eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
355 ویدیو
220 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺 نذر میلاد سلطانِ کرَم، حُسن تمام 🌺🍃 نیمهٔ ماهِ خدا؛ شیرخدا بابا شد حضرتِ فاطمه(س) مادر شد و عیدِ ما شد رویِ لب های مدینه گلِ لبخند نشست رطبِ باغ علی(ع) پُر ثمر از فردا شد باز هم نیمهٔ ماه رمضان مثل قدیم بزم افطاریِ ما نذرِ حسن(ع) برپا شد از اجابت هایِ نیم نگاهش یک عمر بُخل؛ بخشندگی آموخته و دریا شد خانه اش هست کرَمخانهٔ دارالإحسان دربِ آن باز، به رویِ همهٔ دنیا شد آمده بانیِ اصلیِ همه-خیریه ها داد وقتی صدقه؛ دفعِ بلا معنا شد تا که با مردِ جزامی سرِ یک سفره نشست شیوهٔ مِهر و محبت به گدا پیدا شد عیدی آورده به عشق حسن(ع) اینبار حسين(ع) شبِ میلادِ برادر، چه شبی زیبا شد دور شش گوشه شلوغ است، به جبرانِ بقیع کربلا؛ ناب ترین عیدیِ نوکرها شد یک نفر کاش بگوید که به دستانِ ظهور حاجتِ ساختنِ صحنِ حسن(ع) امضا شد! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @Maddahankhomein ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🏴 نذر شهادت تنهاترین سردار 🏴🍃 غریب بود و کسی را به نام یار نداشت کسی که سخت به عشقش شود دچار نداشت کریم بود و حسن(ع) نام داشت اما حیف مدام طعنه شنید و مدام یار نداشت تمام شهر به او پشت کرده بود و کسی برای صحبتِ از رسم ِ روزگار نداشت شجاع بود و هوای نبرد داشت ولی یلی نداشت و یارِ سوارکار نداشت قیام نه! متوسل به صلح شد، همه عمر به قدر پنج نفر یارِ پایِ کار نداشت شریکِ زندگی اش دشمن نفوذی بود میان خانه دلش بیشتر قرار نداشت چقدر زخم زبان می شنید از جعده(لع) چه کرد زهرِ زبانی که اختیار نداشت نشست و جام بلا را گرفت از دستش پرید رنگش و لبخندِ بیشمار نداشت جگر به زهر نشست و چه تیر بر تابوت حرم خراب شد و سنگ بر مزار نداشت! https://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴نذر شهادت غریب بی حرم حضرت 🏴 پابه پای حضرتِ زهرا(س) و حیدر در بقیع زائرانه میرود امشب پیمبر(ص) در بقیع می نشیند روی خاک و میکشد آه از دلش ای زمین داری امانت چند گوهر در بقیع آسمان با شال مشکی بر مزار افتاده است میشود با اشکِ اهلِ عرش؛ محشر در بقیع یادِ تابوتی که شد دریایی از بارانِ تیر خواهرش را میکُشد گریان و مضطر در بقیع کربلا جای خودش! عمریست از داغ حسن(ع) مادر سادات دارد حالِ دیگر در بقیع زیر لب میگوید این را...داشتی مثل حسین(ع) کاش یک صحن و سرا با سنگ مرمر در بقیع میشود آباد حتی بهتر از آنچه که بود بیشتر از پیش می آید کبوتر در بقیع محض سائل پروری؛ نذر امام ِ مجتبی(ع) سفره اش را پهن خواهد کرد مادر در بقیع اشک میریزیم در باب الحسن(ع) یادِ حسین(ع) نیمهٔ شب روضه میخوانیم آخر در بقیع! https://eitaa.com/Maddahankhomein