#ترکیب_بند_سقیفه_پایگاه_فتنه_گران
بند اول
باز این چه رخنه ای ست که دونان به دین کنند
باز این چه فتنه ای ست لئیمان ز کین کنند
باز این چه آتشی ست که بر پا نموده اند
تا کی جفا به حق امام مبین کنند
باز این چه قیل و قال و چه غوغای کاذب است
زیر سقیفه از چه تجمع چنین کنند
بویی نبرده اند ز عهد و وفا مگر
که اینسان جفا به عهد رسول امین کنند
آن خلعتی که بر تن مولا نبی نمود
بیرون چسان ز پیکر سلطان دین کنند
تاج خلافتی که به فرقش نبی نهاد
گو از چه رو ز کینه چنان و چنین کنند
دست یدالهی که خدا باز کرده بود
بستند تا که عرش به زیر زمین کنند
از بس که بی حیا و شقی و دنی شدند
خجلت مگر ز حضرت روح الامین کنند
با وحی او ز سوی خدا شد علی ولی
ترسم ز کینه بهر مَلَک هم کمین کنند
شادان شوند آن دمی آن روبهان پست
کز روی کینه فاطمه را دل غمین کنند
از بس حسود و کوردل و سنگدل شدند
خونین جگر امیر و شه مومنین کنند
دست سقیفه چون که برون شد ز آستین
تیغ از نیام کرد برون زد به فرق دین
بند دوم
سوی سقیفه از ره کین چون قدم زدنند
بر بام آن ز فتنه لئیمان عَلَم زدند
شیرخدا چه کرده بدین روبهان پست
کز روی بغض و کینه ستم را رقم زدند
خود هر چه خواستند بریدند و دوختند
بر قامت خبیث ردای ظَلَم زدند
پر خُدعه ،لیقه مَکر و مرکب فریب شد
بر لوح معصیت چه ستم ها قلم زدند
از کینه بود یا ز حسادت که غاصبان
این گونه تیغ بر سر شاه کرم زدند
بازوی پاک فاطمه بازوی دین نبود؟
که اینسان ز بغض ضربه به آن محترم زدند
قرآن و اهل بیت امانت مگر نبود ؟
سیلی چرا به مصحف پاک حرم زدند
آنان که در غدیر به احمد زدند سنگ
بر اهل بیت گوی مگر ضربه کم زدند
سر تا به پا دروغ و فریب و ریا شدند
تا تکیه ها به مسند آن محتشم زدند
مُلک فدک که ما تَرَک خاندان اوست
غصبش نموده اند و ورق راه به هم زدند
یا صاحب الزمان به ظهورت شتاب کن
بنیان فتنه را ز سقیفه خراب کن
بند سوم
آیا غدیر شاهد آن ماجرا نبود ؟
عهدی که بسته اند به غیر از وفا نبود؟
آیا به چشم خویش ندیدند آنجه کرد
گفتار مصطفی ز وحی خدا نبود؟
پای نبی به منبر و دست علی به دست
برآسمان بلند و لبش بر دعا نبود؟
من کُنت مولا فهذا علی مولا
آیا به خلق این سخن مصطفی نبود
آیا علی، ساقی کوثر ، شفیع حشر
مولای مردمان ز پی انبیا نبود؟
آیا ابو تراب به همراه ذوالفقار
خصم سپاه خیره سر اشقیا نبود؟
آیا علی وزیر شهنشاه عالمین
شوی شریف فاطمه خیرالنسا نبود ؟
آیا علی که کشته ی عدل و عدالت است
عدلش لوای صلح ید مجتبی نبود
فرق علی اگرچه به محراب شد دوتا
معنای آن لوای شه سر جدا نبود؟
دست سقیفه روز نخستین چو می شکست
دیگر حسین کشته ی کرب و بلا نبود
بیمار دشت کرب و بلا غُل به پا نداشت
زینب دگر به داغ حسین مبتلا نبود
نوری که از حجاز بتابد چو آفتاب
بنیان ظلم و جور ملاعین کند خراب
بند چهارم
آه از سقیفه و ستم و جور اشقیا
لعنت به بانیان و ملاعین بی حیا
آنان که دَم ز سُنت پیغمبری زدند
پیغمبر صفا و وفا ختم الانبیا
جرم علی چه بود؟ عدالت، علی که بود ؟
شیر خدا و سید بر حقِِّ اوصیا
آه از دمی که اهل ستم شعله ور شدند
آتش شدند بر در و بر حلقه ی ولا
در پشت در که بود چسان پهلویش شکست ؟
بُد فاطمه عزیز دل و دخت مصطفی
از میخ و در مپرس چنان ضربتی زدند
بشکست پهلویش که شدی محسنش فدا
آن کس که بود ضربتی از کینه زد به در ؟
ثانی بی حیا و همان زاده ی زنا
جرمش چه بود فاطمه ؟ بُد یاری علی
در کوچه ها چه بوده ؟ حسن داند و خدا
اهل سقیفه فتنه چه کردند بعد از آن
کردند فتنه خانه نشین گشت مرتضی
آری علی که باعث قتلش عدالت است
شد کشته ی نماز ،کجا ؟خانه ی خدا
بعد از علی حسن به چسان شد شهید حق
خونین جگر ز اخگر الماس ریزه ها
بعد از حسن حسین شهید سقیفه گشت
اندر کجا ؟ به ماریه و دشت کربلا
این فتنه ی سقیفه چه ها کرد با حسین
در دشت کربلا تن او پاره، سر جدا
سیراب بود ؟نی، بچسان شد شهید حق
لب تشنه شمر سر ببریدش چو از قفا
آری اگر سقیفه نبُد جور و کین نبود
غصب خلافت از شه و سلطان دین نبود
#جواد_کریم_زاده
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9