بهمناسبت حلول #ماه_مبارک_رمضان
#استقبال_از_ماه_مبارک_رمضان
#اخلاقی_و_اندرز
باز هم بارانِ بسم الله الرحمن الرحیم
سفرهی احسانِ بسم الله الرحمن الرحیم
خواندن آیات سرخ گل ز قرآنِ چمن
در بهارستانِ بسم الله الرحمن الرحیم
لقمهای نان و نیایش در حضور آسمان
بر لب ایوانِ بسم الله الرحمن الرحیم
خوردن سیبی بهشتی از درختِ باغِ نور
با لب و دندانِ بسم الله الرحمن الرحیم
شبنشینی با ملائک در شبستان دعا
خواندن قرآنِ بسم الله الرحمن الرحیم
همنشینی با خدا در زیر نور ماهِ عشق
در شب چشمانِ بسم الله الرحمن الرحیم
::
تو شب قدری و شیطان میشناسد قدر تو
بندگی کن! جانِ بسم الله الرحمن الرحیم
بندگی کن! تا بمیرد در تو شیطان رجیم
تا شوی انسانِ بسم الله الرحمن الرحیم
✍ #رضا_اسماعیلی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#ماه_مبارک_رمضان
#اخلاقی_و_اندرز
بوی ملکوت، بوی عرفان آمد
گلبانگ خوش رحیم و رحمان آمد
گلعطر فرشته منتشر شد در خاک
ای دل شدگان! بهار قرآن آمد
ماه رمضان و شوق شب بیداری
از بودنِ بی تو، هر نَفس بیزاری
تنگ است دلم برای «یارب! العفو»
تنگ است خدا دلم برایت، آری
آمد رمضان، مُفسّرِ «احسان» باش
همسایهی غربت تهیدستان باش
در شهر بساط عشق را برپا کن
در فکر دل شکستهی انسان باش
آمد رمضان، هَلا! ز عادت برخیز
گل کرد سپیدهی سعادت، برخیز
همپای سحر، به سمت بیداری رو
ای بندهی تن! ز خواب غفلت برخیز
آمد رمضان و سفرهها رنگینتر
دنیا به مذاق ما و من، شیرینتر
از کوچه صدای سائلی میآید
انگار شدهست گوشمان سنگینتر!
یک ماه اگرچه آب و نان شد تعطیل
بر سفره، ضیافت دهان شد تعطیل
تعطیل نشد بساط دنیاداری
هر چند که دکهی جهان شد تعطیل!
در مکتب روزه، روی من پا بگذار
بر جلوه فروشی بدن، پا بگذار
از خواهش نَفْس خود بزن بیرون تو
بر فرصت اهرمن شدن پا بگذار
ای کاش به راز عشق پی میبردیم
در بندگی خدا، مَحَک میخوردیم
ماه رمضان به شیوهی "حیدر" ما
اندوه دلِ گرسنه را میخوردیم !
ما شیعهی حیدریم و غافل از او
بر سیرهی دیگریم و غافل از او
دنیا نَسَبیم و عافیت آبادیم
با نفْس برادریم و غافل از او !
ماه رمضان، شروع «حّوِل حال» است
روی دل ما، تبسمی از بال است
همبال فرشتههاشدن آسان ست
در ماه خدا، که سیب شیطان کال است
ماه رمضان ، فروغ یک آغازست
در آبی آسمان، پَرِ پروازست
درهای زمین به روی شیطان بستهست
درهای بهشت، باز ِ باز ِ بازست
در پرتو روزه، بیکران را دیدیم
تصویر حیات جاودان را دیدیم
از پیلهی تن چو سر برون آوردیم
از روزن روزه، آسمان را دیدیم
بر مرکب روزه، تا فراسو رفتیم
با بار گناه، «رَبَنا» گو رفتیم
در لیلهی قدر، روسیاه و تائب
سمت ملکوتِ رحمتِ او رفتیم
ماه رمضان، شوق سبکباری را ...
از لذت نَفسِ فتنه، بیزاری را ...
ای حضرت عشق! قسمت روحم کن
شبهای قشنگ قدر، بیداری را
✍ #رضا_اسماعیلی
↳ @Maddahankhomein
#مناجات_با_خدا
#اخلاقی_و_اندرز
#امام_زمان_عج_مناجات
مَخلوقِ خدا قيمت اگر میگيرد
از آهِ شب و اشک سَحر میگيرد
در آتش عشق، ما گلستان ديديم
از بين شَرَر خدا شَجَر میگيرد
در مَسلَکِ ما سوختگانِ هجران
پروانه چو سوخت، تازه پَر میگيرد
شيرينى عشق آنچنان است که نخل
از ميثم تَمّار اثر میگيرد
در وقت شهادت بَغَلش میگيرند
آنکه غم يار را به بَر میگيرد
بر سر نگذاشت هر کسى تربتِ دوست
فردا که شود، خاک به سَر میگيرد
در اَصل به معشوق خيانت کرده
دستى که زِ دستِ غير زَر میگيرد
دنيا بهخدا مزرعهی آخرت است
زين مزرعه هر کسى ثَمر میگيرد
گر سختى آخرت به باور برسد
دنياطلبى را زِ بشر میگيرد
آن آخرتى که آنچنان مُلتَهِب است،
فرزند تقاص از پدر میگيرد
روزى که به فاطمه همه مُحتاجند
حتماً همه را مَدّ نظر می گيرد
همسايهیِ من ! حال مرا نيز بپرس
همسايه زِ همسايه خبر میگيرد
::
ما زنده از آنيم که فرزندِ خليل
میآيد و بر دست تبر میگيرد
میآيد و انتقامِ مظلومان را
با سيصد و سيزده نفر میگيرد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#اخلاقی_و_اندرز
عارفانى که از این رشته، سَرى یافتهاند
بىخبر گشته ز خود تا خبرى یافتهاند
سالها مرکز پرگار حوادث شدهاند
تا از این دایرهها پا و سرى یافتهاند...
بار برداشتهاند از دل مردم، عُمرى
تا ز احسان بهاران ثمرى یافتهاند
سالها غوطه چو شب، در دل ظلمت زدهاند
تا ز چاک جگر خود سحرى یافتهاند
بستهاند از دو جهان چشم هوس، چون یعقوب
تا ز پیراهن یوسف نظرى یافتهاند...
همچو پروانه در این بزم، ز سوز دل خویش
بارها سوخته، تا بال و پرى یافتهاند...
«صائب» از گریۀ مستانه مکن قطع نظر
که زِ هر قطرۀ اشکى گهرى یافتهاند
✍ #صائب_تبریزی
↳https://eitaa.com/Maddahankhomein
#اخلاقی_و_اندرز
#ماه_مبارک_رمضان
عشق یعنی بَری از غفلتِ خودخواهی شو
هجرت از خود کن و سرچشمۀ آگاهی شو
به تمنّای تو دریاست همهتن آغوش
از خودت کوچ کن و رود شو و راهی شو
محضِ خورشید شدن ذرّهای از خویش برآ
قد بکش، دلزده از اینهمه کوتاهی شو
قرنها فاصله است از رمضان تا رمضان
کاروان میگذرد... بیرقِ همراهی شو
نکند خواب بمانی... نَفَسَت یخ بزند
گرم از سوزِ مناجاتِ سحرگاهی شو
روزه یعنی که بمیر از طلبِ هرچه جز او
روز و شب تشنۀ انوارِ هواللّهی شو
در دلِ برکۀ حق، تا تپشی مهلت هست
از شدن خسته نشو، ماه نشد ماهی شو
چند گویم به تو هر لحظه که این شو یا آن
آنِ او باش، برو هرچه که میخواهی شو
✍ #مبین_اردستانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهدا_و_دفاع_مقدس #بصیرت
#اخلاقی_و_اندرز #حدیث_نفس
چِقَدَر از منش این شهدا دور شدیم
آنقدر خیره به دنیا شده و کور شدیم
معذرت از همه خوبان و همه همرزمان
ما برای شهدا وصله ی ناجور شدیم
شهدا در همه جا فاتح اصلی بودند
عجب اینجاست که ما این همه مغرور شدیم
شکر ، با سابقه ی دوستیِ با شهدا
ما عزیز دل مردم شده مشهور شدیم
و از آن برکت خون شهدامان حالا
ما مدیر کل و مسئول شده مسرور شدیم
و اگر حرفی خلاف شهدامان گفتیم
یَحتَمل مصلحتی بوده و مجبور شدیم
پرکشیدند چه مستانه و رفتند و ما
در میان قفس نفس چه محصور شدیم
شاعر: #یاسر_مسافر
https://eitaa.com/Maddahankhomein