بسم الله الرحمن الرحیم
🔹 #جواد_الائمه_علیهالسلام
🔹 #امام_محمد_تقی_علیهالسلام
#بازگرداندن_پول_دزدیده_شده_حجاج
باز با نام خالق متعال
دم زنم از ثنای احمد و آل
آل یاسین، چراغ راه منند
در همه حال، تکیهگاه منند
ای که هستی ز شیعیان علی
بر تو هستند اهل بیت، ولی
بشنو این داستان زیبا را
شاهد علمِ آل طه را
(احمد بن حدید) گفت که چون
عدهای، بهر حج شدیم برون
دزدها راه قافله بستند
دل حجاج، جمله بشکستند
از دل، امّیدِ آن زیارت رفت
کل اموالمان به غارت رفت
دلغمین، وارد مدینه شدم
محو خورشیدِ بیقرینه شدم
آری آری بدیدمی ز قضا
سرّ سرمد، جواد، ابن رضا
آنکه بر بذل و جود، عادت داشت
بر همه مردمان، سیادت داشت
همره او، به منزلش رفتم
آنچه رخداده بود را گفتم
گر چه ناگفته نیز بود آگاه
از همه حرفها، ولی الله
خادمین را بگفت زبدهی ناس
کز برایم بیاورند لباس
پس از آن هم به رسم دلداری
داد دینارهای بسیاری
گفت: بر همرهان به آن نسبت
که ز اموالشان شده سرقت
کل دینارها نما تقسیم
یک به یک کن به حاجیان تقدیم
که مبادا روند سوی وطن
دست خالیّ و سینه پُر ز محن
چونکه دینارهای آن مولا
آن به انفاس مومنین، اولی
به تناسب نمودمی تقسیم
بر اهالیّ کاروان، تقدیم
همهی کاروانیان دیدند
از هر آنکس، هر آنچه دزدیدند
به همان قدر، حجت دادار
از کرم داده بودشان دینار
آنچه پرداخت، میرِ خیر اندیش
بُد برابر، نه بود کم، نه بیش
(ایزدی) هر که اصلِ دین جوید
ز امر حق، راه راست را پوید
بشنود گر همین حکایت نغز
پوست را وانهد که جوید مغز
خود بگوید که آل پیغمبر
که امانت بُوَد از آن سرور
هست هر یک به رتبه، راه نجات
از خداشان درود با صلوات
نامهی نانوشته میخوانند
کلّ اسرار غیب میدانند
نزد سرمد، عزیز میباشند
شافع رستخیز میباشند
حیف! صدحیف! آن ولیّ وداد
مظهر جود حق، امام جواد
دید از همسرش همیشه ستم
محرمش نیز بود نامحرم
عاقبت شد به دست آن زنِ شوم
داخل خانهی خودش مسموم
زهر، آتش به قلب او افروخت
تار و پودِ وجودِ او را سوخت
نالهاش را کسی جواب نداد
تشنه را کس، دو جرعه آب نداد
کرد یاد از لب امام حسین
ناله زد بهر آن فروغِ دو عین
چون حسینِ دلاورِ بیباک
پیکرش تا سه روز ماند به خاک
🔸علامه مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج۵۰؛ ص۴۵؛ ح۱۴
به نقل از:
🔹قطب الدین راوندی؛ الخرائج و الجرایح؛ ج۲؛ ص۶۶۸
#حاج_امیر_ایزدی_همدانی
http://eitaa.com/Maddahankhomein