eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
407 ویدیو
237 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
شگفتا راه عشق است این، که مرد جاده می‌خواهد حریفی پاک‌باز و امتحان پس‌داده می‌خواهد مسافر را پیاده، داغ‌دیده، صاحب دردی، ورای درد‌های پیش پا افتاده می‌خواهد سفر، موکب به موکب، کوله‌پشتی، چای، خرما، اشک یقین کن میزبانت اربعین را ساده می‌خواهد دلی آرام و پر غوغا، سری شوریده و شیدا دلی سرمست جان دادن، سری دلداده‌ می‌خواهد مسلمان و مسیحی را به حُرّیت فراخوانده جدا از دین و ایمان، آدمی آزاده می‌خواهد.. هلا جامانده از این راه! آخر تو چه کم داری؟ مگر این جاده غیر از شوق فوق‌العاده می‌خواهد؟ حسین‌بن‌علی تنهاست ای یاران به پا خیزید که اینک وارث او لشکری آماده می‌خواهد.. شاعر: http://eitaa.com/Maddahankhomein
از راه آمد خواهرت ای سر بریده اما بدون دخترت ای سر بریده دارد رباب از راه مي آید برادر اما بدون اصغرت ای سر بریده از گوشه ی مقتل هنوزم که هنوز است آید صدای مادرت ای سر بریده از شامیان پیراهنت را پس گرفتم از ساربان انگشترت ... ای سر بریده من که نفهمیدم، خودت می گفتی ای کاش خولی چه کرده با سرت ای سر بریده بالای نیزه ماه من بودی برادر در کوچه ها همراه من بودی برادر حتما خودت دیدی دو دستم را که بستند حتما خودت دیدی غرورم را شکستند حتما خودت دیدی که بر محمل نشستم حتما خودت دیدی چهل منزل شکستم حتما خودت دیدی بساط کوفیان را حتما خودت دیدی مرام شامیان را قرآن که می خواندی لبت را سنگ می زد عمدا کنیزی زینبت را سنگ می زد حالا دگر هم چیزی از آن لب نمانده هم جای سالم در تن زینب نمانده این آخر عمری مرا بازار بردند من را میان مجلس اغیار بردند رفتی میان طشت و زینب نیمه جان شد تو خیزران خوردی و قد من کمان شد شاعر: http://eitaa.com/Maddahankhomein
دیگه دارم از تو خیلی دور میشم دســـــــت بی پناهمو رهــــــا نکن هرکاری میخوای بکن ولی حسین منـــو از خودت فقـــــط جدا نکن مگه کربلا فقط جای خوباس....؟ یکــــــی مثه من حرم جـا نداره؟ بیخیال کربلا دوســــــــــت دارم عشـــق من که شرط و اما نداره اربــــــــعین سال قبلــــــی به دلم قــــــول اربعین امــــــــسالو دادم امسالم که بستــه شد راه حــــرم دل من تنگــــه چه گیری افتادم... کی میفهمه حال جامونده هارو؟ موکب امام رضـــــا یادش بخیر داره میکُشه منو فـــــــــــراق تو "اربعیـــن و کربـــلا یادش بخیر" واسه اون لحظـــه دلم پر میزنه که یه بچه آب تـــــعارُف میکنه یا همون صــحنه که میری موکبا پیرمــــــرده کفـشارو جُف میکنه با چـه عشقـــی نوکری تو میکنه اون پسر بچه که روی ویلچــره! سینی خرمــــا میذاره رو سرش غصه ی مسافرارو میخوره... اونی که رفته میدونه چی میگم شب جمعه کربــــــــلا چه حالیه! ولی معصیــت یه کاری کرده که توی خوابــــــم میبینـم دوسالیه شاعر: http://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴 🏴 همینجا بود اکبر دست‌وپا زد همینجا بود بابا را صدا زد همینجا بود دشمن ظالمانه که می‌زد بر سکینه تازیانه همینجا بود طفل شیرخواره گلوی نازکش شد پاره‌پاره همینجا پیکری خونین و عریان شده پامال زیر سم اسبان همینجا آمدند از خیمه بیرون یتیمان حسین با قلب محزون همینجا شد جدا دستان عباس که شد همرنگ خون آن لاله‌ی یاس همینجا خیمه‌ها گردیده غارت‌ شده طفلان مولا در اسارت همینجا زینب محزون و مضطر کمان شد قدش از داغ برادر همینجا دشمنان خنجر کشیدند سر مظلوم عالم را بریدند همینجا تیر خورد بر مشک عباس و دشمن خنده زد بر اشک عباس همینجا محشر کبری به پا شد عزیز فاطمه جانش فدا شد همینجا شد زیارتگاه عشاق زیارت خانه ی دلهای مشتاق همینجا می‌وزد از تربت او شمیم جانفزای عترت او علی قاسمی (شمیم) http://eitaa.com/Maddahankhomein
گفتم حسین و یا حسینش آمد از جانم هر یا حسینم داشت خیر ختم قرآنم تا روضه رفتم روح من را کربلا بردند فرش حسینیه ست قالی سلیمانم از میوه ی جنت مگو با من که یک عمر است.. طعم غذای روضه رفته زیر دندانم او عاشقم شد یا من اول عاشقش گشتم؟ او خواست من را یا که من او را..نمیدانم کشتی سوار کشتی امن حسینم من! با جامه ی مشکی حریف چند طوفانم از بچگی من پادوی عباس او بودم جارو کش این خانه ام کی گفته مهمانم؟ یک خط وصیت میکنم یاد همه باشد.. از هرچه غیر از یا حسین گفتم پشیمانم تکلیف عاشق چیست بوی اربعین آمد دعوت کن آقا جان مرا والله حیرانم این روزها زینب اسیر کوچه بازار است بانو زمین افتاده..از داغش پریشانم شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
چهل روز از برادر بی خبر بود فقط با نیزه او همسفر بود شبیه مادرش افتاد بر خاک چهل دفعه ولی او پشت در بود مصیبت دیده او از خردسالی که زینب دائما خونین جگر بود سپر بود هر کجا وقت کتک ، پس کبودی های زینب بیشتر بود نشسته کرد اقامه او صلاتش که درد کعب نی ها دردسر بود همه گفتند زهرا در خرابه است همان لحظه که دستش بر کمر بود ز بام آتش به سمتش پرت کردند میان کوچه های پر خطر بود تمام بچه ها را خواب می کرد نگهبان همه شب تا سحر بود چهل روز از فراق کربلا سوخت تمام حاصل او شعله ور بود رسید و روی خاک افتاد و غش کرد چهل رو از برادر بی خبر بود https://eitaa.com/Maddahankhomein
نام قشنگ دلبرم را دم گرفتم مرثیه ی اهل حرم را دم گرفتم با اشتیاق اربعین مثل گذشته "قدم قدم...با یه علم"را دم گرفتم شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴به عشق آمرزش و به شوق کربلا 🏴 گیرم اصلا نبری کربُبلا چندین سال کرمت را که نباید ببرم زیر سؤال من همینقدر که نامت به زبانم جاریست به تو مدیونم و هستم به خدا خوش اقبال راه دادی منِ آلوده به عصیان ها را عزتم دادی و دادی به مقامم پر و بال سخت درمانده ام از شکرِ همین یک نعمت که رسید از تو همه عمر به من نانِ حلال عاشقم کردی و این عشق بها داده به من به أبالفضل(ع) بدهکارِ توام در هر حال نیست لطف تو که محدود به این چند صباح محض توصیف‌ گداپروری ات نیست مجال بگذر از خبط و خطاهایم و آقا نگذار دور از صحن و سرایت بروم رو به زوال خواستن با تشر از ساحت تو بی ادبی ست عرض حاجت به تو با حجب و حیا اوج کمال حکمتی هست یقیناً که دو سال اینگونه بشود یک سفرِ کرب و بلا خواب و خیال تا ابد بسته شود راهِ حریم تو اگر... اگر ای وای محقق شود این فرض محال- -باز فریاد زنان پای علَم میگویم: «بأبي أنت و أمي» نرسد بر تو ملال! https://eitaa.com/Maddahankhomein
تسکینْ ،دوا ،مُسَکِّنِ قلبم، دوای توست داروی قلب مضطَرِ من کربلای توست این دردِ لاعلاجْ، فَلج کرده عضو، عضو این ناشی از مُفارِقَتِ نینوای توست... کاری نما طبیب تویی، پر ز درد، من جانا اُمیدِ اَوَّل و آخر، شفای توست آقا... دوباره اذن حرم بر عجم بده... ما را سوا مکن، دِلِ ما هم گدای توست از ما بگیر هر چه تو را دور میکند، در نزد ما هر آنچه که هست از برای توست نزدیک اربعین شده و مضطرم حسین (ع) دل چشم به راه جود و سخا و عطای توست در کوی عاشقان که صبوری مُقَدَّم است شکوه نمیکنم که رضایم رضای توست... شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
بوی بهشت دارد اگر سرزمین تو خیل ملائکند کنون همنشین تو گل کرده است باز در این فصل عاشقی جا پای جابرت، قدم زائرین تو بعد از قیام سرخ تو دیگر عجیب نیست این محشر به پا شده در سرزمین تو پیوند خورده تاول پاهای زائرت با زخم پای دخترک نازنین تو موکب به موکب آمده تا در عمود عشق بوسه زند به تربت پاک جبین تو با واژه های مرثیه اش زائرت شده این شاعر شکسته ی با غم عجین تو با پای دل قدم به قدم می روم،اگر جا مانده ام ز قافله ی اربعین تو بارانی ام، به شوق تسلایت آمدم این گونه های خیس من و آستین تو شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
جابر! این خاکی که عطرش، از تو زائر ساخته آسمان‌ها را در این ایوان، مجاور ساخته از قدم‌هایت بپرس: این راه پایانش کجاست؟ کاین‌چنین از عالم و آدم، مسافر ساخته نه فقط قلب تو، قلب عالمی را سوخته نه فقط از من که از هر سنگ، شاعر ساخته خاک راهش مُحییَ الاموات، عطرش زندگی از قلوب مرده هم این خاک، عابر ساخته آن که می‌خوانی برایش: «یا حبیبی یا حسین» هر نگاهش، یک حبیب‌ابن‌مظاهر ساخته هر کسی، هر جا، دم از آزادگی زد، خویش را با امام عصر عاشورا، معاصر ساخته.. کارش از اول همین بود، آن مسیحایی که از، فُطرس پرسوخته، مرغ مهاجر ساخته کاش می‌دید، آن که رگ‌های گلویش را برید، خون جوشانش، چه دل‌ها را که طاهر ساخته آه! دیدن‌ها چه کرده با دل زینب؟ اگر این شنیدن‌ها، تو را آشفته‌خاطر ساخته.. شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
هرکجا رفتم شنیدم صحبت جامانده هاست جای من هم در میان هیئت جامانده هاست دور هم جمعیم تا ابراز همدردی کنیم " از حرم جا مانده ای " هم صحبت جامانده هاست یک زیارتنامه خواندن ظهر روز اربعین گوشه ی صحن و سرایت ؛ حسرت جامانده هاست کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده هاست در خیالم بارها شش گوشه را بوسیده ام عشق بازی با تو کار خلوت جامانده هاست شهر خالی میشد از عشاق تو یادش بخیر ازدحام شهرمان از کثرت جامانده هاست گریه شاید درد دوری از تو را تسکین دهد مثل شمعی سوختیم این عادت جامانده هاست من یقین دارم به او اجر زیارت می دهند هرکسی روز جزا در کسوت جامانده هاست بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس نوبتی هم باشد اقا نوبت جامانده هاست دست مان از پنجره فولاد هم کوتاه شد این هم آقای غریب از غربت جامانده هاست تکیه ها را شعبه ای از کربلا خواهیم کرد تکیه ها چشم انتظار همت جامانده هاست مادرت حتما به هر جامانده ای سر می زند این تمام دلخوشی و لذت جامانده هاست حال و روزم را رقیه خوب می فهمد حسین حاجت طفل یتیمت حاجت جامانده هاست " صد پسر در خون بغلطد گم نگردد دختری " خواندن از طفل سه ساله سنت جامانده هاست طفل از روی شتر افتاده را سیلی زدند از حرم جامانده ای را بی هوا سیلی زدند شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein