#حضرت_رقیه_س_مدح
در چشم حسین از همهکس نازتر است
از سرو، نهال او سرافرازتر است
هرچند دو دست کوچکش را بستند
دستش به کرم از همه کس بازتر است
✍ #علی_انسانی
@Maddahankhomein
#امام_زمان_عج_مناجات
#حضرت_رقیه_س_مدح
ابرِ غمپرور تو، بانیِ سرمای من است
شبِ برفیِ فراقَت، شب یلدای من است
اشک در چشم، به تنهاییِ خود خندیدم
بُغض پی بُرد که این حالتِ حاشای من است
مشقِ دوری تو تکلیف شب و روزم شد
درسِ هجرانِ تو سرخطِ الفبای من است
یوسف از مصر، دمِ پیریِ یعقوب رسید
پس شکستهشدن از داغ تو مبنای من است
آنقَدَر آه کشیدم، دلِ عُشّاقَت سوخت
پای شمع تو پَری ریخت اگر، پای من است!
همهی شهر مرا پس زد و تو پس نزدی
سفرهی سبز تو هر بار پذیرای من است
دیگران را مَنِشان پشت درِ خانهی خود
به همه گفتهام این گوشه فقط جای من است
قانعم، یک بغلِ ساده برایم کافیست(١)
از تو ای دوست! همین، کُلِّ تقاضای من است
هر زمان لنگ شدم، فاطمه راهَم انداخت
رفعِ مُشکل هُنرِ حضرت زهرای من است
خوشترین منظره ک، ایوانِ طلاکوبِ علیست
بهترین جای جهان، خانهی بابای من است
محوِ معماریِ زیبایِ ضریحِ نجفم
طرح انگورِ علی، ذوق تماشای من است
با خودت یک شبِ جمعه ببَرم شهرِ حسین
کربلا، آرزوی این دل شیدای من است
جان آن دخترکِ گمشده در دشت..، بیا
آن سهساله که حریمش همه دنیای من است
::
گفت: ای سر که پدرجانِ منی..، دستت کو؟!...
شوق لمس تو فقط حسرت موهای من است
بی تو دیروز مرا زَجر چه بازاری بُرد...
با تو مُردن همهی حاجت فردای من است
✍ #بردیا_محمدی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_رقیه_س_مدح
آیینهدار زینب و زهرا رقیه
کوچکترین انسیة الحورا رقیه
پشت سرش بیشک دعای پنج تن بود
آدم اگر میگفت اول یا رقیه
خورشید در منظومهی عشق حسینی
صد سال نوری راه دارد تا رقیه
جا داشت روی شانهی کعبه اباالفضل
جا داشت روی شانهی سقا رقیه
آرامتر از هر زمانی بود اصغر
میخواند تا بالا سرش لالا رقیه
پا بر مغیلان مینهد اما محال است
روی سر موری گذارد "پا" رقیه
**
این طفل بی آزار را آزار دادند
زجر بدی را دید در دنیا رقیه
زینب ز پا افتاد وقتی دید در راه
طفلان همه بر ناقهاند اِلّا رقیه
مقتل که میخواندم شبی با خویش گفتم
پیدا نمیشد کاش در صحرا رقیه
وقتی که پیدا شد خمیده راه میرفت
شد پیرتر از زینب کبری رقیه
حتی در اوج ضعف هم چیزی نمیخواست
جز دست گرم و بوسهی بابا رقیه
دیدار حاصل شد ولی دستی نیامد
تنها سر آمد دیدنش اما رقیه...
حیرت زده پرسید: عمه این سر کیست؟
یاللعجب نشناخت بابا را رقیه!
خود را مرتب کرد تا در چشم بابا
باشد همان دردانهی زیبا رقیه
از بوسهاش جان میگرفت، اینبار اما
جان داد با بوسیدن لبها رقیه
✍ #علی_ذوالقدر
↳https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_رقیه_س_مدح
به عالم عشق را معنا رقیه ست
و ذکر عالم بالا رقیه ست
عجب شوری بپا کردی تو ای جان
که تسبیح ملائک یا رقیه ست
به پایت سجده باید کرد ای عشق
که عشق بی زوال ما رقیه ست
قیامی در خرابه کرده بر پا
بلی بنیان کن اعدا رقیه ست
کسی که دین احمد را بقا داد
چو زینب بعد عاشورا رقیه ست
قسم بر مرتضی مانند مولا
علی و عالی و اعلا رقیه ست
به دریای حسین او دُرّ ناب است
دُر زیبای این دریا رقیه ست
رقیه دائما مسند نشین است
که روی شانه ی سفا رقیه ست
تماما روح و جسم و نور چشمِ
علیِ اکبر لیلا رقیه ست
گهی گهواره جنبان برادر
گهی محو رخ بابا رقیه ست
مخوان طفلش به پیران طریقت
طریق و هادی و مولا رقیه ست
مپندارش که او دختی سه ساله ست
که آقاتر ز هر آقا رقیه ست
به هنگام شفاعت روز محشر
به روی زانوی زهرا رقیه ست
در آن هنگامه ی محشر یقینا
حساب نوکرانش با رقیه ست
کسی که از سر لطفش نموده ست
به عشقش مبتلا ما را رقیه ست
کسی که بهر نوکر مینماید
برات کربلا امضا رقیه ست
من آن مجنون صحرای دمشقم
برایم تا ابد لیلا رقیه ست
#جواد_کریم_زاده
http://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_رقیه_س_مدح
حیدر نسب و فاطمه سیماست رقیه
آرام دل عمه و باباست رقیه
دلتنگ رخ فاطمه کمتر شود ارباب
تا آینهء حضرت زهراست رقیه
جز او چه کسی لایق این جملهء زیباست
دردانهء یکدانهء مولاست رقیه
انگار خداوند به او داده جنان را
وقتی که روی شانهء سقاست رقیه
یک لحظه اگر نیست روی دوش علمدار
بر دوش علی اکبر لیلاست رقیه
گر طفل سه ساله است تو کوچک مشمارش
آثار بزرگیش هویداست رقیه
یک قطره ز دریای حسین است ولیکن
در نوع خودش وسعت دریاست رقیه
در سوریه تا صبح قیامت همه فخرش
همسایگی زینب کبراست رقیه
#مهدی_مقیمی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_رقیه_س_مدح
به عالم عشق را معنا رقیه ست
و ذکر عالم بالا رقیه ست
عجب شوری بپا کردی تو ای جان
که تسبیح ملائک یا رقیه ست
به پایت سجده باید کرد ای عشق
که عشق بی زوال ما رقیه ست
قیامی در خرابه کرده بر پا
بلی بنیان کن اعدا رقیه ست
کسی که دین احمد را بقا داد
چو زینب بعد عاشورا رقیه ست
قسم بر مرتضی مانند مولا
علی و عالی و اعلا رقیه ست
به دریای حسین او دُرّ ناب است
دُر زیبای این دریا رقیه ست
رقیه دائما مسند نشین است
که روی شانه ی سفا رقیه ست
تماما روح و جسم و نور چشمِ
علیِ اکبر لیلا رقیه ست
گهی گهواره جنبان برادر
گهی محو رخ بابا رقیه ست
مخوان طفلش به پیران طریقت
طریق و هادی و مولا رقیه ست
مپندارش که او دختی سه ساله ست
که آقاتر ز هر آقا رقیه ست
به هنگام شفاعت روز محشر
به روی زانوی زهرا رقیه ست
در آن هنگامه ی محشر یقینا
حساب نوکرانش با رقیه ست
کسی که از سر لطفش نموده ست
به عشقش مبتلا ما را رقیه ست
کسی که بهر نوکر مینماید
برات کربلا امضا رقیه ست
من آن مجنون صحرای دمشقم
برایم تا ابد لیلا رقیه ست
#جواد_کریم_زاده
https://eitaa.com/Maddahankhomein