❣﷽❣ دوبیتی
#شهادت_حضرت_زهرا_س
دل را ز غم علی مشوش میکرد
نفرین به همان که بُرد آتش، میکرد
دانی چه به فاطمه گذشت این ایام
از شدت گریه دائماً غش میکرد*
✍ #علی_سلطانی
*يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَة
ترجمه: ساعت به ساعت از هوش میرفت.
📚مناقب ابنشهرآشوب، ج ۳، ص ۳۶۲
🥀🥀
هر آینه مظهر علی خواهم شد
در معرکه حیدر علی خواهم شد
ای اهل سقیفه! همه آماده شوید
من یک تنه لشکر علی خواهم شد
✍ #علی_ذوالقدر
🥀🥀
ای نام علی ذکر لبت یازهرا
ای لیلهی قدر، هر شبت یازهرا
از بهر شفاعتِ دلِ ما کافیست...
یک گوشهی چشم زینبت یازهرا
✍ #سیدمجتبی_شجاع
🥀🥀
آیا "در" و "دیوار"… حقیقت دارد؟
برخورد "گل" و "خار"… حقیقت دارد؟
ای صاحب عزای فاطمیه! آیا…
این روضهی "مسمار" حقیقت دارد؟
✍ #سیدمجتبی_شجاع
🥀🥀🥀🥀
دردیست به سینهاش که بی تسکین است
در خویش شکسته، ساکت و غمگین است
از سرخی روی یاس میشد فهمید
پاییز چقدر سیلیاش سنگین است!
✍ #منصوره_محمدی_مزینان👆
🥀🥀🥀🥀
رویِ یاس مصطفی شد اَرغوانی پیشِ من
قامتِ تازهجوانی شد کمانی پیشِ من
ضربهیِ دستِ سقیفه مادرم را زد زمین
هر دوچشم از کار اُفتادند آنی پیشِ من
🥀🥀
تا خانه راهی نیست امّا مادر ما
آنقدر افتاده زمین درکوچه ها تا ....
فهمیده راز کوچه را از خاک چادر
هم زینبِ غمدیده هم بابایِ تنها
🥀🥀
برادر چرا بغض داری بگو؟!
چرا مضطر و بیقراری بگو؟!
چرا چادرِ مادرم خاکی است ؟!
چرا چشمِ تو شد بهاری بگو؟!
🥀🥀
رنگِ پریدهیِ حسنت روضهخوانِ توست
گلهایِ سرخِ پیرُهَنت روضهخوانِ توست
ارثیِّهیِ تو بُغچهای از آهِ زینب است
زهرا عزیزِ بیکفنت روضهخوانِ توست
🥀🥀
گوشهایِ چاه را آهِ علی پُر کرد آه
بی تو یازهرا شدم از زندگی دلسرد آه
سینهام ازکینههایِ این مدینه سوخته
مردِ تنهای خدا و اینهمه نامرد آه
🥀🥀
رویِ من زرد ُو دوچشمِ حسنت سرخ شده
غسل دادم تنت امّا کفنت سرخ شده
وارثِ چادرِ خاکیِ تو هم فهمیده
میخ باچشمهیِ خونِ بدنت سرخ شده
🥀🥀
صورتِ رازنگهدارِ تو بر دیوار است
از عطش یا غمِ تو باز حسین تبدار است
دیدنِ بسترت وُچادر وُ در سخت ولی ....
وای جاروزدنِ دخترکت دشوار است
🥀🥀
حرم برایِ غمِ بیحرم زدیم بیا
به عشقِ فاطمه دَم از عَلَم زدیم بیا
به نامِ یاس از عبّاس وُ علقمه خواندیم
رضایِ مادرت آقا رقم زدیم بیا
🥀🥀
ضربه بر در خورد ُو لوحِ یاسِ خانه سرخ شد
میخ از خونِ دل وُ هُرمِ زبانه سرخ شد
کوثرِ بیجانِ حیدر رویِ خاک افتاد وای
رویِ غیرت از غمِ تلخِ زمانه سرخ شد
🥀🥀
جنسِ عزایِ فاطمیِّه جنسِ دیگریست
قلبی که فاطمی شده وَاللّه حیدریست
سینهزنِ مدینهیِ غمهایِ مادرم
الگویِ نابِ سینه زدن یابنَالعسکریست
🥀🥀
در سینهیِ سقیفه فقط کینه ریشه داشت
بغضِ علی ُوفاطمهاش را همیشه داشت
کوبید با لگد به در ُو یک نفر نگفت
ملعون نزن .... وَ مادرِ ما بارِ شیشه داشت
🥀🥀
دشمن شکسته دنده وُ پهلویِ من علی
وای از غلافِ کینه و بازویِ من علی
ملعون مرا زمین زد وُ جانم کشید وُ بُرد
کوریِ اهلِ فتنه هیاهویِ من علی
🥀🥀
خاطراتِ در وُ دیوار عذابآوربود
مادرم بود ولگد بود وفشارِ در بود
غنچهای وانَشده در رَحِمَش پرپر شد
ردِّ خونابه رویِ میخِ در وُ بستر بود
🥀🥀
اشکهایت قاتلِ زهراست پاکش کن علی
فکرِ بغضِ مجتبی وُ قلبِ چاکش کن علی
جاننثارت از تو دارد خواهشی سردارِ عشق
نیمهشب دور از نگاهِ شهر خاکش کن علی
(#حسین_ایمانی )👆👆
🥀🥀🥀🥀
امشب تو شمع انجمنم باش یاعلی
فردا گواه سوختنم باش یاعلی
دیگر هرآنچه بود گذشتهاست،بعد از این
خیلی مراقب حسنم باش یاعلی
شاعر : علی مزرعی
🥀🥀
تو ای غم! دست بردار از سر من
نمانده اشک در چشم تر من
از آنروزی که بین شعلهها رفت
نفس تنگی گرفته مادر من
🥀🥀
تنش میسوخت در هُرم شراره
سخن میگفت تنها با اشاره
تنور خانه که روشن شد امروز
سیاهی رفت چشمانش دوباره
#وحید_محمدی
🥀🥀
با دل که هزار تکه باشد زهرا
تکلیف مرا بگو چه باشد زهرا
گفتی که بگریم به یتمانت، چشم
پس گریه کن علی که باشد زهرا؟
#محمدعلی_کردی
🥀🥀
کوهم ولی از فراق تو لرزیدم
آمد به سرم از آنچه میترسیدم
میسوزم از این داغ که وقت غسلت
رویی که به من نشان ندادی دیدم
✍ #علی_سلطانی
🥀🥀
از جنگ برگشته علی یا از سرِ قبر؟!
پشت سرِ تابوت مردِ خیبر افتاد...
✍ #ابراهیم_میرزائی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
http://eitaa.com/Maddahankhomein