12.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شبهای_جمعه #کربلا
جان زهرا تومرا كرب وبلا زائــركن
باهمين اشك شب جمعه مرا طاهركن
گم شده هويتم بس كه گنهكار شدم
المثناى مــــرا با كرمت صـــادر كن
💠روبه سمت قبر حضرت عرضه بداریم:
🌷السلام علیک یا اباعبدلله الحسین و رحمة الله و برکاته🌷
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین
شب جمعه شده وذکرحسین برلب ماست
گریه ازبهرغمش بندگی هرشب ماست
من کمیل خوانده ام وحال عجیبی دارم
نام زیبای حسین زمزمه(یارب)ماست
شاعر:سیدحمیدمیرحبیبی(ازکاشان)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#صل_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
شب جمعه شده و باز دِلَم رفت حرَم
دل آشفته ی من، صحن تو را کم دارد
مادرت روضه گرفته است برایَت آقا
زیر لب زِمزِمه ی وای حسینم دارد
بیرق روضه عَیان است زِ روی گُنبد
مجلسِ روضه همانجاست که پَرچَم دارد
گریه ی مادرتان عرش خدا را لَرزاند
روضه ی " آه بُنَیَّ " چِقَدَر غَم دارد
http://eitaa.com/Maddahankhomein
8.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_ویژه_شب_جمعه
✨🥀✨🥀✨🥀✨🥀
شب جمعه شد و غوغا شد
محشری در حرم برپا شد
کربلا دیدنی شد امشب
روضه خوان حرم زهرا شد
می رسد ناله های زهرا
بُنَیّ بُنَیّ واویلا
#حاج_منصور_ارضی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🥀▪️هرکس در شب جمعه ما را یاد کند
ما هم او را نزد أباعبدا... یاد میکنیم
(شهید مهدی زین الدین)
🌹شهدا با مادرشان #حضرت_زهرا سلام الله علیها میهمان اربابند
https://eitaa.com/Maddahankhomein
حاج محمود کریمیپر پرواز تا حرم بازه - شور_۲۰۲۱_۱۱_۱۸_۱۰_۲۸_۳۰_۴۳۴.mp3
زمان:
حجم:
3.82M
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین
شب زیارتی امام حسین علیه السلام
خوبه هر شب کربلا اما
شب جمعه عالمی داره
حاج محمود کریمی
#عشاق_الحسین_محب_الحسین
http://eitaa.com/Maddahankhomein
شب جمعه شب زیارتی ارباب
سردار دلها باز دلتنگم، ای کاش میشد پیش ما باشی
در این شب جمعه کجایی تو؟ شاید که اکنون کربلا باشی
شاید دوباره سیدابراهیم برده تو را تا محضر دلدار
شاید برای تسلیت گفتن مهمان مولایت رضا باشی
✍️#محمدتقی_عارفیان
هدیه به ارواح ملکوتی و بلندپرواز حاجقاسم سلیمانی و سیدابراهیم رئیسی صلوات.
#ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
@Maddahankhomein
زمان:
حجم:
282.6K
#واحد #شب_جمعه
#امام_حسین (ع)
#سبک_حسین_مولا
تو که باشی دلم دیگه نمی لرزه
همین گریه به لبخند تو می ارزه
حسین جانم
بزار سایت همیشه روسرم باشه
قراره ما شب جمعه حرم باشه
حسین جانم
حرم گفتم هوای کربلا کردم
هوایی شم فقط دور تو می گردم
حسین جانم
پناهم باش به جز روضت پناهی نیست
به غیرازتو برامن تکیه گاهی نیست
حسین جانم
به قربونت نگاه اطلسی داری
واسم آقا همش دلواپسی داری
حسین جانم
غلط گفتم که چیزی توی کاسم نیست
چی کم دارم تورو دارم حواسم نیست
حسین جانم
سبک بالم تو ایوون توجادارم
ازاین دنیا یه قطعه کربلا دارم
حسین جانم
دوست دارم همه داراییم اینه
دلم میره ضریحتو که می بینه
حسین جانم
سلام آقا که الان روبروتونم
من ایستادم زیارت نامه می خونم
#سبک_سلام_آقا که الان روبروتونم
@Maddahankhomein
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
مثل خورشید که بر نور تو ایمان دارد
عالم از مهر حسین است اگر جان دارد
نام بسیار شنیدیم در عالم اما
این فقط نام حسین است که باران دارد
هر چه درد است در این شهر به غم آلوده
فقط از ناحیه ی عشق تو درمان دارد
شب جمعه حرمت عرش خداوند شود
پدرت در حرمت آن همه مهمان دارد
زیر این بیرق سرخ است که هر بازنده
با کمی اشک غمت فرصت جبران دارد
آبرو دار ترین خلق خداوند شده
هر که در روضه ی تو حال پریشان دارد
صد سفر گرد جهان کرده ام اما ای عشق
دل چه خوش خاطره هایی که ز مهران دارد
چه کسی مثل تو ای ذبح خداوند عظیم
بین گودال غمش رحمت و احسان دارد
#امام_حسین_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حسن_کردی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مسجدِ شهر بود شعبه ی رای
پیرمردی عصا زنان آمد
مادری دست کودکی در دست
بین مردم در آن میان آمد
پسری رایاولی با شوق
آمد انجا شناسنامه به دست
یک زن خانه دار با زنبیل
بین آن صف به انتظار نشست
دختری رو گرفته در چادر
دختری شال صورتی بر سر
آمدند و میان صف پیچید
عطر گلهای یاس و نیلوفر
سرِ انگشت من نشانه گرفت
جوهری را که رنگ آبی داشت
جوهری را که رنگ زیبایش
خبر از روزی آفتابی داشت
در دل ازدحامی از مردم
ورق سرنوشت در مشتم
سر صندوق رای می رفتم
صفی از مردم محل پشتم
ماشه آماده شد،هدف معلوم
خون خودکار روی کاغذ ریخت
نام تو در میان برگه ی رای
قطرهقطره به اشک من آمیخت!
یاد آن سرو ها که سر دادند
پای این سررسید، افتادم
یاد آزادگیِِ صد جانباز
یاد صدها شهید افتادم!
به دعای فرج شهادت داد
سرِِ انگشت های جوهریام
باد تندی وزید و باز زدم
گره محکمی به روسری ام!
وقت برگشت با خودم گفتم
یعنی امروز روسپید شدم؟
ناگهان روی عکس دیواری
چشم در چشمِ یک شهید شدم!
صف مردم شلوغ تر شده بود
مادری با دو تا جوان امد
خسته، اما امیدوار و صبور
پیرمردی عصا زنان امد!
#بهجت_فروغی_مقدم