eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
357 ویدیو
221 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
❣مهدی جان😢 دارد زمان آمدنت دیر میشود دارد جوان سینه زنت پیر میشود این هم که گذشت ونیامدی بی تو هوای شهر نفس گیر میشود http://eitaa.com/Maddahankhomein
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد 🌸 https://eitaa.com/Maddahankhomein
تقدیم به امام زمان عج باغ در باغ،فصل،فصل غم‌است بوی مرگ هَزار می آید شب بدون ستاره می خوابد صبح،پاییز وار می‌آید غنچه‌ها بی نشاط و بیمارند سروها در قفس عزادارند باغبان ها گلایه می کارند باغ با غم کنار می آید در زمستان بی تو بودن ها در تب درد دل سرودن ها شب سرما زده خبر دارد چه به روز انار می آید عطر پیراهن کسی در باد می وزد در مسیر عشق آباد دلخوشم من از اینکه بوی خوشِ آخر انتظار می آید نغمه ی سرنوشت می آید بوی اردیبهشت می آید تو فقط یک اشاره کن به زمین چه بهشتی به بار می آید سیصد و سیزده گلِ لبخند لاله و نرگسی و شاه پسند همه پا در رکاب عشق تواَند تو بیایی بهار می آید https://eitaa.com/Maddahankhomein
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد 🌸 https://eitaa.com/Maddahankhomein
❣مهدی جان😢 دارد زمان آمدنت دیر میشود دارد جوان سینه زنت پیر میشود این هم که گذشت ونیامدی بی تو هوای شهر نفس گیر میشود http://eitaa.com/Maddahankhomein
😭برای حال و هوای کربلایی این روزهای و نزدیک ..................... مرز میان دوست و دشمن چه باریک است وقتی باشد آنجا مرگِ تشکیک است یخ بسته فریاد پرستوهای آزاده دنیا شبیه جنگلی بی روح و تاریک است به جان مردمِ سرگشته افتاده گویا جهان یک است و در خون خود غلتید «فردا»، اسیر گفتگوی دیپلماتیک است تا مثل به میدان پای نگذارند دنیا به دست عده ای جنتلمن و شیک است «ما از نژاد برتریم! اصلاً خداوندیم!» این منطق ارباب های کفر و لائیک است ، بسته ربنای دست هامان را آیینه ای که سر به سر، است حلقِ زمین از تسلیت خالی ست وقتی که دنیای غرق ، لبریز تبریک است ، بازیِ هاست از مرگِ انسان ها مهمتر هم، است هر ماه در ، برج می سازند این سو ولی ، نواری تنگ و باریک است در منطق این منطقه، پاسخ نباید داد ! این خودش یک جور تکنیک است تصویرِ مرگِ عاطفه از پنجره پیداست ای کاش می گفتند این جلوه، گرافیک است از مطبخِ غم می رود در مسلخ خون، موسیقیِ جنگ جهانی تا کلاسیک است! آهِ در دل آیینه ها مانده وقتی زمین، گلدانی از مرگ رمانتیک است تاریخ را بستند بر تیرِ شب اعدام جای گلوله در دلِ فرش پازیریک است دارد خبر از افکار و رویایی که پخشِ بر موزائیک است ای پس کجایی!؟ سوژه آماده ست! این قصه به اندازه ی کافی تراژیک است! یخ کرده یک کودک میان آتش جنگ و پهبادِ لامذهب فقط، سرگرم شلیک است حس می کنم بوی تو را وقتی مسیر سردخانه، پر ترافیک است این ، چشمان همه در می گردد این روزها آقا به ما بسیار است قم المقدسه https://eitaa.com/Maddahankhomein
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد 🌸 https://eitaa.com/Maddahankhomein
❣مهدی جان😢 دارد زمان آمدنت دیر میشود دارد جوان سینه زنت پیر میشود این هم که گذشت ونیامدی بی تو هوای شهر نفس گیر میشود http://eitaa.com/Maddahankhomein
✋🏻 به پیشگاه او که همه اوست چشم هایت را نوشتم آیه های سبز «نور» دست هایت را نوشتم سوره «طه» و «طور» ای حدیث بی بدیل هستی، ای قرآن ترین چیست در فحوای لبخند تو جز و ای جمالت آسمان و ای نگاهت آفتاب دور باد از تو بلا، چشم حسودان تو کور از صدایت دلنشین تر هست آیا!؟ نیست نه گفته از لحن خوشت داود در گوش زبور «می نشینم تا بیایی» را به آتش می کشم پا به پایت می دوم تا نفخه ی بانگ خوش است از مستی ما را دوچندان کن... دوچندان از غرور! با خودم می گویم آیا هستم آن روزی که تو...!؟ می روم وقتی به دیدار همه... ها با از می خوانم تو را های بی تو هر دم می شود در من مرور انتظارت، شاعرم کرد و نگاهت، مشعرم ای به قربان صبوری هایت، ای ! http://eitaa.com/Maddahankhomein
دوباره جمعه... دوباره جمعه و ما و هوای آمدنت دوباره دم زدن از ماجرایِ آمدنت دوباره ندبه و اشکی که می‌چکد آرام دوباره ناله‌ی ما و دعایِ آمدنت دوباره ما که بیان کرده‌ایم با احساس تمام هستیِ ماها فدایِ آمدنت دوباره ما که به گوشیم جمعه‌ها، شاید ز سمت کعبه بیاید نوایِ آمدنت همیشه منتظریم آن دقیقه را که جهان شود سرایِ صفا از صفایِ آمدنت چقدر در دلمان شوق و آرزو داریم شویم ما همه حاجت‌روایِ آمدنت ولی همیشه به جز ندبه و دعا، کاری نکرده‌ایم، دریغا، برای آمدنت http://eitaa.com/Maddahankhomein
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد 🌸 https://eitaa.com/Maddahankhomein
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد 🌸 https://eitaa.com/Maddahankhomein
❣مهدی جان😢 دارد زمان آمدنت دیر میشود دارد جوان سینه زنت پیر میشود این هم که گذشت ونیامدی بی تو هوای شهر نفس گیر میشود http://eitaa.com/Maddahankhomein
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد 🌸 https://eitaa.com/Maddahankhomein
🌾 هر سحر منتظر یار نباشم چه کنم؟ من اگر این همه بیدار نباشم چه کنم؟ گریه بر درد فراق تو نکردن سخت است خونجگر از غمت ای یار نباشم چه کنم؟ عده ای بر سر آنند اسیرت نشوند من بر آنم که گرفتار نباشم چه کنم؟ توچه کردی که من ازخواب وخوراک افتادم؟ راستی، این همه بیمار نباشم چه کنم؟ چهارده بار خدا عاشق تو شد من اگر عاشق روی تو یک بار نباشم چه کنم؟ ابرویت تیغ مصریست که جان میطلبد به طلبکار بدهکار نباشم چه کنم؟ خواستم نام مرا هم بنویسند همین سر بازار خریدار نباشم چه کنم؟ من اگر مثل تو هر صبح و غروبی آقا فکر بین در و دیوار نباشم چه کنم؟ : من سَـرَم گرم گناه است، سَـرَم داد بزن سینه ات سخت به تنگ آمده، فریاد بزن هایی که نبودید، به تفریح زدیم ما فقط در غـم هجـران تو تسبیح زدیم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... معطر بنام https://eitaa.com/Maddahankhomein
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد 🌸 https://eitaa.com/Maddahankhomein
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد 🌸 https://eitaa.com/Maddahankhomein
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد 🌸 https://eitaa.com/Maddahankhomein
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد 🌸 https://eitaa.com/Maddahankhomein
گدای حضرت فاطمه سلام الله علیها ........................ منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ ................... گلی ز گلشن نبی همسر مرتضی علی نور ولای فاطمه در هر دلی شد منجلی بر لب ما به صبح و شام شور و نوای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ نور دل پیمبر است همسر پاک حیدر هست این گل گلشن ولا چو مادرش مطهر است زبانزد است در عالمین شرم و حیای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ فاطمه دارد ویژگی فقط نموده بندگی یاری نموده از علی او در تمام زندگی حق گفته در کتاب خود مدح و ثنای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ نور خدای داور است دردانه ی پیمبر است صفای خانه ی علی یاور و یار حیدر است ای عاشقان رضای حق بود رضای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ ماه رویش محمدی عطر و بویش محمدی صبوریش چو مادر و خلق و خویش محمدی نبی بود محو رخ ایزد نمای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ دین را بود او قائمه نام شریفش فاطمه در این جهان روز جزا بود امید ما همه دوای درد عالم است دارالشفای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ ز لطف خاص کبریا مهرش به دل افکنده است دختر خاتم رسل کریمه و بخشنده است شکر خدا که گشته‌ام من آشنای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ از کودکی هم بوده‌ام شرمنده ی احسان او از جود همسر علی گردیده‌ام مهمان او همیشه شاملم شده جود و سخای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ گرچه بد و بیمایه‌ام مهرش بود پیرایه‌ام ز کودکی من بود ولایتش سرمایه‌ام شکر خدا ز کودکی شدم گدای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ از تو عزیز مرتضی دم میزنم تا زنده‌ام مهر ولایتت بزن امشب تو بر پرونده‌ام دوباره من نشسته ام تحت لوای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ خار همین گلخانه‌ام سائل این کاشانه‌ام شکر خدا تمام عمر بر سفره ی شاهانه ام همیشه بوده شاملم لطف خدای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ گر رو سیاهم فاطمه بر تو پناهم فاطمه امشب به حق مرتضی نما نگاهم فاطمه مهرش بود به سینه‌ام ز کبریای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ ای که بسان مصطفی خیر کثیری فاطمه امشب شدم مهمان تو دستم بگیری فاطمه دوباره در سرم بود حال و هوای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ کم شد دگر مجال من بنگر شکسته بال من دخت پیمبر فاطمه نظر نما به حال من مرا ببخش خدای من به اقربای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ دشمن به جای تسلیت آتش کین به خانه زد به پیش دیده ی علی او را به تازیانه زد دوباره من نشسته در بزم عزای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ به صورت گل علی جوهر نیلی زده‌اند گاهی به تازیانه گه به ضرب سیلی زده‌اند حسین و زینبش کنند گریه برای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ آن بی‌حیا بی دین پست زد به دل علی شرر در پیش چشم مرتضی افتاده بود به پشت در مدینه النبی شده ماتم سرای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ کنار مرتضی حسین جانش رسیده بر لبش از بهر مادر غریب گرید حسن با زینبش این همه ظلم و جور و کین نبود سزای فاطمه منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه ۲ https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
چند بیتی تقدیم به شهید فخری زاده دیروز مالک پر زد و امروز عمار آقای ما بارِ دگر گشته عزادار تاریخ گوید : روزِ عاشوراست جمعه وقتِ سحر یا که غروبش دارد؛ اسرار فیض سحرگاهش نصیبِ حاج قاسم شد حاج محسن عصرِ جمعه مستِ دیدار باید ابوموسای این لشگر بداند با بی بصیرت ها شود تاریخ؛ تکرار مردم به آمریکای تو بی اعتمادند بدعهدی برجام یادت رفته انگار در داخلِ کشور مدیریت نداری. قدری از این وابستگی ها دست بردار ثابت نشد؟!در این همه کار ِ جهادی نسل جوانِ ما بُوَد چون شیرِ پیکار دشمن بداند این حرم عباس دارد یک لحظه این لشگر نمانده بی علمدار تا مرگ ِ اسرائیلیان چیزی نمانده ای شیعه بغضِ خویش ؛ درسینه نگهدار روز ظهورِ یار نزدیک است مردم ای کاش جانِ ما شود قربانیِ یار شعرِ بدون روضه تاثیری ندارد سربسته گویم حرف خود با قلب ِ غمدار بین ِ در و دیوار عطرِ سیب آمد بین در و دیوار مادر شد گرفتار آن سینه ای که بوسه گاه مصطفی بود در پشت در زخمی شد از داغیِ مسمار اینجا میان کوچه ها مادر زمین خورد افتاد راه دخترش زینب ؛ به بازار ✍قاسم نعمتی https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد 🌸 https://eitaa.com/Maddahankhomein
🌺ا💫ا🌺 گذشت جمعه، نشد انتظارمان پایان و خشک شد همه دنیا نیامدی باران دوباره بحر دل عاشقان بدون ظهور گرفت حس غریبی و باز شد طغیان چه شادمان شب جمعه به انتظارت باز نیامدی و نشسته به سجده با حرمان هزار بار ز خود کرده دل، سؤالی را چرا نمی‌رسد این انتظار و غم پایان؟ چرا رخش به رخ ما نمی خورد پیوند؟ خدا نکرده کم از ما نباشد این ایمان بیا تو حضرت ارباب جای تو خالیست هزار درد رسیده، بیا تو ای درمان هزار دیدهٔ یعقوب انتظارت هست شفای چشم جهانی چو یوسف کنعان بیا و نور ببخشا تو ای ذخیرهٔ نور به چشمهای همیشه به دیدنت گریان گذشت جمعهٔ دیگر ولی بدان آقا همیشه منتظریم و همیشه بر پیمان 📝 ام‌البنین بهرامی (ام.خزان) https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد 🌸 https://eitaa.com/Maddahankhomein