eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
376 ویدیو
228 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزمداحی‌کنید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
پیش شما که کار ندارد محال ها تبدیل دست و پای شکسته به بال ها کاری ندارد اینکه نگاهی کدر شود گاهی شبیه آینه مثل زلال ها کاری ندارد اینکه نگاهی کنید و بعد بهتر شوند در تن بیمار حال ها کاری ندارد این دل تنها سفر کند یک آن به صحن های پر از قیل و قال ها با موج مثبتی که رسد از ضریح تان مثل الف به پا بشود قد دال ها این هفته هم به لطف شما می نویسم و زائر شوم به عشق شما در خیال ها زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
۱۴۴۵ باز هم از تو خودت را خواستم در این قنوت آرزوها را دهم تکیه فقط بر این قنوت دارد این دفعه خبر از وصل نسرین و بهار می رساند عطری از دنیای دیگر این قنوت هر طرف که می روم بن بست می بینم ولی می برد روح مرا تا عرش آخر این قنوت روی دستم خوانده ام هر بارحاجت های خود می نویسد کربلا را روی دفتر این قنوت آرزوهایم فقط مشهد عراق و کربلاست می شود بال و مدینه میزند پر این قنوت زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
۱۴۴۵ ترسم رمضانی نشود پای گناهم ترسم بشوم غرق به دریای گناهم ترسم نرسد هیچ سلامم به خدیجه از بس که پریشان زلیخای گناهم ترسم که به شیرینی افطار بخندد طعم گس ترشیده صهبای گناهم می خواهم از این شهر گریزم به پناهت آنجا که نباشد دل من جای گناهم غوغای شب جمعه و صحن تو زیاد است آنقدر که پوشد تن غوغای گناهم یک کرب و بلا و نجف و مشهدتان بس تا کم شود این بار هم آوای گناهم زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
هیجده روزه گرفتم که تو را خوب بخوانم نوزده روزه گرفتم که تو را قدر بدانم بیست و یک روزه گرفتم که شوم شیعه راهت که مبارک سحری شاد شود روح و روانم کاش وقت سحر از غصه نجاتم بدهد دوست به علین به علین بشود ورد زبانم روزه بیست و سه روزه همه نذر سر مهدی که به ماهش بشود بدر ، هلال رمضانم کاش در آخر این ماه شود عید درخشان نور سیمای نجیبش شود آرامش جانم زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
بداهه در حرم مطهر رضوی از بهشت طوس تا عرش معلای شما با نشستن بر خیال بادپیمای شما شده آسان‌تر از اینجا گرچه باشد دورتر قدرت صوت صدا و نور سیمای شما هر کجای این حرم از کربلا دارد نشان آب این دریاست وصل آب دریای شما آب سقاخانه را می نوشم و گویم سلام مثل میخانه است و آبش مثل صهبای شما زینب کریمی نیا https://eitaa.com/Maddahankhomein
خیال و بال ، دوباره به قصد همکاری کنند شاعر شیدای شهر را یاری که باز پر بگشاید به آسمان و رسد که خواب عشق ببیند به رغم بیداری در قفس بشود باز و می پرم با شعر شده ست ضربت شیرین این قلم کاری چگونه شکر کنم رخصت سلامم را اگر چه باز از این بد، دل پری داری سلام می کنم و پاسخ سلامم را دهی به روی طبق ها به رسم درباری به زیر بارش باران سرودم این دل را به فال نیک گشودم جواب خود آری زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
پیش شما که کار ندارد محال ها تبدیل دست و پای شکسته به بال ها کاری ندارد اینکه نگاهی کدر شود گاهی شبیه آینه مثل زلال ها کاری ندارد اینکه نگاهی کنید و بعد بهتر شوند در تن بیمار حال ها کاری ندارد این دل تنها سفر کند یک آن به صحن های پر از قیل و قال ها با موج مثبتی که رسد از ضریح تان مثل الف به پا بشود قد دال ها این هفته هم به لطف شما می نویسم و زائر شوم به عشق شما در خیال ها زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
دور از جان که تو در بنده فراموش شود شب جمعه مه تابنده فراموش شود گریه را ترک نخواهم کنم آقا هر چند از لب تشنه ی من خنده فراموش شود اربعینی که کنارت بودم یادم هست نه محال است در آینده فراموش شود کربلاتان نرود از نظرم اما حیف لطفتان آه که شرمنده فراموش شود چه کند با دل دربند و بدون صاحب پیش ارباب اگر بنده فراموش شود نه بمیرد که اگر مرد، شود سرد به خاک وای از آن روز که یک زنده فراموش شود زینت کریمی نیا @Maddahankhomein
۳/۳/۳(روزتاریخی مشهد) بداهه شب جمعه حرم شام غریبان زیر این باران چه کم دارد کسی که مانده پای پرچم پیمان شب جمعه پس از تشییع یاران امام عشق مگر ماند گناهی بر همانکه رفته تا پایان همه جمعند دور شمع و اما کربلا دور است از اینجا یک سلام رو به قبله می شود درمان حسینم یا حسینم یا حسینم اسم رمز ماست بیا یابن الشبیب امشب بباریم اشک با باران زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
اربابمان اباعبدالله الحسین ع خیال یک شب شیرین به لهجه ی باقر به بال قمری شعر و به شیوه ی شاعر بیا که قصه بخوانیم و شاعری بکنیم بیا زبان حال شویم از حکایت باقر بیا به باد بگوییم تا کمک بکند برای این غم سنگین و خلوت خاطر بیا به ابر بگوییم تا ببارد از طرفش خنک شود دل پاکش از این غم وافر بیا به ماه بگوییم تا عقب برود که در مدینه بمانیم همچنان زائر برای این شب تاریک خویش چاره کنیم به یمن نور طلوعی که می شود ظاهر بیا دوباره برای حسین گریه کنیم به هر کجا بروم کربلا شود آخر زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
حاجیان کعبه در راهند و من در راه تو هر کسی در پای درگاهی و من درگاه تو مردم از مهتاب می گیرند نور و من فقط نور می گیرد کلامم از طلوع ماه تو دیگران آتش به عمر خود زنند از دلخوشی من ولی یک عمر می سوزم ز هرم آه تو آن کبوتر چاهی ام که آسمانی هم شوم باز هم گهگاه برگردم به قلب چاه خود هر شب جمعه گریزانم از این کنج قفس بابی انت و امی سوی قربانگاه تو قلب من با هر تپش اسم تو را دم می زند خون من رنگین شده با رنگ ثارالله تو "بابی انت و امی و بولدانی" حسین خاطرم را جمع کن در حد خاطرخواه خود زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
ستاد انتخاباتم تو را تبلیغ خواهد کرد به شرطی که به من گویی گنهکارم بیا برگرد بگویی دوستم داری که دل را می کنم صندوق اگر چه رای تان بر قلب من آرد هزاران درد اگر در شعله های آتشم سوزند در دوزخ من از تو از ضریح تو نخواهم شد کمی دلسرد شما اذن فرود برف و بارانید بر امت گنهکاری نشد هرگز ز درگاه سخاتان طرد من امشب نیت رای ام برای مهدی است آقا که جمهوری اسلامی شبی از او خبر آورد زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
و نگاه می کنم آنسو که تل زینبیه ست نگاه من نگران است حس خواهریَ است به سمت تل بروم مشکلم فقط حلّ است مرور روضه باز این نگاه بر تلّ است نگاه من به نگاهش گره خورد امشب مرا دوباره به دنبال خود برد زینب نشسته پیش برادر هنوز هم زینب و دارد این در و دیوار ذکر او بر لب مرددم که زیارت بخوانم از این دور و یا که پیش روم تا ضریح ، تا لب نور مرددم و چقدر این دو راهی ام عشق است همین که توی خیالم بخواهی ام عشق است زینت کریمی نیا (شیدای زینب ) http://eitaa.com/Maddahankhomein
و گرفته ام به بغل کاملا ضریحت را چه خوب می شنوم لهجه صریحت را ولی زبان من امروز بد شده قاصر اگر چه عاشقتان بوده یک کمی شاعر نگاه ها همه حرفند و عشق می بارند چه خوب این در و دیوار فارسی دانند زبان مشترک زائران فقط اشک است ردیف و قافیه شاعران فقط اشک است مرددم که بخوانم زیارت عاشورا و یا که شعر جدیدی سرایم این دل را چقدرشک سر این دو راهی ام عشق است همین که توی خیالم بخواهی ام عشق است زینت کریمی نیا https://eitaa.com/Maddahankhomein
رسیده ام به عمود هزار و صد حالا به بال عشق دلم را کشاند این رویا چقدر حرکت این دل سریع و جانانه ست روان به شارع العباس مثل پروانه است سلام می دهم و می رسم به عطر حرم به چشم رد شود از اشک قطره قطره حرم میان قطره ی اشکی که می شود منشور طلای گنبد آقا شود سراسر نور مرددم که کدامین طرف گشایم پر به سمت چپ بروم یا به راست سمت قمر چقدر شک سر این دو راهی ام عشق است همینکه توی خیالم بخواهی ام عشق است زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
به یاد هفته پیش این موقع😭 حالم گذشته است و گذشته است حال من اینگونه است می گذرد ماه و سال من با یاد آن حرم همه روز من به شب هر شب طلوع می کند او در سوال من هرگز محال نیست که اشکم طلا شود ممکن شود به دیدن او هر محال من تنها سلام حرف دلم را بگوید و آرام می شود همه ی قیل و قال من زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
لباسم می دهد تغییر رنگ و عشقتان هرگز زمین شاید دهد تغییر رنگ و آسمان هرگز وجود و پیکرم شاید شود در حبس زندانی ولی فکرم که آزاد است در هر بیکران هرکز بهاران و ربیع و جلوه های رنگ رنگ شهر نمی آید به چشم ساکنان‌ کهکشان هرگز بساط دوره گرد شهر شاید مشتری دارد به دنبالش نخواهد رفت یک صاحب دکان هرگز من آن صاحب دکانم که خریدم عشق را با جان نخواهم داد آن جان را به ارزانی به نان هرگز خیال آن حرم آنقدر شیرین است که حتی نمی بخشم من آن را بر تمامی جهان هرگز زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
سیاه و سپیدم ولی در حرم رنگی ام بدون تو یک کاه از کوه دلتنگی ام کنار تو عطر و گلاب زلالم به اشک بدون تو یک صخره ی تیره ی سنگی ام بدون تو انباری از اضطرابم فقط کنار تو آرامشی در هماهنگی ام زمان در کنار تو درگیر تکرار نیست بدون تو درگیر تکراری آونگی ام نی ام که نوایم فقط در نی نینواست نباشی پر از درد موسیقی چنگی ام کنار تو من پادشاه جهانم حسین اگر چه غلام سیه چهره زنگی ام سیاه و سپید مرا سرخ و خونرنگ کن شهادت نباشد پر از حجم بیرنگی ام زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
دلم هوای حرم کرده باز گوشه دنج که باز سفره بچنیم به راز گوشه دنج دوباره دور شوم از نگاه شهر شلوغ کنم ز خانواده هم اعراض گوشه دنج کنار سفره رازم شراب اشک و عجب کبوتری که سر دهد آواز گوشه دنج فقط نگاه من و گنبدت گره بخورد شود بساط عیش من آغاز گوشه دنج میان آنهمه زائر فقط خودم باشم کنم تمام عشق خود ابراز گوشه دنج اگر بهشت هم بروم دست برنمی دارم از این همیشه نخستین نیاز ،گوشه دنج زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
۱۴۰۳/۷/۱۲ یک جرعه ی سلام شما حج اکبر است زیرا سلام ساده ترین اسم دلبر است وقتی که خسته می شوم از شعر بی شما شعرم کبوتری ست که بی بال و بی پر است هر جا که می روم همه جوری غریبه اند "از هر چه بگذرم سخن دوست خوشتر است" سر می زنم چه سرزده و خودسرانه من شرمنده ام که ساکن این خانه بی سر است می دانم این طریق زیارت کم از شماست باید پیاده ره بسپارم که بهتر است یک لحظه هم به جای تو بینم به پیش چشم بر روی دشت ، پخش تن ذبح اکبر است باید نیت کنم به طواف ذبیح تو ذکر طواف اکبرت الله اکبر است زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
دوست دارم آقا به زبونی ساده می خونم باز دعا به زبونی ساده هدفم کربلا به زبونی ساده برسم تا شما به زبونی ساده وانذاری من و با غیره و با غریبه ها ی جواب بده به ناله ی امیجیب ما درد ما درمون نداره بی شما که گم شده نشون نداره بی شما که عالم آسمون نداره بی شما که آسمون بارون نداره بی شما که دلمون خوشه فقط جواب سلاممون میاد ی روز جمعه میشه خودش اماممون میاد شیدای زینب http://eitaa.com/Maddahankhomein
او اشک می ریزد برایت صبح و شب اما من یک شب جمعه فقط شعری به لب اما با اینکه نزدیک است اما تنگ دل تر او من دورم از تو نیستم که جان به لب اما او در خیال خویش خونخواهی بدهکار است من باز هم صد آرزو دارم طلب اما یاران او قد را علم کردند و ننشینند من می نشینم گوشه ای از درد تب اما باید بمیرم توی آن ساعت که می گرید شاید که باشم وای در حال طرب اما درمان درد تن اگر کار پزشکان است درمان درد عشق باشد این مطب اما ایکاش باشم روز او با اینکه شب باشم آن روز دنیایم دهد طعم رطب اما زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
باز هم اذان دل به وقت عاشقی دست یاس ها پر از نگاه رازقی باز هم میان عمر بی نتیجه ام میوه می دهد شکوفه ای دقایقی گوشه ای نشسته ام به فکر کربلا با نگاه ثابتی شبیه عاشقی ناگهان خیال می شود رفیق موج مثل پارویی به دست های قایقی کشتی نجات من چقدر دورهاست بر نگاه تو گناهم است عایقی عادتم که داده ای خودت به یک جواب یک جواب بر سلام غیر لایقی زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
پشت سر زینب زیارت می روم امشب با دست پر از عرض حاجت می روم امشب می دانم آقا خواهرش را رد نخواهد کرد با این امید اینبار راحت می روم امشب بین برادرها برادرزاده ها از شوق داغ است بازار کرامت ، می روم امشب بعد از سلامی که به رسم روستایی هاست تا روی تل بر طبق عادت می روم امشب امشب زیارت خواندنم حالی دگر دارد در شعر هم غرق فصاحت می روم امشب شرمنده بودم حاجت خود را کنم عرضه آورده ام کم با حمایت ، می روم امشب مضطر شدم ، با کشتی امن نجات تو با اذن زینب تا شفاعت می روم امشب زینت کریمی نیا( شیدای زینب ) http://eitaa.com/Maddahankhomein
یا زهرا سلام الله علیک کارهای خانه را تقسیم کن حالا که بیماری جای کارِ خانه بنشین و دعا کن تا که بیداری مستجاب الدعوه ام ! بنشین دعا کن بر خودت اینبار جای آن همسایه ی بی سایه که سایه بر او داری فضه هم ناراحت از تقسیم کارت اشک می ریزد پس عدالت کو ، کجا رفته ست آن پیمان همکاری؟ آه گیرم موی زینب را مرتب کرده ای امروز کرده ای آیا مرتب اشک هایش را که شد جاری ؟ تا ابد آیا خودت را کرده ای آماده هرهفته در دل کرب و بلا ها از حسینت زخم بشماری عاشقان پشت سرت با دست خالی شان همه زائر باید از سهم خودت قدری برای همه بگذاری باید ای مادر توانت آنقَدَر باشد که برشانه بار سنگین گناه شیعه را یک روز برداری زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
رحمت پس از رحمت ،باران پس از باران ساقی پس از ساقی، مهمان پس از مهمان بوی گلاب عشق ،در هر محل هر شهر چاووش می خواند، در مقدم یاران با فاطمه همراه ،بر دامن مادر همراه با باران ، روی سر ایران آنقدر با خود حرف، آورده اند از عشق صدها غزل باید ، صد دفتر و دیوان این کربلایی ها، بوی حرم دارند با خون وضو کردند ، در محفل جانان جان است و جانانه، شمع است و پروانه آقا کمی جا نیست ؟ ما را کنی مهمان؟ زینت کریمی نیا https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
باید به راه عشق تو آقا شهید شد در راه مانده نه که به مقصد رسید شد باید میان اینهمه بحران روزگار آرام بود و حامل پیک نوید شد ما از شنیده ها چه به سرعت گذشته ایم او هم شنید و فاتح میدان دید شد یک جمله گفت قدر تمامی شعرها باید شهید بود که شاید شهید شد هر هفته زائرم به خیالم ولی چقدر حال دلم عوض شد و روحم جدید شد آقا بیا و محض دل او نگاه کن بر این دلی که از همه جا ناامید شد زینت کریمی نیا https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام وخدا خیر تو را خواست که عالم باشی اولین مدرسه ی شیعه معلم باشی به رجب وصل شوی تا که مرجب بشود ماه رب را بگشایی در و صائم باشی مغز بادام حسین و حسنی یعنی که شهد شیرین لب احمد و هاشم باشی این همه لطف خداوند به این شعر فقط اینکه تو واسطه بر این دل نادم باشی باقر العلم من از روضه فقط گه گاهی این مجسَم بکنم آن که مجسِم باشی شاید امشب برسد بوی خوش گل که اگر تو سفارش کن این خار مزاحم باشی کربلا بی تو ندارد سر همراهی ما کاش تنها نه رجب بلکه مداوم باشی زینت کریمی نیا https://eitaa.com/Maddahankhomein
زیارت رجبم حال دیگری دارد که صحن زینبم احوال دیگری داد پرنده بال شکسته است از جفا اینک چرا که سوریه ات حال دیگری دارد از این زمانه ی آشوب و جلوه دوزخ زمین به جنتت اقبال دیگری دارد رواق خالی زینب چراغ خاموشش برای جاذبه اجلال دیگری دارد شکسته گرچه که بال خیال این طیار ولی هنوز ببین بال دیگری دارد ورق زدیم و تفاءل که یار می آید نوشته بود که او فال دیگری دارد دگر به صحن و زیارت نباید آرامید نیاز شیعه به اعمال دیگری دارد انرژی از حرم و حرکت ظهور از ما اگر که عمر زمین سال دیگری دارد* 🌺پیامبراعظم(ص): «اگر از عمر دنیا یک روز باقی مانده باشد، خداوند آن‌روز را طولانی می‌کند تا مردی از فرزندان مرا مبعوث کند که اسم او مانند اسم من است و زمین را پر از عدل و قسط می‌کند، همان‌گونه که پر از ظلم شده بود». زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein