eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
710 ویدیو
369 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
به مناسبت ایام دهه کرامت در جوار بارگاه ملکوتی علی بن موسی الرضا علیه السلام سروده شد: از یاد میرود غم من در کنار تو دارم قرار تا که شدم بی قرار تو از راه دور بردن نام تو هم شفاست حتی مسیح کرده تعجب ز کار تو زنگار میبرد به خدا از قلوبِ ما تا میوزد ز طوس ، نسیمِ بهارِ تو آری بهشت گرد و غباری ز صحن توست طعنه زده به جنت الاعلی مزار تو اهل بهشت از غم و رنج اند دور لیک... از غم رهاست هر که بود هم جوار تو ایمن ز هر بلاست کسی که نشسته است... عمری به زیر چتر تو و سایه سار تو (یونس) که غیر لطف ندیده است از تو چیز با افتخار جان‌ کُنَد آقا نثار تو سروده: (یونس) http://eitaa.com/Maddahankhomein
یک عمر لطف بی حدش بر من رسیده سلطان کمِ این رعیتش را هم خریده هر بار من را آنچنان تکریم کرده ... انگار که بار گناهم را ندیده هر وقت که ناگاه اشک من روان شد فهمیده ام او ناله هایم را شنیده هر بار او را خوانده ام با نامِ زهرا با مهربانی بر سرم دستی کشیده گرد و غبار صحن او داروی درد است کافیست حل گردد میانِ آبِ دیده بهر صله دادن ندارد فرق نزدش مصراع گویم یا دوبیتی یا قصیده سروده: (یونس) http://eitaa.com/Maddahankhomein
دین من را فقط قوام ، رضاست عشق یک حرف ، والسلام ، رضاست صبح و شب ذکر من مدام ، رضاست نام اصلی من غلام رضاست هرچه دارم من از امام رضاست خلقتم را غلامی اش مقصود مادرم نذر او مرا بنمود پدرم صبح و شام میفرمود کوری چشمِ کینه توز و حسود هرچه دارم من از امام رضاست نور چشمِ پیمبر است و بتول معدن رحمت است و اصلِ اصول شکر حق که مرا نموده قبول به غلامی او شدم مشغول هرچه دارم من از امام رضاست رونق افتاده گر به بازارم عزت و آبرو اگر دارم یا اگر که ز عشق سرشارم تا ابد من به او بدهکارم هرچه دارم من از امام رضاست دل خود را به دستِ او دادم او سه جا میرسد به فریام هر زمان که به یادش افتادم این مهم آمده است در یادم هرچه دارم من از امام رضاست شمس تابان من ، امام رضا شرط ایمان من ، امام رضا جان و جانان من ، امام رضا سر و سامانِ من ، امام رضا هرچه دارم من از امام رضاست سروده: (یونس) https://eitaa.com/Maddahankhomein
آنکسی که هشتمین نور خداست بارگاه او حریمِ کبریاست کار‌ او شد دستگیری از بشر عادتش احسان و نیکی و عطاست پاسبان آستانش جبرئیل کفش دار صحن او بادِ صباست خضر میگوید همیشه زیر لب آب سقا خانه اش آبِ بقاست درد اینجا میشود درمان ز عشق پنجره فولاد او دار الشفاست بارگاهش بس که غرق رحمت است پایگاه انبیا و اولیاست دست خالی آمدم اینجا اگر صاحب این خاک‌ ، سلطانِ سخاست جاودانه گشته آنکس که ز صدق ذوب در عشق علی موسی الرضاست بوسه باید زد به پای زائرش خاکِ پای زائرینش ، کیمیاست اذن دیدار حسین از او بگیر دستِ این آقا براتِ کربلاست سروده: (یونس) https://eitaa.com/Maddahankhomein
یا ایها الرئوف ، دل ما و رافت ات داریم صد امید به بحر کرامت ات ای شمس طوس ، نور خدا ، یا ابالحسن شکر خدا که قسمت من شد زیارت ات با دست خالی آمده ام ، رد نکن مرا چشم من است بر تو و دست عنایت ات بین من و خداست گناهان بی حدی کز بین‌ میرود به خدا با رضایت ات میخوانمت به نام جوادات ، "ابالجواد" شاید که‌ گشت شامل حالم شفاعت ات سروده: (یونس) https://eitaa.com/Maddahankhomein
۲۵ ذی القعده، سالروز ورود حضرت امام رضا علیه‌السلام به کشور ایران السلام ای رئوف آل الله قدمت روی چشم یا مولا برکت آورده ای به همراهت آبرو داده ای به کشورِ ما شهر ها یک به یک همه مشتاق مردمان صف به صف به استقبال اشک شوق از دو چشم میریزند با نگاهی به این جلال و جمال دشت ها سبز و غنچه ها وا شد بلبلان غرق نغمه خوانی و شور زود اسفند دود باید کرد تا که چشم بد از تو گردد دور با ردای پیمبر آمده ای بر لبت ذکر یا علی جان است آن که در دستتان درخشد چیست؟ گوئیا خاتم سلیمان است! شادی و هلهله به پا شده است جان تازه به مردمان دادی چه کنم تا کمی بجا آید شکر این نعمت خدادادی تو هم آری شبیه شاهِ غریب از وطن دور گشته ای اما بینِ تو با حسین فرقی هست دوریِ تو کجا و او به کجا؟ گرچه دور از وطن ولی هرگز سرتان را به نیزه ای نزدند روبروی زنان و خواهرتان بر تنت سنگ بی هوا نزدند گرچه دور از وطن ولی دیگر آب را بر رویت نمی بندند اهل ایران شبیه کوفی ها بر غم جدتان نمی خندند عرض حاجت‌به محضرت دارم بده آقا تو کربلای مرا چند وقتی است دور افتادم از وطن ، آری از وطن آقا سروده: (یونس) http://eitaa.com/Maddahankhomein
خواب دیدم جنازه ی من را دوستانم به دوش می بردند پیش چشمِ همه عزیزانم با چه جوش و خروش می بردند پیکرم در میانِ تابوت و ... روح من در میانِ مَردُم بود آنقدر ناله می زدند آنها که صدایم میانشان گم بود هرچه می گفتم ای عزیزانم زنده ام ، گریه می کنید چرا؟ با صدایی بلند میگفتم مادرم ، این منم ، ببین من را !! خواهرانم همه به شیون و شِین دوستانم همه به حالت غم ترس بود آن که بعد از این در من بیشتر می شد و نمی شد کم الصلاة الصلاة را گفتند صف به صف پشت هم همه حاضر من هم آنجا ، کنار قبر خودم بودم این لحظه را فقط ناظر هیچ کاری دگر نمیشد کرد راه های فرار شد مسدود آیه های خدا تحقق یافت این همان وعده ی الهی بود وارد قبر تا که شد بدنم لرزه بر جان و روح من افتاد بهترین دوستم میانه ی قبر شانه ام را کمی تکان میداد با صدایی بلند آن بالا داشت میخواند یک نفر تلقین بشنو از من ، بفهم یا (یونس) چاره ای نیست بر تو غیر از این دو ملک می رسند و می پرسند نام رَبِّ تو را ، بگو الله نام پیغمبر ات ؟ بگو احمد و امام ات ، علی ولی الله روی قبر مرا که پوشاندند همه رفتند سمت خانه ی شان تک و تنها شدم میانه ی قبر آشکارا شد آنچه بود نهان ناگهان لرزه ای به قبر افتاد قبر من داشت تنگ‌ تر می شد دو ملک آمدند داخل قبر داشت آغازِ دردِ سر می شد ملکی زد نهیب بر من و گفت چیست نام کتاب و آئین ات؟ نام پیغمبر تو چیست ؟ بگو باز گو کن نکاتِ تلقین ات تازیانه به پیکرم میزد داد میزد بده جوابم را وحشت افتاده بود بر جانم ناگهان گفتم ای امام رضا ! قول دادی تو ای امام رئوف پس کجایی؟ چرا نمی آیی؟ زود آقا برس به فریادم نوکرت شد دچار رسوایی ناگهان خشم شان به من کم شد نوری از آسمان به قبر رسید دیدم آن نور ، دلبری زیباست که به من هدیه می دهد ، امید با حضورش غم ام تمام شد و وحشت از یاد رفت و خندیدم گریه ام بند آمد آن لحظه تا که او را کنار خود دیدم گفتم ای دلربا ، که هستی تو؟ که چنین غرق نور شد قبرم؟ ترس از جان من فراری شد چو شدی بر غم دلم مرهم ! خنده ای کرد و گفت غصه مخور من همان شاهِ طوس می باشم دست رحمت کشید بر سرِ من گفت شمس الشموس می باشم گفتم ای شاه ، خسته از خویشم ترس دارم من از عذاب خدا گفت رمز نجات تو اشک است گریه کن در مصیبتِ زهرا هیچ شعری به خاطرم نرسید جز همین شعر محشر و زیبا اشک می ریختم وَ می خواندم "گر نگاهی به ما کند زهرا" هق هق و ناله ام به عرش رسید رحمتی از خدا رسید به من گره شد باز از اموراتم نوری از ما‌سوا رسید به من دست من را گرفت رحمتِ او گریه بر فاطمه ، نجاتم داد آری آری که عاقبت ، والله فاطمه برگه ی براتم داد سروده: (یونس) https://eitaa.com/Maddahankhomein
﷽     سر و سامانِ ما ، سلامٌ علیک شرط ایمانِ ما ، سلامٌ علیک روح و ریحانِ ما ، سلامٌ علیک جان و جانانِ ما ، سلامٌ علیک شمس تابانِ ما ، سلامٌ علیک در سر ما هوای مشهدِ توست دل نمک گیرِ لطف بی حدِ توست دست بر سینه رو به مرقدِ توست زائری که اسیرِ گنبدِ توست روحِ قرآنِ ما سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما سلامٌ علیک چشم ما تا به پرچمت افتاد رفت غم ها و غصه ها از یاد از قفس روح ما که شد آزاد پر زد و رفت صحن گوهرشاد شاه و سلطان ما سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک با تو از درد و غصه ها دوریم با تو سرشار رحمت و نوریم ما به دربانیِ تو ماموریم گرچه در نزد حشمت ات ، موریم ای سلیمانِ ما ، سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک گرچه ما عمری است سرباریم ای شفا بخش ، سخت بیماریم تشنه ی یک دقیقه دیداریم به جز از تو مگر که را داریم؟ اصلِ درمانِ ما ، سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک روضه خوانی کن ای امام رضا در غم و سوگِ سید الشهدا اَلسَّلام ای مُقَطَّعُ الاَعضا السلام ای شهیدِ عاشورا جدِّ عطشانِ ما ، سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک سروده: (یونس) https://eitaa.com/Maddahankhomein