﷽ مولاغریب😢
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#یاصاحب_الزمان_ادرکنی
هرگز به درکِ قدر تو دنیا نمیرسد
یک قطره وسعتش که به دریا نمیرسد
شیرین تر از وصالِ تو شوری نیافتم
آری ، به طعم وصل تو ، حلوا نمیرسد
من را که محتضر شده ام از فراق تو ...
هرکس که دید گفت به فردا نمیرسد
حالم شبیه حالِ بدِ زائری است که ...
نزدیک خیمه ات شده ، اما ... نمیرسد
میخواهم اش برای چه ؟ آن هم دوتاش را ؟
چشمی که بر مقامِ تماشا نمیرسد !
زنجیر شد به وسوسه و غفلت و گناه
پایم اگر به کوچه ی تقوا نمیرسد
میخوانمت مدام و چنین باور من است
جز تو کسی به دادِ دلِ ما نمیرسد !
سروده: #یونس_وصالی (یونس)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_نجمه_خاتون
#ام_الشمس
#قطعه
دوباره دست بر سینه ، به درگاه تو ، رو کردم
سلام ای همسرِ باب الحوائج ، قبله هفتم
تو آن مستوره ای هستی که عقل از درک تو عاجز
شبیه فاطمه مخفی است قدر ات نزد این مردم
تویی آن نجمه ای که در شب ظلمانیِ دنیا
به لطف نورِ تابان ات نمی گردیم سردرگم
همیشه زیر چتر رحمت ات بوده است ایران چون
شده گسترده خوانِ فیضِ تو در مشهد و در قم
فقط کافیست در صحن گوهرشاد از تو نام آرَم
محال است اینکه از من رو بتابد ، اختر هشتم
برای اینکه از برکت نماند سفره ام خالی
به نیت از تو دادم بر کبوترهای او گندم
سروده: #یونس_وصالی (یونس)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#سلطان_سریر_ارتضا
یک عمر لطف بی حدش بر من رسیده
سلطان کمِ این رعیتش را هم خریده
هر بار من را آنچنان تکریم کرده ...
انگار که بار گناهم را ندیده
هر وقت که ناگاه اشک من روان شد
فهمیده ام او ناله هایم را شنیده
هر بار او را خوانده ام با نامِ زهرا
با مهربانی بر سرم دستی کشیده
گرد و غبار صحن او داروی درد است
کافیست حل گردد میانِ آبِ دیده
بهر صله دادن ندارد فرق نزدش
مصراع گویم یا دوبیتی یا قصیده
سروده: #یونس_وصالی (یونس)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#سلطان_سریر_ارتضا
دین من را فقط قوام ، رضاست
عشق یک حرف ، والسلام ، رضاست
صبح و شب ذکر من مدام ، رضاست
نام اصلی من غلام رضاست
هرچه دارم من از امام رضاست
خلقتم را غلامی اش مقصود
مادرم نذر او مرا بنمود
پدرم صبح و شام میفرمود
کوری چشمِ کینه توز و حسود
هرچه دارم من از امام رضاست
نور چشمِ پیمبر است و بتول
معدن رحمت است و اصلِ اصول
شکر حق که مرا نموده قبول
به غلامی او شدم مشغول
هرچه دارم من از امام رضاست
رونق افتاده گر به بازارم
عزت و آبرو اگر دارم
یا اگر که ز عشق سرشارم
تا ابد من به او بدهکارم
هرچه دارم من از امام رضاست
دل خود را به دستِ او دادم
او سه جا میرسد به فریام
هر زمان که به یادش افتادم
این مهم آمده است در یادم
هرچه دارم من از امام رضاست
شمس تابان من ، امام رضا
شرط ایمان من ، امام رضا
جان و جانان من ، امام رضا
سر و سامانِ من ، امام رضا
هرچه دارم من از امام رضاست
سروده: #یونس_وصالی (یونس)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#سلطان_سریر_ارتضا
#امام_رضاعلیهالسلام
آنکسی که هشتمین نور خداست
بارگاه او حریمِ کبریاست
کار او شد دستگیری از بشر
عادتش احسان و نیکی و عطاست
پاسبان آستانش جبرئیل
کفش دار صحن او بادِ صباست
خضر میگوید همیشه زیر لب
آب سقا خانه اش آبِ بقاست
درد اینجا میشود درمان ز عشق
پنجره فولاد او دار الشفاست
بارگاهش بس که غرق رحمت است
پایگاه انبیا و اولیاست
دست خالی آمدم اینجا اگر
صاحب این خاک ، سلطانِ سخاست
جاودانه گشته آنکس که ز صدق
ذوب در عشق علی موسی الرضاست
بوسه باید زد به پای زائرش
خاکِ پای زائرینش ، کیمیاست
اذن دیدار حسین از او بگیر
دستِ این آقا براتِ کربلاست
سروده: #یونس_وصالی (یونس)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#سلطان_سریر_ارتضا #امام_رضاع
یا ایها الرئوف ، دل ما و رافت ات
داریم صد امید به بحر کرامت ات
ای شمس طوس ، نور خدا ، یا ابالحسن
شکر خدا که قسمت من شد زیارت ات
با دست خالی آمده ام ، رد نکن مرا
چشم من است بر تو و دست عنایت ات
بین من و خداست گناهان بی حدی
کز بین میرود به خدا با رضایت ات
میخوانمت به نام جوادات ، "ابالجواد"
شاید که گشت شامل حالم شفاعت ات
سروده: #یونس_وصالی (یونس)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مدح_حضرت_ابن_الرضا
#یاجوادالائمهادرکنی
سلام ما به حریم مقدسش برسد
کسی که فیض عظیمش به ما بود ممتد
شهنشهی که جهانی شده است ریزه خورَش
و جبرئیل به درگاه او پناه آرَد
عقول عالمیان خیره از کرامت اوست
به حیرت است ز جودش مدام درک و خرد
کسی که نور دو چشم رضاست بی تردید
(به سینه احدی دست رد نخواهد زد )
اگر قسم بدهی تو به حق مادرِ او
یقین ز درگه خود عبد را نمی راند
همیشه بابِ مراد است و سفره اش پهن است
تفاوتی نکند نزدِ او چه خوب و چه بد
برای عاشق دلداده هیچ فرقی نیست
چه کاظمین چه باب الجواد در مشهد
بهشت پای ضریحِ جواد می باشد
بهشت هست یقین زیرِ آن دوتا گنبد
برو گدایی درگاه او نما (یونس)
مگر خدا به جز از این چه چیز میخواهد؟
سروده: #یونس_وصالی (یونس)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#سلطان_سریر_ارتضا
#یازهراس #مرگ #قبر
خواب دیدم جنازه ی من را
دوستانم به دوش می بردند
پیش چشمِ همه عزیزانم
با چه جوش و خروش می بردند
پیکرم در میانِ تابوت و ...
روح من در میانِ مَردُم بود
آنقدر ناله می زدند آنها
که صدایم میانشان گم بود
هرچه می گفتم ای عزیزانم
زنده ام ، گریه می کنید چرا؟
با صدایی بلند میگفتم
مادرم ، این منم ، ببین من را !!
خواهرانم همه به شیون و شِین
دوستانم همه به حالت غم
ترس بود آن که بعد از این در من
بیشتر می شد و نمی شد کم
الصلاة الصلاة را گفتند
صف به صف پشت هم همه حاضر
من هم آنجا ، کنار قبر خودم
بودم این لحظه را فقط ناظر
هیچ کاری دگر نمیشد کرد
راه های فرار شد مسدود
آیه های خدا تحقق یافت
این همان وعده ی الهی بود
وارد قبر تا که شد بدنم
لرزه بر جان و روح من افتاد
بهترین دوستم میانه ی قبر
شانه ام را کمی تکان میداد
با صدایی بلند آن بالا
داشت میخواند یک نفر تلقین
بشنو از من ، بفهم یا (یونس)
چاره ای نیست بر تو غیر از این
دو ملک می رسند و می پرسند
نام رَبِّ تو را ، بگو الله
نام پیغمبر ات ؟ بگو احمد
و امام ات ، علی ولی الله
روی قبر مرا که پوشاندند
همه رفتند سمت خانه ی شان
تک و تنها شدم میانه ی قبر
آشکارا شد آنچه بود نهان
ناگهان لرزه ای به قبر افتاد
قبر من داشت تنگ تر می شد
دو ملک آمدند داخل قبر
داشت آغازِ دردِ سر می شد
ملکی زد نهیب بر من و گفت
چیست نام کتاب و آئین ات؟
نام پیغمبر تو چیست ؟ بگو
باز گو کن نکاتِ تلقین ات
تازیانه به پیکرم میزد
داد میزد بده جوابم را
وحشت افتاده بود بر جانم
ناگهان گفتم ای امام رضا !
قول دادی تو ای امام رئوف
پس کجایی؟ چرا نمی آیی؟
زود آقا برس به فریادم
نوکرت شد دچار رسوایی
ناگهان خشم شان به من کم شد
نوری از آسمان به قبر رسید
دیدم آن نور ، دلبری زیباست
که به من هدیه می دهد ، امید
با حضورش غم ام تمام شد و
وحشت از یاد رفت و خندیدم
گریه ام بند آمد آن لحظه
تا که او را کنار خود دیدم
گفتم ای دلربا ، که هستی تو؟
که چنین غرق نور شد قبرم؟
ترس از جان من فراری شد
چو شدی بر غم دلم مرهم !
خنده ای کرد و گفت غصه مخور
من همان شاهِ طوس می باشم
دست رحمت کشید بر سرِ من
گفت شمس الشموس می باشم
گفتم ای شاه ، خسته از خویشم
ترس دارم من از عذاب خدا
گفت رمز نجات تو اشک است
گریه کن در مصیبتِ زهرا
هیچ شعری به خاطرم نرسید
جز همین شعر محشر و زیبا
اشک می ریختم وَ می خواندم
"گر نگاهی به ما کند زهرا"
هق هق و ناله ام به عرش رسید
رحمتی از خدا رسید به من
گره شد باز از اموراتم
نوری از ماسوا رسید به من
دست من را گرفت رحمتِ او
گریه بر فاطمه ، نجاتم داد
آری آری که عاقبت ، والله
فاطمه برگه ی براتم داد
سروده: #یونس_وصالی (یونس)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
به لطف حیدر کرار و اخذِ رخصت او
قلم به دست گرفتم برای مدحتِ او
هزار مرتبه شکرِ خدا که سینه ی من
شده است غرق ولا و پر از محبتِ او
به یمنِ حیدر کرار ، روزی ام دادند
مدام بر من مسکین رسیده نعمت او
الا که در پی روزی و وسعتِ رزقی
وسیع میشود این رزق ها به برکت او
بدان اگر پی جلب رضایتِ حقی
رضای حضرت حق است در رضایت او
برای ختم بخیریِ زندگانیِ خویش
قدم نِه از سر اخلاص در طریقت او
حرام کرده خدا آتشِ جهنم را ...
به شیعیان و محبان او ، به حُرمت او
علی به سینه ی ما دست رد نخواهد زد
که رد نمودن سائل نباشد عادت او
علی است اصل نماز و بنابراین ، گویم
ستون دین محمّد بود ولایت او
به آیه آیه ی قرآن قسم که حَیِّ وَدود
سپرده است جهان را به دستِ قدرتِ او
طواف کعبه به ما واجب است زیرا که ...
گرفت کعبه شرافت پس از ولادت او
ندیده است کسی در میانِ معرکه ها
نظیر غیرت مردانه و شجاعت او
قنوت میکند و عرش را دهد زینت
ندیده دیده ی محراب چون عبادت او
ندید روی خوش این چرخ روزگار دگر
پس از عروج علی و پس از شهادت او
و کاش شعر مرا از کرم قبول کند
علی که دار و ندارم بود ز رحمت او
سروده: #یونس_وصالی (یونس)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
﷽#مدح_امیرالمومنین
این فضل حق تعالی است ، گشتیم بی قرارش
شکر خدا که عمری ، هستیم ریزه خوارش
این نکته را بدانید ، در عرش حق تعالی
هرکس محب او بود ، خوانند رستگارش
دیدم میان رویا ، در بارگاه حضرت
روح القدس گرفته ، عنوان کفشدارش
شاهی که اهل ظلم و زور و ستم نبوده
تاج ملائکه شد ، نعلین وصله دارش
لایق به همسری اش ، غیر از علی کسی نیست ...
آن بانویی که بوده ، جبریل پرده دارش
در رتبه ی فتوت مثل علی کسی نیست
هم نیست هیچ تیغی مانند ذوالفقارش
او را که فتح خیبر ، کوچکترین ثواب است
فتح دل خلائق بوده است شاهکارش
هم دور از تظاهر ، هم دور از ریا بود
مولای ما یکی بود ، پنهان و آشکارش
هرکس محب او نیست ، از مادرش بپرسد
شرح و حکایتی از دامان لکه دارش
لعن عدوی او را ما در زمین نگوییم
الّا بر این که گویند در عرش بیشمارش
بعد از نبی ندیده ، یک روز خوش دگر او
از ظلم اهل بدعت ، شد تلخ روزگارش
یارب رسان ظهور ، فرزند آخرش را
تا التیام بخشد ، بر قلب داغدارش
شعری سرود (یونس) تا او نظر نماید
آنگونه که نظر کرد، بر شعر شهریارش
سروده: #یونس_وصالی (یونس)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
﷽ #مدح_امیرالمومنین
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
به جانشینیِ احمد که انتصاب شدی
امیر بی بدلِ هرچه شیخ و شاب شدی
میان خلق که دست تو را گرفت نبی
شبیه ماه به دستانِ آفتاب شدی
اساس دین خدا ، حُبِّ توست ، میدانم
چرا که رمزِ قبولیِ هر ثواب شدی
فقط نه در اُحُد آقا ، که لحظه لحظه ی عُمر
نگین جانِ نبی را تو چون رکاب شدی
تویی تو نفسِ نفیسِ پیمبرِ دوسرا
به لفظ "انفسنا" چون که تو خطاب شدی
گِلِ اَبُوالبَشَر از خاکِ پایِ توست ، بلی
به این دلیل علی جان ، ابوتراب شدی
سروده: #یونس_وصالی (یونس)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
﷽ #امام_رضا_ع
#سلطان_سریر_ارتضا
سر و سامانِ ما ، سلامٌ علیک
شرط ایمانِ ما ، سلامٌ علیک
روح و ریحانِ ما ، سلامٌ علیک
جان و جانانِ ما ، سلامٌ علیک
شمس تابانِ ما ، سلامٌ علیک
در سر ما هوای مشهدِ توست
دل نمک گیرِ لطف بی حدِ توست
دست بر سینه رو به مرقدِ توست
زائری که اسیرِ گنبدِ توست
روحِ قرآنِ ما سلامٌ علیک
شمسِ تابانِ ما سلامٌ علیک
چشم ما تا به پرچمت افتاد
رفت غم ها و غصه ها از یاد
از قفس روح ما که شد آزاد
پر زد و رفت صحن گوهرشاد
شاه و سلطان ما سلامٌ علیک
شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک
با تو از درد و غصه ها دوریم
با تو سرشار رحمت و نوریم
ما به دربانیِ تو ماموریم
گرچه در نزد حشمت ات ، موریم
ای سلیمانِ ما ، سلامٌ علیک
شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک
گرچه ما عمری است سرباریم
ای شفا بخش ، سخت بیماریم
تشنه ی یک دقیقه دیداریم
به جز از تو مگر که را داریم؟
اصلِ درمانِ ما ، سلامٌ علیک
شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک
روضه خوانی کن ای امام رضا
در غم و سوگِ سید الشهدا
اَلسَّلام ای مُقَطَّعُ الاَعضا
السلام ای شهیدِ عاشورا
جدِّ عطشانِ ما ، سلامٌ علیک
شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک
سروده: #یونس_وصالی (یونس)
https://eitaa.com/Maddahankhomein