﷽ «بیداری... »
#پیامبرگرامی_اسلام_صلّیاللهعلیهوآله
خواب بودیم که یکمرتبه بیدار شدیم
با نوای خوش قرآن تو هشیار شدیم
فتنه چون مور و ملخ بر سر ما ریخته بود
آمدی، خارج از آن حالِ اسفبار شدیم
روح ما کوزۀ خشکِ پُرِ بیآبی بود
که به دستان تو از عشق تو سرشار شدیم
ما که تفریح شبانگاهیمان غارت بود،
یکشبه مَحرم گنجینۀ اسرار شدیم
نورت اعماق وجود همه را روشن کرد
مثل یک آینه، بیخدشهوزنگار شدیم
شده بودیم چو مرداب که هجرت کردیم
کینههامان شتری بود که انصار شدیم
بَدر -سرتاسر آن- لشکر جالوتی بود
لایق سیطره بر دشمن بسیار شدیم
مبعثت مایۀ دلگرمی انسانها شد
فارغ از خستگیِ آنهمه تکرار شدیم
یا محمّد! -به خداوند قسم!- تا رفتی،
بازگشتیم عقب؛ «یَحمِلُ اَسفار... » شدیم
#علی_رفیعی_وردنجانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
﷽ «ابا الکوثر... »
#پیامبرگرامی_اسلام_صلّیاللهعلیهوآله
گرفتی از دهان گور دخترهای بسیاری
مدام از رحمتت گفتند منبرهای بسیاری
هنوزا بعد نام تو، به صوت شوق، میخواند
بلال از ماذنه «الله اکبر»های بسیاری
هنوز از بادۀ لبخندهای مهربان تو
لبالب از می ناب است ساغرهای بسیاری
خدا میخواست در دنیا تو خیرالمرسلین باشی
وگرنه این جهان دیده پیمبرهای بسیاری
تو ماه مجلس رندان شدی در آسمان؛ ورنه،
درخشیدند و افتادند اخترهای بسیاری
تو را هرگاه جاشوها صدا کردند، دریاها
به روی ساحل آوردند گوهرهای بسیاری
جهان را ارث خواهد برد نسل کوثرت؛ گرچه،
تو را با طعنه آزردند ابترهای بسیاری...
#زهرا_علیدوستی (آرزو)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
﷽ «تجلّی... »
#پیامبرگرامی_اسلام_صلّیاللهعلیهوآله
چون خواجهٔ کامل به عیان شد متجلّیٰ،
خسران و شکست آمد بر خسرو و کسریٰ
گهوارهٔ سیّارهٔ آن درّ یتیم است
«والأرض... » مضاف است ازاینرو به «مِهادا»
این طفل گر اشکش بچکد از خُمِ توحید،
آبیست بر آتشکدهٔ شرکِ هویدا
ور دست ز قنداقه برون آوَرَد از قهر،
بر خاک فُتد کبرِ هُبَل، نخوت عُزّیٰ
ور چین به جبین افکَنَد از آتشِ غیرت،
از شرم سرافکنده شود چشمهٔ جوشا
آن گریه و آن خنده، صلات است و صیام است
آن مِهر و همان قهر، تولّیٰ و تبرّیٰ
گیسویش بر دوشش: «واللّيلِ لباسا»
لبخندش بر لعلش: «والشّمسِ ضُحاها»
بر شانه نشانی ز سرانگشتِ خداوند
در ناطقهاش چیست بهجز «وحیٌ یوحیٰ»
او دورترین فاصلهاش قاب دو قوس است
تا رؤیتِ ذاتِ احدیت، «فَتَدلّیٰ... »
آیینهٔ پیدایی گنجینهٔ پنهان
گنجینهٔ پنهانی آیینهٔ پیدا
روشنتر از افروزشِ خورشیدِ جِهان شد
از دیدنِ دیّارِ جَهان دِیرِ بحیرا
چون بختِ وصالش که به رعناییِ طوباست،
یارب! نکشد عمرِ فراقش به درازا!
هان! آن اقیانوسِ محبّت نظری کرد
شد قربانش مردمِ قربانیِ دریا
بالاتر از این حجّتِ بالغ نتوان جست
کز طینتِ او خلق شده عرشِ معلّیٰ
او نفْسِ نخستین و نخستین نَفَس است او
اینها همه اویند و نه اویند همینها
بر صفحه قلم خشک شد از عجزِ محاطی
در وصفِ محیطِ ازلی کیست توانا؟
در وصفِ محمّد(ص) چه بگویم؟ که علی(ع) گفت:
«من با همه شاهنشهیام، بندهام او را!»
#مرتضی_کریمی_قهفرخی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
﷽ «لبخند جان جهان... »
#پیامبرگرامی_اسلام_صلّیاللهعلیهوآله
روی دست آمنه(س) جان جهان لبخند زد
حضرت خورشید آمد، آسمان لبخند زد
باب رحمت باز شد بر بندگان پاک حق
بر جهان ما خدای مهربان لبخند زد
عطر لبخند خدا پیچید در دنیای ما
زندگانی از کران تا بیکران لبخند زد
طفل نورانی که گوشش بر ندای دوست بود،
تا خدایش گفت در گوشش اذان، لبخند زد
رنگها روزی یکی گردند در آیین او
زندگی با دیدنش از عمق جان لبخند زد
جانِ هستی خسته از افسردگیهایی که داشت
از حضورِ خاتمِ پیغمبران(ص) لبخند زد
مژدۀ نور است بر هستی نشانیهای او
هرکه میدانست از فیضش نشان، لبخند زد
خاک را شوری بهشتی بود از دیدار او
گفت: «بادا مقدمت بر دیدگان!» لبخند زد
طفلِ عبدالله(ع)، رحمت بر عبادالله شد
بر خداجویان گلِ باغ جنان لبخند زد
آری! از این گل بهاری جاودان آمد به باغ
از بهارِ باغِ عالَم، باغبان لبخند زد
#احمد_رفیعی_وردنجانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
﷽ «هزاروپانصدمین سال... »
#پیامبرگرامی_اسلام_صلّیاللهعلیهوآله
هزاروپانصدمین سال رویش خورشید
طلایهدار نگاه است و مژدهدار امید
هزار قافله رفت و هزار دل برگشت
به یُمن نام محمّد(ص)، وجود برتر گشت
هزاروپانصدمین سالِ بودنِ دریاست
حضور خلوت خورشید، این حوالیهاست
شبی که از همه شبها فراتر است آن شب
ز هرچه در نظر آید، معطّر است آن شب
خیال همنفسی با بهار در اینجاست
هزاروپانصدمین روز یار در اینجاست
شب و ستاره و مکّه، بهار میروید
بهانه میکنم اینجا قرار میروید
هزار آینه دارم ز طلعت احمد
هزار واژه گذارم به رفعت احمد
«حضور خلوت انس است و» میرسد دریا
فدای مَقدم او شد جهان و مافیها
هزاروپانصدمین جشن رویش نور است
بخوان طلیعۀ گل را! که عشق، مسرور است...
#مهدی_طهماسبی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
﷽ «پانزده قرن... »
#پیامبرگرامی_اسلام_صلّیاللهعلیهوآله
پانزده قرن است نورش در جهان روشنگر است
پانزده قرن است بر دلهای عاشق رهبر است
پانزده قرن است در عالم بهارِ نام اوست
پانزده قرن است بر آزادگان پیغمبر است
پانزده قرن است هرجایِ جهان دلخستهایست
یادِ سبزِ حضرتِ احمد برایش یاور است
پانزده قرن است با عطرِ نسیمِ دینِ عشق
در تمام عالم هستی عدالتگستر است
پانزده قرن است نورِ رحمةٌ للعالمین،
رهنمایِ مهربانِ عدّهای شبباور است
پانزده قرن است با «زن، زندگی، آزادی»اش
ناجیِ جمع زنان از هجمهای شرمآور است
دخترش الگوی زنهای جهان شد از وقار
پانزده قرن است در عالم شمیمِ کوثر است
پانزده قرن است در پسکوچههای دشمنی،
سهم او وقت عبور از کوچهها خاکستر است
پانزده قرن است هر گُل که از او دم میزند،
در هجومِ آتش ظلم و جنایت پرپر است
پانزده قرن است حتّی موقع میلادِ او،
چشمهامان در مرور روضۀ غربت، تر است
پانزده قرن است در دنیا جنایت میکنند
نسلدرنسلِ کجاندیشانِ کورِ بتپرست
پانزده قرن است خاک سرزمین پاکِ وحی
خوابگاه بندگانِ شهرت و سیم و زر است
پانزده قرن است مظلوم است حیدر در جهان
پانزده قرن است او مظلومتر از حیدر است
میرسد روزِ ظهور حضرتِ صاحبزمان
آنزمان که روز عجزِ دشمنانِ ابتر است
هرکه از جان بوده یارِ رحمةٌ للعالمین،
در قیام نورِ حق سرباز در آن لشکر است
#احمد_رفیعی_وردنجانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein