─━⊰﷽⊱━─#شعر_انتظار
«تقدیم به امام زمان علیه السلام»
در هیــاهـــوی زندگانــــی ها
سپری می شـــود جـــوانی ها
سالیانی اســــت در فـراقِ بهار
گِــله داریــــم از خـــــزانـی ها
رازِ پژمردگــیِ گل ایــــن است
شده کم رنـــگ ، مهـــربانی ها
بس که دنـــــیا تکانـــمان داده
یادمان رفتــــه ، دل تـکانی ها
روز وشب های آن چه زیبا بود
جبهه و جنــگ و جانفشانی ها
آن زمانـــی که خاک می فهمید
فـــــــرق دارند آســـمـــانی ها
حال و روزِجهان به هم خورده
این خودش هست از نشانی ها
اتّفاقــی بــزرگ در راه اســـت
فــوقِ اندیشـــه ی جـــهانی ها
لحظه ی وصلِ یارنزدیک است
بی اثر نیـست ندبه خـوانی ها
شیعه دارد یقیـــن به آمـدنـش
لعن و نفـریـن به بدگمـــانی ها
با نگاهـــــش به مـا تـوان داده
در تـــب و تـابِ ناتـوانـــــی ها
تا که از یُمنِ اوســت رزقِ بشـر
چه غم از موجِ این گــرانـی ها
هر سه شنبه به شوقِ دیـدارش
می روم بــیــنِ جمکـــرانـی ها
مطمئنّم که می رســد یـک روز
با همــان صاحـــب الزّمـانی ها
شاعر:استاد رضا یزدی اصل
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🌸⊰﷽⊱ #شعر_انتظار
ای مـــرا آرام جـــان ! یابـن الحـسن!
مقتدای انس و جان! یابـن الحـسن!
رهنمای خـلق، چـــون خیـــر البـشـر!
صاحب عصر و زمان!یابـن الحـسن!
ســـرور گــردون فــر دنـــیا و دیــن
رهبـر کــون و مکان، یابـن الحــسن!
ای خــبـردار از دل ارض و ســــما
در نهــان و در عــیان، یابـن الحسن!
بی توگل گردیده همچون خار،خوار
در میــان گلْسِــتـان، یابــن الحســن!
تا نگـــــردد روی مـاهـت ! آشـــکار
دل نـمی یـابد امـان، یابـن الحــسن!
بـی حـضـــورت می رود تا آســمان
از زمیــن آه و فـغان، یابـن الحـسن!
اشک غم حاری است درسوک زمین
از نگاه آســمان ، یـابــن الحـــسـن!
شاعر:حجة الاسلام والمسلمین حاج آقا صفری، متخلص به زرافشان
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#غزل #شعر_انتظار
🔸عصر جمعه🔸
عصرها تلخ است بیتو... عصر جمعه تلختر،
از تمامِ روزهای مانده از تو بیخبر
از تمام عصرهای سرد پاییزی که ماند
از تمام شامهای بیقرار پشت سر
میرسد پاییز بیبرگی به باران بهار؟
میرسد شبهای دلتنگی به دیدار سحر؟
چشم میدوزم به ابر بیقرار از پنجره
میرسد پس کی صدایی آشنا از پشت در؟
حتم دارم میشود تعبیر خواب هر شبم
آخر این داستان باید بیاید یک نفر
✍🏻 #یوسف_رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
(مَتیٰ تَرانا وَ نَراكَ یابنَ الحسَن)
#مدح
#شعر_انتظار
#امام_زمان_عج
#مهدی_موعود
(سلالهی طاها)
بر من بتاب، ای مَهِ زیبا ببینمت!
تا از ثریٰ ، به عرش ثریا ببینمت
در انتظار ماهِ رخت، با دلی پر آه...
عمری نشستهام به تماشا، ببینمت
چشمم سپید شد همه شب در غیاب تو
ای ماه شب فروز...! بیا تا ببینمت
صد سلسله بشوق تو در خواب رفته است
برخیز، ای سلاله ی طاها ببینمت!
هر جمعه بیتو آمد و بیتو غروب کرد
آیا شود به جمعه ی فردا ببینمت ؟
جانم به لب رسید و نفس در گلو شکست
بر من بِدم، مراد مسیحا...! ببینمت
بس بیتها به شوق غزال نگاه تو
گفتم که تا میان غزل ها ببینمت
دلخستهام ز خویش و ز خویشان رمیدهام
مشتاقِ دیدنم به تمنّا ببینمت
در این کویر تبزده عمرم به سر رسید
شاید به بیکرانهی دریا ببینمت
لب تشنهی وصالم و در ساغر خیال
خواهم که ای شراب گوارا ببینمت
تا چشم بد نظر نکند بر جمال تو
تنها رها نموده که تنها ببینمت
لیلای من! بیا که درین دشت پرملال
مجنونصفت به دامن صحرا ببینمت
اصلاً بگو که یوسف زهرا چهسان کجا؟
شیداتر از هزار زلیخا ببینمت
گر نیستی موافق کیش و مرام ما
گو تا به دِیر، یا به کِلیسا ببینمت؟
هرچند شد خزان گل عمرم درین فراق
خواهم که تا همیشه شکوفا ببینمت
در انتظار روی تو مویم سپید شد
امّا نشد به دیدهی بینا ببینمت
چشمی نمانده است ببینم اگر تورا
لَختی بیا به دیدهی معنا ببینمت
شاید که نیست دیدن رویت نصیب من
پس لااقل بیا که به عقبا ببینمت
(ساقی)! بریز بادهای از ساغر وصال
تا مِی کشان و مست، به دنیا ببینمت.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شعر_انتظار
#غزل
🔹مردان روزگار🔹
به رغم سیلی امواج، صخرهوار بایست
در این مقابله چون کوه استوار بایست!
خلاف گوشهنشینان و عافیتطلبان
تو در میانۀ میدان کارزار بایست!
نه مثل قایق فرسودهای کناره بگیر
نه مثل طفل هراسیدهای کنار بایست!
در این زمانۀ بدنام ناجوانمردی
به نام نامی مردان روزگار بایست!
بس است اینکه به آه و به ناله در همه عمر
به انتظار «نشستی»، به انتظار «بایست»!
📝 #سجاد_سامانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
❃﷽ ❃ #شعر_انتظار
#سه_شنبه_های_دلتنگی
#امام_زمان_علیه_السلام
السلام علیک یاصاحب الزمان (عج)
─┅═࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅═┅─
در شهـر عشـق، شاه ترین شهـریار، تو
بر خلقـت زمیـن و زمـان، اعتبــار، تو
روشن بنام توست دلِ کوچههای شهر
با چتـر نور، بر سـرِ ما، سـایه سار، تو
آیینــهٔ تمــــام نمــایِ تمــــامِ عشــــق
تصــویرِ قـابِ آینــه را خـوش نگار، تو
بر قامت بلنـد غـزل،خوش نشسـته ای
بر شاخه های خشکِ غزل،برگ وبار، تو
هر چشمه قطره ایست فقط، از یَمِ شما
ای مایـهٔ زلالـیِ هر چشمـــه ســـار، تو
باران تـریـن ! اسیـر غم خشکسـالی ام
بر این کویـر، نـم نـمِ بـاران ! ببــار، تو
بر صورتِ سیــاهِ زمیــن خـو گرفته ایم
ای مَــه ! بتـاب بر دلِ این شــامِ تار، تو
افسـرده در کنارِ زمستـان نشسـته ایم
بر انجمــاد قلب زمیـــن، نـو بهــار، تو
غـم، خانه کرده است به قلب زمینیان
ما غصّـه پروریم، ولـی غمگســـار، تو
در بیقـراری و غـمِ هجرانت ای عـزیـز!
از دست رفتــه ایم ولــی، برقـرار، تو
فیــروزه ایست رنگ دلم رو به جمکران
هستی به پنج گنبــد خود، آشـکار، تو
از سیــزده ستــاره سرشتـه ست نورتان
مــاه شـبِ چهــــاردهِ ایـن تبــــار ، تو
از بغـض کوچه و در و دیوار و فاطمـه
تا کربـــلا و شــــام بـلا ، داغـــدار ، تو
دسـتت گرفته قبضــهٔ شمشیـر حیدری
شایستـهٔ صیـانت از این ذوالفقـار، تو
پایان هفتــه، غــرق تماشـای حسرتیم
در ندبه های جمعــه، غـمِ انتــظار ، تو
چون "کیمیا"، به پای شمـا خاکسار، من
بر بیت بیتِ هــر غــزلـم، اعتبــار ، تو
─┅═࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅═┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
«یا اباصالح المهدی ادرکنی»
#مدح
#شعر_انتظار
#امام_زمان_عج
همه شب به یاد رویت نظری به ماه دارم
به جنون کشیده مانم چو به مَه نگاه دارم
دل من به جستجویت همه شب بشوق رویت
شده معتکف به کویت چو تو پادشاه دارم
نه شب مرا سحرگه نه سحر ز سوزم آگه
كه ز سوز هجرت ای مَه! دلِ پر ز آه دارم
شده عشق روی دلبر اگرم گناه و کیفر
به یقین هزار دفتر ، سیه از گناه دارم
برو کاروان شتابان که منم در این بیابان
به هوای ماه كنعان دل و دين به چاه دارم
نه دلِ مرا قراری، نه اميدِ وصل ياری
نه ز بخت انتظاری، نه به دوست راه دارم
به در ِ سرای او سر ، بزدم به حلقه ی در
كه به سر ز مهرش افسر عوض كلاه دارم
شدهام اگر غزلخوان، به گل جمال جانان
غم هجر او فراوان ، به دلم نگاه دارم
بده (ساقی) آن پیاله که شده مرا حواله
به امید استحاله دل و دین تباه دارم
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
eitaa.com/Maddahankhomein
#شعر_انتظار
#غزل
🔹قیمت دوستی🔹
عشق با نامِ شما درصددِ تاختن است
نام تو معنی دل بردن و دل باختن است
قیمت «دوستی» ای دوست! اگر جان باشد
این خریدار تو آمادۀ پرداختن است
تا زمانی که نیابیم تو را، کار جهان
سنگ در برکۀ بیهودگی انداختن است
بشناسیم و نبینیم تو را حرفی نیست!
غصّۀ ما همه از دیدن و نشناختن است
با غم یار بسوزیم و بسازیم ولی
همۀ قصه مگر سوختن و ساختن است؟
📝 #مصطفی_تبریزی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#شعر_انتظار
#حج
#غزل
🔹آرزوی تو🔹
به کعبه رفتم و زآنجا هوای کوی تو کردم
جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم...
نهاده خلق حرم سوی کعبه روی عبادت
من از میان همه، روی دل به سوی تو کردم
مرا به هیچ مقامی نبود غیر تو نامی
طواف و سعی که کردم به جستجوی تو کردم
به موقفِ عَرفات ایستاده خلق، دعاخوان
من از دعا لب خود بسته، گفتگوی تو کردم
فتاده اهل مِنا در پی مُنا و مقاصد
چو «جامی» از همه فارغ من آرزوی تو کردم
📝 #عبدالرحمن_جامی
@Maddahankhomein
#شعر_انتظار
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
#غزل
🔸کوچههای کنعانی🔸
بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی
اگر قدم بگذاری به چشم بارانی
بیا که بیتو نیامد شبی به چشمم خواب
برای تو چه بگویم از این پریشانی؟
چرا کنم گله از روزهای دلتنگی؟
تو حال و روز دلم را نگفته میدانی!
نه دل بدون تو طاقت میآورد دیگر
نه تو اگر که بیایی همیشه میمانی
چه کرده با دل من داغ، دور از چشمت
چه کرده با دلم این گریههای پنهانی
ببین سراغ تو را هر غروب میگیرم
قدم قدم من از این کوچههای کنعانی
نسیم مژدۀ پیراهن تو را آورد
نسیم آمده با حال و روز بارانی
نسیم آمده با عطر عود و خاکستر
نسیم آمده با نالهای نیستانی
بیا که دختر تو نیست ماندنی بیتو
بیا که کُشت مرا این شب زمستانی!
✍🏻 #یوسف_رحیمی
☑️ @Maddahankhomein
#شعر_انتظار
#حضرت_رقیه_علیهاالسلام
#غزل
🔹کوچههای کنعانی🔹
بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی
اگر قدم بگذاری به چشم بارانی
بیا که بیتو نیامد شبی به چشمم خواب
برای تو چه بگویم از این پریشانی؟
چرا کنم گله از روزهای دلتنگی؟
تو حال و روز دلم را نگفته میدانی!
نه دل بدون تو طاقت میآورد دیگر
نه تو اگر که بیایی همیشه میمانی
چه کرده با دل من داغ، دور از چشمت
چه کرده با دلم این گریههای پنهانی
ببین سراغ تو را هر غروب میگیرم
قدم قدم من از این کوچههای کنعانی
نسیم مژدۀ پیراهن تو را آورد
نسیم آمده با حال و روز بارانی
نسیم آمده با عطر عود و خاکستر
نسیم آمده با نالهای نیستانی
بیا که دختر تو نیست ماندنی بیتو
بیا که کُشت مرا این شب زمستانی!
📝 #یوسف_رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شعر_انتظار
#غزل🔹شوق کعبه🔹
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبۀ احزان شود روزی گلستان غم مخور
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور...
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نهای از سِرّ غیب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور...
«حافظا» در کنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
📝 #حافظ_شیرازی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9