جایی که کوه خضر به زحمت بایستد
شاعر چگونه پیش تو راحت بایستد
نزدیک میشوم به تو، چیزی نمانده است
قلبم از اشتیاق زیارت بایستد
بانو سلام! کاش زمان با همین سلام
در آستانهٔ در ساعت بایستد
و گردش نگاه تو در بین زائران
روی من ـ این فتاده به لکنت ـ بایستد
تا فارغ از تمام جهان روح خستهام
در محضر شما دو سه رکعت بایستد
بانو اجازه هست که بار گناه من
در کنج صحن این شب خلوت بایستد؟
در این حرم هزار هزار آیهٔ عذاب
هم وزن با یک آیهٔ رحمت بایستد
باید قنوت حاجت بیانتهای ما
زیر رواقهای کرامت بایستد
شیعه به شوق مرقد زهرا به قم رسید
طاقت نداشت تا به قیامت بایستد
آنکس که جای فاطمه در قم نشسته است
در روز حشر هم به شفاعت بایستد
تو خواهر امام غریبی و این غزل
با بیتهاش در صف بیعت بایستد
من واژه واژه عطر تو را پخش میکنم
حتی اگر نسیم ز حرکت بایستد...
📝 #هادی_جانفدا
✅ @Maddahankhomein
#غزل #امام_رضاعلیهالسلام
🔹آستان محبت🔹
چقدر صورت در آینهست پیرتر از من
برای دیدن رویت بهانهگیرتر از من
مگر تو گوش کنی، آینه شبیه به سنگیست
که از شنیدن این شکوههاست سیرتر از من
به ارتفاع تو و گنبدت قسم! که نیامد،
به خاکساری تو هیچکس حقیرتر از من
مقام نیست در این کهکشان رفیعتر از تو
پرنده نیست در این آسمان اسیرتر از من
مرا مگیر به آلودگی و سر به هوایی
که نیست در حرمت شرم، سر به زیرتر از من
دوباره معجزۀ شوق را ببین که چگونه
رسیده باد به پابوسی تو دیرتر از من
در آستان محبت خلاف قاعده عرف است
که من رهاترم از باد و او اسیرتر از من
رسیدهام من و سر تا قدم شکست و نیازم
نباش منتظر زائری فقیرتر از من
ببار بر من جانتشنه، ای لطافت مطلق!
که نیست زیر هزار آسمان کویرتر از من..
مؤدبانهترین شکل عرض حال سکوت است
که اشک، حال مرا گفته دلپذیرتر از من
📝 #هادی_جانفدا
✅ @Maddahankhomein
#شب_جمعه_هوایت_نکنم_میمیرم
داغ تو در سراچۀ قلبم چه میکند؟
در این فضای کم غم عالم چه میکند؟
دل موکبیست وقف پذیرایی از غمت
در موکبم امیر دو عالم چه میکند؟
چشمی که از شنیدن نام تو اشک ریخت
در روضهها و مجلس ماتم چه میکند؟
اشکی که آتش دل ما را فرونشاند
پیداست با لهیب جهنم چه میکند!
آنکس که صبح و شام برای تو خون گریست
با رؤیت هلال محرم چه میکند؟
زهرا تمام مدت حمل تو گریه کرد
شادی چنین ظهور کند غم چه میکند؟
زینب رشیده بود و کنار غمت خمید
پس مادر تو با کمر خم چه میکند؟
احمد که تاب دیدن بغض تو را نداشت
با دیدن مصیبت اعظم چه میکند؟
نوح و خلیل و موسی و عیسی چه کردهاند؟
یا رب ببین پیمبر خاتم چه میکند؟
در قتلگاه تو دل درندگان شکست
تنهایی تو با دل آدم چه میکند؟..
چشمانم از خجالت لبهایت آب شد
در دشت خشک، قطرۀ شبنم چه میکند؟
بیش از هزار و نهصد وپنجاه و چند گل!
با لالهزار زخم تو مرهم چه میکند؟
✍ #هادی_جانفدا
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹غم عالم🔹
داغ تو در سراچۀ قلبم چه میکند؟
در این فضای کم غم عالم چه میکند؟
دل موکبیست وقف پذیرایی از غمت
در موکبم امیر دو عالم چه میکند؟
چشمی که از شنیدن نام تو اشک ریخت
در روضهها و مجلس ماتم چه میکند؟
اشکی که آتش دل ما را فرو نشاند
پیداست با لهیب جهنم چه میکند!
آنکس که صبح و شام برای تو خون گریست
با رؤیت هلال محرم چه میکند؟
زهرا تمام مدت حمل تو گریه کرد
شادی چنین ظهور کند، غم چه میکند؟
زینب رشیده بود و کنار غمت خمید
پس مادر تو با کمر خم چه میکند؟
احمد که تاب دیدن بغض تو را نداشت
با دیدن مصیبت اعظم چه میکند؟
نوح و خلیل و موسی و عیسی چه کردهاند؟
یا رب ببین پیمبر خاتم چه میکند؟
در قتلگاه تو دل درندگان شکست
تنهایی تو با دل آدم چه میکند؟..
چشمانم از خجالت لبهایت آب شد
در دشت خشک، قطرۀ شبنم چه میکند؟
بیش از هزار و نهصد و پنجاه و چند گل!
با لالهزارِ زخم تو مرهم چه میکند؟
📝 #هادی_جانفدا
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_عبدالله علیهالسلام
#غزل
🔹بوی گل🔹
چون باد در حرارت دشت و دمن دوید
چون بوی گل بلند شد و در چمن دوید
وارونه است شیوۀ صحرای ابتلا
رو به شکارگاه، غزال ختن دوید
میخواست ایستاده نسوزد شبیه شمع
خورشیدوار با همۀ سوختن دوید
مردان، زره به قامت مردانه بستهاند
این نوجنونِ کیست که با پیرهن دوید؟
با اشتیاق رفت به آغوش قتلگاه
غربتکشیده بود و به سوی وطن دوید
تیغ برهنه منتظر دستبوسیاش
با سر به پایبوس تن بیکفن دوید
آغشته شد به خون خدا خون پاک او
وانگاه در رگان عقیق یمن دوید
یا رب چه رفت بر سر عبداللَه و حسین؟
زینب نشست، فاطمه آمد، حسن دوید
📝 #هادی_جانفدا
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محاوره
تو وقتی اومدی گفتم
که تقصیر دل من بود
تو که دیدی بابات خوابه
چه وقت گریه کردن بود
حالا که اومدی پیشم
بازم آغوشتو وا کن
بغل کن بغضمو بازم
غریبیمو تماشا کن
حالا که اومدی پیشم
بزار خلوت کنم با تو
بزار تعریف کنم، بعدش
ببین من پیر شدم یا تو
ببخش حرفای تعریفیم
دیگه حرفای خوبی نیست
ببخش واسه پذیرایی
خرابه جای خوبی نیست
خرابه بسترش خاکه
خرابه بالشش خشته
تو خیلی خاکیای اما
برای دخترت زشته
برای دخترت زشته
که خونَش این طوری باشه
بزار چیزی نگم شاید
تو حرفام دلخوری باشه
کدوم خانوم با این حالش
پیش مهمون معذب نیست
ببخش از راه طولانی
سر و وضعم مرتب نیست
اگه مهمون داری باید
براش با جون مهیا شی
خجالت میکشی وقتی
نتونی از زمین پاشی
نگی من بی ادب بودم
نگی این دختر عاشق نیست
نمیتونم پاشم از جام
پاهام پاهای سابق نیست
حالا چشمای کم سومو
به هر چی جز تو میبندم
به زورم باشه پا میشم
به زورم باشه میخندم
مگه تو صورتم امشب
بغیر از خنده چی دیدی
که از وقتی پیشم هستی
یه بار حتی نخندیدی
یکی دستش تو تاریکی
به گونم خورده، چیزی نیست
یکی از من یه گوشواره
امانت برده، چیزی نیست
فقط دلتنگ تو بودم
که اعصابم به هم ریخته
یه قدری خستهی راهم
یه کم خوابم به هم ریخته
میخوام امشب سرت تا صبح
به روی دامنم باشه
میخوام امشب شب خوبِ
ازینجا رفتنم باشه
دیگه اخماتو واکردی
منم با بغض میخندم
بیا آغوشتو وا کن
منم چشمامو میبندم
✍ #هادی_جانفدا
https://eitaa.com/Maddahankhomein