شب جمعه شب زیارتی ارباب
#امام_حسین_ع_مناجات
به غیر کشتهی عشقت کسی شهید مباد
کسی که دل به تو بستهست، ناامید مباد
کسی که مَست تو شد، دلخوشِ حرام نگشت
کسی که عبد تو شد، بندهی یزید مباد
کسی که رَخت عزای تو را به تن نکند
خدا گواه که در حشر روسفید مباد
اگر بناست در آتش رَوَم، جهنم من،
کنار آنکه گلوی تو را بُرید مباد
به هر که رو زدهام غیر شر به من نرساند
مرا به خیر کسی جز حسین امید مباد
#رضا_یزدانی
@Maddahankhomein
[قبالهنامه]
#غزل
#امام_رضا
#دهه_کرامت
بنوش! در حرم او که می حرامِ کسی نیست!
که چشم هیچکس اینجا به سوی جامِ کسی نیست
نسیمی از نفحاتش "اذا تنفس" ما شد
کسی که مثل نفسهاش در مشام کسی نیست
کبوتر حرم او گرسنه هم که بماند
دلش ولی به جز اینجا اسیر بام کسی نیست
چقدر کاتب مروی نشسته تا بنِویسد
ز معجز کلماتی که در کلام کسی نیست
چقدر کافر تسلیم او شده است!
که گفته؟
که [شاه طوس به جز شیعیان امام کسی نیست]
تمام عالم و آدم مقیم مشهد اویند
قبالهنامهی این آستان به نام کسی نیست!
#رضا_یزدانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
آمد محرم صاحب غمها کجایی؟
ای داغدار اشک و ماتمها کجایی؟
ای خسته از انبوه آدمها کجایی؟
اصلا بگو آقا محرمها کجایی؟
دلگیرم از این روزهای بیتو بودن
این روزهای از فراق تو سرودن
روزی که میآیی نمیدانم که هستم
آه ای عزیز فاطمه خالیست دستم
من چشم بر دیدار چشمان تو بستم
هرشب اگر در مجلس روضه نشستم؛
امشب هم از خونابههای تشت خواندیم
هم زان تنی که پارهپاره گشت خواندیم
کمکم جوانی هم به سر آمد ولی تو...
از لحظهی رفتن خبر آمد ولی تو...
عمری محرم شد صفر آمد ولی تو...
عمری به جان ما شرر آمد ولی تو...
این عبد بیمولا نمیخواهد جهان را
از غم رها کن دیگر ای صاحب، زمان را
شاعر: #رضا_یزدانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
نوحه؛ مولا حسین جانم.mp3
زمان:
حجم:
1M
#حضرت_عبدالله_علیهالسلام
#نوحه
به سبک بالا خوانده میشود.
🔹راه شهادت🔹
سنّم کم و شوقم زیاد است
عشق تو معنای جهاد است
راه شهادت اشک و زاریست
بابا به جز این راه، یادم ندادهست
من، هستم کفنپوشت
هر لحظه مدهوشت
در بین آغوشت
«جانم عمو جانم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در موج غم ساحل که دارم
یک جان ناقابل که دارم
شرمنده کوچک بوده دستم
سنم کم است اما، من دل که دارم
تو، دنیای من بودی
رؤیای من بودی
بابای من بودی
«جانم عمو جانم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زخم تنم نذر سر تو
چشمان من آبآور تو
در سینۀ من تا نفس هست
تیغی نمیآید بر حنجر تو
آه، غم شد گلوگیرم
عشق تو تقدیرم
پای تو میمیرم
«جانم عمو جانم»
📝 #رضا_یزدانی
#حسین_عباسپور
✅ @Maddahankhomein
🖤رود دائمالذکر
زمین تاریک و ماه از شانهی شب میرود بالا
گرامی باد این رخشنده، این تابان بیهمتا
شب است و خردههای خندۀ ماه از ورای ابر
میافتد روی آب و میپرد خواب از سر دریا
شب است و میتکاند آسمان از دامنش آرام
تمام نورهای مانده را بر سفرۀ صحرا
شب است و آسمان پیراهنی از هالهی مهتاب
به تن کرده است چون صوفی که بر تن میکند شولا
میاندازد فلک بر صورت خورشید روانداز
و میخواباند او را روی پای خویش تا فردا...
میان چادر شب ماه زیباتر شود آنسان
که بین لشکر دشمن جمال یوسف لیلا
تعالیالله رویش را که «والفجر» است تفسیرش
تعالیالله مویش را که «والیل اذا یغشا»
شگفتا لحظهی جنگیدنش، معجِز تر از معجِز
شگرفا لحظهی خندیدنش، رویاتر از رویا
خوشا لیلا که در دامان جوانی اینچنین پرورد
که دارد خوف از پروردگار خویشتن تنها
کسی چون او پر از سُکر خدا گشتهست پا تا سر
که نشناسد میان سجدههای خویش سر از پا؟
به رغم تیغها و تیرها مانده است در میدان
"در آن وادی که منزل نیز میافتد به راه آنجا"
نقاب از روی خود برداشت تا محشر کند، محشر
گره بر ابروان انداخت تا غوغا کند، غوغا
صدا زد: کوفیان! اجداد من نورند و آیینه
ولی نشناختند او را ولینشناسها... دردا
خداوندا! به تیغی میشود زخمی مگر دریا؟
مگر دریا به تیغی میشود زخمی خداوندا؟
میان گرد و خاک دشمنان گم شد که میدانست
در آن وادی هر آنکس میشود گم، میشود پیدا
تنش در دشت گشته منتشر، بیشک همین تن شد
دلیل سادهی "محوی به رد وحدت اشیا"
پدر - این رود، رود دائم الذکرِ بلادیده-
پیِ تسبیح دانه دانهای افتاده در صحرا
به دنبال جوانش خیره بر خاک است و میگوید:
علی "اینجاست یا اینجاست یا اینجاست یا اینجا"
نمیگویم چه آمد آخر اما بر سر جسمش
همین و بس: پس از او خاک عالم بر سر دنیا
....
امیدم سوی الطاف علی اکبر است، ای کاش
بگیرد دست خالی مرا در محشر کبری
#رضا_یزدانی
@Maddahankhomein
🎙چقدر زود گذشت
😢زمزمه شام غریبان- محرم ۱۴۰۳
چقدر زود گذشت، دههی اول ماه غمت
چقدر زود گذشت، گریهی هر شب محرمت
چقدر زود گذشت، گریه از غم تو ای بیکفن
چقدر زود گذشت، گریه واسه غارت پیرهن
یکی توو خیمه پی معجر بود
یکی دنبال تن اصغر بود
گریه کردیم چقدر، وقتی که از روی زین افتادی
گریه کردیم چقدر، که با صورت رو زمین افتادی
گریه کردیم چقدر، جلو چشم تو زدن زینب رو
گریه کردیم چقدر، نعل تازه میزدن مرکب رو
خیمهها رو به غارت میبرن
خواهرت رو اسارت میبرن
شاعر: #رضا_یزدانی
@Maddahankhomein
💚رود دائمالذکر
زمین تاریک و ماه از شانهی شب میرود بالا
گرامی باد این رخشنده، این تابان بیهمتا
شب است و خردههای خندۀ ماه از ورای ابر
میافتد روی آب و میپرد خواب از سر دریا
شب است و میتکاند آسمان از دامنش آرام
تمام نورهای مانده را بر سفرۀ صحرا
شب است و آسمان پیراهنی از هالهی مهتاب
به تن کرده است چون صوفی که بر تن میکند شولا
میاندازد فلک بر صورت خورشید روانداز
و میخواباند او را روی پای خویش تا فردا...
میان چادر شب ماه زیباتر شود آنسان
که بین لشکر دشمن جمال یوسف لیلا
تعالیالله رویش را که «والفجر» است تفسیرش
تعالیالله مویش را که «والیل اذا یغشا»
شگفتا لحظهی جنگیدنش، معجِز تر از معجِز
شگرفا لحظهی خندیدنش، رویاتر از رویا
خوشا لیلا که در دامان جوانی اینچنین پرورد
که دارد خوف از پروردگار خویشتن تنها
کسی چون او پر از شوقِ خدا گشتهست پا تا سر
که نشناسد میان سجدههای خویش سر از پا؟
به رغم تیغها و تیرها مانده است در میدان
"در آن وادی که منزل نیز میافتد به راه آنجا"
نقاب از روی خود برداشت تا محشر کند، محشر
گره بر ابروان انداخت تا غوغا کند، غوغا
صدا زد: کوفیان! اجداد من نورند و آیینه
ولی نشناختند او را ولینشناسها... دردا
خداوندا! به تیغی میشود زخمی مگر دریا؟
مگر دریا به تیغی میشود زخمی خداوندا؟
میان گرد و خاک دشمنان گم شد که میدانست
در آن وادی هر آنکس میشود گم، میشود پیدا
تنش در دشت گشته منتشر، بیشک همین تن شد
دلیل سادهی "محوی به رد وحدت اشیا"
پدر - این رود، رود دائم الذکرِ بلادیده-
پیِ تسبیح دانه دانهای افتاده در صحرا
به دنبال جوانش خیره بر خاک است و میگوید:
علی "اینجاست یا اینجاست یا اینجاست یا اینجا"
نمیگویم چه آمد آخر اما بر سر جسمش
همین و بس: پس از او خاک عالم بر سر دنیا
....
امیدم سوی الطاف علی اکبر است، ای کاش
بگیرد دست خالی مرا در محشر کبری
#رضا_یزدانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#اشک_یتیم
#الله_الله_فی_الایتام
مباد اشک از آفاق این نگاه بیفتد
که عرش، اشک یتیم است؛ پس مخواه بیفتد
خدا نکرده مبادا یتیم اشک بریزد
مخواه سیل بلا ناگهان به راه بیفتد
کجاست نغمهی جانکاهِ "الله الله" حیدر؟
کجاست تا همه دنیا به اشک و آه بیفتد؟
جهان بدون علی طفل بیپناهِ یتیمی است
که ممکن است به آنی، ز پرتگاه بیفتد
یتیم کوفه اگر سایهی علی به سرش داشت
بعید بود به دریوزهی گناه بیفتد
بعید بود به ابن زیاد دل بسپارد
بعید بود به فکر مقام و جاه بیفتد
بعید بود که انگشتر از حسین بدزدد
بعید بود نگاهش به خیمهگاه بیفتد
***
یتیم کوفه! مزن! آه این یتیم حسین است
مخواه گوشهی این دشت بیپناه بیفتد
خدا نکرده مبادا یتیم اشک بریزد
که عرش اشک یتیم است؛ پس مخواه بیفتد
#رضا_یزدانی
@Maddahankhomein
نوحه؛ مولا حسین جانم.mp3
زمان:
حجم:
1M
#حضرت_عبدالله_علیهالسلام
#نوحه
به سبک بالا خوانده میشود.
🔹راه شهادت🔹
سنّم کم و شوقم زیاد است
عشق تو معنای جهاد است
راه شهادت اشک و زاریست
بابا به جز این راه، یادم ندادهست
من، هستم کفنپوشت
هر لحظه مدهوشت
در بین آغوشت
«جانم عمو جانم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در موج غم ساحل که دارم
یک جان ناقابل که دارم
شرمنده کوچک بوده دستم
سنم کم است اما، من دل که دارم
تو، دنیای من بودی
رؤیای من بودی
بابای من بودی
«جانم عمو جانم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زخم تنم نذر سر تو
چشمان من آبآور تو
در سینۀ من تا نفس هست
تیغی نمیآید بر حنجر تو
آه، غم شد گلوگیرم
عشق تو تقدیرم
پای تو میمیرم
«جانم عمو جانم»
📝 #رضا_یزدانی
#حسین_عباسپور
✅ @Maddahankhomein
شور؛ دلیل بندگی.mp3
زمان:
حجم:
2.5M
#شور #اربعین
#امام_حسین_علیهالسلام
🔹دلیل بندگی🔹
ای اسم تو بهونۀ جنون ما
ای عشق بینظیر و مهربون ما
لبخندت شد دلیل بندگیم حسین
اشک تو نور میده به زندگیم حسین
از این مسیر دور، زائرت میشم
با یه سلام میام کربلا مجاورت میشم
قسمت من، بشه اربعین، مسافرت میشم
مجاورت میشم
بگو کدوم مسیر، میرسونه منو حرم
حکایتی شده، جدایی من و حرم
«حسین آقام آقام»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای عشقت روزیِ الهیِ دلم
آغوش امنِ بیپناهیِ دلم
از خشکی لب تو غرق آتیشم
کی میشه توی روضهها فدات بشم
آروم جون آقا، مهربون آقا
گریۀ من، شده از غمت، چه بیامون آقا
آسمونم، شده رنگِ خون، دم اذون آقا
آروم جون آقا
یه نیمنگاه تو، برای قلب من بسه
ببر منو به اون عتبات مقدسه
«حسین آقام آقام»
شاعر: #رضا_یزدانی
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
https://eitaa.com/Maddahankhomein