در روضههای توست که سامان گرفتهایم
با اشک در مصیبت تو جان گرفتهایم
ویرانهایم دربهدر روضهات حسین
ما زیر پرچم غمت اسکان گرفتهایم
در هیئت و حسینیه، هرجا که روضه است
ما نوکران کوی تو عنوان گرفتهایم
بر روی مهر تربت تو سجده میکنیم
از عشق تربت است که ایمان گرفتهایم
دکتر جواب کرده دل غصهدار را
در مجلس عزای تو درمان گرفتهایم
مقتل نوشته راس تو را پیش دخترت....
مانند ابر ، روضهی باران گرفته ایم
#محمدحسنمحمدی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
درون چشم همسنگ فرات از غصه زمزم هست
میان سینه قدر راه شام و کربلا غم هست
مصیبت بسکه سنگینست بر جانها و بیجانها
علم در عین رعنایی میان دستهها خم هست
ولی این غصه ها آمیخته با عشق یزدانیست
که در آن سختی و زیبایی مخصوص باهم هست
بیاید هر کسی از فیض حج هربار جامانده
حسین ابن علی کعبه وُ ذی الحجة محرم هست
تمام خلق مهمان اند و نوع دعوتش عام است
اگر دارد حبیب ابن مظاهر جای حر هم هست
چنان دریای عباساش شده از موج بخشش پر
اگر دنیا و اخری را بخواهی پیش او کم هست
همیشه با نگاه مست خود جان داده جمعی را
مرید مرده زنده کردناش عیسای مریم هست
#یااباعبدالله
✍#اسماعیلعلیخانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
از تو گلایه داشت خیالم به نیزه ها
کمتر نگاه می کنی ای عشق سمت ما
پایین بیا ز نیزه که مرهم شوم تو را
مثل قدیم دختر همدم شوم تو را
بر حنجرت چه رفته که اینگونه پرپری
ای نیزه دارِ بد پدرم را کجا بری؟
آخر مگر که نیزه نشینی روا به توست؟
اینجا چرا حواس همه سنگ ها به توست؟
از بس که سنگ چشم تو را بوسه بسته است
شاید ندیده چشم تو دستم شکسته است
شب ها ز درد آبله خوابم نمی برد
از ترس زجر و حرمله خوابم نمی برد
مانند قاسمت به بزرگی رسیده ام
در زیر دست و پای عدو قد کشیده ام
می زد مرا برابر چشم عمو، عدو
کشته مرا جسارت آن بی حیا به او
پای فرار زیر کتک ها نداشتم
بر صورتم به زخمِ دگر جا نداشتم
این قافله بدون تو هرگز سفر نکرد
از کوچه هیچ کس به سلامت گذر نکرد
دستان تو کجاست که من را بغل کند
جای تو دخترت سر بابا بغل کند
با این سر بریده چه خوب است رُک شدی
سنگینی از نگاه و ز گیسو سبک شدی
#حسن_کردی✍
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🌹 #شب_حضرت_رقیه_س
به ساحت سه ساله اباعبدالله الحسین رقیه خاتون (س)
................
اگرچه روی لب، «یا نورُ یا قدوس» اغلب داشت
شب میلاد من بر لب، فقط «یا ربُّ یا رب» داشت
سه سالِ آخرِ عمرِ پدر با من چه زیبا شد
حسین از آن همه شیرین زبانی، خنده بر لب داشت
سفر می خواستم، او هم مرا با خود به صحرا برد
چه صحرایی که بیش از هر زمان، سرباز و مَرکب داشت
در او خون محمد (ص) بود و زهرا (س) و علی (ع) یعنی
اگر نیزه قلم می شد، به اندازه... مُرکّب داشت
اگر گوشی برای حرف های آسمانی بود
حسین آن روز قدر یک جهان با خَلق، مطلب داشت
ولی هر بار آمد رازی از خلقت بگوید آه...
سه شعبه آمد و او را به یک شکلی معذب داشت
برایم بعدها تعریف کردند آن دم آخر
پس از ذبح تو شمر بی حیا، بادی به غبغب داشت
همینکه کاروان از قتلگاهِ آسمان رد شد
خودم دیدم از آن بالا که وضعی نامرتب داشت
من از سیلی نمی نالم، که از زخمِ زبان مُردم
زبان مردم شامات و کوفه، مار و عقرب داشت
خدا را شکر با این قافله یک مرد می آمد
خدا را شکر در کرب و بلا سجادمان تب داشت
نمی ماند از حرم چیزی و از اهل حرم، نامی
خدا را شکر که این قافله یک عمه زینب داشت!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔰 زیارت حضـرت
#رقیـه_سلام_الله_علیها🤲🏻😭
بِسم الله الرَّحمن الرَّحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّة، علَیْكِ التَّحِیَّةُ و اَلسَّلامُ و رَحمَةُ اللهِ و بركاتُه، [اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یـا بِنتَ رسُولِ الله]، اَلسَّلامُ عَلَیكِ یـا بِنتَ اَمیرِ الْمُؤمنینَ عَلِیِّ بنِ اَبی طالِب، اَلسَّلامُ عَلَیكِ یا بِنتَ فاطِمةَ الزَّهراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیكِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْكُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیكِ یا بِنتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیكِ یا اُختَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیكِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیكِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیكِ اَیَّتُهَا الزَّكِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّى اللهُ عَلَیْكِ وَعَلى رُوحِكِ وَبَدَنِكِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنزِلَكِ وَمَاْواكِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِكِ وَاَجْدادكِ، الطیّبینَ الطّاهرینَ الْمَعصُومینَ، اَلسَّلامُ عَلَیكُمْ بِما صَبَرتُم فَنِعمَ عُقبَى الدّارِ، وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرمِكِ الشَّریفِ، وَ رحمَةُ اللهِ وَ برَكاتُه، وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد و آلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ و سَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحمَتِكَ یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ.
زیارت قبول🙏🏻
https://eitaa.com/Maddahankhomein
😭🖤 فاطمه سیرت
برای رقیه خاتون (س)
.......................
بعد از آنکه گل امّید به لب ها پژمرد
ساربان، خنده کنان... قافله را با خود برد
نیزه آمد که دهان باز کند بر توهین
صوت قرآن تو نگذاشت و حرفش را خورد
موی من سوخت اگر... عیب ندارد بابا
عمه را گاه... تو دریاب که از غربت مُرد
داشتم راه خودم را به خدا می رفتم
یک مغیره به منِ فاطمه سیرت برخورد
کوچه وا کرد برایم، به زمینم انداخت
دخترت تا برسد شام، چه سیلی ها خورد
عمه ام گفت نزن مادر او فاطمه است
دختر است و بدنش لاغر و انگشتش تُرد
زجر اگر داد مرا زجر، نگفتم چیزی!
بیشتر از همه، دوریْت مرا می آزرد
#محمد_عابدی
قم المقدسه
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🖤😭 برای #دردانه_حسین رقیه (س)
مهر و ماه
.................
سه سال با پدرش بود همدم و همراه
سه سال، زهرا بود و کشید از دل، آه
عمو به بالینش می رسید هر جا بود -
صدا که می زد او را به هر زبان، هر گاه
شبی که رفت به بازار و گوشواره خرید -
بغل گرفت عمو را... به ماه کرد نگاه
خبر نداشت به بازار می رود یک روز
خبر نداشت تنش می شود به کوفه، سیاه
خبر نداشت که آتش به خیمه می افتد
خبر نداشت که موهاش می شود کوتاه
گذشت و... همسفرِ کاروان غربت شد
گذشت و... آمد ظهر دهم به قربانگاه
چگونه شمر، دلش آمد از قفا ببُرد!؟
گناه داشت رقیه، گناه داشت... گناه
از اینکه در دل گودال، او چه ها دیده
فقط خبر دارد عمه جان و ثارالله
سوار ناقه ی عریان شد و زمین افتاد
در آن شبی که تو میدانی و منِ مداح
چگونه زجر، دلش آمد آنچنان بزند!؟
مگر که او را نشناخت...! اوست دخترِ شاه
برای اینکه خرابه، شبی شود روشن
به خاک، نقاشی کرد مهر را با ماه
#محمد_عابدی
قم المقدسه
https://eitaa.com/Maddahankhomein
287.9K
⏹اللهم عجل لولیک الفرج⏹
⏹⏹⏹⏹⏹⏹
#واحد_شب_سوم_محرم #نوحه_روز_سوم #پنجم_صفر #شهادت_حضرت_رقیه_س #بر_زجر_لعنت #ای_پدرجان
⏹⏹⏹⏹⏹⏹
⏺بند اول
ای پدرجان،دگر دخترت مو سپیده
مثل زهرا،ببین قامته من خمیده
پیکرم پر از جای کعب نی است
کابوس، شبهای من بزم می است
آه،شکستم به راهه اسارت
آه،نگویم چه ها شد جسارت
⏺وای،امان از غریبی⏺
▪️▪️▪️
⏺بند دوم
کوفه تا شام،پدر کربلا رفت ز یادم
از رو ناقه،تو صحرا دل شب فتادم
پهلویم شده آزرده از جفا
دخترت گرفته لکنت ای بابا
آه،تمام تن من کبوده
آه،نشانی ز کوی یهوده
⏺وای،امان از غریبی⏺
▪️▪️▪️
⏺بند سوم
جای سجدت،چرا خورده سنگ از روی بام
اهل این شهر،زدن من رو با فحش و دشنام
خیزران به لبهایت زد آن پلید
گفت کنیز به سکینه بابا یزید
آه،نگویم از احوال رباب
آه،چو میدید سر و جام شراب
⏺وای،امان از غریبی⏺
▪️▪️▪️
⏺بند چهارم
چند شبیه،گرسنه خوابیدم من اما
در خرابه،غروب می پیچید بوی غذا
میزارم سرم رو بر روی زمین
بغلم کن ای بابای مه جبین
آه،رقیه از دنیا بریده
آه،میبوسم لبهای دریده
⏺وای،امان از غریبی⏺
✏️:#الیاس_محمدشاهی
#یاحجة_بن_الحسن_عجل_الا_ظهورک
1⃣3⃣1⃣
@Maddahankhomein
#حضرت_رقیه(س)
ای اشک با شکوه تو از آن کیستی
پیداست از اهالی ویرانه نیستی
بی تاب کرده قلب جهان را صدای تو
ای دختر سه ساله تو غمگینِ کیستی؟
ویرانه نیست جای گلی سرخ مثل تو
ویرانه عالمی ست که در آن گریستی
باید چگونه دست به پهلو بگیری و
روی دوپای خویش به زحمت بایستی
هم سن و سال قامت تو این جهان نبود
تاب تو را نداشت که در آن نزیستی...
#طیبه_عباسی
@Maddahankhomein
بسمالله الرحمن الرحیم
#شب_سوم_محرم_حضرت_رقیه_سلامالله
خودم را میکِشم سویت دو پایِ ناتوان را نَه
غمم از یاد بُردم طعنههای کودکان را نَه
سرِ تو رفت و قولت نه یقینم بود میآیی
به عمه صبر دادی دخترِ شیرینزبان را نَه
تمام دختران خوابند زیرِ چادرِ عمه
یتیمت را ببر سربارم اما عمهجان را نَه
خداصبرت دهد دیدی که میخندند بر وضعم
که بر هر زخم طاقت داشتم زخم زبان را نَه
شنیدم غارتت کردند و عُریانت به خود گفتم
که دزدان را نمیبخشم خصوصا ساربان را نَه
حلالت میکنم ای تازیانه سنگ خاکستر
حلالت میکنم ای خار اما خیزان را نَه
همینکه چوب میخوردی لبانم چاک میخوردند
به او گفتم بزن من را ولیکن آن دهان را نَه
طنابی در تمام شهر دورِ گردنِ ما بود
فقط گفتم بکش مویم ولی این ریسمان را نَه
گذشتم با مکافات از حراجیِ یهودیها
من عادت داشتم بر درد ، درد استخوان را نَه
به من برمیخورَد ما سفرهدارِ عالمی هستیم
بیاندازید سویم سنگ اما تکه نان را نَه
اگرچه کودک و پیرش هولم دادند و مو کندند
پدر بخشیدم آنان را ولی پیرِزنان را نَه
حسن لطفی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مثنوی _ مدح و مرثیه حضرت زینب سلام اللّه علیها دوّم محرم_ ورود کاروانِ حسینی به کربلا
زینب سلامُاللّه یعنی عصمت و ایثار
زهرایِ اطهر در جوارِ حیدرِ کرّار
زینب سلامُاللّه یعنی عفّت و پاکی
یعنی تمامِ قصّههایِ چادرِ خاکی
زینب سلامُ اللّه یعنی سینهای بیتاب
یعنی دعایِ نافله با روضهیِ ارباب
زینب سلامُ اللّه یعنی حُرمتِ خالق
یعنی تمامِ خُلق و خویِ بندهای عاشق
زینب سلامُ اللّه یعنی خطبهای غَرّا
تکرارِ آوایِ علیِ عالیِ اعلاء
زینب سلامُ اللّه یعنی بیرقِ اسلام
یعنی برایِ حفظِ نهضت اختیارِ تام
زینب سلامُ اللّه یعنی ناله و ندبه
یعنی تَهِ گودالِ خاکی برتر از کعبه
زینب سلامُ اللّه یعنی اشک و بیداری
بعداز ابوفاضل علمداری سپهداری
زینب سلامُ اللّه یعنی غیرتِ مولا
حتّی به زیرِ تازیانه عصمتِ زهرا
زینب سلامُ اللّه یعنی نَذرِ دین بودن
همسنگریِ گریهیِ اُمُّالبنین بودن
زینب سلامُ اللّه یعنی آه پشتِ آه
یعنی کتک خوردن به جایِ بچّهها در راه
زینب سلامُ اللّه یعنی گوشهیِ ویران
تشییعِ طفلی با تنی زخمی دلی حیران
زینب سلامُ اللّه یعنی آسمان بودن
حُکمِ ظهورِ مهدیِ صاحبزمان بودن
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein