سنان شکست انگشت مانده بود و عقیقی... از آن بدن انگشت مانده بود؛ ولی ساربان شکست... @Maddahankhomein
چون گدایان می روم امشب به استقبال قدر می روم دنبال قسمت می دوم دنبال قدر پیکری آغشته در خون مثل محراب علی خواستم از قدر سال قبل و از امسال قدر بعد از آنکه ابن ملجم فرق قرآن را شکافت باب شد قرآن گشودن آخر اعمال قدر هرکسی را می برد حال دعا جایی و من می روم تا کربلا امشب ولی بر بال قدر ما سه شب در سال از یک عالم بالاتریم حال ما را می شود فهمید از احوال قدر بنده هایش را خدا بر می گزیند یک به یک تا چه کس بیرون بیاید سالم از غربال قدر @Maddahankhomein
یا امیرالمومنین در دلت افتاده، امشب آن شب دلخواه  توست آن شبی که چشم های آسمان در راه توست می روی و با تمام رازهای در دلش چاه غربت بعد از این دلتنگ روی ماه توست تا بگیرد آخرین بار از نگاهت روشنی ماه امشب تا سحر را حلقه ی درگاه توست بال و پر بگشوده از رفتن پشیمانت کند آخر این مرغآبی دلتنگ خاطر خواه توست اینکه پیچیده ست امشب در میان کوچه ها صوت قران خواندن تو یا نسیم آه توست تو به محراب عبادت قاتلت پشت سرت مسجد کوفه است اینجا یا که قربانگاه توست تا شهادت که همیشه بوده ای در حسرتش این نماز آخرت راه بسی کوتاه توست @Maddahankhomein