eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
729 ویدیو
376 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ «تجلّی... » چون خواجهٔ کامل به عیان شد متجلّیٰ، خسران و شکست آمد بر خسرو و کسریٰ گهوارهٔ سیّارهٔ آن درّ یتیم است «والأرض... » مضاف است ازاین‌رو به «مِهادا» این طفل گر اشکش بچکد از خُمِ توحید، آبی‌ست بر آتشکدهٔ شرکِ هویدا ور دست ز قنداقه برون آوَرَد از قهر، بر خاک فُتد کبرِ هُبَل، نخوت عُزّیٰ ور چین به جبین افکَنَد از آتشِ غیرت، از شرم سرافکنده شود چشمهٔ جوشا آن گریه و آن خنده، صلات است و صیام است آن مِهر و همان قهر، تولّیٰ و تبرّیٰ گیسویش بر دوشش: «واللّيلِ لباسا» لبخندش بر لعلش: «والشّمسِ ضُحاها» بر شانه نشانی ز سرانگشتِ خداوند در ناطقه‌اش چیست به‌جز «وحیٌ یوحیٰ» او دورترین فاصله‌اش قاب دو قوس است تا رؤیتِ ذاتِ احدیت، «فَتَدلّیٰ... » آیینهٔ پیدایی گنجینهٔ پنهان گنجینهٔ پنهانی آیینهٔ پیدا روشن‌تر از افروزشِ خورشیدِ جِهان شد از دیدنِ دیّارِ جَهان دِیرِ بحیرا چون بختِ وصالش که به رعناییِ طوباست، یارب! نکشد عمرِ فراقش به درازا! هان! آن اقیانوسِ محبّت نظری کرد شد قربانش مردمِ قربانیِ دریا بالاتر از این حجّتِ بالغ نتوان جست کز طینتِ او خلق شده عرشِ معلّیٰ او نفْسِ نخستین و نخستین نَفَس است او این‌ها همه اویند و نه اویند همین‌ها بر صفحه قلم خشک شد از عجزِ محاطی در وصفِ محیطِ ازلی کیست توانا؟ در وصفِ محمّد(ص) چه بگویم؟ که علی(ع) گفت: «من با همه شاهنشهی‌ام، بنده‌ام او را!» https://eitaa.com/Maddahankhomein
﷽ «باران... » شعر در وصفِ تو الهام از دلِ قرآن گرفت روشنایش را تمام از قلبِ «الرّحمٰن» گرفت «لم یکن شیئا...» تراوید از لبانِ آسمان کارِ خلقت ابتدا با سورۀ انسان گرفت کیست انسان؟! آن که غیر از حق ندارد هیچ، هیچ... هر که در جانان فنا شد، جانِ جاویدان گرفت سخت مشتاقِ تو بودم، صبحِ صادق زد صلا سخت محتاجِ تو بودم، ناگهان باران گرفت گاه آگاهی به جان‌ها از نگاهی می‌رسد هر که مؤمن گشت، از چشمانِ تو ایمان گرفت پایۀ عرشِ عدالت محکم از احکامِ توست از دلالت‌های تو کون و مکان امکان گرفت از هدایت‌های تو روشن مسیرِ عاشقی‌ست از روایت‌های تو شرع مبین سامان گرفت از کلامت نورها گل کرد و روشن شد جهان هستیِ دل‌مردگان یک‌بارِ دیگر جان گرفت وقتِ گمراهی سرآمد، دستِ جهل از ما بُرید پای تاریکی قلم شد، عمرِ شب پایان گرفت https://eitaa.com/Maddahankhomein