eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
359 ویدیو
221 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌الله الرحمن الرحیم عبدالعظیم هستیُ،در وصف شأن تو باید که محتشم بشَوم سیدالکریم مشهدشده است حجّ فقیرانُ باز هم شد کربلایِ قـــومِ عجـم سیدالکریم شاعر ای که نور حسنی در تو جلیست ملک تو جلوه ی ملک ازلیست هر که شد زائر درگاه شما زائر قبر حسین بن علیست https://eitaa.com/Maddahankhomein
عبد خدا و مرد خدا سیدالکریم مِنّا به نزد آل عبا سیدالکریم در وصف دوست ، حضرت هادی به غمزه گفت: هستی بحق تو دوست ما سیدالکریم بر سائل تو در حرمت میرسد جواب اینجا کجاست کرب و بلا سیدالکریم تا دین خویش عرضه کنی برامام خویش کی میشوی ز یار جدا سیدالکریم مُلک ری است قبله ی دلهای فاطمی اینجاست ملک خون خدا سیدالکریم خونِ تو را اگرچه به مقتل نريختند مانند سیدالشهدا سیدالکریم اما برای مردم دنیا تو حجتی آری تویی تو حجت ما سیدالکریم قبر حسین بر سر و رویت خراب شد یعنی شدی دوبار فدا سیدالکریم یکبار تحت قبّه ی ویرانه ی حسین یکبار پیش پای رضا سیدالکریم عمری گریستی به تنِ پاره پاره ای آخر شدی شهیدِ جفا سیدالکریم هرگز به زیر سم ستوران نرفته ای خنجر نخورده ای ز قفا سیدالکریم از روضه های داغ ، تو دق کرده ای یقین از کوفه تا به شامِ بلا سیدالکریم دریاب ای ولیِّ خدا اهل درد را ای نایب الامام الا سیدالکریم ما را وصال کرب وبلا گر نصیب نیست هستیم پس دخیل تو یا سیدالکریم شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای به شهر ری مزارت رشک جنات النعیم آیت عظمای حق نجل الحسن عبدالعظیم آفتاب فاطمه چشم و چراغ اهل بیت منشأ فضل وکرامت صاحب لطف عمیم هم شریف ابن شریف ابن شریف ابن شریف هم کریم ابن کریم ابن کریم ابن کریم قبلۀ دل کعبۀ اهل ولایی نی عجب گر زند بیت الحرامت بوسه برخاک حریم در پی احیای دل کار مسیحا می کند بامدادی گر وزد از تربت پاکت نسیم زائر قبر تو یعنی زائر قبر حسین خادم کوی تو یعنی خادم حجر وحطیم شهر ری تامتکی برآستان قدس تو است تا قیامت نیستش از فتنۀ بیگانه بیم نی عجب گرسائل درگاهت از احسان کند دامن طفل یتیمی را پر از در یتیم چارمین نجل کریم اهل بیتی میتوان هشت جنت راببخشایی به شیطان رجیم طلعت نورانیت مرآت الله الصمد طاق ابروی تو بسم الله رحمان الرحیم مظهر توحیدی و در بیت دل داری مقام آفتاب عرشی و در شهر ری گشتی مقیم شاهراه زائرت "انا هدیناه السبیل" چل چراغ تربتت شمع صراط المستقیم برمشام جان دهد در هرنفس عطرحسین هر کجا آرد نسیم از تربت پاکت شمیم اینکه من امروز میگردم به دور تربتت مرغ جانم زائر کوی تو بوده از قدیم دست من گر کوته است از مرقد پاک حسین یافتم از تربتت اینجا همان فوز عظیم هر که در این سرزمین برخاک توصورت نهاد در ثواب زائران کربلا گردد سهیم خورده از اول دل«میثم»گره بر مرقدت وصل اجداد تو خواهد از خداوند کریم شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یامولاناسیدالکریم علیه السلام ای آنکه زیباتر ز پرواز نسیمی باخاکِ زیرِ پای خود هستی صمیمی مثل حسن تفسیر ذکر ِ «یاکریمی» مشهور در عالم به شاه عبدالعظیمی بوی حسن می آید از صحن وسرایت تعظیم دارد سبزیِ گلدسته هایت با چشم هایِ خود گره وامی کنی تو می آیی و در عشق،غوغا می کنی تو با مقدمت این چشمه،دریا می کنی تو «ری» را حسینیۀ زهرا می کنی تو ما تاقیامت خاک بوسِ این حریمیم مدیونِ احسان ِ تو آقایِ کریمیم عبدالعظیمی عاشقِ پروردگاری بر آستانِ قربِ حق سر میگزاری این جمله بس باشد ز اوصافِ تو آری «تو مُهرِ تأیید از امامِ خویش داری» از بسکه زیبا عهد با دلدار بستی الحق زیارانِ امامِ هادی هستی مارا تو از دستان غم آزاد کردی از خاک نفرین گشتة ما یاد کردی در خاکِ ری کرببلا ایجاد کردی این سرزمین را تو حسین آباد کردی  بی شک تورا زهرا فرستاده به ایران مدیون تو هستیم وآقای خراسان خیلی در این وادی کنارت گریه کردیم با نوکران بی قرارت گریه کردیم هر مسلمیه در جوارت گریه کردیم سینه زنان دورِ مزارت گریه کردیم  شاید تسلایِ دل مادر نماییم شاید که از شرمندگی ها در بیاییم صحن و سرای تو دیارِ گریه کن هاست هرگوشه از صحنت مزارِ گریه کن هاست صحنت شبِ جمعه قرارِ گریه کن هاست چون مادری در انتظارِ گریه کن هاست  دلداده و سرگشته ایم الحمدلله مایارِ مادر گشته ایم الحمدلله با یک سلام از کویِ تو پرباز کردیم تاگوشة صحنِ حسین پرواز کردیم سیر و سلوکِ عاشقی آغاز کردیم مانند فطرس بر ملائک ناز کردیم  راه رسیدن تا خدا تنها حسین است زیباترین ذکر لبِ زهرا حسین است شبهایِ جمعه گریه آب و رنگ دارد پیراهنی که جا صدها چنگ دارد مادر شکایت ها ز روز جنگ دارد گوید چرا رویِ تو جای سنگ دارد  گوید مرا با روضه هایت پیر کردی مثل خودم زیرِ لگدها گیر کردی   مانند من ترکیبِ ابرویت بهم ریخت باهر تکان ضربه گیسویت بهم ریخت خوردی زمینُ وضع پهلویت بهم ریخت آتش گرفتی حالت رویت بهم ریخت خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو آشفته گیسو زیرِ دست وپا شدی تو بر نیزه ها و نیزه دارِ پست لعنت بر آنکه راهِ حنجرت را بست لعنت بر خیزران وتشت وقومی مست لعنت بر آنکه دندان تورا بشکست لعنت با هر تکان خیزران زینب زمین خورد از تشت وافتاد وسرت بالب زمین خورد https://eitaa.com/Maddahankhomein
با دوستان فاطمه ، لطف عمیم داشت با آنكه نام وشهرت«عبدالعظیم» داشت هركس كه پاس بندگی آن حریم داشت با مهر وعشق وعاطفه عهدی قدیم داشت عطر بهار وحی و صفای نسیم داشت یعنی كه ره به چشمه فوز عظیم داشت روحی درآستان ولایت مقیم داشت دستی پراز كرامت وطبعی كریم داشت با آنكه جان روشن و قلب سلیم داشت با اهل بیت رابطه ای مستقیم داشت چون درك كرده بود،مقام كلیم داشت ازبوستان فاطمه ،عطر وشمیم داشت https://eitaa.com/Maddahankhomein
شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام. سرو سربلند ای آن که نور عشق و شرف درجبین توست روشن سرای دل ز چراغ یقین توست توحمزه ای و آینه ی جان مصطفی عشق و امید درهمه جا هم نشین توست در یاری رسول خدا، جان دشمنان آتش گرفته از نفس آتشین توست مهر رسول نور تو را برده سوی نور این رشته ی سعادت وحبل المتین توست بر روی مرگ خنده زدی در شب وداع تا گفت مصطفی که شب آخرین توست ای سرو سربلند و سرافراز باغ دین از چه به خاک غم سر شور آفرین توست از آن زمان که ریخته خونت به روی خاک صحرای لاله زار احد شرمگین توست ای مصحف عظیم رشادت، شهادتت حسن ختام ومطلع فصل نوین توست ازاشک فاطمه زدل خاک گل دمید آن جا که زیر خاک تن نازنین توست آمد احد«وفایی» و گفتا که این حریم تصویری از شجاعت وعزم متین توست ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
امشب احد از سوز غم کرب و بلا شد هستی زداغ حمزه چون ماتمسرا شد از داغ حمزه سوزد و گرید پیمبر سوزان شده قلب و دل زهرای اطهر آن نانجیبه مثله کرده پیکر تو نالان شده از سوز غم پیغمبر تو گشته ز کینه پیکر تو غرق در خون درسوگ تو هرشیعه ای گردیده دلخون حمزه به بالینت اباالزهرا رسیده از داغ تو ریزد سرشک از هر دو دیده پیچیده در عالم ببین شور و نوایش بر روی تو انداخت پیغمبرعبایش سوزد وجود عالمی از این بلیه آمد کنارت خواهر پاکت صفیه گریان برای دیدن تو خواهر تو نگذاشت پیغمبر ببیند پیکر تو نگذاشت اوتا خواهرت ماتم بگیرد با دیدن مثله بدن از غم بمیرد اما بمیرم بر حسین و زینب او آن خواهرغمدیده و جان بر لب او از روی تل زینبیه، دید حسینش افتاده بر روی زمین نور دوعینش از کینه ،شمر بی حیا خنجر کشیده گشته حسین فاطمه، حنجر بریده شیعه بمیرد کربلا زینب چه ها دید راس حسین فاطمه بر نیزه ها دید در قتلگه دیده حسینش دست و پا زد در بین گودال از جگر ؛مادر صدا زد دیده، بریده دست عباس دلاور دیده حسین فاطمه در خون شناور در هر کجا نام حسین باگریه می برد از دشمنان دین،کعب نیزه می خورد جای تسلا ، زخم زینب رانمک زد از کربلا تا شام زینب را کتک زد او دیده شمر کینه پرور ظالمانه می‌زد به اطفال حسینش تازیانه بس کن رضا سوزانده ای از این حکایت قلب تمام شیعیان را با رثایت https://eitaa.com/Maddahankhomein
شیعه باید نیمه ی شوال را از بر کند عبرتِ جنگِ اُحد را ذرّه ای نوبر کند با مُروری جِدّی از تاریخِ دوران، خویش را در کنار مصطفی روحی فِدا، باور کند از غنائم، لحظه ی بُحبوحه باید دست شُست ورنه کِی دفعِ خطر از جانِ پیغمبر کند الگوی رزمنده ی اسلام، اخلاصِ علی است حمزه در جنگ اقتدا بر شیوه ی حیدر کند دید مولا میزند تیغ از یمین و از یسار تا ز ختم الانبیا، دفعِ بلا یکسر کند "لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار" برترین مدحی است، کز مولای ما، داور کند شد علی شیر خدا و حمزه شد شیر رسول تا تهاجم بر سپاهِ مشرک و کافر کند شیر میخواهد، زنَد شیرازه ی دشمن بهم حمزه یکجا میتواند، دفعِ صد لشکر کند شیعه باید از جناب حمزه گیرد درسها سینه ی خود را سپر، در یاریِ رهبر کند بولهب ها را نشانَد جای خود، در هر زمان غیرتِ دینیِ خود را فاش در منظر کند دختِ نامشروعِ بوسفیان، جگرخوار از چه شد؟ زانکه لشکر را تهی از حیدرِ دیگر کند حیف که امرِ نبی را، پشتِ گوش انداختند فرصتی شد تا جگرخواره، لب از خون تر کند حکمِ پیغمبر زمین ماند و غنیمت اصل شد خصم باید هم که دستِ خویش را برتر کند وای بر قومی که از تکلیف خود غافل شود در همین هنگامه، دشمن بر دلش خنجر کند هیچکس باور نمیکرد از سوی یک آکله خنجری وحشی تواند حمزه را پرپر کند حمزه چون از پا درآمد، مصطفی از پا نشست کاش فکری از برای حالتِ خواهر کند جسمِ سالارِ سپه را ساخت پنهان در عبا کاش فکری هم برای زینبِ مضطر کند مُثله شد، اما سرش بر نیزه ی اعدا نرفت کِی تواند خواهر از محمل سخن با سر کند کاش حمزه بود و کس، جرات نمیکرد از نفاق نیّتِ سیلی زدن، بر سوره ی کوثر کند این سخن،حتی شنیدن هم برایش سخت بود بارها میدید احمد را سخن از در کند... محمود ژولیده https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح حضرت عبدالعظیم علیه السلام همین که راه نبستی به رویِ من ممنون همین که ذکرِ لبم شد،حسن حسن ممنون همین که پایِ عَلم با نوایِ یاحیدر اجازه دادی و وا شد لب و دَهن ممنون اگرچه نوکرِ تو در عمل نبودم من همیشه دم زده ام از تو در سخن ممنون منم گدایِ حرم... سیّدالکریم تویی تو نان رِسان شده ای قبلِ در زدن ممنون حریمِ تو حرمِ یارِ ماست... کرببلاست شمیمِ سیب رساندی به هموطن ممنون اگرچه یارِ حسینی ولی کفن شده ای بخوان برایِ من از شاهِ بی کفن ممنون غروب آمد و بخشید جان و مالش را عبا وخوُود ونگین داد وپیرهن!!! ممنون نرفت هیچ کسی دستِ خالی از گودال نخواه روضۀ سمهایِ اسب و تن... ممنون سری به نیزه نشست و شکست پهلویی ببار و ندبه بخوان پا به پایِ من ممنون https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای آفتاب فاطمه در شهر ری مقیم در شهر ری مقیم و به خلق جهان زعیم صحنت مطاف جان، حرمت جنّة النّعیم عبد عظیم خالق بخشنده ی عظیم فرزند طاو ها گل بستان و حا و میم ای مسجد الحرام دل ما تو را حریم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم ای طلعت تو طلعت جانانه ی حسن سرو ریاض فاطمه ریحانه ی حسن بحر علوم و گوهر یکدانه ی حسن فرزند برگزیده ی فرزانه ی حسن مهر جهان فروز حرم خانه ی حسن ری طور اهل دل، تو در آن موسی کلیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم ای مهرت آفتاب درخشان هر دلی فرزند فاطمه خلف مرتضی علی مرآت جان به نور جمال تو منجلی بین زراری حَسن از جماه افضلی تو کیستی که گفته ولی اللّهت ولی ای رتبه ات به نزد ولیّ خدا عظیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم ای زمین ری جلواتت بر آسمان نام تو چون ائمّه ی اطهار جاودان ری یافته زتربت پاکت خط امان آورده سر فرود به خاک تو آسمان هر بامداد و شامگهان بر مشام جان بوی بهشت آورد از تربتت نسیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم تو سیّد الکریم و کرامت تبار تو اهل کرم به هر دو سرا ریزه خوار تو دامان سبز ری شده باغ و بهار تو بار علوم ریخته از شاخسار تو باشد بهشت قرب الهی مزار تو با مهر تو زآتش دوزخ مرا چه بیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم بوی حسین می دمد از خاک این مزار یا کربلا به دامن ری گشته آشکار خیل ملک ستاده بر این در امیدوار قبر تو کعبه ی دل خوبانِ روزگار جدّ مطهّر تو قسیم بهشت و نار مهر تو نیز جنّت و قهرت بود جحیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم ای عین نور ای به حَسن نورِ هر دو عین مهر تو دین و دین تو بر کلّ خلق دین مظلوم آل عصمت و محبوب عالمین علم حدیث را زبیان تو زیب و زین زهدت علیّ و حلم حسن غیرتت حسین خطّ تو خطّ نور و صراط تو مستقیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم صحن مطهّرت به زمین عرش دیگر است قبر تو کعبه ی دل آل پیمبر است همسایه ی تو زاده ی موسی بن جعفر است جاری زچشمه های علوم تو کوثر است تا قبّه ی طلات به ری سایه گستر است بر ری سزد که رشک برد جنّةُ النّعیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم تو سیّد الکریمی و ما سائل درت روی نیاز برده به قبر مطهرت محتاج لطف و جود و عطای مکرّرت فرزند کوثر! ای همه سیراب کوثرت ما را ببخش با نفس روح پرورت عقل سلیم و قول سلیم و دل سلیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم اینجا را به یُمن شما خاندان بنا در شهر ری غریبی و با خلق آشنا از ما همه تضّرع و عجز، از تو اعتنا زیبد امام عصر تو گوید تو را ثنا با جمله ی مبارک انت ولُّنا «میثم» چگونه وصف تو گوید؟! هو العلیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم استاد حاج غلامرضا سازگار https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح حضرت حمزه علیه السلام از نسلِ پاک و طیّب و سُلبی مطهری فرزندِ باکرامتِ موسی ابنِ جعفری نورِ دو چشمِ فاطمه ای اَیُّهاالعزیز هم خونِ شاهِ طوسی و یار و برادری تو آبرویِ شهرِ ری و خاکِ کشورم تو آرزویِ قلبیِ ما روزِ محشری از نسلِ شیرِ حقّی و شمشیر می زنی تو حیدر ابنِ حیدری و شرحِ کوثری از زائرانِ صحنِ تو شد سیّدالکریم یعنی حسین محور و عبّاس باوری خونِ تو نذرِ دین و ولایِ علی شده تا کربلا نرفتی و با شاهِ بی سری یا حمزه اِی عزیزِ دلِ مرتضی علی آقا بده به زائرتان حکمِ نوکری صحنِ تو صحنِ شاهِ کریم است و کربلا ما را به سمتِ قُبّه یِ ارباب می بری ندبه بخوان به یادِ تنِ بی سرِ حسین روضه بخوان به یادِ اسیریِ خواهری... افتاد شاهِ تشنه لب از اسب بر زمین دزدیده شد عبا و نگین... سوخت معجری پایِ سرِ به نیزه سرِ دختری شکست شد العجل تمامیِ رویایِ مادری https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح حضرت عبدالعظیم علیه السلام یاسیّدالکریم کرمخانه یِ شما دارد همیشه عطر و بویِ سیب وکربلا عزّت به شهرِی نَه به افلاک می دهد صحن و سرایِ عرشیِ فرزند مجتبی هر کس ولایتی شده و بوده عاقبت می گیرد از خدا و وِلایِ علی بها دینداریِ تو موردِ تأئیدِ عرش بود سنجیده می شود عملِ بنده با ولا عبدالعظیمِ شهرِری و بنده یِ رحیم گریه کنِ حسینِ شهیدی و روضه ها عادت به مسلمیّۀ این صحن کرده ایم عادت به ناله و دَمِ کوفه میا میا حکمِ زیارتِ حرمت حکمِ کربلاست پس زائرِ تو هرشبِ جمعه شود خدا https://eitaa.com/Maddahankhomein
بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار شد آسمان روشن آن روز تارِ تار آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ریخت از آسمان و خاک زمین خون تازه ریخت حمزه در آن میانه که گرم قتال شد کم کم برای حمله ی‌ دشمن مجال شد  آنقدر روبهان به شکارش کمین زدند تا نیزه ای به سینه ی آن نازنین زدند حمزه که رفت قلب رسول خدا شکست خورشید چشمهای رئوفش بخون نشست  لبریز زخم بود و جراحت دل نبی از دست رفته بود همه حاصل نبی میدان خروش ناله ی‌ واویلتا گرفت عالم برای غربت حمزه عزا گرفت جانم فدای پیکر پاک و مطهرش جانم فدای زخم فراوان پیکرش اما هنوز غربت آن روز مانده بود داغی عظیم بر دل عالم نشانده بود خواهر کنار جسم برادر رسید و بعد آهی ز داغ لاله ی پرپر کشید و بعد پیمانه های صبر دل او که جوش رفت آنقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت  آری دلم گرفته ز اندوه دیگری دارم دوباره ماتم مظلومه خواهری زینب غروب واقعه را غرق خون که دید از خیمه تا حوالی گودال می دوید  ناگاه دید در دل گودال قتلگاه درخون تپیده پیکر سردار بی سپاه  پس با زبان پُر گله آن بضعه ی‌ بتول رو کرد بر مدینه که یا أیها الرسول این کشته ی‌ فتاده به هامون حسین توست این صید دست و پا زده در خون حسین توست ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
حمزه سید الشهدا(ع)-شهادت ای کشته ای که بود اُحد کربلای تو اهل مدینه نوحه گران عزای تو شیر خدا و شیر رسول خدا تویی ای نام سیدالشّهدایی سزای تو قبل از حسین و واقعه ی جانگداز او زهرا گریست بر تو و بر کربلای تو هرعضوت ازنسیم شهادت چوگل شکفت در راه دین چو مُثله نشد کس سوای تو اعضای تو ز تیغ ستم پاره پاره شد پایان نشد به کشته شدن ماجرای تو شد خلعت شهادت تو جامه ی رسول جان ها فدای پیکر در خون شنای تو ای قامت بلند رشادت به هر زمان کوتاه بُد ردای رسالت برای تو ماتم، چرا گیاه به پای تو ریختند می باید آنکه ریخت سر و جان به پای تو شعر "مؤید" است تو را کمترین نثار ای بهترین درود و تحیّت سزای تو ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
حضرت عبدالعظیم علیه السلام و حمزه سیدالشهدا علیه السلام ری قبله گشته با حرم سیدالکریم عزت گرفته با قدم سیدالکریم عقده گشای قبر خراب حسن شده صحن و سرای محترم سیدالکریم عیسای شهر ما نفسش مجتبایی است اعجازها نموده دم سیدالکریم از کودکی شفای مرا مادرم گرفت وقت نماز با قسم سیدالکریم در روز حشر هم همگی قد علم کنیم در زیر بیرق و علم سیدالکریم هر کس که پیر گریه شده از غم حسین سیراب گشته با کرم سیدالکریم بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم حال و هوای کرببلا دارد این حرم عبدالعظیم آمد و عبد خدا شدیم با عشق اهل بیت همه آشنا شدیم دنیا و آخرت همه ی فخر ماست این شکر خدا که بر سر کویش گدا شدیم چون ریشه های پرچم سبزش بدست باد در هر طواف زائر کرببلا شدیم دانی زچیست این همه شان و مقام او دانی ز چیست ریزه خور این سرا شدیم فرمود امام شیعه (( انت ولینا )) عبدالعظیم ما همه از تو رضا شدیم بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم حال و هوای کرببلا دارد این حرم اینجا چونان ملائکه در رفت و آمدیم مهمان خانواده ی آل محمدیم پای ضریح حضرت طاهر مدینه ایم پای ضریح حضرت حمزه به مشهدیم معصوم گفته بر در دیوار این حرم ما عطر سیب از حرم کربلا زدیم عشاق این دیار همه گریه کن شدند ما هم به این امید در این خاک آمدیم مدیون مهربانی زهرا شدیم ما ممنون این همه کرم و لطف بی حدیم جامانده ایم از سفر کربلا ولی در این دیار بر همه عالم سرآمدیم شب های جمعه گریه کنان کنج آن حرم انگار صحن کرببلا رو به گنبدیم بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم حال و هوای کرببلا دارد این حرم ای شاه سر بریده عزیز خدا حسین این سرزمین گرفته شمیم تو را حسین با هر سلام در حرم سید الکریم پر می کشیم تا حرم کربلا حسین این خاک بوی خون گلو را گرفته است این سرزمین برای تو شد خون بها حسین مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند در زیر دستُ پا،زده ای دست وپا حسین مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود باهر نسیم جسم تو شد جابجاحسین مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند حتما" شبیه مادرتان بی هوا حسین مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند چون از جلو بریده نشد از قفا حسین هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر،نیزه،سنگ وحتی عصا حسین •✾•🍃⚫️🌿•✾• https://eitaa.com/Maddahankhomein
غزل شهادت حضرت حمزه علیه السلام عمویِ حضرتِ خاتم عمویِ زهرایی ستونِ لشکرِ دین معنیِ تولّایی به احترامِ مقامِ تو چشمِ پیغمبر میانِ روضه شده چشمه چشمه دریایی قرارِ قلبِ قرارِ زمانه لبخندت دَمِ تو و دَمِ شمشیرِ تو مسیحایی میانِ سینه یِ تو مثل سینه یِ ارباب نشسته نیزه یِ کینه به دستِ آنهایی... همان جماعتِ پستی که نسلشان آخر.... رسد به کوفه و شامِ بلا و غوغایی... که شاهِ دین تَهِ گودال دست و پا می زد سرِ بریده بگیرد به رویِ نی جایی سری به نیزه یِ کین و تنی تَهِ گودال به دستِ قافله ای خورده بندِ تنهایی تو سیّد الشّهدا اوست سیّد الشّهدا وَ هر دو منتظرِ جمعه ای تماشایی https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام حس می کنم که در حرمت کربلایی ام عبدالعظیم با تو که باشم خدایی ام شبهای جمعه می شنوم بوی سیب و یاس اینجا برای روضه یِ دلبر هوایی ام در صحنِ تو سلام به ارباب می دهم نامِ غریب شد سندِ آشنایی ام تو نوکرِ حسینی و من نوکرِ تواَم لطفِ تو بوده شاملِ حالم وِلایی ام آواره یِ محبّتِ زهرا و حیدری بیچاره یِ محبّت و گرمِ گدایی ام یاسیّدالکریم ببین سائل آمده چشم انتظارِ جمعه یِ وصل و رهایی ام https://eitaa.com/Maddahankhomein
شعر من ای آسمانی حال من ای سکوت و شور و قیل و قال من خسته منشین در حریم وصل یار نشئه ای از جام مشتاقی بیار گر سفر نزدیک آید یا که دور می وزد عطر دل انگیز حضور می رباید دل صفای این حریم قدسیان را ذکر یارب العظیم زائران اینجا حسینی مذهب اند کربلا در کربلا تاب و تب اند یک توسّل عشق در این بارگاه می برد دل را به سوی قتله گاه اشک اینجا گوهر و آیینه است قیمتی گر هست این گنجینه هست لطف خوبان کرامت دیدنی ست این رواق با صفا بوسیدنی ست اهل ری در خیمۀ حق ایمن اند مومنان با دشمن دین دشمن اند تا خراسان و قم و ری جان ماست هفت وادی معرفت ایمان ماست https://eitaa.com/Maddahankhomein
بوی خون آید از دل صحرا خاک عالم به سر چه رخ داده بین لشگر به پا شده غوغا حمزه دیگر ز پای افتاده مصطفی را خبر کنید آید تا که دستان هنده را گیرد دیر اگر آید از تماشای بدن پاره پاره می میرد یوسفی گیر گرگ افتاده وای بر حال پیکر حمزه فکر پوشاندن تن او باش آید از راه خواهر حمزه زخم این سینه را به هم آور بر دعا دست خویش بالا کن زود بر پیکرش عبا انداز فکر گیسوی خواهرش را کن سرزمین اُحد غبار آلود گر چه از شور و گریه ها غوغاست حمزه و هر بلا سرش آمد گوشه ای از غروب عاشوراست کی به پیش نگاه این خواهر تشنه لب سر ز تن جدا کردند بهر تشییع پیکری بی سر ده نفر نعل تازه آوردند همه افتخار دخترها به عموهای خوش قد و بالاست سنت درد دل کنار عمو ارث اولاد حضرت زهراست https://eitaa.com/Maddahankhomein
از شیر غیر از شیر بودن بر نمی آید یعنی که درپای شما جز سر نمی آید از سینه ات جز عشق احمد در نمی آید مثل تو در کل عرب دیگر نمی آید تو حمزه ای سنگر شدی حتی پیمبر را اسم تو تار و مار کرده کل لشگر را وقتی که افتادی زمین دین هم زمین افتاد پای تنت پیغمبر اکرم زمین افتاد حتی امیرالمومنین محکم زمین افتاد زهرا میان خانه از این غم زمین افتاد مثله شدی یعنی عبا لازم شدی دیگر بالاترین داغ بنی هاشم شدی دیگر بالا تنت آمد همینکه خواهری جان داد حرف عبا شد پا به پایش مادری جان داد با روضه های ثانی پیغمبری جان داد شمشیرها آمد علیِ اکبری جان داد یک کوچه وا شد از روی مرکب سوار افتاد کل حرم مثل علی به احتضار افتاد آیات قرآن را روی سرنیزه ها بردند سر را جدا بردند و پیکر را جدا بردند کار جوانان شد علی را با نوا بردند با چه عذابی نور را بین عبا بردند عمه اگر بیرون نمی آمد پدر میمرد بابا خودش در وقت تشییع پسر میمرد ✍سیدپوریا هاشمی https://eitaa.com/Maddahankhomein
وقتی کسی در معرکه یار پیمبر شد، خویشِ پیمبر بینِ اغیارِ پیمبر شد، وقتی کسی در قعرِ چاهِ جهلِ یک امّت برخاست و چشمانِ بیدارِ پیمبر شد، وقتی کسی دورِ بلا چرخید و بعد از آن حلقه به گوشِ حلقۀ دارِ پیمبر شد، باید که جبرائیل در مدحش سخن گوید باید چنین محبوب و دلدار پیمبر شد حیدر نبود امّا به دستش ذوالفقار آورد شمشیر برّان، وقت پیکار پیمبر شد تکبیرگویان، ناگهان بدر و اُحد دیدند با حیدر کرّار، کرّار پیمبر شد اصلاً نمی‌چسبد که شعری بی علی باشد مردی که تا محشر، علمدار پیمبر شد عمار، راه حمزه را پیمود؛ این یعنی حمزه، جوابِ " أینَ عمّارِ " پیمبر شد ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
در کنارت می شود احساس بوی کربلا در تو پنهان ست آن سرّ مگوی کربلا هر کسی پابوسیَت آمد به تهران، باطنا راه خود را کج نموده او به سوی کربلا صحن زیبایَت به لطف روضه های بی ریا آبرویی کسب کرد از آبروی کربلا هر کسی از آب سقا خانه هایَت می خورد ناگزیراً می کند یاد عموی کربلا اهل ری از برکت دست شما نوشیده اند باده ی ناب نجف را از سبوی کربلا زندگیَت یاد داده بر تمام عاشقان راه انسان ساختن با خلق و خوی کربلا ✍علی اصغر يزدی https://eitaa.com/Maddahankhomein
رزق ما جرعه ای از این «می» شد مستی ما چُنین پیاپی شد شکر حق با تو عمرمان طی شد قبله‌ی اهل معرفت ری شد تو حسن(ع) زاده‌ای کَـرم داری با نیابت از او حـرم داری دست لطف تو بر سـرم آقا خانه زادم در این حـرم آقا تو غـریبـی و دست کم آقا؛ کاش بودم چو محتشم آقا - - تا که در مِدحت تو بنویسم از غم و غربت تو بنویسم درد تهران دوا شده بـا تو جنتی با صفا شده بـا تو حاجت ما روا شده بـا تو شهرری کربلا شده بـا تو نام تو می دهد به ما مستی تو حسین(ع) دیار ما هستی جانم آقا فدای نام شما "جامعه" قبله ی کلام شما عقل مانده است در مقام شما حضرت هادی(ع) آن امام شما - - گفته: " انتَ ولـیُّنـا حَـقّـا " چون که بودی بـرای او سقّا نـوه ی حضرت کـریـم شدی در جوار رضـا(ع)مقیم شدی چون به حق راه مستقیم شدی عـبـد بودی ولی عظیم شدی شاهی و ما گدای این خوانیم با عنایات تو مسلمانیم دوری از هر که جز شما زیباست رحمت این حرم چو کرب و بلاست حرمت مامن حسینی هاست شب جمعه چه روضه ای برپاست با نوای پر از غم زهرا(س) میشود گونه هایمان دریا ملک ری سال‌ها پر از غم بود در دلش لحظه لحظه ماتم بود چهره‌ی او همیشه درهم بود گندمش روضه‌ی مجسم بود بـا عنـایـات حضرت هـادی(ع) تو بـه این خاک آبـرو دادی بین حجره غریب افتادی با دلی پُر شکیب افتادی گفتی: اَمَّن یُجیب ... افتادی یاد شیب الخضیب افتادی بر زمین جسم تو رها نشده سرت از پیکرت جدا نشده ✍مصطفی محمدی https://eitaa.com/Maddahankhomein
(وعده ی صادق) اشعار حماسی زیبا بر جان یهودیان دوباره شرر افتاد دیدند جهانیان که صیهیون خطر افتاد از سیلی ما صورت نحسش اثر افتاد در روی زمین لحظه به لحظه خبر افتاد با آل علی هر که در افتاد وَر افتاد از غُرش سجیل چه تابی و تبی بود دیدیم که آن گنبدشان هم حلبی بود آن شب چه پیامی به سرانِ عربی بود از دشمن ما بار دگر بال و پَر افتاد با آل علی هر که در افتاد وَر افتاد با لطف خدا (وعده ی صادق) عملی شد این سیلیِ تنبیه که با حکم ولی شد کوبنده ترین ضربه ی بین المللی شد این بود که در صدر خبرها اثر افتاد با آل علی هر که در افتاد وَر افتاد یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب) https://eitaa.com/Maddahankhomein
همه چی مالِ سپاهیاس!!! راست می گویند آری؛کشور از دَم مالِ ماست در تمامِ هجمه ها خط مُقدَم مال ماست قامتی نستوه در اوجِ حوادث مال ما غیرتی پیش ستم،چون سَدِ محکم مال ماست تا نیفتد بر تن هم میهنانم یک خراش صدمه ها،آسیب ها ،مُفت و مُسلَم مالِ ماست جانِ ما سنگ صبورِ غصه هایِ مردم است این دلِ سرشارِ غمهایِ دمادم مالِ ماست سیل در پل دختر آمد مردِ میدانیم ما در زمان زلزله هر غصه ی بم مالِ ماست تا شود شادی نصیب مردم ایران زمین کارکردن،رنج دیدن،خوردنِ غم مالِ ماست هیچکس ناراحت ازحرفی نباشد، دوستان هرچه حتی تهمت و تقصیر،درهم مالِ ماست راستی این سینه ای آماده ی آماج تیر غیر از اینهایی که در ابیات گفتم مال ماست خوش به حالم می شود آری ،چرا کتمان کنم؟ عزتِ سربازی منجیِ عالم مالِ ماست https://eitaa.com/Maddahankhomein
اینجا دیار گریه کن ها از قدیم است دولت سرای حضرت عبدالعظیم است صاحب لوای این حرم شاهی کریم است تنها پناه بی پناهان این حریم است با لطف این آقا گدا عبد خدا شد هرسائلی در این حرم حاجت روا شد بوی حسن دارد ضریح دل ربایش قربان رنگ سبز این گلدسته هایش اینجا غمی دیرینه دارد گریه هایش این سرزمین خیلی گران باشد بهایش این خاک را وعده به یک نامرد دادند داغ حسین را بر دل زهرا نهادند شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می آید زنی قامت خمیده لب میگذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنی افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تو را در گودی گودال بستند بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند https://eitaa.com/Maddahankhomein
اینجاست خاک ری وَ ملقب به کربلاست خیلی گران تمام شده ، مُلک خون بهاست هرگوشه زین دیار اگر هیئتی بپاست پشت قباله و سندش یک سر جداست زان روز که معامله شد سرزمین ما ری نیست نام آن و شده وادی البکاء ازآن به بعد فاطمه (س) زین خاک رو گرفت این سرزمین به گریه عشاق خو گرفت آنقدر گریه شد که کمی شستشو گرفت از خانه امام حسن (ع) آبرو گرفت اوضاع را امام حسن (ع) رو به راه کرد زهرا (س) دوباره جانب ایران نگاه کرد عبدالعظیم آمد و عبد خداشدیم با عشق اهل بیت دگر آشنا شدیم همسایه عزیز دل مجتبی شدیم درهر طواف زائر کرب و بلا شدیم پیچیده باز در حرم یار عطر سیب صلی علی الحسین و صلی علی الغریب یا ذالکرم عزیز حسن (ع) سید الکریم امشب زنام توست سخن سید الکریم پرده زرخ کنار بزن سیدالکریم سر می نهم به پای تو من سیدالکریم گریه میان صحن شما مستی آور است با گریه در حریم حسینی برابراست پرمی کشیم از حرمت محضر حسین(ع) پرواز می کنیم به دور سر حسین(ع) عمری شدیم با مدد خواهر حسین(ع) شبهای جمعه هم نفس مادر حسین(ع) فریاد یا بُنَیَ به گوش همه رسید با قد خم به کرب وبلا فاطمه (س) رسید فریاد می زند پسرمن سرت کجاست قدت رشید بود بگو پیکرت کجاست جای لبش که هست ولی خواهرت کجاست سیمین گلو عزیز دلم حنجرت کجاست خنجر که کند شد اثرش این گلو شود مانند گیسوان سرت مو به مو شود این شعر و هدیه میکنم به تمام نوکرای امام حسین که سالها در حرم سیدالکریم ناله زدند و الان مهمان ارباب هستن https://eitaa.com/Maddahankhomein
المنت و لله که گرفتار تو هستیم عمریست که در حلقهٔ زوار تو هستیم ما را به صف حشر به نام تو ببخشند همسایه ی دیوار به دیوار تو هستیم این خاک به نام تو نظر کردهٔ زهراست ما آبروی خویش بدهکار تو هستیم عبدالحسنی م و بخدا روز قیامت ای پورحسن در صف انصار تو هستیم آقای کریمم ز مرام تو همین بس ما بی سرو پاها عبد دربار تو هستیم ‎ پای نمک سفره ی تو گریه نوشتند ما صاحب اشکیم ببین یار تو هستیم ما را ز سرت باز نکن جان رقیه با گریهٔ خود گرمی بازار تو هستیم بوی حرم کرببلا میدهد اینجا با اشک سحر محرم اسرار تو هستیم ‎ از دولت فرزند حسن عبد حسینیم در صحن تو انگار که بین الحرمینم شب زيارتى حضرت برپا بشود محشر کبری شب جمعه آید ز جنان ناله ی زهرا شب جمعه یک هفته نگه داشته غم های دلش را تا لحظه ی دیدارِ پسر در شب جمعه زیر بغل فاطمه را فضّه گرفته با مریم و آسیه و حوّا شب جمعه با قامت خم، چادر خاکی، رخ نیلی تا صبح کند زمزمه برپا شب جمعه پیراهن خونی شده بر دست بگیرد آشفته شود عرش معلّا شب جمعه مادر گره ی معجر خود باز نموده در لحظه ی بوسیدن رگها شب جمعه آن موی بهم ریخته که در پَسِ در سوخت گردد ته گودال هویدا شب جمعه این بوسه کجا! بوسه ی گودال کجا و یادی کند از زینبِ تنها شب جمعه https://eitaa.com/Maddahankhomein
(حضرت عبدالعظیم حسنی) ای آن‌که ری ، ز نام تو گردیده ناموَر زیبنده است مدح و ثنایت ز هر نظر هستی کریم و حضرت عبدالعظیم، تو چون جدّ خود ، بیانگر خُلق عظیم، تو ای در مَقام و عِلم چو اختر به آسمان ای پر فروغ ـ شمع شبستان شیعیان! وقتی زیارت حرمت همچو کربلاست یعنی که بارگاه تو گنجینه‌ی شفاست با مَعرفت کسی که ببوسد تراب تو دردش یقین دوا بشود در رکاب تو خاکِ ری از وجود تو گردیده: کیمیا مِس را غبار درگه تو ، می‌کند طلا خاکی که بود ، آرزوی اِبن سعدِ دون خوکی که از خباثت خود گشت سرنگون هرگز نخورد گندمی از خاکِ پاکِ ری هرچند بود تشنه‌لب و سینه‌چاکِ ری اما تو شاه ری شدی و ، ری شد استوار چون مرقد تو گشت درین خاک، پایدار درکِ چهار امام چو کردی به لطفِ حق اَعمال و عِلم تو به یقین گشت منطبََق زیرا امام، گفت به اصحاب ، در غیاب: دارند هر سؤال از ایشان، دهی جواب یعنی که احترام تو شایسته و سزاست این گفته‌ی امامِ دهم سبط مصطفاست با احترام ، سر بنهم بر تراب تو... چون واجب‌است بوسه بخاک جناب تو یا سیدالکریم ، که بحر کرامتی! یا سیدالعظیم ، که نور هدایتی! بر (ساقیِ) شکسته‌دل از لطف کن نظر ای آن که ری ، ز نام تو گردیده ناموَر... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/Maddahankhomein